پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : روزنامه شرق در گفتگویی با غلامحسین کرباسچی به شورای شهر و شهرداری پرداخته است که بخشهایی از آن را میخوانید؛
- اداره یک شهر بزرگ و کسی که اداره آن را برعهده میگیرد، در معرض افکار عمومی قرار گرفته و درباره کارهای او قضاوت میشود. اما اگر کسی در شهرداری کاری انجام دهد که نتیجه آن برای رسیدن به ریاستجمهوری باشد، آفت است. طبیعی است اگر کسی ١٠ سال یا کمتر و بیشتر در شهری مثل تهران کاری و فعالیت ارزندهای داشته باشد، مشکلات را حل کند و شهر را بهخوبی مدیریت کند و به صورت طبیعی مردم هم در سطح کشور به این نتیجه برسند که مدیریت خوبی صورت گرفته، ایرادی ندارد، نهاینکه به قصد ریاستجمهوری وارد شهرداری شود. حرف من این است که اگر شهرداری روند مدیریتی را به صورت طبیعی طی کرده و مدیر موفقی باشد، رسیدن به جایگاه ریاستجمهوری ایرادی ندارد.
- شخصیت شهردار تهران باید یک شخصیت ملی باشد و باید یک شخصیت باتجربه و با نگاه کلان باشد. به نظر من شورای شهر قبل از اینکه شهردار را انتخاب کند باید فکر کند که در این چهار سال، چه اتفاقی را قرار است برای شهرداری برنامهریزی کند و بعد هم برای آن اتفاق یک مدیر را انتخاب کند.
- اعضای جدید باید بنشینند و از اطلاعات و تخصص یکدیگر استفاده کنند یا حتی اگر لازم بود، از بیرون مجموعه مشاوران و کارشناسانی را دعوت کنند، جلسه بگذارند و بگویند که در شرایط کنونی تهران با چه بحران یا بحرانهایی درگیر است و برای این بحرانها باید چهکاری انجام شود. اگر این اتفاق رخ دهد، در این صورت انتخاب شهردار سادهتر و مشخص میشود که چه کسی باید زمام شهر را در دست بگیرد.
- مدیریت شهرداری در این زمینه اگر بخواهیم خیلی مؤدبانه صحبت کنیم، باید بگوییم کمکاری کرده است. یعنی میشد به درآمدهای دیگر فکر کرد، میشد درآمدهای دیگری را تحصیل کرد و درعینحال میشد صرفهجویی بیشتری هم در شهرداری کرد. شهرداری در سالهای ٧٦، ٧٧ با ٢٠٠ تا ٢٥٠ میلیارد تومان در سال اداره شده و با این درآمد، بزرگراه، پل و زیرگذر هم به وفور ساخته شده است، البته من قصد مقایسه ندارم. اما الان شهرداری سالانه با ٢٠ هزار میلیارد تومان اداره میشود، یعنی حدود صد برابر، درحالیکه در این مدت تورم ساختوساز صد برابر نبوده است.
- به نظرم در کار ساختوساز صرفهجویی و به ضروریات اکتفا کنند. راههای درآمدی دیگر را دنبال کنند. بهخصوص اینکه بتوانند با هماهنگی با دولت و وزارتخانههاي مختلف این کارهای خود را به پیش ببرند. متأسفانه در تمام این سالها بهویژه دولت نهم و دهم تقابلی بین شهرداری و دولت وجود داشت که مانع از هماهنگی آنها شده است.
- نکتهای که درباره شهرداری مطرح است، این است که بخشی از پروژهها و طرحها غیرقابل برگشت است. بهطور مشخص موضوعی که از اول هم دوستان ترافیکی درون شهرداری و هم بیرون از شهرداری به آن نقد داشتند، همین پروژه پل صدر بود و بهتازگی دیدم یکی از استادان دانشگاه گفته بود بعد از چند سال باید این پل را جمع کرد؛ ولی واقعا این شدنی نیست؛ یعنی این پل سالهای سال در شهر خواهد ماند و امکان برگشت ندارد. این مسئله که آیا شهر گران اداره شده یا ارزان قابل بررسی است، البته فکر میکنم بهجای پرداختن به این مسئله در شورا و شهرداری جدید، باید بیشتر به این فکر کنند که اگر در مدیریت اشتباه و خطایی رخ داده، چطور میتوان آن را تکرار نکرد، چراکه شاید برای آن چیزی که اتفاق افتاده، فرصت و فضای جبران نداشته باشیم.
- اگر بخواهیم مدیریت امکانات و بودجه شهرداری را در این چند سال با مدیریتهای قبل از آن مقایسه کنیم، باید توجه کنیم که مثلا در یک دوره مدیریت ١٠ساله (٦٨-٧٨) بر شهرداری، مجموع بودجهای که در تمام این سالها در اختیار بوده چیزی حدود هزار میلیارد تومان است، درحالیکه بودجه شهرداری در شرایط فعلی فقط در یک سال ۱۷ یا ۱۸ هزار میلیارد تومان است. در این مقایسه ببینیم آیا آن تحولی که امکان داشته یا انتظار میرفته اتفاق افتاده است یا خیر. در مدیریت پروژه، بحثی هست با عنوان «مهندسی ارزش». یعنی اینکه ببینیم در قبال امکاناتی که به کار گرفته شده، با همان ارزش چیزی ایجاد شده است؟ آیا نمیشد با امکانات و بودجه کمتر کار را پیش برد؟ به نظر من شهرداری از این جهت حسابی قابل نقد است. البته خیلی از پروژهها هم بجا و خوب بوده است...