پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : از بيماريهايي كه افراد زيادي در كشور ما با آن دست و پنجه نرم ميكنند بيماريهاي كليوي هستند. در كشور ما 23 تا 30 آبان به نام «هفته حمايت از بيماران كليوي» نامگذاري شده و همين بهانهاي شد تا به سراغ بيماران كليوي برويم و از زبان خودشان حالشان را جويا شويم. در طرف ديگر ماجراي بيماريهاي كليوي، فروشندگان كليه قرار دارند كه با تكنولوژيهاي جديد همگام شدهاند و حتي كانالهاي تلگرامي هم دارند.
در كشور ما از هر10 نفر يك نفر بيماري كليوي دارد، يعني حدود هشت ميليون ايراني بيمار كليوي هستند و اين تنها يك سوي ماجراست. سنگ كليه يكي از بيماريهاي كليه است كه ايران بالاترين آمار بينالمللي را از نظر شيوع آن دارد و بيشترين آمار سنگ كليه منطقه متعلق به ايران است، به حدي كه سالانه 135 نفر از هر 100 هزار نفر در فهرست بروز سنگ كليه قرار ميگيرند.
حدود هفت ماه قبل، رئيس اداره پيوند و بيماريهاي خاص وزارت بهداشت با اشاره به سرعت رشد بيماري نارسايي مزمن كليه اظهار كرد: «در همه كشورها تعداد بيماران دچار نارسايي كليوي افزايش پيدا ميكند. در ايران آمار افزايش تعداد بيماران نارسايي كليوي هفت درصد است، يعني سالي هفت درصد به تعداد بيماران نارسايي مزمن كليه اضافه ميشود.» كتايون نجفيزاده با بيان اينكه سرعت رشد ابتلا به نارساييهاي مزمن كليوي در ايران بالاتر از آمار دنياست، افزود: «همچنين سالانه حدود 5/7 درصد به بيماران دياليزي و شش درصد نيز به تعداد بيماران دياليز صفاقي در كشور افزوده ميشود. در دنيا آمار افزايش نارسايي مزمن كليه و دياليز خوني حدود شش درصد است.»
مشكلاتي كه بعد از پيوند هم ادامه دارند
نميتوانيد با اتوبوس و ساير وسايل نقليه به مركز درماني برسيد، پس يا بايد با آژانس برويد يا به كمك خانوادهتان. با وضعيت جسمانيتان، قادر به كاركردن نيستيد پس هميشه نگران هزينه درمان هستيد. به داروخانه مراجعه ميكنيد تا نسخهتان را بگيريد، اما داروي تجويزي شما تحت پوشش بيمه نيست و دكتر تاكيد كرده حتما بايد همين دارو را مصرف كنيد. هنوز در فهرست انتظار پيوند كليه هستيد و هر روز به اين اميد روزتان را شروع ميكنيد كه شايد نوبت پيوندتان باشد. ضعف جسماني و داروهايي كه بايد براي ساير بيماريهايتان بخوريد، امانتان را بريده ولي از همه اينها بدتر، نگاه اطرافيانتان به شماست.
علاوه بر مشكلات بيانشده، مشكلات معيشتي بيماران كليوي بسيار قابلتوجه است و بخش عمدهاي از اين بيماران در پرداخت هزينههاي درمان خود ناتوان هستند. حسين 30 ساله يكي از هزاران بيمار كليوي است. او به «آرمان» ميگويد: «از زمان كودكي يكي از كليههايم دچار نارسايي بود ولي چون كليه ديگرم سالم بود، متوجه آن نشدم. تقريبا 20 ساله بودم كه با انجام سونوگرافي و آزمايش معلوم شد كليه ديگرم نيز در حال نابودي است. دو سال با يك كليه سر كردم تا اينكه نفس آن نيز به شماره افتاد.» بعد داستان دياليز شروع ميشود، اما كليههايش به دياليز جواب نميدهد و پيوند تنها راه باقيمانده ميشود. او ادامه ميدهد: «چون گروه خونيام o مثبت بود، كليه پيوندي سخت پيدا ميشد، حدود هفت7 سال پيش، پزشك با انجام آزمايش تعيين كرد پدرم ميتواند كليهاش را به من بدهد. البته بعد از پيوند براي پدرم مشكلي ايجاد نشد و من هم بعد از عمل پيوند، حال و روزم بهتر شد و مشكل خاصي نداشتم جز هزينه بالاي داروهاي خارجي.» او ميافزايد: «داروهاي ديگري هم به جاي اين داروها به بازار آمدهاند ولي كيفيت داروهاي سابق را ندارد و به من نميسازد؛ هر روز صبح حالت تهوع و استفراغ شديد دارم و علاوه بر آن، پوكي استخوان شديد گرفتهام و نميتوانم سر كار بروم. حتي به دليل بيماريام از سال دوم دانشگاه نتوانستم ادامه تحصيل بدهم.»
