مجید رضاییان، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی معتقد است: رسانهها به جای توجه به اشخاص باید به برنامههای آنها توجه کنند. در همه جای دنیا رسانهها اولویت اصلیشان پوشش برنامه جریانها و افکاراست نه اشخاص. تفاوت ما با کشورهای توسعهیافته این است که رسانههای ما به اشخاص میپردازند و رسانههای توسعهیافته به افکار.
رسانهها در ایام ثبتنام کاندیداها تا زمان رسمی تبلیغات آنها -پس از تأیید صلاحیت- با توجه به الزامات قانونی و حرفهای، لازم است تا معیارهایی را برای دروازهبانی اخبار در نظر بگیرند. رضاییان در گفتوگو با شفقنا درباره این معیارها به بحث میپردازد: رسانهها یک نسبتی با فرهنگ و نسبتی با سیاست دارند. هر رسانهای قبل از این که بخواهد پدیده یا رویدادی را در عرصه سیاسی پوشش دهد، باید الزامات حرفهایاش در عرصه فرهنگی بر الزامات حرفهایاش در عرصه سیاسی اولویت داشته باشد. بنابراین در وهلهی اول باید الزامات فرهنگی، توجه به قانون اساسی، توجه به معیارها و باورهای جامعه و توجه به منافع ملی نسبت به الزامات حرفهای سیاسی، اولویت پیدا کند. این صحیح نیست که رسانهای بخشهایی از قانون اساسی را پررنگ کند و بخشهای دیگری از آن را نادیده بگیرد. ممکن است این مسئله در چارچوبهای آن رسانه باشد یا ممکن است نباشد. با این حال باید الزامات فرهنگیاش را- برای حفظ اعتماد مخاطب- در اولویت بالاتری قرار دهد. اگر یک رسانهای طرفدار جریانی سیاسی باشد، ولی ببیند آن جریان سیاسی به بخشی از قانون اساسی کم توجهی میکند ایرادی ندارد، ولی باید نگاه انتقادی داشته باشد. این مسئله اعتماد مخاطب را بالا میبرد. فرقی نمیکند جریان اصلاحطلب باشد یا اصولگرا.
او میگوید: بعد از این، ما وارد الزامات سیاسی میشویم. الزامات سیاسی قاعده دارد. قاعده الزامات سیاسی این است که وقتی رسانهها میبینند جریانهای مختلف برای ثبتنام آمدهاند، باید به دنبال افزایش نرخ مشارکت باشند. فرقی نمیکند در کدام کشور است. طبیعتاً همه دنیا بعداً این مسئله را مقایسه میکنند تا ببینند آیا دنبال کردن الزامات سیاسی در این رسانه به افزایش نرخ مشارکت منجر شده است یا خیر؟ وقتی نرخ مشارکت پایین باشد، رسانهها هم مقصر هستند. بنابراین باید فضا و شرایط در جهت افزایش نرخ مشارکت باشد. در این شرایط، رسانه فقط به دنبال مچگیری از رقیب نیست و برخوردهای سطحی در حمایت یا علیه جریان رقیب از طرف رسانهها رنگ میبازد.
رضاییان ادامه میدهد: بخش بعدی در الزامات سیاسی، این است که رسانهها در همه جای دنیا اولویت اصلیشان باید پوشش برنامه جریانها باشد نه اشخاص. تفاوت ما با کشورهای توسعهیافته این است که رسانههای ما به اشخاص میپردازند و رسانههای توسعهیافته به افکار. مردم باید به برنامهها رأی دهند نه به اشخاص. رسانه باید برنامه جریان رقیب را با جریان حامی مقایسه و بعد از آن برای مردم تبیین کند. تا زمانی که وارد مقایسه برنامهها نشدهایم؛ خروجی تمام پوششهای خبری و دروازهبانی رسانههای ما در سطح دو باقی میماند و وارد سطح یک نمیشود. سطح یک، گذر از اشخاص و مقایسه برنامهها است.
اساساً سهم کاندیداهای جناح مقابل در رسانهها باید چگونه باشد؟ این مدرس روزنامهنگاری پاسخ میدهد: وقتی برنامههای جریان رقیب را با جریان موردحمایت مقایسه کنیم؛ طبیعتاً حقی از جریان رقیب ضایع نکردهایم. اگر این مقایسه انجام شود، رسانه در جایگاه خود، هم کار حرفهایاش را انجام داده و هم این که اگر در جاهایی جریان رقیب، برنامهای ضعیفتر دارد، برنامهاش را میتوان نقد کرد.
ثبتنام افراد ناشناس و غیرسیاسی در انتخابات ریاست جمهوری و سهم آنها از پوشش رسانهای یکی از مهمترین مباحث روزهای گذشته بود. فکر میکنید رویکرد رسانهها در مواجهه با این افراد چگونه باید باشد؟ رضاییان با بیان این که رویکرد رسانهها باید در این مسئله کاملاً انتقادی باشد، میگوید: مگر ریاست جمهوری جایی است که همه با هم صف بکشند؟ این پدیدهای که ایجادشده است از نظر کلی یک پیام دارد. به نظر من یک نوع اعتراض است. نشاندهنده این است که جریانهای غالب سیاسی ما در کشور نتوانستهاند- آن گونه که بایسته و شایسته است- به مطالبات مردم پاسخ دهند. به نظر من نگاه رسانه در این مسئله باید کاملاً انتقادی و با هدف افزایش آگاهی باشد.
