پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه ايران براي چهارمين بار راهي كنفرانس امنيتي مونيخ شد. اگر تا يك سال پيش اين فرجام مذاكرات هستهاي و پس از آن اما و اگرها در اجرا بود كه نگاهها را به سمت مرد شماره يك دستگاه ديپلماسي ايران ميچرخاند اينبار حضور نامزد جمهوريخواهان در كاخ سفيد است كه توجه سياستمداران بينالمللي و خبرنگاران رسانهها را به هيات ايراني حاضر جلب كرده است.
به گزارش انتخاب، دونالد ترامپ از روزي كه بر مسند قدرت در كاخ سفيد نشسته است هم به كرات از توافق هستهاي بدگويي كرده و هم ديگر پروندههاي فعاليتهاي ايران را روي ميز قرار داده است. ايران چه استراتژياي را در برابر جمهوريخواه تكيه داده به مسند قدرت در كاخ سفيد اتخاد خواهد كرد؟ آيا برجام ايمن ميماند؟ تهران در منطقه به دنبال چيست؟ تنش با عربستان به كجا ختم ميشود؟ كريستين امانپور، خبرنگار و تحليلگر ارشد مسائل بينالمللي قريب به يك ساعت مقابل وزير امور خارجه ايران نشست و پرسشهاي خود از اين جنس را مطرح كرد. (روزنامه اعتماد براي آگاهي مخاطب به نگاه و رويكرد رسانههاي غربي به مسالههاي پيرامون ايران پرسشهاي امانپور را عينا ترجمه كرده است و تعابير وي از تحولات منطقهاي و فرامنطقهاي مورد تاييد اين روزنامه نيست) مشروح اين گفتوگو به شرح زير است:
فضاي امسال در مونيخ چه تغييراتي كرده است. در اين بازه زماني در سال گذشته، شما اينجا بوديد، جان كري اينجا بود (به اصطلاح جان – جواد اينجا بودند) و همهچيز با امروز متفاوت بود. امسال تنش بسيار زيادي ميان ايران و امريكا وجود دارد. عكسالعمل شما به اين مساله چيست؟
من فكر ميكنم ما در صحنه سياست بينالمللي در دوره انتقال به سر ميبريم و اين اتفاقها هم طبيعت دوره انتقال است.
زماني كه امريكا ميگويد ايران را زيرنظر دارد يا رييسجمهور ترامپ ميگويد كه ايران بسيار خوش شانس بوده كه دولت اوباما با او مهربان بوده است، پاسخ شما به اين مسائل چيست؟
اول بايد بگويم كه بسياري در سيوهشت سال گذشته ايران را آزمايش كردند و همه آنها ميدانند كه ايران به سختي تحت تاثير تهديدات قرار ميگيرد. ما در مقابل تهديد پاسخ خوبي نشان نميدهيم اما پاسخ بسيار خوبي به احترام، احترام متقابل و منافع متقابل داريم. من معتقدم رييسجمهور اوباما و دولت او ساير گزينههاي ديگر را امتحان كردند، آنها نخستين كساني بودند كه تحريمهاي (به اصطلاح) فلجكننده را امتحان كردند. آنها از تمام مكانيزمهاي بينالمللي از جمله شوراي امنيت براي تحميل تحريم بر ايران استفاده كردند. ما اعتقاد داريم كه اين تحريمها عادلانه نبودند و توجيهي هم نداشتند اما به هرحال آنها تحريمها را وضع كردند. سختگيريهاي اقتصادي بخشي از اين سناريوي تحريمي آنها بود. اما به نتيجه نهايي نگاه كنيد. نتيجه اين بود كه زماني كه آنها تحريمها را شروع كردند ما كمتر از دويست سانتريفيوژ داشتيم كه ميچرخيدند اما زماني كه به پاي ميز مذاكرات آمدند ما ٢٠ هزار سانتريفيوژ داشتيم كه ميچرخيدند. پس علت آمدن رييسجمهور اوباما و جان كري وزير امور خارجه پاي ميز مذاكره اين بود كه تحريمها كارايي نداشتند.
