arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۳۷۴۹۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۸ : ۰۷ - ۲۹ آبان ۱۳۹۴

امنيت جهاني در اغماء!

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
امنيت از نگاه دولت‌ها و سياستمداران تعريف خاصي و از نظر جامعه‌شناسان سياسي نيز تعاريف ديگري دارد. اين هر دو، چه از نظر سياسي و از جايگاه دولت و يا سياستمداران و چه در سطح نظرپردازي جامعه‌شناسان سياسي، داراي اشتراك است و البته تفاوت‌هايي نيز دارد. در نگاه دولتمردان، ناامني به مفهوم نافرماني در استقرار قانون حاكم و از سوي ديگر تقابل براي ايجاد بحران يا برهم زدن روال عادي و تعادل در سطوح مختلف جامعه و كشور و در يك كلام ايجاد اضطرار به‌جاي آرامش است. دولت‌ها در نهايت، امنيت را مهمترين عامل استقرار حاكميت و ناامني را بزرگترين خطر ساختارشكنانه آن مي‌شمارند.

اما در حوزه علمي جامعه‌شناسي سياسي، مقوله امنيت و تعاريف آن شعاع بسيار وسيع‌تري را از نگاه حكومتي در برمي‌گيرد. مباحث نظير؛ امنيت فردي و خانوادگي، امنيت اجتماعي، امنيت اخلاقي، امنيت آينده‌نگري، امنيت شغلي، امنيت مدني و شهروندي، امنيت قانونمداري، امنيت دمكراتيك، امنيت اقتصادي، امنيت سياسي و در نهايت امنيت انديشه‌ورزي، هر يك فصلي از فصول مباحث نظري و كاربردي امنيت را در برمي‌گيرد. اگر تعريف امنيت و البته ناامني را در دايره ارزيابي دولت‌ها و حاكميت‌ها داراي حدود تعاريف مشخص و معين بدانيم در نگاه جامعه‌شناس آن هم در ساحت نظري، ‌امنيت و لاجرم ناامني اولاً‌، نسبي و ثانياً سيال است و مرحله به مرحله از پيچيدگي‌ها و شاخص‌هاي اجتماعي تعاريف آن بسط مي‌يابد.

اين مقدمه كوتاه كه خود مجال نظرپردازي مفصل مي‌طلبد را از آن جهت آوردم كه بنويسم، امروز، اغلب دولت‌ها، چه ضعيف يا قدرتمند و بسياري از مجامع علمي و دانشگاهي و جامعه‌شناسان سياسي در غرب و شرق عالم بر اين باورند كه: «جهان ما، جهان ناامن» است. در تعريف و نشان دادن ريشه‌هاي ناامني و مظاهر آن از استبدادزدگي تا فقرزدگي، از باورها و گرايش‌هاي قومي، فرقه‌اي تا تعصبات و تقابل‌هاي مذهبي، از سلطه‌گري و سلطه‌پذيري سياسي، از تقابل و تضادهاي قدرت‌هاي سياسي و از جنگ «اطلاعاتي» تا مسلحانه، از بايكوت و تحريم تا مبارزه براي «سرنگوني» و... را نام مي‌برند و شرح مي‌دهند.

خاورميانه اگرچه هنوز حدود جغرافيايي دقيق و روشني در نگاه تحليلگران سياسي ندارد، با دو مركزيت در جهان معرفي مي‌شود. اول، مركز انرژي (بخصوص نفت و گاز) كه صندوق بزرگ مالي از دلارهاي نفتي در جهان است و دوم،‌ مركز بحران (ناامني) كه آثار منفي و تخريبي آن از مرزهاي منطقه‌اي عبور كرده است. در اين تفسير و برداشت اگر جهان امروز ناامن شده است، به دليل ناامن شدن خاورميانه است! بسياري از محافل سياسي غرب و اغلب رسانه‌هاي آنها، اين عقيده را به‌صورت مستمر ارائه مي‌دهند كه جهان ناامن، ناشي از خاورميانه ناامن است! اما كمتر به ريشه‌يابي اين گزاره و چرايي آن مي‌پردازند. اين پرسش را بي‌پاسخ رها مي‌كنند كه چرا در خاورميانه جنگ شد!؟ كه اولين پي‌آمد هر جنگي ناامني است. امروز اما خاورميانه را مركز تروريسم مي‌خوانند و تروريسم را اساس ناامني جهان مي‌شمارند! اما كمتر شنيده مي‌شود كه چگونه جنگ و تروريسم در خاورميانه‌اي كه مركز ظهور اديان يهودي، مسيحي و اسلام است، آغاز و سر برآورد؟ چرا تا اينجا فراگير گرديد كه جهان ناامن، نتيجه و ثمره آن شده است؟!

