وی افزود: هم آن کسانی که امروز دشمنان جمهوری اسلامی حساب میشوند و هم آن کسانی که دوست جمهوری اسلامی حساب میشوند، هم کسانی که جزء منتقدین نظام حساب میشوند، هیچ کدام از تحریم انتخابات سودی نبردند.
نوه امام (ره) تصریح کرد: الآن نمیخواهم وارد مصادیق شوم، اما تاکنون هر تغییری که در کشور صورت گرفته، همیشه از دل صندوقهای رأی بوده است.
حجتالاسلام خمینی(ره) در ادامه افزود: امام در موارد مختلفی کلمه رأس امور را به کار بردند، شاید جالب باشد که بدانیم حداقل امام در 22 مورد مختلف فرمودند این موضوع رأس امور است.
وی ادامه داد: تفاهم و وحدت در میان همه مردم، یکی از موضوعاتی است که تحت عنوان رأس امور در تاریخ 24 / 4 / 62 مورد تأکید امام قرار گرفته است. ایشان در زمانی دیگر میگویند تثبیت جمهوری اسلامی در رأس امور است؛ قانون اساسی و تبیین جهت رأی دادن مردم به آن(3 بار)، مجلس شورای اسلامی (پنج بار)، نماز جمعه، تهذیب نفس و معنویات (هر کدام یک بار) به کار رفتهاند.
نوه امام (ره) گفت: امام همچنین در مورد اجلاس غیر متعهدها تأکید میکنند که رأس امور وظایف این اجلاس غیرمتعهدها آن است که کشورهای متعهد به شرق و غرب را تصفیه کرده و از خود دور کنند(یک مورد)؛ اهمیت تبلیغات(یک بار)، کشاورزی، قوای مسلح، لزوم وحدت میان قوای مسلح و مردم(هرکدام یکبار، امور تربیتی و آموزشی دو بار، اتکاء و اعتماد به رحمت و عنایت الهی یک بار، جنگ دفاعی، یک بار، دانشگاه یک بار. نشریه متعهد یک بار، لزوم انتخاب مسئولین از قشر متوسط و دون متوسط یک بار، اجرای امر الهی یک بار،حفظ نظام یک بار، معرفت به خداوند متعال یک بار و توجه به لزوم پیروزی در جنگ یک بار، در فرمایشات امام تحت عنوان «رأس امور» به کار رفته است.
حجتالاسلام خمینی(ره) یادآور شد: یکی از مواردی که در مورد رأس امور به کار رفته مجلس بود؛ ایشان یک بار هم فرمودند مجلس در رأس همه ارگانها قرار دارد.
وی با بیان ابنکه این شمارشی که انجام دادیم در حقیقت استقصای تام نیست و ممکن است مواردی هم بوده باشد که از چشم من افتاده باشد، گفت: در این تحقیق فقط کلمه «رأس امور» مورد جستوجو قرار گرفته و ممکن است مهمترین، اولین، بالاترین وظیفه مدّ نظر قرار گرفته باشد که ما اینها را هم نشنیدیم.
نوه امام(ره) اظهار داشت: یک بار رأس امور در معنای منفی به کار رفته که آن را هم از میان اینها خارج کردم؛ آن یک مورد این است که امام در 11 / 3 / 60 میفرماید: «طغیان و طاغوت بودن در رأس امور است» که در واقع در همان معنای رأس امور منفی است که این را هم در شمارش خودم قرار ندادم.
حجتالاسلام خمینی در تبیین فقهی بیانات ذکر شده از امام پرداخت و با اشاره به تعاریف «حصر حقیقی» و «حصر اضافی»، گفت: برای فهم معنای کلام امام لازم است نگاهی به کلمات علمای علم بیان و معانی، در مورد حصر کنیم. «حصر» یا «قصر» به معنای حبس است و در اصطلاح تخصیص چیزی به چیزی از طرق معهود؛ مراد همان طرقی است که در علم معانی و بیان ذکر میشود. حصر یا حقیقی است یا غیر حقیقی که به آن اضافی هم اطلاق میشود. من عبارت مطول را اینجا سریعاً میخوانم در تعریف این مورد: ایشان فرمودند: «و هو أی الحصر حقیقی و غیر حقیقی لتخصیص الشیء بالشیء بما أنا ... بنقل لا یتجاوز إلی غیره عصراً و هو الحقیقی أو بحسب الاضافة ... بالنسبة إلیه و هو غیر الحقیقی و الاضافی»، میفرمایند تخصیص یک شیء به شیء که در معنای حصر شمرده شده یا به حسب حقیقت و نفس الامر است به اینکه واقعاً یک چیز را به یک چیز تخصیص میدهیم از این دایره خارج نمی شود، که به آن حصر حقیقی گفته میشود أو بحسب الاضافة و النسبة إلی شیء آخر یا به حسب اضافه است یعنی به معنای نسبی که خودشان هم معنا میکنند، یعنی ما دو تا چیز را، یا چند مورد را با هم میسنجیم، بعد حصر صورت میگیرد، که حصر اضافی معروف است.