وقتي شما ميشنويد ترامپ ميگويد اين توافقنامه بدترين توافقنامهاي است كه تاكنون به دست آمده است و اينكه ما (امريكا) قصد داريم چنين و چنان كنيم، توافق را پاره كنيم يا دوباره درباره آن مذاكره كنيم، قوانين و شروط را تغيير دهيم، فشار بيشتري به ايران وارد كنيم، البته به علل ديگر، نه فقط موضوع هستهاي از جمله فعاليتهاي منطقهاي يا هژموني اين كشور يا مسائل مربوط به تروريسم. شما در واكنش به اين گفتهها چه ميگوييد؟ آيا به نظر شما چنين اتفاقي خواهد افتاد؟
اول از همه بايد بگويم كه اين توافقنامه بهترين توافقنامهاي بود كه براي همه طرفها ممكن و شدني بود، نه فقط براي ايران بلكه براي امريكا نيز اينگونه بود. من اطمينان دارم كه آنها تلاش ميكردند و تلاش هم كردند كه به توافقنامهاي متفاوت دست يابند اما اين توافقنامه آن چيزي بود كه ممكن و شدني بود. ما نيز ترجيحات ديگري داشتيم اما بايد به توافقنامهاي ميرسيديم كه حد وسط باشد. به اعتقاد من يك توافقنامه زماني خوب است كه هيچ كس كاملا با آن خوشحال نباشد پس فاكتورهايي دارد كه به نگرانيهاي همه پاسخ داده است و همين مساله آن را به توافقي پايدار بدل ميكند. برجام يك توافق دوجانبه ميان ايران و ايالات متحده نبوده است. درباره ساير مسائل نيز ما توافق كرديم كه كاري به ساير مسائل نداشته باشيم.
ما توافق كرديم كه تنها بر مساله هستهاي تمركز داشته باشيم چرا كه مساله هستهاي در مرحله نخست به اندازهاي پيچيده بود كه دو طرف و بسياري ديگر از بازيگران بينالمللي را مشغول نگه ميداشت و در يك دهه گذشته و شايد بيشتر هم دغدغه جدي بسياري بوده است. بنابراين ما بايد در خصوص اين مساله خاص مذاكره ميكرديم. رهبر ما و دولت نيز بارها در ملأعام گفتهاند كه اگر امريكا به تعهدات خود در سايه برجام كاملا عمل كند- كه تابه حال اين كار را كاملا انجام نداده است – شايد ما بتوانيم درباره ساير حوزهها هم صحبت كنيم. بنابراين ما با توافق هستهاي شروع كرديم و هدف خود را به شكل واضح بر اين مشكل خاص متمركز كرده بوديم، مسالهاي كه مايه نگراني جامعه جهاني نيز بود.
شما كه در تهران نشستهايد چه فكر ميكنيد؟ آيا شما باور داريد كه دولت ترامپ تلاش خواهد كرد به نوعي توافقنامه را تغيير دهد؟ شما ميگوييد كه اين توافقنامه يك توافقنامه دوجانبه نيست اما شما از طرفهاي ديگر چه شنيدهايد؟ شما از وزراي اروپايي كه با دولت ترامپ صحبت كردند، چه شنيديد؟روسيه به شما در اين خصوص چه گفته است؟ فكر ميكنيد آنها برنامهاي براي حفظ توافق دارند يا فكر ميكنيد كه شكافي دركار خواهد بود و توافق پاره ميشود؟
من بر اين باورم كه همه از جمله كارشناسان در امريكا، ميدانند كه اين توافقنامه، بهترين توافقنامه ممكن بود، به خصوص در اروپا، اروپا نقشي مهم در دستيابي به توافقنامه ايفا كرد. ما از تكتك نمايندگان كشورهاي اروپايي، انگليس، فرانسه، آلمان، اتحاديه اروپا و ديگران شنيديم كه همين حرف را ميزنند و ميگويند كه اين توافقنامه مشمول مذاكره دوباره نميشود. ما از روسها و چينيها شنيديم كه همين نظر را بيان كردند. من اعتقاد دارم يك دريافت بينالمللي وجود دارد كه اين توافق را خوب ميداند و شايد هم توافق بهتري ممكن نباشد. ممكن نيست كه دوباره درباره توافقي كه دو سال زمان براي مذاكره برد، مذاكرهاي صورت بگيرد. حتي پيش از اينكه اين دور از مذاكرات هم آغاز شود، ١٠ سال درباره آن با ابزارهاي متفاوت اعم از تهديد و تحريم و ديگر ابزارهاي توسل به زور صحبت شده و به آن پرداخته شده بود. اين توافق پيروزي ديپلماسي بر زور بود چرا كه زور ديگر كارايي ندارد. ما از دوره تمايلهاي هژمونيك چه در بعد منطقهاي و چه بينالمللي عبور كردهايم. بنابراين نياز داريم راههاي ميانهاي را پيدا كنيم كه همه دستاوردي در نتيجه آن داشته باشند.
