پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : در پی انتشار سند زیر که برای اولین بار سایت صراط نیوز آن را منتشر نمود ، حمید رضا افراشته ، معاون منابع انسانی گروه مشاوران جوان ریاست جمهوری و داماد خواهر رییس جمهور که موضوع نامه مذکور است ، توضیحاتی را منتشر کرد که در آن آمده است:
« از رسانه های منتسب به شهردار تهران توقع رعایت و جانبداری انصاف در حق خودم را نداشتم؛ ولیکن توقع داشتم با یک نگاه اجمالی به اطراف اربابان خود، لااقل در حق واژه رانت خوار جانب انصاف را رعایت میکردند. و یا از جهان نیوز توقع داشتم در حالی که بسیاری از اطرافیشان مستغرق در بحر حمایتهای علمی هستند، لا اقل در حکم رطب خورده، منع رطب خوری نکنند.
هر چند که در این میان بسیاری از دوستان نیز بذل محبت داشته و رسانه های خویش که اکثرا با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم میکنند ؛ را برای پاسخگویی پیشنهاد دادند؛ولیکن خلاصه آنکه قصد ارایه هیچ گونه پاسخی نداشتم؛ زیرا اگر قرار به افشای اسرار بود، بی شک سینه های دکتر احمدی نژاد مالامال از ناملایمات، بد اخلاقی ها،ویژه خواری ها و... است. و همچنانکه وی سکوت الهام بخش وحدت آفرین را تنها مرهم برای التیام ناجوانمردی بدخواهانش که امروز توانستند برخی از همراهان سابقش را نیز اجیر نمایند؛ انتخاب نموده است؛ من نیز باید این رویه را در پیش بگیرم؛ که شاید بتوانم در روز میلاد کریم اهل بیت ، به اندازه نوک سوزنی از یک قطره آمده از دریای عظیم کرم و احسان، به این عادتمندان به احسان ، شبیه شوم.افراشته
اشاعه و دستاویز قراردادن یک موضوع واهی به عنوان وسیله ای برای زیر سوال بردن بیش از 6 سال مجاهدت دکتر احمدی نژاد در راه اقامه عدل و عدالت ، موضوع را متفاوت مینمود. دکتر احمدی نژادی که به واسطه قطع ید بسیاری از بیت المال ، و تلاش در جهت مقابله با ویژه خواری ، امروز اینگونه از سوی گروههای مختلف تحت فشار است، در رسانه های اینان متهم به نقض عهد و پیمان و تمام گذشته پر افتخار گذشته اش است . البته خیلی هم از ذهن به دور نبود؛ زیرا اینان در دولت نهم تمام تلاشهای خویش را در ایراد اتهامات واهی و غیرقابل باور، مصروف نمودند و مجموعه اطرافیانش را مورد آماج قرار دادند؛ ولیکن با عدم حصول نتیجه، در دولت دهم با اتخاذ استراژی تمرکز بر دکتر احمدی نژاد و تخطئه ارزشهای مطرح شده توسط وی مانند ولایتمداری و و عدالتخواهی ، سعی در جبران مافات نمودند. البته مافاتی که برای اینان بسیار سنگین تمام شد و از یک سو منجر به اقبال 25 میلیونی مردم به دکتر احمدی نژاد و از سوی دیگر به حذف سیاسی برخی از مهره های طراح اصلی و مشترک آن صحنه و این صحنه شد.
و در نهایت درج نام کامل و همچنین زیر سوال بردن مقاطع قبلی تحصیل، مرا بر آن داشت تا به ذکر چند نکته بپردازم:
1- قبولی این حقیر در در مصاحبه بورس داخل با یک فرآیند چندماهه که شروع آن (ثبت نام اینترنتی ) در زمستان 89 بود آغاز و با تایید شورای بورس وزارت علوم در روز 18 مرداد 90 پایان یافت. فلذا تقاضای اخذ بورس تحصیلی برای 22/5/89 (تاریخ درج شده در نامه) منطقا نمیتواند مورد قبول باشد.