وی به ذکر مثالی از این مفهوم پرداخت و افزود: مثلاً فرض کنید در مثالی که خود آن بزرگواران مطرح میکنند، میگویند یک وقتی هست که شما طرف مقابلتان خیال کند که زید هم کاتب است، هم شاعر است، هم منجم است، این را میگوئید نه زید فقط «ما زیدٌ إلا کاتب»، زید فقط کاتب است، به این معنا نیست که زید صفتهای دیگری ندارد وقتی میگوئیم زید غیر از کاتب نیست، زید انسان است، حیوان ناطق است، قائم است، جالس است، همه این موارد وجود دارد ولی ما وقتی در نسبت به چند صفت نگاه میکنیم میگوئیم این صفات را کنار هم قرار میدهیم و این مجموعه را نگاه میکنیم میگوئیم ما زیدٌ إلا کاتب، زید نیست مگر اینکه کاتب است، تا اینجا مسلماً حصر، حصر حقیقی مدّ نظر نیست، حصر حصر مجازی یا به تعبیری غیر حقیقی یا اضافی مدّ نظر است، اینجا هم که گفتم مجازی این را هم مطرح کنم که در جای خودش بحث میشود که آیا حصر اضافی استعمال حقیقی است یا استعمال مجازی است، این هم مورد بحث قرار گرفته که ما اگر صحبت از حصر اضافی میکنیم.
نوه امام(ره) تصریح کرد: این حصر اضافی آیا جزء استعمالات حقیقت حساب میشود یا جزء استعمالات مجازی محسوب میشود که ربطی به بحث ما ندارد، استفادهای که میخواهم از مسئله ببرم فرق نمیکند چه بگوئیم حصر اضافی جزء استعمالات مجازی حساب میشود یا نه، این ربطی به بحث ما ندارد، لذا کاری به آن نداریم.
حجتالاسلام خمینی سپس به مسئله «بیان جریان تعاریف فوق در مفاهیم شبه حق» پرداخت و افزود: تعریفی که علمای علم بیان از حصر ارائه کردند همانطور که گفتیم «تخصیص شیء بالشیء بالطریق معهود» مشخص است یک تا پنج مواردی هست که حصر به آن تحقق پیدا میکند، ما یک تعریف حقیقی و اضافی و حصر حقیقی و اضافی به نظرم میرسد که در یک سری از مفاهیم دیگر هم جریان پیدا میکند مثل مفاهیم اول، آخر، رقص، اینها هم دو تا استعمال میتوانند داشته باشند یک بار شما میگوئید اول مرادتان اول حقیقی است، یعنی حالا اگر بخواهیم تشبیه کنیم حصر حقیقی هست، چون این مفاهیم در دل خودشان نفی الغیر هم دارند کما اینکه در حصر هست.
وی اضافه کرد: مثلاً شما وقتی میگوئید فلان کس اول شد، یعنی اینکه این فقط در آن جایگاه قرار گرفت، فرق میکند با اینکه بگوئیم در مجلس ما زید هم ناظر است، اصلاً نفی الغیری در آن نیست، اثبات شیء به نفی ما ادا نمیکند، ولی همین اصطلاح اولین کسی که وارد این مجلس شد استفاده کنیم نفی الغیر دارد، وقتی نفی الغیر در آن هست در حقیقت آن معنای حصر یا شبه حصر میآید و وقتی این آمد همان معنای حقیقی و اضافی بودنش جریان پیدا میکند. مثلاً وقتی ما میگوئیم فلان چیز اول است، یک وقت هست که میگوئیم در مسابقه دو میدانی زید اول شد، حالا یا در دوندگی در رکورد زید اول است.