اجازه بدهيد اندكي به مساله هژموني و پروژههاي قدرت منطقهاي اشاره كنم. قطعا دولت امريكا به رياست ترامپ، قطعا برخي همپيمانان عرب امريكا شامل عربستان سعودي، كشورهاي خليج (فارس) و قطعا اسراييل و بسياري ديگر از كشورها، بسيار نگران توسعه قدرت ايران هستند. شما اخيرا سخنراني مهيجي درباره آزمايش موشك بالستيك داشتيد كه طي آن گفتيد اين برنامه دفاعي است. اما افرادي كه به سوريه نگاه ميكنند، ميبينند كه بدون ايران، اين رژيم ظالم ديگر در قدرت نبود. آنها تعجب ميكنند كه دخالت شما در سوريه به نفع بشار اسد چه ماهيت دفاعي براي ايران دارد؟
اگر آنها ميخواهند به نفوذ منطقهاي نگاه كنند، بايد به انتخابهاي نادرستي نگاه كنند كه دست به انتخابشان زده بودند.
منظور سوال من به شكل خاص ايران است. من در مورد سايرين و انتخابهاي آنها سوال نميكنم. من در مورد ايران سوال ميكنم. شما در كنار ميلوسويچ خاورميانه ايستاديد؟
اين اظهارات تعبير شما است اما نكته من اين است كه...
نه آقاي وزير امورخارجه. ٥ هزار نفر كشته شدهاند. ١٢ ميليون مهاجر وجود دارد. شكنجهها و اعدامهاي دستهجمعي هم صورت گرفته است. اين تعبير من نيست، اينها حقيقت است.
خير! اينها واقعيت نيستند چون شما در سوريه گروهي را داشتيد كه به وسيله نيروهاي خارجي مسلح، مجهز و تامين مالي شده بود. در آغاز اشتباهاتي رخ داد اما بدترين اشتباه اين بود كه گروهي از تروريستها را مسلح كنند كه نهتنها تهديدي براي سوريه هستند بلكه تهديدي جهاني هستند. اشتباهاتي در سوريه رخ داد همانطور كه در گذشته هم اشتباهاتي رخ داده بود. همان افرادي كه داعش را مسلح كردند و اقدام به مسلح كردن گروههاي تروريستي كردند همان افراد بودند كه صدام حسين را مسلح كردند، همان افراد بودند كه القاعده را ايجاد و مسلح كردند. ما نبايد به تكرار تاريخ ادامه دهيم و و سپس كساني را كه در قسمت درست تاريخ هستند، مقصر جلوه دهيم. فراموش نكنيد اين الگوي رفتاري بوده كه در ٣٨ سال گذشته وجود داشته است.
اينكه گروهي از كشورها كه امريكا آنها را همپيمان مينامد، بهعلاوه خود امريكا، من در اينجا به شخص رييسجمهور ترامپ اشاره ميكنم كه در جريان رقابتهاي انتخاباتي خود گفته بود: داعش محصول دولت امريكا است. مشكل انتخابهاي نادرستي است كه در طول تاريخ شكل گرفته مانند حمايت از صدام حسين. امريكا و ساير كشورها و متحدان عربي آنها به مدت ٨ سال از صدام حسين حمايت كردند. ببنيد صدام آنها را تا كجا برد؟ آنها داعش را ايجاد كردند، مجهز كردند و از آن حمايت كردند.
