arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۹۰۶۷۲
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۲ - ۱۷ شهريور ۱۳۹۵

چرا به جای معرفی اصلح فضا را متشنج می‌کنید؟/ داستان تکراری اسکار

ماجرای معرفی نماینده ایران به اسکار، در سال‌های اخیر به یکی از بزرگترین چالش‌های سینمای ایران تبدیل شده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 ماجرای معرفی نماینده ایران به اسکار، در سال‌های اخیر به یکی از بزرگترین چالش‌های سینمای ایران تبدیل شده است.

ماجرای معرفی نماینده ایران به اسکار، در سال های اخیر به یکی از بزرگترین چالش های سینمای ایران تبدیل شده است. این چالش بعضی سال ها، حساس‌تر و سخت‌تر می شود. مثلا وقتی در ظاهر همه چیز به نفع سینمای ایران است، انتخاب کنندگان محترم فقط باید یک نام را معرفی کنند و زحمت دیگری وجود ندارد، فضا متشنج تر است. احتمالا در هیچ یک از کشورها معرفی نماینده اسکار این قدر حاشیه ندارد. مخصوصا زمانی که سینمای یک کشور، محصولی دارد که جوایز بین‌المللی مهمی به دست آورده، در داخل و خارج ستایش شده، مردم آن را تماشا کرده‌اند و کارگردانش یک جایزه اسکار در کارنامه‌اش دارد.

اما اینجا ایران است و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از گزینه‌ای نام می برد که هیچ بختی برای راهیابی به فهرست پنج فیلم خارجی ندارد، رییس سابق سازمان سینمایی هم فیلمی را پیشنهاد می دهد که به جای آنکه مناسب نمایش در ویترینی چون اسکار باشد، با سازنده و تهیه‌کننده اش سلایق و گرایش سیاسی مشابه دارند. چرا گمان می‌کنیم نام بردن از «ایستاده در غبار» یا «بادیگارد» حمایت از سینمای ارزشی است؟

«ایستاده در غبار» و «بادیگارد» امتیازهای تکنیکی و فرمی فراوانی دارند و با تلاش و سلیقه ساخته شده‌اند، اما نه تنها حضور بین‌المللی نداشته‌اند، بلکه اسکار عرصه ای برای دیده شدن این جنس سینما نیست. به آقای رییس سابق سازمان سینمایی هم باید گفت گل فرستادن برای اعضای آکادمی هم قواعد از پیش تعیین شده و با حساب و کتاب آنها برای اهدای جایزه را تغییر نمی‌دهد. در میان گزینه‌ها حتی «ابد و یک روز» هم بختی برای مطرح شدن در اسکار ندارد، این فیلم شایسته و دوست داشتنی نه در خارج از مرزهای ایران دیده شده، نه جایزه معتبری به دست آورده، نه کارگردان یا پخش‌کننده شناخته شده در عرصه بین‌المللی دارد و خلاصه معرفی اش به اسکار تنها شانس سینمای ایران را برای ورود به یک رقابت بزرگ از بین می‌برد. با کدام درایت هر سال، بعضی رسانه‌ها و اشخاص بر این طبل می کوبند که نماینده شایسته‌تر از گردونه خارج شود؟ یا معرفی‌اش به جنگ رسانه ها و جناح‌ها منجر شده تا به این بهانه سینمای ایران تحقیر و تهدید شود؟ و البته در دقیقه 90 بالاخره همانی که باید، مسافر اسکار باشد.

برای تحلیل شرایط و تناقض موجود در آن، می‌توان مثال‌های ورزشی آورد. ورزشکاران ایرانی در هر رشته ای که فعالیت می‌کنند، چشم اندازی جهانی دارند و لژیونر بودن و دیده شدن در میادین بین‌المللی، درخشش در تیم های اروپایی و تجربه حضور در فضای خارج از ایران، برای آنها اعتبار به همراه دارد. میزان دستمزدشان افزایش می‌یابد، فرصت زندگی در غرب را به دست می‌آورند و بعضی از آنها دیگر به ایران بازنمی‌گردند. با این همه و با توجه به میزان بالای حاشیه های اخلاقی ورزشکاران به ویژه فوتبالیست‌ها، این روند تغییری ندارد و مدیر یا رسانه‌ای این خط را دنبال نمی‌کند که ورزشکاران ایرانی فقط باید برای تماشاگر ایرانی رقابت کنند و حضور در جام جهانی یا جام باشگاه‌های آسیا یا تورنمنت‌هایی از این دست، افتخار که نیست هیچ، وطن فروشی محسوب می‌شود. برای ستایش از یک فوتبالیست حتما سوابق حضورش در باشگاه‌های خارجی در نظر گرفته می‌شود و منزلت و جایگاه حرفه‌ای والیبالیست‌ها و بسکتبالیست‌هایی که خارج از ایران فعالیت کرده‌اند بیشتر است.

 جدا از این تعاریف نمی توان از تاثیر فوتبالیست‌هایی مثل رضا قوچان‌نژاد، مسعود شجاعی، سردار آزمون، اشکان دژاگه و ... که تجربیاتشان در خارج از مرزها را به تیم ملی آوردند، در موفقیت این تیم در مقاطع مختلف چشم‌پوشی کرد. در فضای ورزشی، حاصل کار این ورزشکاران، نمره قبولی می‌گیرد اما به فیلمی که در محافل بین المللی جایزه دریافت می‌کند، معمولا از سوی بعضی گروه‌ها، سینماگران و رسانه ها حمله می‌شود. فرقی نمی کند آن فیلم از محفلی دانشگاهی یا موسسه‌ای کوچک جایزه گرفته باشد یا جایزه کن، ونیز یا اسکار را به گنجینه افتخارات سینمای ایران اضافه کند، همه با یک استراتژی به سیاهنمایی، وطن فروشی یا خدمت به اجنبی محکوم می‌شوند. بنابراین نمی شود فهمید به هر حال این جوایز خوب است یا بد، اگر خوب است چرا بعضی‌ها هنوز «فروشنده» اکران نشده علیه آن موضع گرفتند؟ و اگر بد است، چرا «ایستاده در غبار» و «بادیگارد» باید نماینده ما در این محافل باشند؟

داستان اسکار، «فروشنده» و سینمای ایران تازه شروع شده است. خدا به همه ما صبر بدهد. شاید بهتر است آرزو کنیم روزی تخصص بر مهارت‌های بسیاری از ما در هر حرفه‌ و منصبی که هستیم افزوده شود. تا بدانیم زیر واژه های محترم و بزرگی مثل انسانیت، شرافت، اخلاق و میهن‌پرستی نباید منافع یک سرزمین را به خطر انداخت، انتظار بیهوده ایجاد کرد و به توهم‌ها دامن زد. موفقیت در عرصه‌های جهانی و نمایش خلاقیت و هنر ایرانی همان قدر که در المپیک،  بازی‌های آسیایی و جام جهانی باشکوه و افتخارآفرین است در سینما هم قابل ستایش است
نظرات بینندگان