مسعود سلیمی با این مقدمه در «جهان صنعت» نوشت: در آن هنگام هنوز بازی تمام و کمال در خاورمیانه به طور خاص در سوریه به سود برادر بزرگتر، مرد قدرقدرت کرملین برنگشته بود و رییسجمهور ترکیه هنوز به نقشآفرینی چندگانه خود در جنگ قدرت منطقه امید داشت.
همزمان با قلع و قمع و بازداشت و اخراج و تعلیق نزدیک به یکصد هزار نفر در ترکیه به دلیل یا بهانه دست داشتن در کودتا، اردوغان که قصد داشت از آب گلآلود خاورمیانه با یک تیر چند هدف را نشان بگیرد از جمله بازی با داعش و دستاندازی به خاک سوریه در راستای تفکرات عثمانیگرایی و در عین حال جنگیدن با کردها و در نهایت در راستای اختلاف با غرب به ویژه آمریکا، دست دوستی به سوی پوتین دراز کرد اما غافل از اینکه مرد قدرت کرملین دست برادر کوچک را تا جایی میگیرد که از حد و حدود خود بیشتر سهمخواهی نکند.
اردوغان با بازی با داعش و سیاست چندگانهاش در قبال سوریه با تصور اینکه کردها را هم از دم تیغ میگذراند از سر غرور و قدرتنمایی در هنگامه آتش و خون و مرگ، بادی را میکاشت که امروز باید تاوان آن را با درو کردن توفان بپردازد.
حاصل تفکرات امپراتورگونه اردوغان بهعنوان رهبر حزب عدالت و توسعه، تشکیلاتی که در طی دو دهه گذشته با شعار اسلام معتدل و رشد اقتصادی حتی توانست رای بسیاری از لائیکها و سکولارها را هم جمع کند، امروز به جایی رسیده که ترکیه به یکی از مقاصد دائمی حملات تروریستی بدل شده است.
اردوغان که چندی پیش با تشر برادر بزرگتر روسی خود با چرخش 180 درجهای به یکباره از ادعاهای خود در سوریه دست کشید، اینک بهعنوان رهبری که کشورش از اعضای استراتژیک ناتو به حساب میآید در خاک خود از پاکسازی تروریسم و پایان دادن به عملیات مرگبار عاجز مانده است.
عملیات خونین دیروز- که به طور قطع در ذات خود نهتنها قابل تایید نیست بلکه به شدت هم چارهجویی و مبارزه جهانی را طلب میکند- در حالی رخ میدهد که پارلمان تا تصویب قانون اساسی جدید ترکیه، راه را برای تحکیم قدرت اردوغان دستکم تا 10 سال آینده همواره کرده بود، ضمن اینکه چند روز پیش از آن هم خبرها و تحلیلها از کاهش ارزش لیره و نزول آمار گردشگری و در نهایت بحران اقتصادی ترکیه، تاکید موکد داشتند. سیاستهای تکروانه و یکسونگرانه و امپراتورمآبانه اردوغان که حتی نزد بسیاری از بزرگان حزب اعتدال و توسعه هم مردود شناخته میشود با توجه به شرایط خاورمیانه و در هم شدن سیاستهای واشنگتن و مسکو و همچنین منافع چندگانه بازیگران خاورمیانه به سهمخواهی در آینده منطقه، کار را به جایی میرساند تا به قول معروف ترکیه از اینجا رانده و از آنجا مانده شود.