پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : وقوع جنگ میان داعش و طالبان بدون تردید به نفع امینت افغانستان و منافع روسیه خواهد بود اما احیاء مجدد القاعده موجب قدرت گرفتن و مستحکم شدن حضور داعش در افغانستان خواهد شد.
به گزارش انتخاب، «عبدالمحمد طاهری» رایزن سابق ایران در افغانستان در مورد اعلام جنگ طالبان و داعش علیه یکدیگر تصریح کرد: وضعیت امنیتی افغانستان از یک ماه گذشته نسبت به ماههای قبل کمی پیچیدهتر شده است. باید این موضوع را قبول کنیم که داعش بعد از پذیرش شکستهای گوناگون در عراق و سوریه به دنبال پایگاه جدید در جغرافیای دیگری است. به همین دلیل شاهد بودیم که لیبی، یمن و افغانستان از اهداف مد نظر این گروهک تروریستی برای تشکیل خلافت جدید خود بود.
وی اضافه کرد: در شهر سرت لیبی خلافت سوم داعش توسط ارتش لیبی برچیده شد و در یمن هم شرایط برای خلافت ابوبکر بغدادی وجود ندارد. از این منظر افغانستان نقطه مهم دیگری است که هدف داعش برای برقراری امارت جدید خود به شمار میرود. عدهای بر این عقیدهاند که به دلیل حضور طالبان در افغانستان داعش نمیتواند اقدام به گسترش فعالیتهای خود در این کشور کند و دستهای دیگر معتقدند اصولاً داعش جایگاهی در افغانستان ندارد. اما حقیقت این است که حضور داعش در افغانستان تنها با بیعت آنها با «سازمان تروریستی القاعده» محقق خواهد شد.
سخنان اخیر فرزند «اسامه بنلادن» که اعلام کرده بود «من راه پدرم را پیش خواهم گرفت»، نشان میدهد که احتمال احیای القاعده در افغانستان و پس از آن در پاکستان وجود دارد و از این جهت آمریکاییها در افغانستان تا حدود زیادی به تکاپو افتادهاند. به این دلیل است که میگوییم اگر داعش خواهان حضور مستحکم در افغانستان باشد، میبایست با القاعده بیعت کند تا بتواند بر این منطقه حاکم شود.
این تحلیلگر مسائل آسیای میانه با بیان اینکه سیاستهای دولت افغانستان در مورد طالبان تا حدودی تغییر پیدا کرده است، گفت: موضوع دیگری که در این بین باید به آن اشاره شود این است که دولت وحدت ملی افغانستان به این نتیجه رسیده است که منافع کشورش تنها در مبارزه با طالبان تامین نمیشود و اساساً باید روند صلح در این بین مد نظر قرار بگیرد. اما نباید فراموش کنیم که هسته تندرو در داخل طالبان همچنان وجود دارد و دست به اقدامهای مخرب خود میزند. به گونهای که در ماههای گذشته شاهد بودیم در شمال افغانستان طالبان اقدام به انجام عملیات گسترده علیه داعش کرد و پس از پاکسازی آن نقطه فاز جدید اقدامهای خود را در کابل کلید زد.
وی افزود: بحث دیگری که باید مورد بررسی قرار بگیرد اقدامهای «ژنرال دوستم» در افغانستان است. به گونهای که وی با توجه به خاستگاه بومی و طایفهای که دارد، هواداران زیادی را با خود همراه کرده است. از این منظر وی میتواند موجب تضعیف اقتدار دولت وحدت ملی افغانستان شود و اگر این روش را ادامه دهد بدون تردید داعش و طالبان می توانند مجدداً افغانستان را نا امن کنند. به موازات اقدامهای وی، اپوزیسیون و مجلس افغانستان هم به صورت فعال عمل کردهاند. چراکه استیضاح پنج وزیر دولت وحدت ملی توسط مجلس موضوع عادی به شمار نمیرود و تمامی این موارد میتواند وضعیت دولت حاکم بر کابل را با چالش روبهرو کند.
بدون تردید داعش در صدد پایهریزی پایگاه قدرتمند خود در افغانستان است و در آن شکی وجود ندارد، اما باید توجه داشته باشیم دولتهای مختلف جهان در دهههای گذشته مدلهای گوناگونی از مبارزه با تروریسم را پیش گرفتهاند. به صورتی که عدهای از این دولتها مستقیما وارد پروسه مقابله با ترورسیم شدند و دسته دیگر اقدام به تجهیز و پایهگذاری گروههای مختلف جهت کلید زدن جنگ نیابتی کردند. به عنوان مثال آمریکا برای هدف قرار دادن بن لادن و سازمان تروریستی القاعده به صورت مشخص و مستقیم وارد زمین بازی پاکستان شد و نهایتاً وی را در مرزهای منتهی به این کشور مورد هدف قرار داد.
طاهری در پایان با اشاره به نقش روسیه در افغانستان یادآور شد: نکتهای که از سال ۱۳۸۴ تاکنون به صورت مشهود رخ عیان کرده است، این بوده که روسیه به دنبال اصلاح ذهنیت منفی شهروندان و سیاستمداران افغانستان از اقدامهای شوروی در این کشور بوده است. روسیه با این کار اولاً میخواهد جایگاه خود را در افغانستان مستحکمتر کند و علاوه بر آن از سرایت داعش از سوریه و عراق به آسیای میانه و حتی چچن جلوگیری کند. بنابراین حضور روسها در افغانستان این هدف را دنبال میکنند که از پیوستن عناصر طالبان به داعش جلوگیری شود و دوم بتواند داعش را در افغانستان ریشهکن کرده و به امنیت ملی این کشور کمک کند. البته همانطور که در ابتدا به آن اشاره شد روسیه در صدد تطهیر چهره خود در افغانستان برآمده و توانسته از سناریوی مشابه در سوریه استفاده کرده و نتیجه قابل قبولی را کسب کند و در حالت فعلی هم به دنبال پیادهسازی سناریوی تقابل با داعش به صورت غیر مستقیم و از طریق طالبان است. چراکه جنگ میان داعش و طالبان اولاً به نفع دولت روسیه و ثانیاً به نفع دولت حاکم بر افغانستان خواهد بود.