پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : نصب مهرههای آبیرنگ (نظر قربانی) روی لباس کودکان، بر در و دیوار منزل یا ماشین، خواندن وردهای متفاوت برای رد نحوست مردم تنگنظر و... همچنان در نزد بسیاری از شهروندان از اعتبار قابل توجهی برخوردار است.
به گزارش آرمان، هر یک از این باورها شاید به ظاهر جزو کارها و دلخوشیها در بین برخی مادربزرگها و افراد کمسواد و بیسواد جامعه محسوب شود، اما هنوز هم در بین اقشار مختلف جامعه در سطوح مختلف اجتماعی و فرهنگی اعتقاد به چشمزخم وجود دارد. در بین رسمهای متداول برای رفع اثرات چشم شور از دود کردن اسفند، گفتن عبارتهای مختلف، قربانی کردن و... استفاده میشود. فرد شور چشم در بسیاری از فرهنگها میتواند عامل بدشانسی یا صدمهزدن به دیگرانی که مورد نفرت یا دشمنی او هستند، شود.
اعتقاد به چشمزخم از قدیمالایام نه تنها در ایران بلکه در فرهنگهای مختلف و از زمانهای دور حتی در یونان باستان وجود داشته است. معمولا برای دفع آن از حرز، ورد و مانند آن استفاده میشده است. این در حالی است که باور به چشمزخم از سوی بسیاری از متخصصان و کارشناسان روانشناسی، مردمشناسی، جامعهشناسی و دیگر کارشناسان هیچ پایه و اساس بیرونی ندارد، اما این امر باز هم در بین برخی افراد جامعه ما وجود دارد. در بین اغلب افراد جامعه مساله چشمزخم چنان دچار خرافات شده است که حتی بر ارتباطاتشان با دیگران نیز تاثیرگذار است. این در شرایطی است که همه عالم دارای انرژیهای مثبت و منفی است و به عبارتی این انرژیها در عالم در جریان هستند.
رفع اثرات چشمزخم متناسب با وضعیت مالی!
زن میانسال به دلیل جایگاه شغلی همسر و فرزندانش همیشه خود و خانوادهاش را در معرض چشمزخم میداند. او که اطرافیان را نظر تنگ و حسود نسبت به زندگی خود میپندارد روزانه سه نوبت اسفند دود میکند. این زن به «آرمان» میگوید: برای رفع انرژیهای منفی دیگران نسبت به زندگیام با یک فرد رمال در ارتباط هستم و هر از چند گاهی از او برای دفع این انرژیهای منفی کمک میگیرم. این زن میانسال درباره تجویزهای رمال برای دفع شر چشمزخم میگوید: به قول معروف هر قدر پول بدهید به همان اندازه هم آش میخورید، دعای چشمزخم با قیمتهای متفاوت عرضه میشود. برای دفع چشمزخم وردهای متعددی وجود دارد که نرخ قیمت آن از ۱۰ هزار تومان تا ۲۰۰ هزار تومان در نوسان است. برای مثال اگر فردی ماشین پراید خریده است از او۳۰هزار تومان برای رفع چشم زخم اخذ میشود، اما هر قدر که مدل ماشینها، جایگاه اجتماعی و قدرت اقتصادی افراد افزایش یابد به نسبت قیمت رفع چشمزخم مرد رمال نیز افزایش مییابد. او ادامه میدهد: باید برای چشمزخم قوی هم هزینه کلان پرداخت کرد و هم جادو را در باغچه خانه دفن کرد تا بتوان به شکل اساسی خطرات چشمزخم در زندگی را کاهش داد. این زن که اطرافیانش را هم برای حل مشکلشان به رمال معرفی میکند، میافزاید: جادو و چشمزخم یک مساله ثابت شده است اما همگان به این امر باور ندارند. او با بیان اینکه مشکلات موجود در جامعه ما به دلیل کاهش باور به این امور است، تاکید میکند: در صورت بروز هرگونه مشکل و معضل در زندگی میتوان با استفاده از این راهکارها به حل مشکلات پرداخت.
کنترل انرژی در دستان ماست نه چشم دیگران
راحله باور به چشمزخم را یکی از باورهای متداول در بین برخی جوامع میداند و میگوید: نباید این امر را مختص به مردم کشورمان تلقی کرد، بلکه در دیگر جوامع نیز اعتقاد به چشمزخم و انرژیهای منفی ناشی از آن همچنان مشاهده میشود و باور به این مساله ربطی به پیشرفت علم و تکنولوژی در جهان ندارد. به گفته او برای مثال در کشور ترکیه در اغلب خانهها نظرقربانیهای فراوان در اشکال گوناگون مشاهده میشود، این امر نشاندهنده باور افراد این سرزمین به چشمزخم است. برای مثال در این کشور نوزاد را تا پنج سالگی حدالامکان در ملأ عام نمیآورند یا از اینکه شخص دیگر فرزندشان را ببیند ابا دارند، چون معتقدند انرژیهای منفی و نظرهای تنگ در کمین فرزندشان است.
