پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : هرچند
که از دوقطبی شدن جامعه واحد ایران بسیاری از آگاهان رنج برده اند اما همه
اذعان داریم فاصله طبقاتی را باید دولت براندازد و در رسیدگی به محرومان و
رفع بحران بیکاری تلاش نماید.
دوقطبی شدن برای هر جامعه ای زیانبار
است و جمهوری اسلامی نیز از این وضعیت مستثنی نیست. اما مردم با حضورشان
به این دوقطبی جواب منفی دادند و آشکارا اذعان کردند که مملکت با دوقطب
اداره نمی شود بلکه با همدلی، وحدت، تدبیر و عقل می چرخد. دولت دوازدهم خود
را متعهد می داند که نه تنها حقوق و مطالبات اکثریت را پاس بدارد بلکه
خواسته ها و حقوق شهروندانی که تشخیص دادند به دیدگاه دیگر رای دهند نیز
مورد توجه جدی قرار دهد.
ما با مراعات اخلاق و مدارا و تحمل همدیگر
با دیدگاه های مختلف می توانیم مسیر دشوار پیشرفت و تعالی را طی کنیم. هیچ
ملتی در طول تاریخ با اختلاف و تفرقه به نقطه روشن نرسیده است.
علیرغم
بداخلاقی ها و تخریب ها علیه دولت و ملت در طول تبلیغات انتخاباتی، نوع
رفتار مردم بسیار آموزنده بود و در واقع اخلاقی ترین رفتار در این انتخابات
را مردم به نمایش گذاشتند و نشان دادند که سرنوشت خود و میهن شان را به
دست بی اخلاقی و تخریب نمی سپارند.
همه کاندیداها و طرفداران آنها
در خلق حماسه ملی و مشارکت گسترده اردیبهشت 96 سهیم هستند. دولت صمیمانه
تلاش های آنان را ارج می نهد و خود را متعهد به پیگیری مطالبات همه
شهروندان کشور می داند.
در ایام انتخابات عده ای از هموطنان در معرض
تبلیغات و ادعاهای نادرست بودند که به مرور رفتارهای دولت و سایر بخش های
آگاه جامعه، آثار سوء این تبلیغات را از دل مردم زدود. درد، طبیعی هر جامعه
است اما درمان نیز باید در درون خود جامعه وجود داشته باشد. هر چند بخشی
از درمان دردهای اقتصادی ما ممکن است در گرو تعامل با بیگانگان و کشورهای
دوست در عرصه بین الملل باشد اما قطعاً دردهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ما
باید در داخل کشور و با همراهی و همدلی و مدارا درمان شود.
پیروزی
دولت، پیروزی ملت بود و نشان داد که دولت در چهار سال گذشته مسیر درستی را
طی کرده است. مسیر را درست رفتن اصل مسئله است چه بسا در طول مسیر اشتباهات
و کم کاری هایی هم وجود داشته باشد اما اینکه دولت کشور را در مسیر درستی
حرکت داده اصلی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
افراد منصفی که به دولت رای ندادند می توانند تجدیدنظر کنند اینکه دولت مستقر است برآمده از رای مردم است.
از
اهداف عالی دولت تزریق امید و نشاط و شادی در جامعه است. اما دولت از
اینکه برپایی جشن های پیروزی طرفداران دولت باعث رنجیدگی و آزرده خاطرشدن
طرفداران دیگر کاندیداها شود به مصلحت کشور و در راستای همدلی و وحدت ملی
نمی داند. ما بجای جشن طرفدار، باید جشن ملت را برگزار کنیم.
حماسه حضور
آحاد مردم در انتخابات 29 اردیبهشت قابل مقایسه با رفراندوم سال 1358 است.
در هر دو « حضور» مردم عامل تعیین سرنوشت کشور شد.