آنها از ميانهروها حمايت كردند. اجازه بدهيد به آن هم ميرسيم.
خير، خير. آنها ميگفتند كه از ميانه روها حمايت ميكنند. اما نيروهاي جنگجو روي زمين در سوريه و عراق دو گروه كاملا مشخص هستند: داعش و النصره.
اما شما ميدانيد كه...
هر دو اين گروهها (داعش و النصره) توسط شوراي امنيت سازمان ملل متحد كه امريكا يكي از اعضاي ثابت آن است به عنوان گروههاي تروريستي شناخته شدهاند. آنها نيروهاي جنگجوي روي زمين هستند. بايد با آنها برخورد كنيم. اما اجازه بدهيد بگويم كه...
اين بسيار مهم است چرا كه سوريه محبوبترين خيزشهاي مردمي در سال ٢٠١١ بود كه در آن ابتدا ميانهروها زمام امور را در دست داشتند و بدون دخالتهاي ايران در سال ٢٠١٢، بشار اسد نميتوانست مناطقي را كه امروز در اختيار دارد در دست داشته باشد. شما با هيجان بسيار زيادي از جهان انتقاد ميكنيد كه در سكوت نظارهگر حمله شيميايي صدام حسين به ايران در جريان جنگ دو كشور بود. با اينهمه امروز از بشار اسدي حمايت ميكنيد كه عليه مردم خودش از گازهاي شيميايي استفاده ميكند. درك مواضع شما در اين خصوص بسيار سخت است.
خير. ما از استفاده از تسليحات شيميايي حمايت نميكنيم چرا كه خود ما قرباني اين تسليحات بوديم.
بله اما آنها از اين تسليحات استفاده كردند و شما هم از آنها حمايت ميكنيد.
صبر كنيد. ما در مخالفت با بهكارگيري تسليحات شيميايي موضع روشني اتخاذ كرديم. ما نقشي مهم در دستيابي به توافقنامه بينالمللي در زمينه برچيدن تسليحات شيميايي از سوريه داشتيم. متاسفانه اين توافقنامه بينالمللي فاقد عنصري حياتي است، اين عنصرحياتي همانا برچيدن تسليحات شيميايي از ذخاير تحت كنترل داعش و النصره است، اكنون تاييد شده است و حتي امريكا هم تاييد كرده است كه آنها (داعش و النصره) از تسليحات شيميايي بر ضد سوريها استفاده كردند. ما با شرايط بسيار سختي روبهرو هستيم. متاسفانه ما در شرايطي گرفتار هستيم كه انتخاب ما اين است كه يا به داعش و النصره اجازه بدهيم كه بر دستاوردهايشان بيفزايند و به جاي آنكه دو گروه باشند به يك دولت يا دو دولت تبديل شوند.
سياست ما سوا كردن و كمك كردن نبود. زماني كه داعش در يك قدمي اشغال اريبل بود، ما به كمك كردها رفتيم. اگر ميخواهيد، ميتوانيد از آقاي بارزاني كه اتفاقا در مونيخ هم هستند، سوال كنيد كه ايران بلافاصله پس از درخواست وي و اين اظهارنظرش كه اربيل در خطر اشغال توسط داعش است، به كمك كردها شتافت. هيچ كس ديگر در جامعه جهاني به كمك بارزاني نرفت. زماني كه بغداد توسط داعش هدف قرار گرفت، ما به كمك آنها رفتيم.
زماني كه دولت سوريه توسط داعش هدف قرار گرفت ما به كمك آنها رفتيم. اين سياست واحد و ثابت ما است. مردم با حمايت از تروريسم، انتخابهاي اشتباهي ميكنند و فكر ميكنند كه ميتوانند شرايطي را ايجاد كنند كه تروريستها و دشمنان آنها با هم در يك منطقه يا حوزه خاص و محدود بجنگند. نميفهمند كه در دنياي جهانيسازي شده نميتوانيد تهديد را در يك مكان محدود كنيد. ميبينيد كه امروز سوريه به زمين آموزشي براي تروريستها، عاملان انتحاري و كساني كه در سوريه، پاريس، نيويورك، لسآنجلس و مكانهاي ديگر بلوا به پا ميكنند، بدل شده است.