چندي قبل بخش كوتاهي از سخنان خانم كلينتون در زماني كه مسئوليت وزارت خارجه آمريكا را به عهده داشت، در سناي آمريكا پخش رسانه‌اي شد. خانم كلينتون كه اكنون از نامزدهاي مطرح حزب دمكرات براي انتخابات رياست جمهوري آمريكا است، در پاسخ به پرسش ناامني در خاورميانه و گروه‌هاي تروريستي كه آمريكا با آنها در افغانستان و در ديگر كشورهاي خاورميانه در حال جنگ است، گفته است:

«كساني كه امروز ما با آنها در جنگيم، 20 سال پيش خودمان آنها را به وجود آورديم، زماني كه درگير جنگ سرد با شوروي سابق بوديم، شوروي افغانستان را اشغال كرده بود و ما نمي‌خواستيم شاهد كنترل شوروي بر آسياي ميانه باشيم. رئيس جمهوري ريگان، با تائيد كنگره به پشتيباني از ارتش پاكستان پرداخت. بعد هم مجاهدين افغان را به انواع تجهيزات جنگي مجهز كرديم. از پادشاهي عربستان سعودي كمك بسيار مالي و انساني گرفتيم اجازه داديم، اسلام وهابي در افغانستان رشد كند تا ما بتوانيم شوروي را شكست دهيم و البته هم موفق شديم. با وهابيت و پول سعودي‌ها گروه‌هاي مسلح شكل گرفت. شوروي ميلياردها دلار از دست داد و در نهايت امپراطوري شوروي از هم پاشيد. براي همين خيلي‌ها معتقدند اين كار سرمايه‌گذاري بدي براي آمريكا نبوده است، اما بايد بدانيم كه هر چه بكاريم، همان را درو خواهيم كرد. طوفان تروريسم امروز ناشي از كاشت «باد» و ايجاد گروه‌هاي مسلح در ديروز است!»

در نشست وين 3 درباره پايان بخشيدن به جنگ سوريه، وزير خارجه روسيه و آمريكا رسماً‌ اعلام كردند «داعش» و «النصره» دو سازمان تروريستي هستند و بايد نابود شوند. بايد پرسيد داعش و النصره چگونه شكل گرفتند و تسليحات وسيع نظامي خود را از كجا فراهم كردند؟ در حالي كه خبرگزاري‌هاي غربي اطلاع مي‌دهند كه داعش روزانه 2 ميليون دلار درآمد نفتي دارد و از طريق تركيه نفت‌ها را به‌فروش مي‌رساند. مديريت مالي اين دو سازمان تروريستي چگونه انجام مي‌پذيرد؟ روابط دولت‌هاي قطر،‌ امارات و بخصوص سعودي‌ها با اين سازمان‌ها و گروه‌هاي تروريستي از افغانستان تا عراق و سوريه و ليبي چگونه است؟ پاسخ به اين پرسش‌ها و ده‌ها پرسش ديگر است كه شرح «جهان ناامن» و مهمتر، ريشه آن در «خاورميانه ناامن» را نشان خواهد داد. جهان اگر ناامن است، غربي‌ها مي‌گويند به دليل «خاورميانه ناامن» است! خاورميانه چرا ناامن شد و اسرائيل در تثبيت اين معادله در مسير تاريخ نيم قرن گذشته تا امروز، در كجا قرار دارد؟ آيا اگر دو سازمان تروريستي داعش و النصره هم نابود شود، رژيم صهيونيستي و سياست‌هاي جنگي نتانياهو و كشتار روزانه زنان و مردان و كودكان فلسطيني اجازه خواهد داد كه خاورميانه به «امنيت» برگردد!؟ فقرزدگي فرهنگي و معيشتي در خاورميانه ريشه در كجا دارد؟ چرا دلارهاي نفتي براي بستن قراردادهاي تسليحاتي به‌كار برده مي‌شود؟ آخرين موفقيت سياسي آقاي اولاند، رئيس جمهوري فرانسه،‌ امضاي قرارداد فروش 20 ميليارد دلار انواع تسليحات نظامي به سعودي‌ها و قطري‌ها و اماراتي‌ها بود كه جاي تأمل دارد! سخن بسيار است اما، خانم كلينتون به‌درستي گفت؛ غرب در خاورميانه باد ـ بخوانيد تروريسم ـ مي‌كارد، اما سرانجام در خيابان‌هاي پاريس و لندن و نيويورك «طوفان» درو مي‌كند! جهان ناامن، جهان توفان‌زده قدرت‌هاي جهنمي است!

*ابوالقاسم قاسم زاده
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
United Arab Emirates
|
۱۰:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۸/۳۰
0
2
متاسفانه کشتن مسلمانان و سایر مذاهب بیدفاع و مظلوم بدست افراطیون واهبی و کشته دادن اعضای رادیکال خودشون ،برای تکرار تاریخ و تسلط بی چون و چرا بر سایر اقوام مستقل و تغییر جغرافیا ...
نظرات بینندگان