چند سالی است که ماجرای معلمان حق التدریسی و خرید خدمتی در شهرهای مختلف به ویژه مازندران به گوش میرسد؛ از تجمعها تا اعتراضاتی که انگار همیشگی شده است. کاری هم به این نداریم که چه قوانینی در این زمینه بوده و هست و خواهد بود.
معلمهایی که با آنان آشنا شدم در ابتدای راه هستند، بیشتر از 30 و اندی سال سن ندارند، همه اشان عشق به معلمی دارند و برایش از خود و شهرشان گذشتند. معلمهای فداکاری که برای تدریس مسافتهای طولانی را سفر میکنند و هفتهها از محل زندگی خود دور میشوند. این معلمها هم برای آینده خود و برای اینکه میخواهند معلم باقی بمانند از سرزمین خود کوچ کردهاند.
منیره از نیروهای حق التدریسی بهشهر مازندران است که قریب به یک سال است در استان البرز به شغل معلمی می پردازد.
وی درباره دور شدن از شهر محل زندگیاش به خبرنگار ایسنا گفت: با وجود اینکه تعداد نیروهای فرهنگی در مازندران کم بود و کلاسها بدون معلم بودند باز هم ما را جذب نکردند به همین دلیل مجبور شدیم در یکی از استانهای اطراف مازندران به شغل معلمی بپردازیم تا هم سابقه کاری حفظ شود و هم اینکه با رشته مرتبط با آموزگاری شغل دیگری نمیتوانیم داشته باشیم.
وی ادامه داد: تعداد زیادی از دوستان من با مدرک کارشناسی و ارشد به دلیل اینکه که نتوانستند از شهر خود خارج شوند پس از چند سال معلمی کردن، خانه نشین شدند.
مریم به شرایط رفت و آمد به استان همجوار اشاره کرد و گفت: با فرزندانم در البرز زندگی میکنم؛ دوری ما از همسرم که هر هفته به ما سرکشی میکند سخت است. من با فرزندانم در این شهر تنها زندگی می کنم. واقعا نمیدانم مسبب این امر چیست. عاشق شغلم هستم؛ علاوه بر لیسانس آموزش ابتدایی فوق لیسانس حقوق هم دارم اما عاشق تدریسم و میخواهم معلم بمانم؛ پس از ماجراهایی که برای ما پیش آمد خانواده اصرار داشتند وکیل شوم یا دفترخانه باز کنم اما هر زمان که از کنار مدرسهای میگذشتم و صدای بچهها را میشنیدم بی اختیار اشک میریختم.
این معلم با بیان اینکه هم اکنون کرج زندگی و کار میکنم، تصریح کرد: همراهی همسرم در این مدت بسیار موثر بوده است؛ همسرم همواره تشویقم میکند و از اینکه برای فرزندانم و کارم از خودگذشتگی میکنم لذت میبرد.
وی درباره شرایط زندگی خود نیز در این شهر گفت: من به تنهایی فشار زیادی را تحمل میکنم. نیاز به این داریم که بدانیم امنیت شغلی داریم اما این هم وجود ندارد. به اعتقاد من معلمی بهترین شغل برای یک زن است. اکنون که معلم هستم حقوقم دقیقا مشخص نیست. هنوز بیمه نشدیم و فقط مراحل اداری بیمه شدن را طی کردیم.
مریم معتقد است هیچ کس نمیتواند شرایط ما را درک کند. ما چند نفر ریسک کردیم تا شاید آینده بهتری برای ما رقم بخورد و به امید روزهای آینده همه سختیها را تحمل میکنیم.
منیره گفت: به گوش مسئولان برسانید که ما خرید خدمتیها مشغول به کار بودیم که بیکارمان کردند تا اینگونه از شهر خود آواره شویم. وقتی در شهر خودمان دانش آموزان بیمعلم هستند چرا باید در خانه بنشینیم، بیکار باشیم یا از شهرمان دور شویم.
الهام نیز از شهرستان سوادکوه برای شغل معلمی به سمنان رفته است. او هم شغل معلمی داشت که حاضر شد برای این موضوع مهاجرت کند.