چرا متحد شما و متحد بشار اسد، روسيه در حمله به داعش شكست خورد؟ در تمام گزارشهاي اطلاعاتي و گزارشهاي نظامي تاييد شده است كه بخش اعظمي از حملههاي جنگندههاي روسيه مخالفان بشار را شامل شده است و نه داعش را؟ چرا؟
مي بينيد كه عمليات در پالميرا عليه داعش است هرچند كه از منظر استراتژيكي به نظر يك عمليات نميآيد. با اينهمه يك عمليات عليه داعش است كه سرتاسر شهر را گرفته است. در ساير مناطق نيز عملياتهايي عليه داعش در جريان است.
آيا تعقيب داعش استراتژي روسيه است؟ تمام سرويسهاي اطلاعاتي در اروپا و ناتو و ساير نهادها ميگويند خير؟
متاسفانه اروپا، ناتو و سايرين كار چنداني در مسير مبارزه با داعش را انجام ندادهاند. آنهايي كه مانع از اشغال سرزمينهاي بيشتر توسط داعش در عراق شدند ناتو و اروپاييها و ايالات متحده نبودند. اين ايران بود كه به كمك نيروهاي عراقي رفت. اين نيروهاي عراقي بودند كه توانستند داعش را در عراق به مدد كمكهايي كه از ايران و نه جاهاي ديگر ميرسيد، شكست دهند. اين وضعيت ادامه هم پيدا خواهد كرد. ما سياست جدي داريم و اعتقاد داريم كه همه بايد با هم با اين نهادهاي تروريستي مبارزه كنند. ما اعتقاد داريم كه مبارزه با داعش در چارچوب منافع همه و تاكيد ميكنم در چارچوب منافع همه است. هيچ كس نبايد تصور كند كه حتي در يك دوره كوتاهمدت ميتواند منافعي را از حمايت از گروههاي تروريستي عايد خود كند.
متاسفانه همانطور كه گفتم برخي از بازيگران در نتيجه محاسبههاي كوتاهمدت به كمك گروهها و كشورهايي مانند صدام حسين رفتند كه در پايان روز عليه آنها شدند. يك دقيقه در تاريخ را هم نميتوانيد پيدا كنيد كه ايران از داعش، طالبان، القاعده يا النصره دفاع كرده باشد. ما همواره در طرف درست و در مبارزه با تروريستها و كساني بودهايم كه ميخواهند در مقابل مردم قرار بگيرند.
پاسخ شما دو سوال جديد درست كرد. شما ميگوييد از هر كسي كه بخواهد در مسير مبارزه با داعش قرار بگيرد، حمايت ميكنيد. برخي در امريكا ميگويند كه دونالد ترامپ احتمالا نيروهاي زميني را براي مبارزه با داعش اعزام ميكند. آيا از اين روند حمايت ميكنيد؟
ما بايد ببينيم كه چه چيزي داعش را ايجاد كرد؟ به اعتقاد من چيزي كه داعش را ايجاد كرد، علاوه بر حمايت تسليحاتي و مالي برخي همپيمانان امريكا، واقعيتي به نام اشغالگري بود. ما بايد اين مساله را مد نظر قرار دهيم نه اينكه خود را متعهد به راهحلهايي بكنيم كه به جاي راهحل بودن، در واقع بخشي از مشكل هستند.
بنابراين شما از اين پروسه حمايت نميكنيد؟
به اعتقاد من، حضور نيروهاي خارجي در يك سرزمين عربي، كه برخلاف ميل دولت و مردم اين سرزمينها باشد، به خودي خود باعث ميشود كه اين افراد عوامفريب و اين تندروها اقدام به جلب حمايت جديد بكنند و نيروهاي جديد جذب كنند، اين جنگجويان جواناني هستند كه از كرامتشان محروم شدند و اين محروميت به علت سياستهاي خاصي است كه دنبال شده است. پس ما بايد به موضوع از رويكرد جامع بنگريم. ما نبايد تلاش كنيم به يك عنصر خاص بپردازيم و سپس خود مشكل را بيشتر كنيم.