نوه امام(ره) در ادامه، گفت: یک وقت میگوییم اول است حصر حقیقی یعنی اولیت حقیقی را مدّ نظر داریم، یعنی در تمام عالم مسابقاتی که صورت گرفته ایشان نفر اول است، یک وقت در یک کشور خاصی مثل ایران میگوئیم فلانی اول است، ما میگوئیم اول است ولی بالاضافة به یک مجموعهی کوچکتری این اصطلاح به کار برده میشود، این هم در مقدمهی سوم بود که گفتیم همین بحث اضافی بودن و حقیقی بودن در مسئلهی کلماتی مثل اول، آخر، در حقیقت مثل رقص هم جریان پیدا میکند و مناسب است که به آن توجه شود. سرّش هم گفتیم که همین مطلب است که اینها نفی الغیر در ظاهرشان دارند.
حجتالاسلام خمینی، سپس به موضوع «برتری و تقدم تقنین در اجرا» در منظومه فکری امام پرداخت و گفت: امام دو مرتبه بحث نظریه ولایت فقیهشان را مطرح کردند، یک بار در نجف بود که در هنگام بحثشان در کتابالبیع به بحث ولایت فقیه رسیدند این بحث را مطرح کردند. در آنجا یک سری مقدماتی چیده میشود و نتایجی گرفته میشود که این نتایج در حقیقت حاصلش اجرای فقیه نسبت به قوانین است؛ یعنی در آنجا اثبات میشود که فقیه مجری قوانین است.
وی یادآور شد: امام یک مرتبه دیگر در طول انقلاب که ظهور و بروز آن هم در نامهای که به آیت الله خامنهای نوشتند وجود دارد، این موضوع را مورد اشاره قرار می دهند که مقدمات و نتایج دیگری را دارد؛ موضوع این بحث مسئله ولایت فقیه در زمینه تقنین است که این باب بعداً به بحث ولایت فقیه اضافه میشود. گرچه ممکن است ایشان عقیدهشان بوده باشد ولی شاید بتوانیم بگوئیم ظهور و بروزش در مسائل بعد از انقلاب بیشتر هویدا شده است.
نوه امام(ره) گفت: ممکن است ما برای فقیه شأن و مرتبه اجرا قائل میشویم و یدر جایی دیگر هم امکان دارد شأن و مرتبه تقنین قائل شویم؛ البته باز همه در طول اراده الهی است و مشکلی ندارد، وقتی خداوند به بچه میگوید به امر پدرت گوش کن، اگر پدر دستوری داد دستور خدا نمیشود، خدا دستور داد که دستور پدر را اتیان کند. بنابراین در منظومه فکری امام خصوصاً بعد از انقلاب، تقنین نسبت به اجرا تقدم پیدا میکند.
حجتالاسلام خمینی با اشاره مجدد به جمله «مجلس در رأس امور است»، گفت: در خصوص اینکه این این جمله اضافی هست یا حقیقی، چون در تمام حصرها اضافه وجود دارد ما وقتی میگوئیم حصر اضافی، یک اشکالی که در جای خودش هم میتواند مطرح شود این است که در همه حصرها اضافه و مقایسه و نسبت سنجی هست؛ چه در حصر حقیقی و چه در حصر اضافی. شما در حصر حقیقی هم که میگوئید فقط و فقط زید کذا، طبیعتاً نسبت سنجی کردید، زید را با بقیه موارد و بعد حکم به انحصار حکم کردید.
وی ادامه داد: در موضوع که زید باشد، پس اضافه و نسبت صرف وجود اضافه و نسبت دلیل نمیشود که یک حصری و یک شبه حصری اضافه شود، به نظر میرسد در حصر اضافی اضافهی در اضافه مدّ نظر است، دو اضافه وجود دارد؛ یکی اضافات و مقایساتی که در تمام حصرها وجود دارد، لا غیریت را که شما لحاظ کردید یعنی غیر را لحاظ کردید این نسبت در تمام حصرها وجود دارد، اما یک وقتی هست که این غیر که گفته میشود فقط زید آمد و غیرش نه، این غیر لحاظ شده این غیر در خودش باز یک محدودهی خاصی مدّ نظر قرار گرفته باز اضافهی در اضافه قرار گرفته این را علمای معانی و بیان میگویند حصر اضافی و مرادشان این است و الا اصل اضافه همه جا وجود دارد. با توجه به این نکته مسلماً نمیتوانیم بگوئیم در اندیشه امام فقط یک چیز در رأس امور است ولی امور از ابتدا بر یک معنای ضیقتری دلالت دارد.
