پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
نشریه لوموند نوشت: هنگامی که حسن روحانی، رئیس جمهور ایران به طور مستقیم تلویزیون را تماشا می کرد، دونالد ترامپ و رقبایش برای تعیین نامزد حزب جمهوری خواه برای انتخابات ریاست جمهوری که در نوامبر برگزار خواهد شد، با یکدیگر جر و بحث می کردند.
به گزارش «انتخاب»، در سپتامبر ٢٠١٥ او به شبکه سی ان ان گفت که این بحث ها را «نوعی سرگرمی » می داند. تد کروز وعده داده بود اگر انتخاب شود، توافق تاریخی بر سر مسئله هسته ای ایران را که در ژوئیه ٢٠١٥ در وین امضاء شده بود، «پاره خواهد کرد». روحانی به آرامی گفت که از نظر وی این حملات شیوه ای از نبرد عقب گرد «مضحک» است. او نمی تواند ضعف این اسناد را باورکند.
او با استفاده از این اسناد و از شانزدهم ژانویه، تاریخ لغو تحریم های مهم اقتصادی که از ده سال پیش تا کنون بر کشورش تحمیل شده بود، وجهه ایران را بهبود بخشید.
او روز چهارشنبه بیست و هفتم و پنجشنبه بیست و هشتم ژانویه در فرانسه، نخستین دیدار رئیس جمهور ایران از سال ١٩٩٩ تا کنون، از این توافق سود خواهد جست. او یادداشت های تفاهمی را در زمینه صنعت با فرانسوا اولاند و مانوئل والس از شرکت مدوف امضاء خواهد کرد.
این تنش زدایی توسط یک بوروکرات خندان و میانجی گر همیشگی سابق که هیچ گاه وزیر نبوده است، اما تمام لایه های «نظام» ، یعنی صدها نفر از مردان و زنان منتخب و غیرمنتخب، روحانیون، غیرنظامیان و نظامیانی که جمهوری اسلامی را تداوم می بخشند را می شناسد.
حسن روحانی فرزند انقلاب است: او در سرخه، در شرق تهران، از پدری که بافنده، بقال و کشاورز بود و از مادری از یک خانواده مرفه به دنیا آمد. او در حوزه علمیه قم تحصیل کرده و رتبه حجت الاسلام والمسلمین را دارد. در هیجده سالگی با آیت الله {امام} روح الله خمینی، رهبر انقلاب، در محل تبعیدش در نجف در عراق دیدار کرد. دوازده سال بعد پس از رفتن به دانشکده حقوق انگلیس در نوفل شاتو در فرانسه به وی پیوست.
در سال ١٩٨٠ روحانی با صورتی گرد و ریشی پرپشت، کوتاه و سیاه در تصویرهای سیاه و سفید، عینک هایی باشیشه دودی و لباس روحانیت که هیچ گاه کنار نمی گذارد، با انتخاب در مجلس انقلاب به کمیسیون دفاع پیوست. او به مدت ده سال در دوران جنگ با صدام حسین در عراق (١٩٨٠-١٩٨٨) و پس از جنگ ریاست این کمیسیون را به عهده داشت. در طول چهارده سال روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود که مسئولان عالی رتبه نظامی و غیر نظامی را گرد هم می آورد. با این سمت بود که مذاکرات با نمایندگی های غربی را در سال ٢٠٠٣ به عهده گرفت.
در بیست و یکم اکتبر ٢٠٠٣ در تهران او با سه وزیر امور خارجه اروپا، دومینیک دوویلپن، جک استراو (از انگلیس) و یوشکا فیشر (از آلمان) ملاقات کرد. فرانسوا نیکولو که در آن زمان سفیر فرانسه در ایران بود، گفت: «این نخستین ارتباط دیپلماتیک در این سطح با قدرت های غربی بود. او فردی فوق العاده عصبی، مقید بود و زیاد صحبت می کرد تا شرایط را به نفع خود تمام کند».
در طول ١٩ ماه مذاکرات، مخاطبینش به ویژگی خوش رویی وی پی بردند، پال فون مالتزان، سفیر سابق آلمان، گفت: «وی دارای اقتدار طبیعی و نوعی صمیمیت بود». زمانی که در سال ٢٠٠٥ با انتخاب رئیس جمهور محمود احمدی نژاد، مذاکرات با شکست مواجه شد، رسانه های محافظه کار از این گشایش انتقاد کردند و آن را «خیانت» دانستند. روحانی هشت سال را در دفتری در رأس یک موسسه تحقیقاتی تهران گذراند که در آن گروهش اساس فکری ریاست جمهوری آینده اش را به وجود آوردند. دو مذاکره کننده سابق، سیروس ناصری و حسین موسویان به دادگاه احضار شدند.
در چهاردهم ژوئن ٢٠١٣ به ریاست جمهوری کشوری انتخاب شد که با تورم به شدت آسیب دیده بود.
در حالی که روحانی ائتلاف های جدیدی را برای گشایش اقتصادی تشکیل داده است که به نظر طولانی و دشوار می رسند. تاجری ایرانی که در اروپا و دوبی فعال است به طور خلاصه می گوید: «او کشوری را با صندوق های خالی به ارث برده است. تحریم هایی که در مورد صادرات نفت اعمال شده امکانات اندکی را برایش باقی گذاشته است. در طول دو سال او برای کاهش تورم تلاش کرد، زیرا تحمل آن برای فقرا بسیار سخت بود. این یک موفقیت است، اما طرح های توسعه در تمام بخش ها باید متوقف شود، کارخانه ها تعطیل شود و در نتیجه رشد اقتصادی وجود ندارد».
چرا با شرکت های تویوتا و هیوندای ژاپن و کره قرارداد نمی بندیم؟
پژو یه شرکت ورشکسته است که در اروپا هیچ استقبالی از ماشین هاش نمی شه و ما داریم پژو رو از ورزشکستی نجات می دیم.
البته شرایط جدیدی که ایجاد شده اگه درست اجرا بشه نفعش به ما برمیگرده.
" صبر و ظفر هردو دوستان قدیمند ......بر اثر صبر نوبت ظفر آید"
شما اگر آلمانی دوست داری، باید از حداقل قیمت 100 میلیون تومان در ایران شروع کنی. در حالی که امثال پژو و رنو محدوده قیمت متوسط دارند و با شرایط ما جور درمیاد.
درباره ژاپنی ها و کره ای ها هم باید گفت اونها در هیچ صنعتی علاقمند به انتقال فناوری نیستند و برای همین مذاکره با اونها طولانی و پیچیده هست.
البته باقی کشورها هستند مثل ایتالیا (فیات که بخشی از اون آمریکایی هست)، اسپانیا (که هم رده پژو و فیات هست).
می بینید که با توجه به شرایط خیلی هم انتخاب زیادی نداریم.
مضاف بر اینکه پژو بابت تولیدات بدون اجازه و نظارت 4 سال اخیر ما میتونه شکایت کنه و چند صد میلیون یورو غرامت بگیره...
جمیع شرایط رو ببینیم و نظر بدیم