شما منطقه را ميشناسيد و ميدانيد كه بسياري از سياستهاي بشار اسد نيز به ايجاد داعش منتهي شد.
گفتم كه اشتباهاتي صورت گرفته است و من اعتقاد دارم كه كساني كه امروز از النصره و داعش حمايت ميكنند در آينده به قربانيان همين نهادها بدل خواهند شد. چرا كه اين نهادها مرزي نميشناسند و نميتوانند و نميخواهند كه در يك كشور يا منطقه محدود به حيات خود ادامه دهند. يكي از جنبههاي اصلي و بنيادين تروريسم امروز اين است كه ميتواند جهاني شود و البته جهاني هم شده است. ما بايد تروريسم را از اينچنين منظري هدف قرار دهيم و نه از زاويه كوتاهمدت كه دشمن خود را با نيروي ديگري شكست دهيد. دشمن دشمن شما ديگر دوست شما نيست. اين مسالهاي است كه بايد در دنياي جهاني شده امروز به آن توجه داشته باشيم.
ميتوانم سئوال را به سمت اين موضوع هدايت كنم كه چرا افراد در منطقه امروز نگران ايران هستند؟ حزبالله كه مورد حمايت ايران است به سوريه آمد و تجربه منحصر به فرد حضور در جنگي خارجي و بالابردن توان نظامي خود را كسب كرد. اين مساله هم اسراييل را نگران كرده است. نتانياهو، كه در كنار رييسجمهور ترامپ بود، گفت ايران ميگويد موشكهاي اين كشور دفاعي هستند اما روي اين موشكها نوشته شده است كه ما بايد اسراييل را نابود كنيم. آيا حق دارند كه نگران ايران و حزبالله و نيتهاي آنها باشند؟
حزبالله بخشي از دولت لبنان است و بخشي از جامعه لبنان و...
اما نيروي جنگي است...
نيروي جنگي است كه از حاكميت خود دفاع ميكند. هيچگاه به اقدام خشونتآميزي عليه ديگران دست نزده است.
به سوريه آمده است...
به درخواست دولت سوريه براي ممانعت از ورود نيروهاي تندرو به لبنان به اين كشور رفته است. مسالهاي كه ميتواند تهديدي براي همه باشد. چرا درك نميكنيم كه اگر لبنان تحت تاثير اين گروههاي افراطگراي تروريست قرار بگيرد، تهديدي براي همه خواهد بود؟ درخصوص بخش دوم سوال شما نيز ما علنا اعلام كردهايم كه اين موشكها جنبه دفاعي دارند. ما هيچگاه از آنها جز براي دفاع شخصي استفاده نميكنيم.
اما آنها ميگويند سياست شما نابودي اسراييل است؟
من هركسي را كه برضد ايران اتهام مطرح ميكند و از ايران شكايت دارد به چالش ميكشم تا خيلي ساده ببيند كه ما هرگز از تسليحات خود استفاده نكرديم مگر براي دفاع از خود! مدت دويست و پنجاه سال است كه هرگز به هيچ كشوري حمله نكرديم، اما هركسي كه جرات كرد به ما حمله كند حتي در موقعي كه جامعه بينالمللي و كل دنيا پشت سرش بودند، مثل صدام حسين، ما به آنها نشان داديم كه آنها نميتوانند مقاومت مردم را مغلوب كنند. ما در مقابل تهاجم مقاومت خواهيم كرد. ما به ابزارهايي براي دفاع از خود نياز داريم.