نوه امام(ره) تصریح کرد: جمله مثلاً فلان چیز در رأس امور است ممکن است حصر اضافی باشد، یعنی شبه حصر، زیرا ادات حصر نیستند و میتواند حصر حقیقی یا اضافی باشد. اگر شما گفتید امور در همین معنای عام خودش هست، در حقیقت این امور در همین معنای عام به کار رفته ولی اضافهی در اضافه در اندیشه صورت گرفته که این میشود حصر اضافه، ولی اگر از اساس آمدیم امور را گفتیم یا الامور که گفتیم امور خاصی هست، اینجا وقتی میگوئیم فلان چیز در رأس این سه چهار تا امر است، چه بسا بتوانیم ادعای حصر حقیقی بکنیم که این هم مدّ نظر نیست.
حجتالاسلام خمینی گفت: در 22 موضوعی که امام به عنوان رأس الامور در موردش سخن گفته، در بعضیهایشان قرینههای لفظیه وجود دارد نسبت به اینکه اینها مدّ نظر به طور حصر حقیقی نیستند، مثلاً امام فرمودند «در این برههی فعلی»، یا «در میان این اتفاقات»، چون در مواردی در محضر امام از جاهای مختلف شکایت کردند که اینجا اینطوری است، این مشکلات وجود دارد، امام میفرمایند همهی این مشکلات وجود دارد من اینها را مطلع هستم، اما فعلاً مسئلهی مهم این است که تبلیغ کنید که مردم بیایند به قانون اساسی رأی بدهند یا به مجلس خبرگان قانون اساسی که تشکیل شده بود رأی بدهند اینجا مسلم است که قرینه لفظیه وجود دارد نسبت به اینکه اینجا به یک نحوی حصر اضافی با آن تعریفی که ما مسامحتا گفتیم.
وی با بیان اینکه در جاهایی مانند انتخابات، اجلاس غیر متعهدها و... قرائن حالیه وجود دارد، گفت: گاهی اوقات در منظومه فکری امام قرینه ای برای عبارات یافت می شود؛ مثلاً وقتی امام میفرمایند مسئله کشاورزی در رأس امور است ما وقتی منظومه فکری امام را نگاه میکنیم که همان منظومه فکری اسلامی ما هست؛ اما میدانید کلّ مادیات کلاً جنبهی مقدمی دارند، کشاورزی که جزء این مادیّات هست و فراهم آورندهی زندگی مردم هست نمیتواند در رأس مطلق امور قرار بگیرد.
نوه امام(ره) با اشاره به اینکه امام پنج مرتبه در مورد اینکه مجلس در رأس امور است جمله دارند، یادآور شد: چهار مرتبهاش به همین شکل است که مجلس در رأس امور است، یک مرتبه میفرمایند مجلس در رأس همه ارگانهاست، که ما اگر آن جملهی دارای شیوع بیشتر را بر این جملهی دارای شیوع کمتر حمل کنیم و بگوئیم مراد این است که آن مواردی هم که همه امور به کار رفته مراد از امور با توجه به اینکه در یک جایی مورد خاصّش به کار رفته و تبیین میکند نگوئید تخصیص و تبیین، چون اینها در متعارضین جریان دارند و هر دو مثبت هستند، این میگوید مجلس در رأس امور است و آن هم میگوید مجلس در رأس ارگانهاست، هر دو مثبت است. اینجا معلوم میشود که مراد امام از همه امور به معنای همه ارگانهاست، یعنی مجلس در رأس همه ارگانها قرار دارد، وقتی میگفت مجلس در رأس همه ارگانها قرار دارد به همان معناست.