این زن جوان میافزاید: برای مثال شاید همگان کشور انگلیس را توسعهیافته و جزو کشورهای شاخص در امر پیشرفت تکنولوژی بدانند، اما باید دانست که ریشه کلمه بزنم به تخته برای دوری از گزند و آسیبهای ناشی از چشمزخم نیز با عنوان touch wood از این کشور به دیگر کشورها منتقل شده است. او چشم را یکی از شبکههای ارتباطی افراد با یکدیگر میداند و تاکید میکند: بنابراین افراد میتوانند از این طریق انرژی خود را به دیگران انتقال دهند.اینکه چقدر انرژیهایی را در خود ایجاد و پرورش دهیم دست خودمان است. همچنین خودمان اجازه میدهیم انرژیهای خوب یا بد وارد روح و بدنمان شود. ممکن است با مشاهده فردی دچار سردرد، از دست رفتن تعادل و بیماریهای گوناگون شویم و این آسیب بسته به بدن فرد مقابل میتواند متفاوت باشد.
راحله میگوید: در کنار باورهای کهن آمیخته به خرافات درباره چشمزخم علاوه بر گفتهها راهکارهای نوین دیگری هم در گوشه و کنار به چشم میخورد که از بین آنها میتوان به مدیتیشن یا درون پویی و مثبتاندیشی اشاره کرد. شاید کشیدن نفس عمیق و گوش دادن به موسیقی آرام را که این روزها با نام مدیتیشن سر زبانها افتاده افراد به یکدیگر توصیه کنند و شاید بتوان به این ترتیب از شدت تنشها و انرژیهای منفی کاست. شاید با این تفاسیر بتوان گفت زمانی که کلام قاصر میشود چشمها هم حرف میزنند و انرژی را منتقل میکنند. البته هرچند که گاهی افراد منتقلکننده این انرژیها خودشان نمیدانند که این انرژیهای منفی را منتقل میکنند.
هیچ منبع علمی چشمزخم را تایید نکرده است
یک روانشناس درباره باور به چشمزخم و صحت و سقم این قضیه از دیدگاه علمی به «آرمان» میگوید: باور به چشمزخم و اینکه در یک جمع یک نفر چشمش شور است، هنوز هم بر اساس باور به فرهنگ قدیم در بین افراد وجود دارد. امیرهوشنگ مهریار میافزاید: در مراکز علمی و آکادمی بر اساس تحقیقات انجام شده به هیچ عنوان چشمزخم به رسمیت شمرده نمیشود. به طورکلی این امر غیرعلمی است و روانشناسان و پزشکان نیز اعتقادی به این قضیه ندارند. به گفته او توجه مردم به چشمزخم دلیلی بر صحت و سقم این قضیه نیست. در طول تاریخ مردم جوامع بر عوامل گوناگونی معتقد بوده و هستند، اما هنوز درستی این قضیه به اثبات نرسیده است. این روانشناس درباره وجود انرژی در بین برخی افراد و انتقال آن به دیگران میگوید: در اصل این امور ریشه در خرافات دارد، اما مطالعه این امر صرفا از بعد روانشناسی از این بخش ارزشمند است که بتوان تاثیر باورهای نادرست قدیمی روی رفتار و روابط اجتماعی را مورد بررسی قرار داد.
به گفته او معمولا در بین گروههای عدیده محدودی با عنوان افراد چشم شور شناسایی میشوند و در موقعیتهای مختلف سعی در دوری از آنها میشود یا به اشکال مختلف چشمزخمی آنها کنترل میشود. این امر برای افراد میتواند مضراتی همچون هراس از جامعه را به همراه داشته باشد. برای مثال در گذشته افراد معروف به چشم شور در بین گروهها همیشه مورد اتهام و برخوردهای توهینآمیز قرار میگرفتند و دیگران نیز با به آتش کشیدن مقداری از پارچه لباسشان سعی در خنثی کردن تاثیر چشم زخم بودند.این امر با توهم به این قضیه که با به آتش کشیدن مقداری از لباس فرد تاثیر چشمزخم نیز از بین میرود انجام میشد.
مهریار میگوید: باور به چشمزخم میتواند برای گروههای خاص نتایج نامطلوبی به همراه داشته باشد، آن هم به این دلیل که این افراد به جای یافتن علت واقعی بیماری و دیگر مشکلات از حل مساله عاجز میمانند. بنابراین از لحاظ علمی هیچ اعتقادی به چشمزخم وجود ندارد و باید هر فرد تحصیلکرده با این باور مبارزه کند و اجازه بروز دیگر مشکلات ناشی از این باور غلط را ندهد. او درباره وجود انرژی در بین برخی افراد میگوید: انرژیها بیشتر در ذهن افراد وجود دارد. برای مثال در مراودات روزمره با مواجه شدن با فردی با چهرهای عبوس خواهید گفت که آن فرد انرژی منفی دارد؛ پس با این تفاسیر هر یک از برداشتها به تجربه و نگرش افراد در ارتباط با دیگران مربوط میشود و پایه علمی ندارد.