2- هرچند ، به فزض صحت نامه مذکور ، پیگیری انجام تعهد خدمت(یعنی انتخاب محل خدمت پس از تحصیل)در دانشگاه امیرکبیر، برای کسی که مقاطع تحصیلی قبلی اش را نیز در آن دانشگاه گذرانده است؛ نمیتواند خواسته ای زیاد و غیر معمول باشد؛ ولیکن پیگیری این موضوع از طریق ارسال یک نامه عادی که در طول شش سال ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد بیش از شش میلیون بار اتفاق افتاده است، نمیتواند مستمسکی برای اتهام رانت خواری برای وی و نزدیکانش باشد و این در حالی میباشد که همگان حتی گردانندگان مافیای رسانه ای که خود بخشی از مافیای سیاسی – اقتصادی هزار فامیل هستند؛ واقفند که حتی اعطای امتیازات بسیار ویژه تر، نیازی به نامه نگاری آنهم در نامه ای بدون مهر محرمانه و یا مستقیم ندارد. همچنان که با یک اشاره شتر و بارش، سر از جاده ترکستان در می آورند.
3- هرچند اولین و آخرین بار تصویر نامه تعهد خدمت را در رسانه مذکور مشاهده نمودم؛ ولیکن حضور در دانشگاه امیرکبیر که به واسطه سیاست زدگی ( هر چند بسیاری از نیروهای مومن و انقلابی را در خود جای داده است) در موارد بسیاری به تریبونی تمام عیار برای اپوزیسیون مبدل شده است؛ به طوریکه در جریان تحصن نمایندگان رد صلاحیت شده مجلش ششم، رییس وقت دانشگاه، پیشگام سایرین می شود و در جمع متحصنین حاضر میشود؛ بیش از انگیزه های سیاسی و اقتصادی ، برایم انگیزه های الهی دارد.و آن امتداد جهاد مقدسی است که در دوران فعالیت های دانشجویی بسیار بدان برداخته ام. البته در ظاهری متفاوت و آنهم با تلاش در راه تولید علم ، که مورد نظر رهبر معظم انقلاب است. بیشک تنها هدف حضور نیروهای ولایتمدار در دانشگاه ها دفاع از آستان رفیع ولایت است، همان ولایتی که با نگاه به مراحل پنچ گانه حرکت از انقلاب اسلامی تا تمدن اسلامی، بعد از اطمینان از استقرار دولت اسلامی ، در اندیشه های ایجاد جامعه و تمدن اسلامیست. رهبر استراتژیکی که در دولت نهم که هنوز پایه های استقرار دولت اسلامی و حرکت دولت بر این مدار جوان و نو پاست؛ در جای جای بیاناتشان به دفاع از دولت و رییس مکتبیش می پردازند. و در دولت دهم به موازات خیزشهای اسلامی در منطقه و با مشاهده عزم جدی دولت در استقرار ارکان ارزشهای اسلامی همچون عدالت در مناسبات دولتی، به برنامه ریزی در ایجاد جامعه و تمدن اسلامی هستند. همان ولایتی که به فکر صدور انقلاب اسلامی و الهی ایران به اقصا نقاط جغرافیای اندیشه حق طلبان و آزادیخواهان است. ولایتی که در اوج یاوه سرایی برخی از مدعیان، پیش بینی کشیده شدن موج بیداریهای منطقه به قلب اروپا نمودند. هرچند این موج به حرکت در آمد و لندن (قلب استراتژیک حامی اصلی جبهه کفر ) را به لرزه درآورد؛ ولیکن دریغ از اندک تکانی در مغزهای اینان .
4- متاسفانه در برخی از رسانه ها ، بسیاری از مطالب مربوط به دوران کارشناسی و ارشدم منتشر گردید. مطالبی که صرفا در پروفایل دانشجویی من وجود داشته و جز اسرار شخصی بوده و انتشار آن لااقل خلاف اخلاق است. از این رو لازم است در خصوص تغییر رشته در مقطع کارشناسی توضیح دهم.این تغییر رشته در سال 1383 (یکسال قبل از روی کارآمدن دولت دکتر احمدی نژاد و د ر زمان اصلاحات) اتفاق افتاده است. و در آن موقع من حتی یک بار نیز دکتر احمدی نژاد را از نزدیک ندیده بودم. این تغییر رشته صرفا به واسطه دارا بودن شرایط علمی و ممتاز بودن در گرایش بوده است.
5- انتشار نسبتهای واهی ،کذب و خلاف واقع به عنوان رانت خواری برای من ، و از سوی دیگر عدم وجود محدودیت برای ایشان در لجن پراکنی، نشان دهنده آن است که اینان نتوانسته اند هیچ مورد مشکوک و خلاف اقتصادی برای اینجانب خلق نمایند.
