حوادث ۱۱ سپتامبر تاریخ سیاسی جهان را به دو بخش قبل و بعد از آن تقسیم کرد. حوادث مزبور و تاثیرات شگرف آن بر مناسبات بین المللی از زوایای مختلف توسط هزاران متفکر و نویسنده مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است.
بیش از ۱٠ میلیون تیتر کتاب تنها به
زبان انگلیسی درباره این حوادث و یا در ارتباط با آن نوشته شده است، بگذریم از مجموعه
تحقیقات مراکز علمی و دانشگاهی و مقالات منتشر شده در روزنامه ها و پایگاههای
اینترنتی که تعداد آنها به صدها میلیون می رسد. اینکه می
گویم از زوایای مختلف، بطور مثال من چند سال پیش در مقاله ای عنوان کردم که منشاء
رکود فعلی اقتصادی آمریکا (و شاید جهان) آنچنان که امروز هم ظن آن می رود می تواند حادثه
تروریستی ۱۱ سپتامبر باشد و در آنجا تحلیل های موجود در این زمینه را
ارائه کردم.
بهرجهت همین که برای دومین بار در تاریخ، آمریکا در درون خاکش مورد یک تهاجم بزرگ قرار گرفت نشان از اهمیت وقایع مزبور دارد. بار اول (حمله ژاپن به پرل هاربر) منجر به دو انفجار اتمی (اولین و تا این تاریخ آخرین) شد و این بار نیز کشوری را در جهان نمی توان یافت که "بنحوی" تحت تاثیر وقایع مزبور قرار نگرفته باشد. از جمله افزایش قیمت نفت بعد از حمله عراق (که در کنار بهانه های دیگر به بهانه همکاری صدام با القاعده صورت گرفت) کشوری را از تاثیرات سیستم خود مصون نگذاشت.
در برخی کشورها از جمله کشورهای دارنده نفت این تاثیرات مثبت و در بقیه نقاط جهان به فشارهای اقتصادی منجر گردید. بهرصورت اسامه بن لادن مردی که با رهبری القاعده حادثه ۱۱ سپتامبر را آفرید و به تروریسم در سطح جهان ابعاد جدیدی داد پس از دهسال روز دوشنبه دوم ماه می بدست نیروهای آمریکائی کشته شد. با کشته شدن وی ماشین تئوریسین های توطئه (هم چنانکه در جریانات ۱۱ سپتامبر اتفاق افتاد) بکار افتاد که در این مقاله مورد نظر من نیست (هر چند که در مورد 11 سپتامبر هنوز هم سئوالات جدی درباره فروریختن ساختمان شماره ۷ آنهم ظرف چند ثانیه در حالیکه هواپیما به آن اصابت نکرده بود وجود دارد).
قطعا تمام حقایق مربوط به کشتن بن لادن در اختیار ما نیست اما توضیحی که جان برنن (John Brennan) مشاور در امور ضد تروریسم کاخ سفید در این باره داد بطور مختصر این بود که سیستم اطلاعاتی آمریکا به این نتیجه رسیده بود که چون بن لادن از هیچ وسیله ارتباطی با جهان خارج استفاده نمی کند با رد گیری فردی که به عنوان پیک او عمل می کند می توان به محل اختفای وی پی برد.
بنابراین تمام تمرکز بر روی پیدا کردن پیک مخصوص بن لادن گذاشته شد. سر نخ ها از زندانیان گوانتانامو آغاز شد. اطلاعات نشان می داد که فردی بنام ابواحمد الکویتی فرد مورد اطمینان بن لادن و رابط او با تشکیلات القاعده است.
پس از دستگیری خالد شیخ محمد فرد سوم القاعده و مغز متفکر و برنامه ریز ۱۱ سپتامبر در پاکستان وی اقرار کرد که الکویتی را می شناسد اما رابطه وی را با القاعده منکر شد. سپس در سال ۲٠٠۴ یکی دیگر از رهبران القاعده، "حسن غول" در عراق دستگیر شد. او تائید کرد که الکویتی پیک مخصوص بن لادن است و تائید کرد که شخص مزبور با فرج اللیبی یکی از رهبران تازه به قدرت رسیده القاعده رابطه نزدیکی دارد.
در واقع حکم جدید اللیبی را الکویتی بدست او رسانده بود. در ماه می ۲٠٠۵ اللیبی بدام "سی آی ا" می افتد اما بطرز عجیبی از بیخ و بن منکر وجود شخصی با مشخصات الکویتی می شود. جان برنن می گوید با توجه به قرائن موجود و تکذیب حیرت انگیز اللیبی دائر بر اینکه چنین شخصی اصلا وجود خارجی ندارد ما تقریبا مطمئن شدیم که فرد مزبور وجود دارد و رابط بن لادن است.
