سبقت استقلال از پرسپوليس در نقل و انتقال ها

بخش اعظمي از حقوق بازيکنان در فصل نهم هنوز پرداخت نشده است.باشگاه استقلال بدهکاري عظيمي به بازيکنان خود دارد و در اين ميان بازيکناني به خدمت گرفته شده اند که هيچ يک حاضر به دريافت حقوقي کمتر از سقف قرارداد نيستند!

در اين شرايط اسفبار و اوج بي پولي استقلال چگونه توانسته تاکنون بهترين هاي ليگ را به تيمش بياورد؟ پاسخ دادن به اين سؤال دشوار است! با کدام ابزار؟ استقلالي ها تاکتيک ويژه اي را براي پيروزي در فصل نقل و انتقالها پيش کشيده اند که بي ترديد در آينده با مشکلاتي رو به رو خواهند شد.

تاکتيک اول اين بود؛جذب يک بازيکن بزرگ به اين دليل که به ديگرستاره ها به طور غير مستقيم نشان داده بشود مي خواهيم جذب تان کنيم. استقلال در قدم اول موفق بود.آن ها کرارجاسم را جذب کردند. بازيکني که اگر چه اخلاق درست و حسابي ندارد اما به لحاظ فني جزو بهترين هاي فصل قبل بود. فتح ا... زاده اين بازيکن را خريد تا نشان دهد مي خواهد تيمي پرستاره را بساز. اقدام او موفقيت آميز بود زيرا پس از جذب کرارجاسم درواقع حضور سيد مهدي رحمتي در استقلال هم قطعي شد.در همان اثنا بود که دروازه بان اول تيم ملي با آندرانيک تيموريان تماس گرفت و به او گفت: «من دارم به استقلال مي روم.تو هم بيا! » رحمتي پس از آن هم با پرسپوليسي ها مذاکره کرد اما واقعيت اين بود که مرد پرتوقع فوتبال ايران انتخابش را کرده بود. با اينکه مدير برنامه هايش به باشگاه پرسپوليس رفت اما رحمتي مقصدش روشن بود. او مي دانست حضور در استقلال اين فصل لذت ديگري دارد.تيمي که با جذب ستاره ها رؤيايي خواهد شد.

باشگاه استقلال يک چک به مبلغ 300 ميليون تومان به رحمتي داد و پس از آنکه اين چک وصول شد رحمتي به باشگاه رفت و قرارداد داخلي خود را امضا کرد. استقلال توانست چک اول رحمتي را نقد کند اما آيا در پرداخت هاي بعدي نيز موفق خواهد بود؟ حقوق عقب افتاده بازيکنان چه مي شود؟ حنيف عمران زاده و هادي شکوري در رأس معترضين قد علم کرده اند و فتح ا... زاده با مشکلات فراواني رو به رو است و نمي داند چگونه بايد از زير بار اين همه بدهکاري بيرون بيايد. با اين حال او و همکارانش را بايد برنده فصل نقل و انتقالها دانست.

بي شک اگر بازيکناني که امروز به استقلال آمدند به پرسپوليس مي رفتند صداي تحسين خيلي ها به آسمان بر مي خواست اما واقعيت اين است که ارتش سرخ تا کنون نتوانسته بازيکناني را به خدمت بگيرد که از لحاظ فني موقعيت اين تيم در فصل آينده را محکم کند. نصرتي بازيکني بود که استقلالي ها او را نخواستند. علي کريمي هم تنها از جنبه هاي راهبردي مانند جذب تماشاگر کمک حال پرسپوليس خواهد شد زيرا همه مي دانند جادوگر ديگر آن جادوگر سابق نيست. البته سستي حبيب کاشاني را بايد عاملي در جهت جذب نشدن بازيکنان بزرگ دانست.براي مثال مي توان به ماجراي پژمان نوري اشاره داشت. اين بازيکن پيش از سفر به امارات گفت: «باور کنيد اگر پرسپوليس به من 800 ميليون تومان مي داد حاضر بودم از پيشنهاد يک ميليارد و دويست ميليوني الامارت بگذرم.»

نظير همين اتفاق براي آندو رخ داد.آندو هم يک ميليارد و دويست ميليون تومان از قطر پيشنهاد دارد اما حاضر است پيشنهاد 750 ميليوني (بدون پرداخت ماليات) را بپذيرد و در ايران بماند چرا که مخارج زندگي درخارج و پرداخت ماليات هاي کشورهاي حوزه خليج فارس بخش اعظمي از دريافتي بازيکنان را هدر خواهد داد. درماجراي رفتن نوري به امارات مي توان مديران پرسپوليس را مقصر دانست .چگونه استقلال بدون پول با ستاره هايي همچون سيدجلال، رحمتي، آندو و خسرو به توافق مي رسد اما پرسپوليس از انجام اين کار عاجز است؟

 

حميدرضاعرب