پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : تاکسیرانها میگویند: نه تشکل صنفی داریم نه حق اعتراض به شرایط نامناسب. سالهاست کار میکنیم اما مجبوریم به شرکتهای خصوصی باج بدهیم.
به گزارش انتخاب، هفته گذشته چند نفر از تاکسیرانان باسابقه تهران برای بیان دغدغه هایشان حاضر به گفتگو شدند. این رانندگان از شرایط فعلی خود ناراضیند. آنها از سازمان تاکسیرانی، از شرکت تعاونی متولی بیمه و از باز شدن پای بخش خصوصی به خطوط تاکسی بینشهری، گلایههای بسیار دارند.
رانندگانی که به قول خودشان سالها در پیچ و خمهای خیابانهای تهران، پشت چراغهای راهنما و ترافیکهای خسته کننده صبحگاهی و عصرگاهی گاز و ترمز عوض کردهاند، این روزها درگیر بوروکراسی سفت و سخت و هزینهبرداری شدهاند که شهرداری تهران به آنها تحمیل کردهاست.
مدیریت تاکسی تهران مشخص نیست
رانندگان تاکسی میگویند: مدیریت تاکسی تهران ساختار مشخص و سازمانیافتهای ندارد.
سال ۱۳۳۶ اتحادیه تاکسیرانان تهران تشکیل شد، این اتحادیه در سالهای بعد، امکانات و تسهیلات بسیاری در اختیار رانندگان تهرانی قرار داد. خیلی از رانندگان باسابقه آن روزها، عضو هیات مدیره همین اتحادیه بودند و با مذاکرات با دولتهای وقت، امتیازات بسیار برای رانندگان میگرفتند.
سال ۱۳۵۹، سازمان تاکسیرانی ایجاد شد. این سازمان زیر نظر شهرداری تهران شروع به کار کرد و کم کم درهای اتحادیه بسته شد...
نهاد حمایتی نداریم، اتحادیه نداریم
سازمان تاکسیرانی، آهسته آهسته مدیریت را در سطحی وسیع آغاز کرد و به آرامی، سیطرهاش بر همه جوانب زندگی تاکسیرانان گستردهشد.
رانندگان میگویند: ما سرمایه دار بخش خصوصی هستیم، باید بتوانیم اتحادیه صنفی مستقل داشته باشیم که حافظ منافع ما باشد، اما مسئولان امر این امکان را از ما دریغ کردهاند. دولت همه امکانات را به سازمان تاکسیرانی میدهد و سرچشمه فساد هم دقیقا همین جاهاست.
سازمان تاکسیرانی در حال حاضر بیش از هشتادهزار عضو دارد و اگر امکانی برای نظرسنجی از این حجم انبوه اعضا فراهم بود، میزان رضایتمندی از عملکرد سازمان تاکسیرانی، این سازمان شبه دولتی زیر نظر شهرداری، مشخص میشد.
"سازمان تاکسیرانی تصمیماتی خلاف منافع رانندگان میگیرد. رانندگان را با برنامههای انضباطی اخراج میکند و منابع مالی را هرجور که میخواهد، خرج میکند. ما رانندگان حق نداریم یک نهاد حمایتی داشته باشیم که از حداقلهای ما دفاع کند."
رانندگان را به بخش خصوصی واگذار میکنند
بخشی از نان ما را بخش خصوصی قبضه کرده. این عین عبارتی است که خود رانندگان درمورد عملکرد شرکتهای خصوصی تاکسیرانی به کار میبرند.
در سالهای گذشته پای بخش خصوصی به تاکسیرانی باز شده. سازمان تاکسیرانی رانندههای بسیاری را به این شرکتها واگذار میکند. این شرکتها در ازای دریافت مبلغی که از رانندگان دریافت میکنند، خدمات خاصی به آنها ارائه نمیدهند.
"پارسال از هر راننده صدهزارتومان میگرفتند. این مبلغ، مثل باجی است که باید بدهیم تا بتوانیم شکممان را سیر کنیم. شرکتها از جیب رانندهها، الزامات قانونی را از سر خود باز میکنند."
برطبق اساسنامه، این شرکتها باید خودشان تاکسی داشته باشند و اشتغال ایجاد کنند، اما در عوض نه تنها تاکسی ندارند بلکه رانندگان خطوط و صاحبان تاکسی را به اجبار به این شرکتها منتقل میکنند. به گفته رانندگان، به جز در فرودگاهها، در دیگر نقاط شهری، این شرکتها با اینکه فعال هستند اما اصلا تاکسی ندارند. شرکتهایی که هیچ خدماتی به رانندگان ارائه نمیدهند، از جانب سازمان مسئول شدهاند که جیب رانندگان را خالی کنند.
از سازمان شکایت کردیم، ولی به جایی نرسیدیم
رانندگان از دو فقره شکایت از سازمان تاکسیرانی خبر میدهند. یک شکایت را هفت راننده به نمایندگی از بقیه، سال ۹۳ از هیات مدیره سازمان انجام دادند، کار به کارشناسی رسید، اما نتیجه این دوندگیها در راهروهای دادگستری یک بنبست کامل بود. این شکایت اقدامات خلاف اساسنامه سازمان تاکسیرانی را نشانه گرفته بود که مسکوت ماند. شکایت، شش ماه است که دوباره به جریان افتاده، این بار سه کارشناس قرار است نظر بدهند و کارشناسی کنند.
شکایت دیگر مربوط به حق بیمهای است که پرداخت نشده. در ماههای ۹، ۱۰ و ۱۱ سال گذشته، حق بیمه بیست و هفت هزار راننده تاکسی در تهران پرداخت نشد. شرکت تعاونی تاکسیرانی به عنوان کارگزار بیمه، این پولها را گرفت اما حق بیمه رانندگان را به تامین اجتماعی نپرداخت. چند هزار نفر از این رانندههای مغبون، از اسفندماه شروع به شکایت کردند. مقامات قضایی به رانندگانی که مراجعه میکنند، میگویند پرونده هنوز در دست اقدام است. اما یک نکته مبهم است، پولی که این وسط نیست شده، معلوم نیست در دست چه کسی است و کجاست.
رانندگان میگویند: کسانی که پیگیر شکایات و حق و حقوق باشند، از طرف سازمان تهدید میشوند، تهدید به اخراج از خط، مثلا یک روز میبینی خطت را از فرودگاه عوض کردند و دیگر اجازه ورود به خط هم نداری. خیلیها به دلیل همین فشارها مجبور میشوند از شکایت انصراف بدهند.
درد دل رانندهها بسیار است و حرفهایی هم هست که گفتنش به همین راحتیها نیست. ناصر راننده فرودگاه است. میگوید روزی ۱۷ ساعت سر خطم که بتوانم اندازه ۸ ساعت عایدی داشته باشم. حالا باید با همه مشکلاتی که دارم، به شرکتهای خصوصی هم باج بدهم وگرنه همین شرکتها از هستی ساقطم میکنند و آن وقت، خط بیخط. همه این حرفها به کنار، کاش حداقل یک اتحادیه داشتیم، جایی که میشد دنبال حق و حقوقمان باشیم. کاش نمایندگانی داشتیم که در شهرداری از ما دفاع میکردند...
رانندگان تاکسی، نه تنها از بابت حق بیمهها و اخاذی شرکتهای خصوصی مالباخته هستند و از عملکرد نادرست سازمان تاکسیرانی مغبون و مستاصل، بلکه میگویند قوه قضاییه هم اهمال میکند و به شکایات ما رسیدگی نمیکند. آخرین حرفشان این است: در این سالها ما را بدجور سرکوب کردهاند....