پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : یک چیز قطعی است: فارغ از نتیجه رفراندوم، ترکیه پس از ۱۶ آوریل کشور متفاوتی خواهد بود.
به گزارش انتخاب به نقل از دیپلماسی ایرانی، احمد مومکو (در ترکی به معنای شمع ساز) زندگی اش را به خاطر رجب طیب اردوغان به خطر انداخته است. او تابستان گذشته به خاطر رئیس جمهور ترکیه به خیابان پا گذاشت و مقابل حامیان کودتا ایستاد و حتی پیشتر نیز به سازماندهی کارزارهای انتخاباتی اردوغان یاری رسانده است. اما می گوید، دیگر نمی داند برای چه کسی باید بجنگند؟ برای ترکیه؟ برای آک پارتی؟ یا تنها برای اردوغان؟
موم-کو مردی دیلاق و ریشو، ۳۶ ساله در دفتر پسر دایی خود در بورسا واقع در غرب آناتولی نشسته است. تمایلی ندارد که نام حقیقی اش منتشر شود، چرا که به معبود خود (اردوغان) شک دارد و چنین چیزی در ترکیه امروز خالی از خطر نیست.
16 آوریل، ترک ها در خصوص استقرار نظام ریاست جمهوری که قدرت چشمگیری به اردوغان خواهد داد رای خواهند داد. مومکو بر این باور است که این اصلاحات ترکیه را به دولتی تک نفره بدل خواهد کرد. می گوید" اردوغان خیلی افراط کرده است." پسر دایی اش از او تندتر است:" من همیشه به آ ک پ رای داده ام ـ نام اختصاری حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان ـ اما دیگر تمام شد." او می گوید که اردوغان به آرمان های حزب خیانت کرده است:" او رئیس جمهور است. در کاخ زندگی می کند. اما همچنان قدرت بیشتری می خواهد."
به ویژه از زمان تلاش برای کودتا در پانزدهم جولای 2016 احمد مومکو نسبت به حزبش احساس بیگانگی می کند. از آن شب شاهد آن بوده که مردم بیگناه به جرم خیانت زندانی شده اند. پدر زنش پشت میله های زندان است چرا که سال ها پیش با یک سازمان خیریه با روحانی اسلام گرا، فتح الله گولن، همکاری کرده است، کسی که اردوغان وی را مغر متفکر کودتا می داند. مومکو می گوید: " تمام مملکت به خاطر جنگ اردوغان و گولن در عذاب است."
او همان چیزی را بیان می کند که نظریه پردازان آک پارتی در حلقه های محرمانه خود هفته هاست از آن سخن می گویند: حمایت از نظام ریاست جمهوری رو به زوال است. اردوغان که سخنرانی هایش توده های مذهبی را برانگیخته می کند ممکن است این چنین القا کند که کل کشور پشت اوست. یکشنبه هفته گذشته (2 آوریل) ده ها هزار نفر در آنکارا برای او هلهله سر دادند.
اما برخی نظرسنجی ها حکایت از آن دارد که کمپ "نه (به رفراندوم) " 10 درصد جلو افتاده است. حتی حامیان پیشتر وفادار به اردوغان، از جمله کارگزاران حزب، متوجه نمی شوند که چرا رئیس جمهور این چنین به دنبال این رفراندوم است. بنا بر نظرسنجی ها، یک سوم رای دهندگان حزب آک پارتی هنوز بین رای "آری" یا "نه" در تردید هستند. نظام جدید چنان قدرتی به رئیس جمهور می دهد که حتی پدر ملت، مصطفی کمال آتاتورک، از آن بی بهره بود.
(در صورت پیروزی رفراندوم) رئیس جمهور قادر خواهد بود وزرا و 12 تا 15 قاضی قانون اساسی را منصوب کند و قدرت آن را خواهد داشت تا هر زمان که می خواهد پارلمان را منحل کند. پست نخست وزیری نیز حذف خواهد شد. اردوغان ادعا می کند این رفراندوم برای تضمین ثبات و ممانعت از اقدامات دیگر برای کودتا ضروری است. اما او همین حالا نیز بیش از هر سیاستمداری در تاریخ ترکیه قدرت دارد.
اگر ببازد چه می شود؟
"از یک منظر اردوغان از طریق کاریزما و دیدگاهش در خصوص یک ترکیه دموکراتیک و قدرتمند مردم را برای پشتیبانی از خود قانع کرده است. امروز او به واسطه ارعاب و هراس حکمرانی می کند." این را ایتین ماهکوپیان می گوید؛ کسی که قصد دارد 16 آوریل رای دهد. روزنامه نگاری آمریکایی- ترک از جمله حامیان آک پارتی است که روزگاری مشاور نخست وزیر داوود اغلو بود. در سال 2011 او از تلاش حزب برای اقداماتش در خصوص اصلاح قانون اساسی که پس از سال 1980 توسط ارتش نگاشته شده بود حمایت کرد. به مدت دو سال، ائتلافی از سیاستمداران، دانشگاهیان و نمایندگان جامعه مدنی بر روی پیش نویس قانونی کار کردند که حقوق اقلیت را تقویت می کرد و استقلال دستگاه قضائی را تضمین می کرد. آخر کار، این پروژه شکست خورد.
استدلال ماهکوپیان این است که پیشنهاد برای نظام ریاست جمهوری که حکومت اینک از شهروندان خود می خواهد از آن حمایت کنند، به واقع کشور را به نظامی استبدادی بدل می کند. او می گوید:" ترکیه دیگر بیشتر شبیه به عراق تحت سیطره صدام حسین خواهد شد، نه اروپا."
اردوغان مشکل دیگری نیز دارد: برای پیروزی در رفراندوم باید رای دهندگان دیگر را نیز به سمت خود جلب کند، و در حال حاضر عمدتا آن ها را می توان در میان ملی گرایان افراطی جستجو کرد، "حزب جنبش ملی گرا". اگرچه که اغوای این دست رای دهندگان با شعارهای فاشیستی شان حتی برای ترک های محافظه کار ملی گرا نیز به شدت دشوار است. همین چندی پیش اردوغان رهبر حزب جنبش ملی گرا را "نژاد پرست" خواند. ظاهرا حالا شانس او برای اینکه معاون رئیس جمهور شود افزایش یافته است.
یک چیز وجود دارد که اردوغان برای آن مهیا نیست: شکست. هر چند ناظران بر این باورند اگر رفراندوم او می شکست بخورد، رئیس جمهور درخواست انتخابات زودرس خواهد تا بتواند اکثریت لازم (دو سوم نمایندگان) که برای ایجاد اصلاح قانون اساسی لازم است را به دست آورد. اینکه آیا او موفق خواهد شد هنوز نامشخص است.
شاید اردوغان قضاوت اشتباهی پیرامون اوضاع دارد، شاید پایش را فراتر از حد گذاشته است. رفتار مستبدانه وی باعث شده است تا کارگزاران آک پارتی منتقد خاموش او باشند، اما اگر در رفراندوم شکست بخورد، ممکن است آن ها به مخالفان علنی حکمرانی وی بدل شوند.
یک چیز قطعی است: فارغ از نتیجه رفراندوم، ترکیه پس از 16 آوریل کشور متفاوتی خواهد بود.