سرویس بین الملل «انتخاب»؛ گلوبالیست نوشت: مقامات بلند پایه ایران و ترکیه به تازگی دیدارهای دوجانبهای با یکدیگر داشتهاند که نشان میدهد دو کشور پس از مدتها اختلافنظر بر سر بحران سوریه و عراق در حال نزدیکی به یکدیگر هستند اما سؤال اینجاست که چه انگیزهای سبب نزدیکی دو کشور شده و این روابط صمیمی تا کی ادامه خواهد داشت ؟
به گزارش «انتخاب»، روابط ایران و ترکیه در چند سال اخیر به خصوص پس از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه گسترش یافت. دولتهای سکولار قبلی ترکیه روابط خوبی با ایران نداشتند و از سوی مقابل تمایلی از سوی ایران برای تقویت روابط میان دو کشور وجود نداشت، اما حزب عدالت و توسعه به دلیل پسزمینههای اسلامی خود، به تقویت روابط با تهران تمایل نشان داده است.
در سالهای اخیر معاملات تجاری میان دو کشور افزایش یافته است. در سال ۲۰۱۰ میلادی مقامات آمریکایی از ترکیه خواستند که در موضوع مذاکرات هستهای ایران و غرب میانجیگری کند. اما آمریکاییها از توافق با تهران خرسند نبودند و تحریمها علیه ایران ادامه یافت.
با این حال، پس از بهار عربی در سال ۲۰۱۱ میلادی، روابط نزدیک ایران و ترکیه رو به افول گذاشت. تضاد دو کشور در جریان جنگ داخلی سوریه آشکار شد؛ ایران از اسد حمایت کرد و ترکیه طرف معارضان سوری را گرفت. تهران نیازهای نظامی حکومت بشار اسد را تأمین میکرد و آنکارا به مخالفان اسلحه میداد و به نیروهای آنان در داخل خاک ترکیه پناه میداد. دو کشور از موضع طرف مقابل در حوادث سوریه انتقاد میکردند. در مسائل مرتبط با عراق نیز اختلافات دو کشور زیاد بود. گرم شدن روابط ترکیه با دولت اقلیم کردستان عراق باعث خشم دولت مرکزی شیعه بغداد شده بود؛ دولتی که متحد نزدیک تهران بوده است. علاوه بر این عراق معتقد است که ترکیه در امور داخلیاش مداخله میکند و در مناطق شمالی عراق از اعراب سنی حمایت میکند.
اما شواهد و قراین حاکی از آن است که اخیراً دو کشور خواستار بهبود روابط با یکدیگر و کنار گذاشتن اختلافات شدهاند. با توجه به سفر اخیر مولود چاووش اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه به تهران در ۱۸ آگوست گذشته و سفر ظریف به آنکارا در تاریخ ۱۲ آگوست به نظر میرسد که دلیل اصلی گرم شدن روابط دو کشور، مرتبط با سوریه است.
این موضوع با بهبود روابط ترکیه و روسیه درباره بحران سوریه بیارتباط نیست. به نظر میرسد میانجیگری روسیه در این زمینه مؤثر بوده است. آنکارا این واقعیت را پذیرفته که بشار اسد در حال حاضر نیرویی بازدارنده در برابر پیشرفت یگانهای مدافع خلق و سایر گروههای شبهنظامی کرد است که تهدیدی علیه ترکیه تلقی میشوند.
در کوتاهمدت به نظر نمیرسد در روابط ترکیه و ایران تغییری جدی به وجود بیاید اما نباید آن را بهعنوان نشانهای از قصد ترکیه برای ترک ناتو قلمداد کرد. آنکارا کماکان به مخالفت با اهداف اصلی ایران در سوریه ادامه خواهد داد. ایران نیز از این فرصت برای بقای بیشتر اسد در قدرت استفاده میکند.
علاوه بر همکاریهای نظامی و دیپلماتیک، ایران و ترکیه همکاریهایی در زمینه تجاری و اقتصادی نیز دارند. این موضوع میتواند فرصتی برای بغداد نیز تلقی شود. ترکیه اکنون از نظر انرژی تا حد زیادی به اقلیم کردستان عراق وابسته است اما با روابط نزدیکتر با ایران میتواند به دولت مرکزی بغداد نزدیک شده و این مسئله مزایای بیشتری برای دولت عراق در حوزه انرژی در پی خواهد داشت.
ترکیه به شدت نگران فعالیت های ایران در منطقه است اما از سوی دیگر نیازمند یک شریک مقتدر منطقهای نیز میباشد. به خصوص در حوزه انرژی که گزینهای بهتر از ایران برای این کشور وجود ندارد. به نظر میرسد که روابط اقتصادی میان دو کشور افزایش یابد. با این حال، در حوزه سیاسی تداوم گرمای روابط به بستگی به این دارد که ترکیه از بروز حوادثی مشابه سرنگون کردن هواپیمای روسی اجتناب کند.
باید دید آنکارا تا چه حد میتواند در مقابل فشار عربستان سعودی برای کمک به معارضان سوری مقاومت نماید. این مسئله برای عربستان بسیار حیاتی است چراکه سعودیها خواهان مقابله با ایران شیعی و محدود کردن این کشور هستند و بعید به نظر میرسد که آنکارا بتواند عربستان را از ادامه چنین سیاستهایی منصرف کند. این مسئله بزرگترین چالش در بهبود روابط ایران و ترکیه در آینده خواهد بود.