چندین سال گذشت تا بالاخره در اواسط سال ۲٠۱٠ در حالیکه تلفن های یک مظنون دیگر زیر نظر سی آی ا بود سر نخ احمد الکویتی بدست آمد. تنها یک پاسخ کوتاه احمد به تلفن فرد مزبور کافی بود که محل او کشف شود. اما محل کشف شده تا محل سکونت بن لادن فاصله بسیاری داشت. بالاخره با تعقیب احمد وی ندانسته سیستم اطلاعاتی آمریکا را به محل اختفای بن لادن هدایت کرد. خانه ای بزرگ در شهرکی تازه تاسیس بدون خط تلفن، بدون اینترنت، با سیستم سوزاندن زباله در داخل منزل (که حتی برای گذاشتن زباله هم افراد داخل خانه خارج نشوند)، و از همه عجیب تر در ۸٠٠ متری آکادمی نظامی پاکستان که زبدگان نظامی ارتش در آنجا تربیت می شوند و هم چنین یک قرارگاه پلیس.
برنن می گوید چون شهرک ۹٠٠٠٠ نفری تازه تاسیس بوده افراد یک دیگر را چندان نمی شناختند و در واقع از نقاط منحصر بفردی در پاکستان بوده که بن لادن می توانسته پنهان شود. برنن می گوید تا زمان حمله به محل سکونت بن لادن هیچ مدرکی بدست نیامد که ما بگوئیم "آهان گیرش انداختیم". تنها قرائن بود که دائم روی هم انباشه می شد. مثلا معنی نداشت که در خانه ای با آن عظمت به ندرت کسی در خارج ساختمان آفتابی شود و رفت و آمدی صورت بگیرد. آمریکا اطلاعات بدست آمده را با نزدیک ترین متحدینش از جمله انگلستان هم در میان نگذاشت. بقیه ماجرا هم روشن است.
در سپیده دم دوشنبه دو هلی کوپتر با ۲۴ تن از بهترین های ارتش (شش نفر عملیات اجرائی را بدست گرفتند) از جلال آباد (افغانستان) برمی خیزند. با سیستم هایی که برنن می گوید بسیار پیچیده بوده اند رادارهای پاکستان از کار می افتد. با عکس هائی که بطور حیرت انگیزی دقیق بوده و از ماهواره از درون ساختمان گرفته شده بود محل سکونت افراد و نقشه ساختمان را آمریکائی ها دقیقا بررسی کرده بودند.
ماموریت ظرف ۴٠ دقیقه انجام می گردد. اینکه دقیقا چند نفر در خانه بوده اند مشخص نیست ولی ظاهرا احمد و برادرش کشته می شوند، همسر بن لادن از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار می گیرد (ظاهرا به عنوان سپر جلوی بن لادن قرار گرفته بوده) و فرزند بن لادن نیز کشته می شود. بن لادن را با دو گلوله هدف قرار می دهند اولی بالای چشم چپ او و دومی سینه را می شکافد. آزمایش های DNA آمریکا را صد در صد مطمئن می کند که فرد کشته شده بن لادن بوده است. اینطور که از توضیحات برنن برمی آید جسد وی بلافاصله به ناو کارل ویسنن (Carl Visnon) در اقیانوس هند منتقل می شود و در آنجا وی را با وزنه ای سنگین به قعر دریا می فرستند. به این ترتیب زندگی بن لادن خاتمه می یابد در حالی که تاثیر تفکر او بر فضای سیاسی جهان تا آینده نامعلوم سنگینی خواهد کرد. ابهامات حول محور محل اختفای بن لادن مسئله ایست که سخت آمریکا را می آزارد.
برنن در مصاحبه ای می گوید محال است که بن لادن در چنین محلی سکنی گزیده باشد و سیستم امنیتی پاکستان بی اطلاع بوده باشد. او در درون سیستم مزبور حامیانی دارد. وی هم چنین می گوید پس از مطالعه بسیار تصمیم گرفتیم کمترین اطلاعی در این زمینه به پاکستان ندهیم و راسا اقدام کنیم چرا که سئوالات بسیاری برای ما بوجود آمده است.
براستی چرا
باید سیستم امنیتی پاکستان چنین خطری را بخرد و از بزرگترین مجرم بین المللی تاریخ
بشر حمایت کند؟ سئوال دیگری که این روزها سخت از سوی تحلیل گران مورد بحث است
اینست که مرگ بن لادن چه تاثیری بر تروریسم مبتنی بر ایدئولوژی القاعده می گذارد؟
مطالعاتی که متخصصین امنیت ملی در آمریکا در این زمینه انجام داده اند نتایج بسیار
جالب توجهی را بدست ما می دهد.
ادامه دارد...