arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۱۴۷۶۰
تاریخ انتشار: ۴۳ : ۱۷ - ۱۵ دی ۱۳۹۵

تَب نامزدی بالا گرفت/ وزرای سابق «رجل سیاسی» هستند؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی معتقد است که وقتی تخریب‌ها علیه یک کاندیدای بالقوه ریاست جمهوری بیشتر می‌شود،‌ نشان می‌دهد که او در نظرسنجی‌ها از اقبال خوبی برخوردار است.
 
به گزارش انتخاب،  انتخابات ریاست جمهوری تبدیل به یک دستورکار جدی طیف‌های مختلف سیاسی شده است. اصولگرایان مدام بر وحدت تاکید می‌کنند اما گاهی اتفاقاتی در گوشه و کنار این جریان می‌افتد که باعث نگرانی برای رسیدن به وحدت می‌شود. مثل حالا که موضوع کاندیداتوری یکی از وزرای احمدی نژاد مطرح شده و وزیر مزبور هم تکذیب نکرده است.
 
محمدمهدی زاهدی، وزیر علوم دولت نهم بود و حالا نماینده مردم کرمان در مجلس است. او زمان وزارتش حاشیه‌های زیادی داشت و حالا اعلام کاندیداتوری اش برخی را متعجب کرده است، به طوری که حتی رئیس مجلس هم در جلسه علنی با این موضوع مزاح می‌کند. درباره اعلام کاندیداتوری او و وضعیت جریان اصولگرایی در انتخابات ریاست جمهوری پیشرو با یکی دیگر از وزرای احمدی نژاد به گفت‌وگو نشستیم.
 
عبدالرضا مصری،‌ وزیر کار دولت نهم بود و او هم حالا نماینده مجلس است. مصری کاندیداتوری زاهدی و دیگران را به فال نیک می‌گیرد اما معتقد است که در زمان رسیدن به کاندیدایی نهایی بهتر است این کاندیداهای ریز و درشت احزاب مختلف به عنوان اعضای کابینه منتخب جریان اصولگرایی معرفی شوند. مصری تاکید دارند که تا تعطیلات نوروز 96 حمایت از هیچ کاندیدایی قطعی نمی‌شود.
 
مشروح گفت و گو با عبدالرضا مصری در ادامه می‌آید:
 
اخیرا موضوع کاندیداتوری یکی از وزرای آقای احمدی نژاد مطرح شده،‌ خود ایشان هم موضوع را تکذیب نکرده است، فکر می‌کنید آقای زاهدی شانسی برای تبدیل شدن به گزینه نهایی اصولگراها برای انتخابات ریاست جمهوری دارد؟
 
هر کسی که این احساس مسئولیت را در خود ببیند و وارد میدان شود، میمون و مبارک است و ما باید از حضور تمام کسانی که فکر می‌کنند توانی ریاست جمهوری دارند، استقبال کنیم. اما هنوز خیلی زود است که بگوییم اینکه در نهایت اصولگراها یا اصلاح طلب‌ها به چه افرادی می‌رسند. فکر می‌کنم گزینه‌های نهایی در سال 95 مشخص نخواهد شد، کما اینکه هنوز تشکل‌ها به این موضوع ورودی نداشته‌اند. فعلا افراد کاندیدا شده، در ملاء قرار می‌گیرند و نظرها بیان می‌شود. البته این روند برنامه ریزی شده نیست بلکه عموما تصمیم‌های فردی است.
 
بر مبنای این تصمیم‌های فردی، می‌بینیم که افرادی بدون مشورت با عقبه اصولگرایی اعلام کاندیداتوری می‌کنند. این وضعیت احتمال انشقاق در اصولگراها را بالا نمی‌برد؟
 
این کار اشکالی ندارد و انشقاقی پیش نمی‌آید. وقتی تشکل‌ها افرادی را کاندیدا کنند، در انتها ممکن است برای تعیین گزینه نهایی هر تشکلی بخواهد از کاندیدای تشکل خودش دفاع و دیگری را حذف کند اما وقتی افراد جلو می‌آیند نشان می‌دهد که هنوز تشکل‌ها به گزینه‌ای نرسیده‌اند.
 
در جبهه مردمی نیروهای انقلاب که اخیرا شکل گرفته برخی وزرای دولت قبل هم حضور دارند، به نظر شما ‌ممکن است این جبهه از آقای زاهدی حمایت کند؟ یا مثلا جبهه یکتا؟
 
هنوز مشخص نیست که کاندیدای ریاست جمهوری اصولگراها از دل جبهه مردمی بیرون می‌آید ‌یا تشکل دیگری. اینگونه جبهه‌ها، زائده‌های نزدیک انتخابات هستند که البته حضورشان حسن است، چراکه تحرکی است که بر اساس احساس مسئولیت‌ها شکل می‌گیرد یعنی ازسوی کسانی که علاقه‌مند هستند وضعیت ممکلت بهتر باشد.
 
من احساس می‌کنم بعد از تعطیلات نوروز 96 گزینه‌های نهایی مشخص می‌شوند و در این دوره انتخابات احتمال نزدیک شدن تشکل‌های مختلف اصولگرایی مقداری نسبت به دوره‌های قبل بیشتر است. بر اساس تجربه‌هایی که پیدا کرده‌اند،‌ تشکل‌ها باید بتوانند برخی گذشت‌ها را انجام دهند. به جای اینکه روی یک گزینه دعوا کنیم که زید باشد یا عمر، بهتر است گزینه‌ها را در قالب تیم تعریف کنیم. یعنی جامعه اصولگرایی از همه این ظرفیت استفاده کند. منظورم این است که کسانی از سوی تشکل‌ها شایسته ریاست جمهوری تشخیص داده می‌شوند‌، اما همه اینها که کاندیدای نهایی نیستند، بنابراین وقتی این تشکل‌ها با هم وحدت می‌کنند و به گزینه نهایی می‌رسند، بقیه افراد در کابینه معرفی شوند یعنی به جای یک نفر مثلا 10 رئیس جمهور بالقوه در کابینه داشته باشیم.
 