ما بسيار كمتر از بقيه در منطقه هزينههاي دفاعي داريم. هزينههاي دفاعي ما بخش اندكي از هزينههاي دفاعي كشورهايي هستند كه بسيار كمتر از ما جمعيت دارند يا مساحت بسيار كمتري را به خود اختصاص دادهاند. با اينهمه ما بسيار كمتر از آنها هزينههاي دفاعي داريم و تجربه اين را هم داريم كه جامعه بينالمللي به كمك متجاوز آمده است و نه قرباني تجاوز اما ما وسيله دفاع از خود را داريم. پيش از اين هم به صراحت گفتهايم و باز هم ميگويم كه ما از اين تسليحات تنها براي دفاع از خود استفاده ميكنيم و نه عليه ديگري.
چرا روي موشكها مينويسيد اسراييل را نابود ميكنيم؟
آنها در هر روز بيانيه صادر ميكنند كه ميخواهند ايران را نابود كنند، آنها بيانيه صادر ميكنند. من مطمئن هستم كه شما هم شنيدهايد كه ميگويند همه گزينهها روي ميز است. شما ميدانيد كه معني اين جمله چيست؟ همه گزينهها روي ميز است يعني اينكه آنها هر روز ما را تهديد ميكنند تا برضد ايران به زور متوسل شوند. ما هرگز اين تهديد را در هيچ سطحي از دولت يا نظام ايران، برضد هيچ كس مطرح نكرديم.
رييسجمهور روحاني اخيرا سفري به كويت و عمان داشته است و در آنجا بر لزوم برقراري آتشبس در يمن تاكيد كرده است. در اين خصوص و وضعيت تنش با عربستان توضيحاتي ميدهيد؟
ما همان روزي كه بحران در يمن آغاز شد خواهان آتشبس در اين كشور شديم. حتي پيش از آنكه اين بحران آغاز شود من پيامي به وزيرامور خارجه مرحوم عربستان سعودي (سعود الفيصل) فرستادم و اعلام كردم كه ما آمادهايم با شما كار كنيم تا مانع از بحران در يمن شويم. ما هنوز هم آماده هستيم كه با هركسي در منطقه براي متوقف كردن جنگ در يمن همكاري كنيم و اين رويه ما در دو سال گذشته هم بوده است. ما طرحي براي پايان دادن به جنگ در سوريه داده بوديم و شما ميدانيد كه طرح چهارمادهاي ما براي پايان دادن به جنگ در سوريه - طرحي كه در سال ٢٠١٣ ارايه كردم و در همين مونيخ هم ارايه كردم - مبناي قطعنامه ٢٢٥٤ شوراي امنيت شد. البته پس از دو سال خونريزي در سوريه. ما طرح و برنامه مشابهي را براي پايان دادن به خونريزي در يمن بلافاصله پس از افزايش تنشها در اين كشور ارايه كرديم. ما هنوز هم اعتقاد داريم كه تمام كشورها در منطقه كه شامل ايران و عربستان سعودي هم ميشود در پايان يافتن اين مناقشهها سودي دارند چرا كه در يمن مانند سوريه و بحرين و هرنقطه ديگري تنها يك راه وجود دارد و آن هم راهكار سياسي است.
بايد راهكار سياسي جامعي تعريف شود كه همه در دولت سهمي داشته باشند به جاي آنكه به جنگ ادامه دهند. ما آمادهايم با هركسي در منطقه كه آماده همكاري با ما باشد همكاري كنيم تا به اين جنگ پايان دهيم. ما از تمام نفوذ خود مانند گذشته در اين مسير استفاده خواهيم كرد. شما اكنون در پرونده سوريه ميبينيد كه با همكاري ايران، روسيه و تركيه آتشبس برقرار شده است. اين آتشبس طولانيترين آتشبس در شش سال گذشته در سوريه است. البته نقض آتشبسهايي از سوي هر دو طرف صورت گرفته است.
آنها درعا را بمباران كردند آن هم زماني كه من در نزديكي مرز بودم.
متاسفانه تنشها در درعا افزايش پيدا كرده است و گروهها با هم ميجنگند. متاسفانه از زمان آتشبس كه در آستانه به دست آمد بر حجم درگيريها ميان گروههاي مسلح افزوده شده است. ما اعتقاد داريم كه نتيجه موفقيتآميزي در سوريه داشتهايم. فكر هم ميكنم كه با نگاه صحيح ميتوانيم دستاورد و نتيجه موفقيتآميز ديگري هم در پرونده يمن داشته باشيم.