او گفت: به این شغل علاقمند هستیم و دوست داریم امنیت شغلی داشته باشیم. چند سال است در این شغل زحمت کشیدیم و نمی خواهیم زحمتهای ما به هدر برود. رشته تحصیلی ما با این شغل مرتبط است و باید جذب آموزش و پرورش شویم به نظرم فایدهای ندارد با این رشته در شغل دیگری مشغول شویم.
وی معتقد است در مازندران به حق او اجحاف شده است، ما را در مازندران نخواستند و مجبور شدیم از استان خودمان دور شویم. در مازندران به کار ما و رشته تحصیلی ما اهمیت ندادند اما چون به این شغل علاقهمند بودیم از شهرمان کوچ کردیم و 180 کیلومتر از محل زندگیامان دور شدیم.
نگار نیز از آمل کوچ کرده است تا معلم باقی بماند.
وی به خبرنگار ایسنا گفت: امروز در شهریار از شهرستانهای استان تهران ملعم حق التدریس هستم. تنها علاقه به شغل معلمی موجب شد که به این شهر کوچ کنم چون این کار فقط هزینه است و هنوز پس از چند ماه حقوقی دریافت نکردهایم.
نگار که مجرد است فقط پایان هفته و در تعطیلات میتواند به خانه و خانواده اش سر زند، وی لیسانس مدیریت آموزشی دارد و دو سال به عنوان معلم شرکتی با آموزش و پرورش آمل به طور مستقیم همکاری کرده است و در مابقی سالها نیز به عنوان معلم در مدارس غیر انتفاعی تدریس میکرده است.
وی افزود: با تصویب قانون حق التدریسی در تابستان امسال قریب به ۱۶ هزار نفر از سراسر کشور به عنوان معلم حق التدریس جذب شدند، اما متاسفانه در مازندران با وجود کمبود شدید معلم، اداره کل مازندران به جای اعلام نیاز، اعلام مازاد نیرو به وزارت خانه کردهاند.
نگار ادامه داد: اعلام مازاد نیرو سبب شد تا تعدادی از معلمهای مازندران از جذب حق التدریسی در استان خود محروم بمانند در صورتی که مازندران خصوصا در مقطع ابتدایی شدیدا با کمبود معلم روبه رو بود و هست به طوری که کماکان برای جبران و پر کردن کلاسهای درس از معلمهای انجمنی، بسته حمایتی، برون سپاری و بازنشستهها یا بکارگیری معلمان رسمی در دو شیفت و سرباز معلم، استفاده میکند. در این شرایط نیروی کارآمد و جوان که مشمول قانون حق التدریسی شدند از این فرصت محروم شدند.
این معلم افزود: به دلیل علاقه به شغل معلمی و همچنین برای اینکه فرصت حق التدریسی را از دست ندهیم به استانهای دیگر رفتیم. استانهای دیگر نظیر استانهایی که ما در آنجا جذب شدیم، دوباره اعلام نیاز کردند و از استانهای دیگر پذیرش داشتند.
وی درباره شرایط کاری خود نیز گفت: اگر درآمدی از قبل معلمی نداشتیم، حداقل هزینه مضاعف هم نداشتیم اما امروز هزینه کرایه خانه و رفت و آمد نیز به این وضعیت اضافه شده است. به دلیل اینکه علاقه به این شغل داشتم این رنجها را تحمل میکنم. شاید امروز که حق التدریسی شدیم در آینده پلی باشد برای حضور دائمی در آموزش پرورش.
این معلم درباره برخورد مردم استانهای دیگر با معلم های غریبه اظهار کرد: برخورد محترمانهای با ما دارند و ما را به شغلمان امیدوار میکنند در حالی که در مازندران اینگونه با ما برخورد نشد. باز هم با این وجود استان و شهرمان را دوست داریم و میخواهیم در شهرهای خودمان کار کنیم.
نگار گفت: با چند نفر از معاونان وزیر صحبت کردم و میگفتند باید نیروی حق التدریس جذب شود در حالی که مسئولان مازندرانی به ما میگویند که وزارت خانه اجازه نمیدهد! امیدواریم در سال تحصیلی جدید، مازندران نیز مانند استانهای دیگر اعلام نیاز واقعی خود را به وزارت خانه اعلام کند.
گزارش از الناز پاک نیا
انتهای پیام