6- با ریشه یابی این مسایل در می یابیم که در سطح کلان ، منشا ایراد این اتهامات ، به دکتر احمدی نژاد، تخطئه نمودن خدمات و اقدامات دولت نهم و دهم است که مزین به رای 25 میلیونی مردم و تنفیذ رهبری معظم است.تلاش و خدمت بی منت و چشاندن طعم واقعی خدمت رسانی حکومت اسلامی به توده های مردم ، به ویژه محرومان ، توسط دولت، سبب کوچک شدن سفره دستیازان به بیت المال گردیده و ایشان تمام تلاش خویش را مصروف ابتر نمودن دوران این خدمت نموده اند. فلذا تخطئه عدالت محوری با استخدام عده هتاک و غوغازیست از این دست میباشد. در سطحی خردتر نیز، تمام فضاسازی های رسانه ای اخیر برای اینجانب ، به واسطه اصرار بر دفاع از آرمان دولت مکتبی دکتر احمدی نژاد است.و بیشک نیاز به توضیح نیست که مادامی که همچون امروز، وی بر مدار اسلام و ولایت باشد، تا بذل جان بر این عهد با وی ایستاده ام.
7- پرداختن بیش از این به موضوعات واهی، آنهم در شرایطی که در طول یک هفته گذشته بعد از دیدار مقام معظم رهبری با دانشجویان و تاکید بر نخبه پروری سیاسی و اجتماعی و اشاره معظم له در این راه ، به مشاوران جوان ، بیشترین تلاش خویش را در مجموعه مشاوران جوان به این امر مصروف داشته ام؛ به معنای اتم فرصت سوزی خواهد بود.هر چند از هیچ تلاش مشروع و قانونی برای احقاق حقوق تضییع شده و اهانتهای ناصواب وارد شده به نهادهای علمی و فرآیند کلی ورود نیروهای مومن و انقلابی به بدنه علمی کشور ؛ که در دولت دهم شتاب بیشتری گرفته است؛ فروگزاری نخواهم کرد؛ ولیکن به جریان همزه لمزه که سعی در تبدیل نعمت خدمت به نقمت هم کلام شدن با خودشان را دارند؛ عرض مینمایم:"ویل لکل همزه لمزه"»
1- پیگیری انجام تعهد خدمت در دانشگاه امیرکبیر، برای کسی که مقاطع تحصیلی قبلی اش را نیز در آن دانشگاه گذرانده است؛ نمیتواند خواسته ای زیاد و غیر معمول باشد. اگه اینجوری باشه که همه دانشجویان تحصیلات تکمیلی ما در دانشگاههای بزرگ تحصیل میکنند. پس باید همه انتظار استخدام در آن دانشگاه را داشته باشن. این که نمیشه.
2- پیگیری این موضوع از طریق ارسال یک نامه عادی که در طول شش سال ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد بیش از شش میلیون بار اتفاق افتاده است. یعنی آقای دکتر 6 میلیون نفرو همینجوری استخدام کردند. پس اسم این چی میتونه باشه، اگه پارتی بازی و رانت خواری نیست.
3- حضور در دانشگاه امیرکبیر که به واسطه سیاست زدگی برایم انگیزه های الهی دارد. هدف وسیله را توجیه نمیکند و برای ورود به دانشگاه باید ملاک های علمی مد نظر باشد و نه روابط فامیلی.
4- ... مگه تو دانشگاهها جنگه، پس تولید علم چی میشه.
از محتوای این نامه مشخصه که یه عده میخوان به جای ملاک های علمی، افراد مورد نظر خودشونو به بهانه های مختلف وارد دانشگاه کنن که این کار خیلی خطرناکیه و در اینده به ظرر همه ماهاست.
1- چند سال است که اصلا پذیرش در مقطع دکتری به شرط بورس ملغی شده است.
2- دانشگاه های تهران چون دستشون بازه اصلا کسی رو بورس نمی کنند بلکه از فارغ التحصیلان برای هیات علمی آموزشی یا پژوهشي انتخاب می کنند.
3- اگر روند مورد ادعای ایشان طبيعي بوده چه لزومی به دستور مستقيم ریاست جمهوری داشته است.
بازم كم اوردن!!!
در هوش وممتازيت شكي نيست............
چه طوره نخبه هاي ديگه به خاطر بي امكاناتي آواره ديار غربت شن ولي شما (داماد خواهر ريس جمهور)سفارشات لازمه برات بشه !!!