سرویس بین الملل «انتخاب»؛ روزنامه ینی شفق از اصلی ترین روزنامه های حامی اردوغان نوشت: هشدار های رجب طیب اردوغان نسبت به فارسی گرایی، دولت ایران را عصبانی کرده است. دیدارهای اردوغان و توافق های دفاعی با عربستان و کشورهای خلیج فارس هم ایران را شاکی کرده است اما چرا؟ چه اتفاقی افتاده؟ کدام اقدام ایران ترکیه و کشورهای منطقه را آزار داده است؟ اینها مواردی است که نیاز به بحث دارد.
به گزارش «انتخاب»؛ این روزنامه با طرح داستان سرایی های مضحک و ایراد اتهاماتی که به خود ترکیه وارد است نه ایران، آورده است: به طور طبیعی دیدارهای رییس جمهوری از بحرین، عربستان و قطر در داخل ترکیه در مورد مباحثی نظیر انتظارات اقتصادی و روابط و همکاری های مالی و اقتصادی بعد از این دیدارها برجسته شده است.
مشکلات اقتصادی در عربستان و کشورهای خلیج فارس سبب شده این کشورها در منطقه به دنبال عملیات های دفاعی و مقابله با تهدیدات امنیتی رفته و خود را برای رابطه اقتصادی با ترکیه و دیگر کشورهای منطقه آماده کنند.
ما این را دفاع اقتصادی مینامیم. حتی اگر آمریکا و اروپا نیازهای دفاعی منطقه را تا حد زیادی براورده کنند و حتی اگرمیلیون ها دلار توافق امنیتی با این کشورها بسته شود اما وضعیت جدید فرصت های تازه ای را برای ترکیه فراهم آورده تا به رشد صنایع دفاعی اش کمک کند.
توافق های مشترک دفاعی زمینه را برای روابط اقتصاد دفاعی آماده کرده است. برای عربستان و بحرین و قطر وضعیت تنها اقتصادی نیست بلکه فراتر از آن است. این کشورها تحت تهدید های جدی اند. حملات مستقیم، تهدید یا سناریویی که خلیج فارس را به جنگ های خونین سوق خواهد داد عربستان را بر آن داشته تا همه راه ها را امتحان کند.
نقشه توسعه امپراتوری فارسی(!) و موج ناسیونالیسم فارسی(!) با تهاجم آمریکا به عراق و زمین گیر شدن طالبان در افعانستان و جنگ داخلی سوریه که تهدیدی برای همه منطقه شده است تشدید شده . این امپراتوری که دولت تهران به طور پنهان به دنبال آن است از زمان انقلاب ایران آغاز شده است.
سوالاتی در مورد ماجراجویی(!) ایرانی ها در مقابل جهان عرب وجود دارد. نقشه آنها برای گرفتن مکه امر پنهانی نیست. موشک های ایران از سمت یمن به جده و ریاض هم رسیده است و این تمایلات تهران را بیشتر آشکار میکند.
این تهدیدها نوعی آماده سازی و تجهیز برای جنگ داخلی اسلامی قلمداد می شود که سالهاست در تئوری های غرب وجود دارد. این راهی است که کل منطقه را میتواند در جنگ فرو ببرد و این امر همکاری هایی را با کشورهای خارج از منطقه برای نقشه حمله بزرگ قرن 21 توجیه میکند.
ایران به عربستان از طریق یمن ضربه وارد میکند و به ترکیه از طریق سوریه. این کشور همه سازمانها را در سوریه که روابط نزدیکی با ترکیه دارند هدف قرار داده است و یکی از حامیان اصلی حزب اتحاد دموکراتیک PYD که دشمن ترکیه است به شمار می رود. این کشور تسلیحات و پول برای حزب کارگران کرد فراهم آورده و استراتژی هایی را به آنها داده است که بتوانند با ترکیه مقابله کنند . ایران همه این کارت ها را در جنگ سوریه برای کوبیدن و توقف ترکیه به کار برده است.
هدف واقعی ایران قطع روابط ترکیه با کشورهای سنی عربی از طریق کوریدور شمال سوریه و ساخت دیواری بین این قدرت هاست. این کشور سعی میکند که با استفاده از ناسیونالیسم به اهدافش برسد.
مرز اعراب و ایران از مرزهای ایران و عراق تا سواحل مدیترانه کشیده شده است و سرزمین های مسلمانان و اعراب توسط کشورهای غربی و ایران (!) غارت شده است. دولت ایران نقشه جامعی را برای منطقه پیاده کرده است و این شامل به چنگ آوردن (!) ثروت های اعراب و متوقف کردن ترکیه است. این کشور در تلاش است که از جبهه شرقی برای حمله به نقشه های ترکیه برای توسعه استفاده کند .
ایران نمیتواند دست از تلاشش برای ناسیونالیسم فارسی که اردوغان در بحرین گفت دست بردارد. این کشور می خواهد شاهد بی ثباتی در کل منطقه به نفع خودش باشد. باید نشست و فکر کرد.
برنامه های توسعه ای ایران و پروژه های امپرالیستی اش (!) در همه زمینه ها کشیده شده است. این چیزی نیست که پنهان شدنی باشد. حالا چرا باید از صحبت های اردوغان اینطور انتقاد می کند؟ رییس جمهور از واژه ناسیونالیسم فارسی جزف زد تا سیگنالی درباره تهدیداهای روبه رشد ایران بدهد.
وزیر خارجه ایران در بیانیه ای این حرف او را بی اساس خواند. ما فکر میکنیم روشن است که ایران هرگز نمی خواهد به کشورهای منطقه اعتماد به نفس بدهد. ما فارغ از اینکه موشک های ایران از طریق یمن به سمت ریاض نشانه رفته اند و فارغ از حمایت های ایران از حملات علیه مواضع ترکیه در سوریه انتظار داریم ایران به سوالتمان پاسخ بدهد.
نوشتن این مقاله درست زمانی که دولت آمریکا ایران را تهدید کرده است مایه تاسف است. روشن است که آنها میخواهند بین ایران و ترکیه جنگی اتفاق بیوفتد که همه ما را نابود کند. اما تهران کشورهای متعددی را همزمان تهدید میکند. این یک هشدار علیه جنگ منطقه ای است که قرار است به وسیله ایران آغاز شود.
بریتانیا که زمان، نیرو و ثروت خود را در خاورمیانه سرمایه گذاری کرده بود، نسبت به سهمی که فرانسه بعد از جنگ جهانی از این منطقه بدست آورده بود ناراضی بود. بنابراین لندن هم خواستار تسلط بر موصل، منطقه نفتی در شمال عراق، و هم فلسطین شد تا هم به کانال سوئز و هم به سمت هندوستان راهی پیدا کند.