پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : دیپلماسی ایرانی: یکی از چهره های صاحب نفوذ عراقی به دیپلماسی ایرانی می گوید، نزدیک به دو ماه پیش عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان سعودی شخصی را نزد ما فرستاد و از ما خواست که روابطمان را با کشورش توسعه دهیم و عراق و عربستان به سمت بهود و تعمیق روابط پیش روند. او می گوید به نماینده عادل جبیر گفتیم به دنبال چه نوع از روابط هستید؟ آیا می خواهید صرفا رفت و آمدی میان مقام های عراقی و عربستانی باشد یا واقعا می خواهید مشکلات حل شوند؟ همچنین تاکید کردیم، برای ما رابطه با ایران مهم است اگرچه سیاستمان حفظ رابطه با همه کشورها است اما حفظ اعتماد و ارتباط با ایران در اولویت روابطمان قرار دارد. عادل جبیر پیام داد، نه ما واقعا به دنبال حل مشکلات هستیم. ما حتی حاضریم با ایران کنار بیاییم. حاضریم همه مشکلاتمان را با ایران حل کنیم. حاضریم هم در پرونده سوریه هم در لبنان هم در عراق هم در یمن و حتی در بحرین با ایرانی ها مذاکره کنیم و مشکلات را با آنها حل کنیم. پیام دادیم حتی بر سر بحرین؟ جواب آمد: حتی بر سر بحرین. ما واقعا به فکر حل مشکلاتمان با ایرانیم.
این چهره صاحب نفوذ عراقی که نخواست نامش فاش شود سپس می گوید: «بعد از آن راهی ایران شدیم تا در نشست تقریب مذاهب شرکت کنیم. در حاشیه این نشست با مقام های ایرانی اعم از محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه و علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی دیدار کردیم و پیام عربستانی ها را دادیم. گفتیم که عربستانی ها اعلام آمادگی کرده اند که حاضر به از سرگیری گفت وگوها با ایران هستند و می گویند که واقعا می خواهند مشکلات را حل کنند. اشاره کردیم که این موضوع را شخص عادل جبیر، وزیر امور خارجه عربستان مطرح کرده و گویا در آن چه می گوید جدی است. مقامات ایرانی گفتند که به هیچ وجه به دنبال تنش با عربستان نیستیم اما این عربستانی ها هستند که حاضر به حل مشکلات نیستند. آنها همچنین تاکید کردند که آمادگی کامل دارند مشکلات موجود را با عربستانی ها حل کنند.»
وی در ادامه می افزاید: «سپس به عراق برگشتیم و به نماینده عادل الجبیر پیام دادیم که ایران کاملا آمادگی دارد با عربستان مذاکره کند و واقعا به فکر حل مشکلاتش با عربستان است، و تاکید کردیم که ایران از اراده لازم برخوردار است.»
وی تاکید می کند، وقتی که پیغام ایرانی ها را رساندیم تا یک هفته خبری از عربستانی ها نشد تا این که ناگهان خبر اعدام شیخ نمر باقر النمر، رهبر شیعیان عربستان را شنیدیم که خیلی شوکه شدیم. به طرف عربستانی پیام دادیم اگر واقعا جدیتی در حل مشکلاتتان ندارید، ما را به بازی نگیرید و نگذارید سنگ روی یخ شویم. دیگر هم از ما انتظار نداشته باشید که برای شما کاری کنیم، چون شما به حرفی که می زنید پایبند نیستید.
دلایل قطع روابط عربستان
از این چهره پرنفوذ عراقی پرسیدم به چه دلیل یا دلایلی عربستان خلف وعده کرد؟ در این میان چه اتفاقی افتاد که عربستانی ها از عادی سازی روابط با ایران منصرف شدند؟ به ویژه که هیئت حاکمه جدید عربستان که یکی سالی است به قدرت رسیده، بسیار تند است و رویکرد ضد ایرانی دارد و همیشه علیه ایران هر کجا که توانسته وارد عمل شده است، در حالی که این بار خودشان خواستار مذاکره و حل مشکلات با ایران در تمامی حوزه ها شدند؟ آیا گمان نمی کردند که عدم شیخ نمر حساسیت برانگیز است و در این برهه زمانی تا این اندازه می تواند برایشان گران تمام شود؟ جواب داد: «نه. گمان نمی کردند اعدام شیخ نمر این قدر برایشان گران تمام شود. آنها می گویند که ما شیخ نمر را در کنار 40 نفر از رهبران القاعده اعدام کردیم، فکر می کردند که اعدام این 40 نفر از سران القاعده بر اعدام شیخ نمر سایه می اندازد اما چنین نشد. شاید خودشان هم انتظار چنین حجمی از واکنش های تند را نداشتند. آنها حتی انتظار نداشتند که جامه جهانی چنین سخت علیه عربستان موضع بگیرد و اروپایی ها و حتی امریکایی ها یکی پس از دیگری عربستان را بر سر این اعدام ها محکوم کنند. همان طور که دیدید در واکنش به اعدام ها، دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس سفر خود به عربستان را لغو کرد. این واکنش ها عربستانی ها را شوکه کرد. فکر نمی کردند با چنین واکنشی از سوی جامعه غربی مواجه شوند.»