فكر نميكنم اپوزيسيون به آستانه آمده باشند؟
آنها در آستانه بودند.
آيا به گفتوگوهاي ژنو منتهي ميشود؟
فكر ميكنم مهم است مطمئن شويم كه آتشبس برقرار است و خوشبختانه وسعت هم پيدا كرده است و پس از آن هم بايد مطمئن باشيم كه مسيرها براي كمكهاي انساندوستانه باز است و همچنين براي مردم سوريه كه بتوانند آزادانه رفت و آمد داشته باشند و اين همان چيزهايي است كه در نشست نخست در مسكو ميان ايران، سوريه و تركيه به دست آمد. در آن نشست تفاهم شد كه وضعيت به گونهاي پيش برود كه مردم سوريه فوايد آتشبس و توقف خصومتها را درك كنند. اكنون بسيار مهم است كه سازمان ملل بتواند به مسووليتهاي خود ادامه دهد و ما نيز همواره از عملكردهاي سازمان ملل حمايت كردهايم و همچنان نيز به اين حمايت ادامه خواهيم داد.
در پاسخ به حرفهاي زيادي كه دولت ترامپ مطرح ميكند، رهبر معظم گفت: ما ميخواهيم از آقاي ترامپ تشكر كنيم كه بالاخره چهره واقعي امريكا را نشان داد. با اين گفته به نظر ميرسد، شعارهاي مرگ بر امريكا و همهچيزهايي كه به نظر ميرسيد پس از توافقنامه هستهاي تخفيف يابد باز هم مطرح شده است. توصيف شما از حال و هواي داخل كشور چيست و به نظر شما به كجا ختم خواهد شد؟
سياست امريكا، حداقل سياست اعلام شده امريكا، اين بود كه آنها به مردم ايران احترام ميگذارند اما با دولت ايران اختلاف نظر دارند اما اكنون ميبينيم كه دولت كنوني امريكا متاسفانه تصميم گرفت به كل ملت ايران توهين كند. درحالي كه مهاجران ايراني زيادي در امريكا هستند كه در امريكا تحصيل ميكنند. دستور منع ورود، توهيني به كل ملت بود درحالي كه اين ملت حتي مرتكب يك اقدام تروريستي نشده است. شما نميتوانيد يك ايراني را پيدا كنيد كه مرتكب حتي يك اقدام تروريستي برضد امريكا شده باشد. در هر يك از جناياتي كه رخ داده است ايران هميشه حوادث تروريستي در امريكا را از يازدهم سپتامبر محكوم كرده است.
اينكه دولت كنوني امريكا بيايد و ايرانيها را در دستور خود دستچين كند درحالي كه ايرانيها گروه موفقي در امريكا هستند و براساس آمار مهاجران ايراني تحصيلكردهترين و موفقترين افراد در بخش كسب و كار و سيليكون (فناوريهاي ديجيتال و اينترنتي) در امريكا هستند، توهين است. توهين كردن به اين افراد نشان دادن اين مساله بود كه سياست اعلام شده امريكا مبني بر تمايز بين مردم و دولت ايران درست نبود، نادرست بود و همين باعث ايجاد واكنش مردم ايران شد.
همانطور كه پيش از اين گفتم ايرانيها هيچگاه به تهديد پاسخ خوبي ندادهاند، تهديد و توهين خارجي ايرانيها را با هم متحد ميكند و آنها را پشت سر كشور متحد ميكند. اين مساله را در روز ٢٢ بهمن شاهد بوديم. ميزان حضور مردم به نسبت سالهاي گذشته همانطور كه سيانان و ساير رسانهها پوشش دادند در مقايسه با سالهاي قبل بسيار زياد بود. اين تجربه نشان داد كه ايرانيها چگونه به توهين واكنش نشان ميدهد اما همين مردم به احترام متقابل بسيار خوب پاسخ ميدهند.