حجتالاسلام خمینی تأکید کرد: با توجه به این مباحث شأن اصلی مجلس که در قانون به آن اشاره شده بحث تقنین است. امام میفرماید اگر مجلس درست شود بقیه موارد هم درست میشود که این هم نشانگر تقدم تقنین بر اجرا در اندیشه امام خمینی است. لذا مجلس در رأس امور است به معنای تقدّم تقنین بر اجرا؛ البته ممکن است کسی بگوید اینکه میگویند مجلس در رأس امور است به جهت جنبهی نظارتی مجلس است، اولاً نظارت فقط با نظر مجلس نیست و ثانیاً مجلس به صورت همهی ارگانها نحوه نظارتی ندارد.
وی در همین زمینه تصریح کرد: به نظر میرسد آن جنبه اصلی فرمایش امام که می گویند مجلس در رأس همه امور است یا همه ارگانها هست به نظر میرسد که به تقدم تقنین بر اجرا برمی گردد زیرا ریشه تمام مشکلاتی که در کشور داریم هم از جنبههای تقنینی ماست که قوانین ما مشکل دارد و دیگر اینکه در مسئلهی قضاوت و قوهی قضائیه، یکی از مشکلات جدی که تمام حقوقدان ها مطرح میکنند مسئله فقر قانونی و مشکلات قانونی ما و جرمزایی است.
نوه امام(ره) با بیان اینکه مشکلات امروز ما یکی در حیطهی تقنینی است؛ ما خیلی از مسائلمان به این دلیل است که قانون روشنی نداریم. هر جا قانون روشن شود حیطهی دل به خواه کم میشود، هر جا حیطه دل به خواه کم شود حیطه استبداد به رأی کم می شود، لذا یکی از مشکلات جامعه ما فراقانونی بودن است.
حجتالاسلام خمینی مسئله دوم را مسئله اجرا دانست و ادامه داد: بسیاری از موارد اجرا به مجلس برمیگردد، اینکه امام گفتند مجلس در رأس امور است معنای اصلیاش تقدم تقنین بر اجراست اما مجلس از جهات دیگری هم اهمیت دارد ولو در رأس امور نباشد،از جهات دیگری هم اهمیت دارد؛ تعبیر «اگر مجلس، مجلس درستی باشد تمام مشکلات کشور حل میشود»، هم به جنبهی تقنینی و هم جنبهی اجرایی به مجلس باز می گردد.
وی یادآور شد: ما در این سالها هم دیدیم هر وقت یک مجلس کارآمد، متخصص و دلسوز وجود داشته چرخ کشور راحتتر چرخیده است، چه دست اصولگراها و چه دست اصلاحطلب ها بوده باشد، اما هر وقت دنبال احساسات رفتیم و از آن قوهی تعقلی در رأس ارگانهای کشور غافل شدیم همین احساسات به مرور آمده به دولتها رسیده است. خیلی وقتها اینطور بوده و بعضی اوقات برعکس هم بوده، وقتی که قوهی تعقلی در مجلس کمتر بشود هرج و مرج و اشتباه در عمل هم زیادتر شده، هر وقت قوه تعقلی در رأس و مغز امور تقویت شده در آنجا هم طبیعتاً خیر و صلاح مملکت هم بیشتر شده است.
نوه امام(ره) تصریح کرد: بنابراین ما منکر این نیستیم که مجلس از جهات مختلفی اهمیت دارد، قطعاً از همه جهاتش، چه آنکه از دل همهی مردم بیرون آمده و چه جنبههای نظارتی مجلس و چه رنگهایی که به دولت میدهند و دولت را وزارت یک وزیر را تمیم می کنند، سپس نظارت میکنند، همه اینها اهمیت دارد ولی من برداشتم این است که با توجه به مقدماتی که عرض شد به نظرم میرسد امام در موارد مختلفی در کنار دولت نام میبرند و مجلس را تأکید میکنند که در رأس امور است.
حجتالاسلام خمینس در پایان خاطر نشان کرد: برداشت بنده این است که آن جنبهای که به حق است و مجلس را در رأس امور قرار میدهد همین بحث تقدم تقنین بر اجراست که در اندیشه امام وجود دارد و انشاء الله همه دولتها و همه ارگانها به تعبیر امام بر وفق قانون عمل کنند قانونی که متخصصینی دلسوز متعهد در مجلس آن را تثبیت کرده باشند.
انتهای پیام/