وی سپس می گوید: «به طرف واسطمان که برای آغاز گفت وگوها میان ریاض و تهران خیلی تلاش می کرد و مستقیما با شخص جبیر در ارتباط بود و جبیر شخصا او را موظف به این ماموریت کرده بود، گفتیم وقتی که شما انگیزه و توانایی لازم برای عادی سازی روابط با ایران را نداشتید و نمی خواستید واقعا مشکلاتتان را با ایران حل کنید، چرا ما را جلو انداختید؟ گفت: نه این طور نبود. عربستان واقعا به فکر حل مشکلاتش با ایران بود اما اتفاقاتی افتاد که برایشان گران تمام شد و دیدند که در چنین شرایطی از سرگیری روابط با ایران برایشان سخت خواهد بود. اول از همه کشته شدن زهران علوش، رهبر جیش الاسلام بود که عربستانی ها روی توانایی او خیلی حساب می کردند. فکر می کردند با حضور او نیاز نظامی عربستان در سوریه رفع شده است. زهران علوش در حقیقت نماینده تام الاختیار و فرمانده عملیات نظامی نیروهای وفادار به عربستان در سوریه بود که عربستانی ها حساب زیادی روی او کرده بودند. کشته شدن او شکستی سخت برای عربستان بود و این مساله را به معنای از دست دادن برگ برنده خود در سوریه و کسب پیروزی بزرگ برای ایران دانستند. دوم، شکست مذاکرات برای انتخاب سلیمان فرنجیه به عنوان رئیس جمهوری لبنان بود. عربستانی ها گمان نمی کردند فرنجیه نتواند برگ مصالحه گروه های لبنانی از یک سو و خودشان با ایران از سوی دیگر باشد. شکست این مذاکرات شکستی بزرگ برای عربستانی ها در لبنان بود. سوم، حملات موشکی سهمگین حوثی ها به داخل عربستان بود که برای نخستین بار مناطقی را هدف قرار دادند که عربستانی ها به هیچ وجه تصور نمی کردند روزی مورد حمله قرار بگیرند. این حملات عربستانی ها را شوکه کرد. فکر نمی کردند حوثی ها تا این اندازه توان داشته باشند. فکر می کردند در حالی برای مذاکره با ایران می روند که حوثی ها تضعیف شده اند در حالی که این حملات موشکی عکس آن را نشان می داد. چهارم، شکست مذاکرات حوثی ها با نماینده های عبد ربه منصور هادی، رئیس جمهوری برکنار شده یمن در ژنو بود. شکست این مذاکرات باعث سرخوردگی عربستانی ها شد. تمام این اتفاقات پشت سر هم افتادند و عربستانی ها احساس کردند یکی پس از دیگری در حال متحمل شکست هستند. عربستانی ها واقعا خیال می کنند که در برابر ایران شکست خورده اند. برای همین می گویند در این وضعیت چگونه می خواهیم با ایرانی ها وارد گفت وگو شویم؟ سر چه چیز گفت وگو کنیم؟ سر این که همه چیز را واگذار می کنیم؟»
پرسیدم: آیا ممکن است در آینده عربستان تغییر موضع دهد و با ایران وارد مذاکره شود. جواب داد: «قطعا عربستانی ها راهی جز مذاکره ندارند. با وجود این که می بینند همه چیز را از دست داده اند اما در آخر مجبورند با ایران مذاکره کنند. مگر سر عراق توانستند کاری از پیش ببرند؟ بعد از 12 سال مجبور شدند بیایند و سفیر تعیین کنند و سفارت خود را باز کنند. چرا که دیدند همه دنیا در حال عادی سازی روابط با عراق است و فقط آنها جا مانده اند. در مورد ایران هم چنین است. آنها می بینند که همه در حال آشتی با ایران و عادی سازی روابط و گسترش مناسباتشان با آن هستند و فقط خودشان جا مانده اند. فعلا عصبانی اند اما می دانند که اگر پای میز مذاکره ننشینند عقب خواهند افتاد، برای همین مجبورند با ایران وارد مذاکره شوند. قطعا آب ها از آسیاب بیفتد دوباره مجبور به مذاکره با ایران خواهند شد.»