البته این شرایط یک تالی فاسد هم دارد که این است که بقیه افراد نباید ادعای ریاست جمهوری داشته باشند. فردا نگوید قد و قواره من ریاست جمهوری است، بلکه این افراد در حد کاندیدا شدن هستند و کاندیدا شدن به این معنا نیست که یک فرد همه توانمندی‌ها و اقبال لازم را دارد، چون اقبال عمومی‌ پشتوانه بزرگی است برای اینکه مردم از چیزی که رئیس دولت اعلام می‌کند حمایت کنند. بعضی وقتها ما می‌خواهیم به زور قانون کاری را انجام دهیم اما بعضی اوقات قدرت پذیرش در مخاطب و قدرت کاریزما در مسئول وجود دارد که باعث می شود موضوعی با وجود اینکه قانونی نیست و نانوشته است، همه از آن عاشقانه تبعیت می‌کنند. این شرایط در کشور ما در مسئله رهبری مشهود است و ما در زمان حیات خود دیده ایم که مردم عاشقانه ولایت را پذیرفته اند نه اینکه قانونا پذیرفته باشند.
 
آقای احمدی‌نژاد از حضور در انتخابات منع شده‌اند،‌ شاید برای همین وزرای کابینه ایشان فعال شده‌اند تا سبد رای ایشان را از آن خود کنند. مثلا فکر می کنید آقای زاهدی بتواند بخشی از رای بدنه حامی ‌احمدی نژاد را جذب کند؟
 
من درباره اشخاص نظر نمی‌دهم جون هنوز زمان اظهار نظر نرسیده است اما فکر می‌کنم بیش از 90درصد کاندیداهای احتمالی مطرح شده به اندازه آقای احمدی نژاد رای ندارند. رای ایشان بالاست.
 
در مورد 10 درصدی که می‌گویید بیش از آقای احمدی نژاد رای دارند...
 
نمی‌گویم دارند چون هنوز فعلی صورت نگرفته است. من این احتمال 10درصدی را لحاظ می‌کنم چون نمی‌دانم چه کاندیداهایی قرار است وارد عرصه شوند. زمانی که شخصیت‌ها نهایی شوند، می‌شود نظر نهایی را داد اما از بین کسانی که اکنون احتمال کاندیداتوری آنها وجود دارد، برآورد من این است که رای بیش از 90 درصد آنها از رای احتمالی آقای احمدی نژاد کمتر است.  آقای احمدی نژاد رایی بر اساس ویژگی‌های شخصیتی خودش دارد که مربوط به هیچ تشکلی هم نیست.
 
وزرای ایشان در سال 92 که امکان ریاست جمهوری برای رئیس جمهور مستقر نبود‌ نیز سودای ریاست جمهوری در سر داشتند. اما شورای نگهبان برخی را رجل سیاسی ندانست. در این دوره نیز صداهایی از طرف وزرا شنیده می شود که از دوره قبل هم بیشتر است. فکر نمی کنید باز هم با مشکل رجل سیاسی بودن،‌ مواجه شوند؟
 
من عضو شورای نگهبان نیستم و اندازه گیری رجل سیاسی با بنده نیست ولی به اعتقاد من بسیاری از اینها در حد رجل سیاسی هستند. اگر همین وزرا را با کاندیداهای دوره قبل بسنجیم، از بسیاری از آنها ظرفیت بیشتری دارند. مثلا آقای زاهدی از آنها چه کم دارد؟ او وزیر، سفیر، رئیس شورای شهر بوده و استاد دانشگاه و نماینده مجلس است. او کجای سیاست نبوده است؟ در دولت، مجلس، وزرات خارجه و... حضور داشته است. بقیه وزرا هم همینطور هستند شخصیت‌های اجرایی، کاری و دلسوزی هستند که هر کدام جلو بیایند با اقبال مواجه می‌شوند اما اینکه در نهایت اقبال چه کسی بیشتر است با خداست. اگر برابر نظرسنجی‌ها در جوامع خواص نظر بدهیم،‌ آقای قالیباف اقبال بیشتری دارد، آقای نیکزاد هم همینطور است. این نظرسنجی‌ها را هر دو طیف انجام می‌دهند. هر زمان دیدید یک نفر به شدت تخریب می‌شود، یعنی در نظرسنجی وضع خوبی دارد. مدتی پیش که نتیجه نظرسنجی‌ها بیرون آمد، ناگهان هجمه‌ها علیه قالیباف شروع شد.
 
حتی اگر کسی نظرسنجی را ندیده باشد می‌فهمید خبری هست که این همه تخریب صورت می‌گیرد. قبل از اینها از تریبون‌های مختلف علیه آقای احمدی نژاد سخن گفته می‌شد چون در نظرسنجی‌ها عدد بالایی داشت. و حالا که مصلحت نظام این بود که ایشان نباشد، گروه‌ها دنبال فردی با اقبال بیشتر می‌گردند برای تخریب بیشتر. اما امیدوارم که صلاحیت‌ها مطرح شود و دنبال تخریب یکدیگر نباشیم.
نظرات بینندگان