حضور باشکوه
مردم پاسخ آشکاری به امثال ترامپ محسوب می شود که اتفاقاً نزدیک کشور ما
سفر کرد تا صدای این پاسخ را ناخواسته رساتر بشنود. این هم نمونه ای از
اشتباهات سیاستمدارنماهایی است که تصور می کنند چون چندصباحی در یک جایی
موفق بوده اند پس می توان در همه جا موفق بود دریغ از اینکه سیاست مرد کهن
می خواهد که کهنگی اش بخاطر سیاست ورزی بوده نه دلالی و سودجوئی.
معمول
کشورهای جهان اینست که میزان مشارکت بین 30 الی 50 را تجربه می کنند. اما
مشارکت حدود 70 درصدی مردم ایران چشم همه سیاستمدارانی که معنی چنین
مشارکتی را می دانند و در حسرت آن هستند خیره کرد. این پرستیژ و وجهه بین
المللی انتخابات اردیبهشت جای بسی تبریک و تهنیت دارد.
پیروز شدن دولت در این انتخابات را به ضرر بخشی دیگر از جامعه تلقی نکنیم.
مردم باید مورد تقدیر قرار گیرند که در عین مشارکت چشمگیر اجازه ندادند حضورشان آلوده به فرصت طلبی ها و ماجراهای سیاسی شود.
به موازات توفیق دولت باید ملت نیز به وعده های خود عمل کند.
مطالبه مردم از رئیس جمهور این است که در دولت آینده خویش با تجربه و قدرت بیشتری عمل کند و از گذشته درس بگیرد.
همه
باید اجازه دهند دولت با دست باز به تعیین چیدمان مدیریتی خود بپردازد و
با لابی گری و سفارش و رفاقت جویی امید مردم را به یاس تبدیل نکنند. دولت
باید بتواند با فراغ بال گروه کاری قدرتمندی را شکل دهد و با بهره گیری از
نخبگان و جوانان پرانرژی، در کنار استمرار موثر سیاست های کشور، نسلی از
مدیران شایسته و کادری کاردان برای آینده کشور پرورش دهد.
انتظار بر
این است که دولت افرادی را برای کابینه در نظر بگیرد که هم وزیر باشند و
هم مربی. فقط چهار سال و فقط حوزه کاری خود را نبینند بلکه با آگاهی از
نیازهای اساسی کشور آینده روشن را هدف گذاری کنند و در کنار اقدامات اساسی،
بتوانند در کسوت یک مربی دلسوز نسلی از مدیران کارآمد را برای اهداف آینده
کشور تربیت کنند و از انتصاب های حزبی و جناحی و رفاقتی که سم مهلک برای
جذب نخبگان و شایستگان است بپرهیزند.
دولت باید در مناطقی که رقیب
با وجود بداخلاقی ها و وعده های مهلک جای پایی را باز کرده است تیمی از
مدیران قوی با دید اقتصادی، اجتماعی و بخصوص فرهنگی کارآمد منصوب نماید تا
ضمن رفع نگرانی های مردمان این مناطق و پاسخگویی بهینه به مطالبات آنان،
محیط را برای نفوذ مجدد افکار پوپولیستی و مخرب سترون کند.
مصلحت
کشور در این بود که در راستای مشارکت مردم با تعدیل در اجرای خشک قانون و
تلطیف آن به نفع مصلحتی مهمتر، آراء مردم مانده در صف آخر وقت را نیز اخذ
نماید.
و اما نکته پایانی درس است که همه باید از این انتخابات
بگیرند و آن اینکه با استراتژی تخریب و تهمت به رقیب و چوب لای چرخ گذاشتن
نمی توان کاندیدا یا دولتی را از چشم ملت انداخت بلکه ربودن دل ها و جلب
نظر مردم مستلزم برنامه و سیاست درست است. با امید به اینکه در ادوار بعد
رقبا، برنامه ای قوی تر از برنامه های دولت مستقر پیش روی ملت بگذارند.
سیدشهاب الدین چاوشی عضو هیات علمی دانشگاه