پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : اجلاس اوپک ١٧١ رویدادی تاریخی در طول عمر بیش از نیمقرن این سازمان است. این دو اتفاق در حقیقت دو پیام آشکار دارد؛ نخست اینکه اوپک بعد از سالیان طولانی دست به احیای توان و اقتدار تأثیرگذاری خود زد و نکته دوم اینکه ایران ثمره حدود یک سال استقامت و ایستادگی بر موضع برحق خود در نپیوستن به طرحهایی همچون فریز یا کاهش تولید را به دست آورد.
در نگاه فعالان بازار نفت، آنچه این اجلاس و پیامهای آن را مهم و متفاوت جلوه میدهد، عزم اکثریت اعضای اوپک برای رهاشدن از قیدهای خودساخته سیاسی و مقیدشدن به تصمیمهایی با منطق اقتصاد است. در آخرین روز سال ۲۰۰۷ میلادی، قیمت هر بشکه نفت به بالای ۹۶ دلار آمریکا رسید، درحالیکه در آغاز سال ۲۰۰۷ میلادی قیمت هر بشکه نفت در حدود ۶۰ دلار آمریکا بود. بهاینترتیب قیمت نفت در سال ۲۰۰۷ با افزایشی ۵۸ درصدی، بیشترین افزایش قیمت را در یک دهه گذشته تجربه کرد، اما تقریبا از سال ٢٠٠٨ میلادی بهبعد، اوپک آن خاصیت و قدرت تأثیرگذاریاش بر بازارهای جهانی نفت را از دست داد و قیمتهای نفت در آستانه ١٣٥ دلار، همچون آفتی بر جان اقتصاد خود اوپکیها افتاد؛ آفتی که شاید بیشتر از هر کشوری، دولتمردان ونزوئلا، طعم تلخ اتکا به آن را تجربه کردند.
در اجلاس اخیر اوپک، نقش ایران و دیپلماسی بیژن زنگنه بهوضوح مشهود بود. پس از حدود ٣٤ ماه بلاتکلیفی در تصمیمگیری اعضای اوپک، اینبار نقش سازنده دیپلماسی وزارت نفت ایران توانست جناحهای مختلف اوپک را بههم نزدیک کرده و نیز از سویی با تلاش بالاترین مقام اجرائی کشورمان برای اقناع روسیه و کشورهای غیراوپکی به همراهی با تصمیم این سازمان، یک توافق مهم در تاریخ تصمیمهای اوپک خلق شد. یک موضوع بسیار مهم دیگر نیز همراهی عربستان با این تصمیم و پذیرش کاستن ٥٠٠هزاربشکهای از تولید و صادرات نفت خود بوده است. در صورت تصویبنشدن چنین پیشنهادی و تداوم اصرارهای عربستان به کاهشندادن تولید، همانگونه که در ٣٠ ماه گذشته صورت گرفت، منافع تمامی اعضا در مسلخ لجاجتهای تصمیمگیران ریاض قربانی میشد، ضمن آنکه خود سعودیها نیز در این آتش خودبرافروخته قربانی میشدند.
به دلیل ساختار خاص درون اوپک اما هیچ دیپلماتی بهتنهایی قادر نبود در مدت کمتر از دو روز میان هیأتهای نفتی ایران، قطر، ونزوئلا، الجزایر، عراق و امارات وحدت نظر و همسویی در سیاستهای اجرائي ایجاد کند. کشورهای عضو میدانند بهای بیشازحد پایین نفت ماهیت سرمایهگذاری و نیز رغبت به سرمایهگذاری در صنعت نفتهای فسیلی را کاهش میدهد و سرمایهگذاران را بهسوی بازارهایی نسبتا دور و بیتناسب با نفت سوق میدهد. قیمتهای زیاد از حد بالا هم ممکن است گونههای دیگری از نفت بهخصوص شیلهای انبوه آمریکایشمالی را وارد بازار کند.
پس تصمیم بر سر کاهش تولید، هم باید منطقی و هم تدریجی باشد و این دقیقا همان کاری بود که اعضای اوپک با رساندن تولیدشان به سطح ٣٢,٥ میلیون بشکه انجام دادند. تجربه سهبار افتوخیز قیمتهای نفت در دو دهه اخیر نشان داده است که بازارها و قيمتهاي نفت به يك تنظيمكننده منصف نياز دارد. اوپک پیش از اجلاس ١٧١ اگر قرار بود نقش یک رگولاتور را ایفا کند، بیشتر هوای کشورهای مصرفکننده را داشت و این البته با سیاست اصلی و آرمان اولیه اوپک بهوضوح در تضاد بود. اوپک بیش و پیش از هر مؤلفه دیگری باید به شرایط دو سوی بازار توجه کند، بههمیندلیل میتوان اجلاس اخیر اوپک را بازتاب نوعی از احیای آرمان اوپک هم تصور کرد. از مهرماه تا آذرماه حدود دو ماه زمان لازم بود تا کشورهای عضو این سازمان، دست به بررسی جوانب این طرح بزنند، اما در کنار این موضوع، علاوه بر بازگشت اوپک به شرایط اثرگذاری بر بازار، ایران نیز با تلاش وزیر نفت آن، به عصر اثرگذاری بر تصمیمهای اوپک بازگشت.