اگر رسانهها تحلیلیتر این موضوعات را پوشش دهند و صرفاً به خبر نپردازند، رویکرد بهتری نیست؟ این پژوهشگر روزنامهنگاری پاسخ میدهد: صد درصد. نگاه انتقادی که میگویم همان نگاه تحلیلی است. آن نوع روزنامهنگاری که در دنیا میدرخشد، روزنامهنگاری تحلیلی است. روزنامهنگاری تحلیلی به شما توصیه نمیکند که به سراغ عنصر What بروید؛ بلکه میگوید به سراغ Why و How باشید. چیستی رویدادها اهمیتی ندارد، مهم چرایی و چگونگی این رویدادها است. مردم به دنبال این مسئله هستند و تا جواب پرسشهای آنها را ندهیم روزنامهنگاری ما ابتر است. اگر دو عنصر آخر (چرایی و چگونگی) را در خبر، گزارش خبری، یادداشت، مصاحبه و … باز کنید موفقتر خواهید بود. در غیر این صورت در سطح پایین (what) میمانیم.
رضاییان با اشاره به ارزیابی خود از سهم ثبتنام کنندهها در رسانهها میگوید: این وزندهی بستگی به هر رسانه دارد. طبیعتاً اگر نوع برخورد حرفهای، نقد کردن، تحلیل، مقایسه برنامهها و … باشد؛ سهم هر کاندیدا خودبهخود مشخص میشود. این مسئله به رفتار و برخورد رسانه بستگی دارد. اگر در نگاهمان به الزامات حرفهای رسانهای، الزامات فرهنگی بر الزامات سیاسی مقدم باشد و در پرداختن به نوع سبک روزنامهنگاریمان، تحلیلی برتر از خبری باشد؛ سهم ثبتنام کنندهها هم خودبهخود مشخص میشود.
گاهی خبرنگاران و رسانهها به خاطر فضای پر تبوتاب زمان ثبتنام، وزن دهی مناسبی برای معرفی کاندیداها ندارند یا تابع اخبار دروغین رسانههای غیررسمی میشوند، چگونه میتوان این فضا را به نفع اخبار درست و دقیق کنترل کرد؟ او پاسخ میدهد: طبیعتاً اگر روزنامهنگار و خبرنگار در حوزهی خود حرفهای نباشد، نمیتوان هیچ کاری کرد. معنای حرفهای این است که فرد باید مسلط بر آن حوزه و کارشناس باشد. به عبارتی بر حوزه خود اشراف داشته باشد. اگر این فرد در حوزه خبری خود اشراف نداشته باشد، نباید مسئولیتی بگیرد. گذشت آن زمان که اگر خبرنگار، اشرافی هم نداشت؛ خبری را میآورد و دبیر سرویس به عنوان کارشناس به خبر میپرداخت. الان دیگر رسانهها تخصصیشدهاند و خبرنگاری که اشراف ندارد، نمیگذارند در آن حوزه بماند. اما اگر بگذارند، یک اشتباه است.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی به بیان نکاتی میپردازد که خبرنگار سیاسی باید به آن توجه کند تا رویکرد منصفانهتری داشته باشد. او میگوید: من معتقد هستم رویکرد روزنامهنگاری، تحلیلی است. ما هیچ رویکردی بالاتر از آن نداریم. این سبک از روزنامهنگاری به نگاه تحلیلی اولویت میدهد. نگاه تحلیلی نقد است و نقد هم یک نگاه علمی، کارشناسی و منصفانه است که از نگاههای جنجالی، مچگیری، دروغپردازی و شایعهپردازی دور است. وقتی خبرنگار یک رسانه میخواهد به برنامه یک کاندیدای ریاست جمهوری بپردازد، ناچار است برای رسیدن به نقد «مطالعه» کند و به سراغ «کارشناسان» آن حوزه برود. برای نقدهای جدیتر هم از کارشناس حوزه باید بگذرد و به سراغ «صاحبنظران» آن حوزه برود. مقایسه نگاه صاحبنظران دربارهی آن برنامه نتیجه را مشخص میکند. بنابراین هم انصاف رعایت شده و کار عمیقتر انجامشده و هم مردم به پاسخ پرسشهای خود میرسند.
رضاییان ادامه میدهد: اگر مردم میدانند باید به جریانی رأی دهند که توان بیشتری دارد؛ لازم است تا رسانه دیدگاههای آن جریان را تبیین کند. رسانههای ما به شخص نگاه میکنند؛ درحالیکه باید به برنامه و افکار کاندیدا نگاه کنند و شخص را با برنامهاش مورد مقایسه قراردهند تا برنامه مشخص و مدونی ارائه شود. رسانهها باید از کاندیداها مطالبه کنند. به عبارتی باید موضوعات مختلف را مشخص کنند و از کاندیدا مطالبه نمایند و بخواهند تا برنامهاش را دربارهی آن موضوعات بگوید. رسانه باید از کاندیداهای جناحهای مختلف دعوت کند و با برگزاری میزگرد دربارهی برنامههایشان به گفتوگو بپردازد. دیدگاههای رسانههای ما دربارهی پوشش انتخاباتی باید از «سطح» به «عمق» برود.