بيماراني كه اميدي به درمان ندارند
افسانه 46 ساله يكي ديگر از بيماران كليوي است كه حدود 11 سال است سنگ كليه دارد، اما با اين وجود هنوز درماني برايش پيدا نشده است. او به «آرمان» ميگويد: «در اين 11 سال هفت بار دكتر عوض كردهام، زيرا هر كدام از آنها بعد از مدتي ميگويد كه نميتواند كاري برايم انجام دهد و من را به دكتر ديگري معرفي ميكند.» همه دكترهايي كه او به آنها مراجعه كرده در ابتدا نسخه سنگشكن را به او تجويز كردهاند، اما به دليل اينكه كليهاش قدرت دفع سنگ ندارد تا حالا حتي يك سنگ ريزه هم دفع نكرده است.
سنگشكنهاي زياد، به كليهاش آسيب زدهاند و علاوه بر خونريزي كليه به بزرگتر شدن سنگهايش هم دامن زدهاند. خودش در اين باره ميگويد: «قبل از اينكه سنگشكنها شروع شوند فقط سه سنگ در كليهام بود ولي الان 9 سنگ كه كمترينشان 14 ميليمتر است در كليهام هست.» او از بارقههاي اميدي حرف ميزند كه به نااميدي ختم شدهاند. «چند ماه قبل بالاخره يك دكتر در اهواز پيدا شد كه ميگفت ميتواند برايم كاري كند. مسافت زيادي را تا اين شهر رفتيم و دكتر قول داد كه سنگها را درميآورد. خيلي اميدوار شده بودم، اما بعد از يك مدت دكتر با ما تماس گرفت و گفت كه دستگاهي كه با آن ميخواست كليهام را جراحي كند تحريم است و به آن اجازه ورود نميدهند. بعد از اين اتفاق خيلي نااميد و افسرده شدم.»
فروشندگان كليه هم به تلگرام پيوستند
دلالان کلیه در اپلیکیشن تلفن همراه/ فروشكليه هم تلگرامی شد!+ عکس
اما در سوي ديگر ماجراي كليه، كساني هستند كه اقدام به فروش كليههايشان ميكنند. شايد اسم فروشندگان كليه تصوير در و ديوارهاي شهر را كه آگهيهاي فروش كليه بر آنها نصب شدهاند تداعي كند ولي اينبار در كنار اين شيوه سنتي فروش كليه شيوههاي جديدي سربرآوردهاند كه بازار گرمي هم دارند. سايتهايي كه براي فروش كليه احداث شدهاند پر از آگهيهايي هستند كه بيشتر آگهيدهندگان با كلمات «فوري» و «نياز مالي» اضطرارشان را به فروش كليه يا كبدشان نشان ميدهند. به يكي از اين سايتها قدم ميگذاريم. در يك آگهي كه متعلق به روز گذشته است آمده است: «سلام امين هستم. ۲۴سالمه كليه و قسمتي از كبدم رو ميفروشم به قيمت توافقي. ورزشكار حرفهاي هستم و رزميكارم. كلي هم حكم قهرماني كشوري و بينالمللي دارم.» با اينكه در بعضي از آگهيها از قيمتهاي 90 و 100 ميليوني فروش صحبت شده، اما بعضي از آگهيهاي ديگر از «قيمت توافقي» كه معلوم نيست راه به كجا ميبرد صحبت ميكنند. با يكي از اين آگهيدهندگان كه ميخواهد كليه يا قسمتي از كبدش را به قيمت توافقي بفروشد تماس ميگيريم.
زن 33 ساله كه از صداي خستهاش ميتوان حدس زد كه چه چيزي او را مجبور به اين كار كرده، ميگويد: «من سرپرست خانواده هستم و دو بچه دارم و فشار قرضها و پول نزول باعث شده است كه مجبور به فروش كليهام شوم.» او ادامه ميدهد: «من شاغل هستم ولي مشكلي از نظر جسماني ندارم.» براي فروش كليه اش قيمتهاي 55 ميلیوني هم به او پيشنهاد شده است و درباره فروش كبد هم ميگويد: «با اينكه در بعضي از آگهيها قيمت فروش كبد را 400 ميليون زدهاند ولي عرفش 250 ميليون است، ولي فروش كبد مشكلاتي دارد، زيرا در ايران فقط پيوند اقوام درجه يك را قبول ميكنند.» اما در اين سايت علاوه بر آگهيهايي كه در سايت هستند يك كانال تلگرامي هم وجود دارد كه براي درج آگهي در كانال بايد چهار هزار تومان پول به يك شماره حساب كه در سايت قرار داده شده واريز كرد. وارد كانال تلگرامي فروش كليه ميشويم. در كانال آگهيهاي مختلفي از فروشندگان كليه درج شده است. در يكي از اين آگهيها آمده است: «فروش كليه 23 ساله فوري فوري فروشي30 ميليون.» شماره تلفني هم در انتهاي آگهي است و به همين راحتي و با چند كلمه ساده يك كليه فروخته ميشود. نكته جالب در اين آگهي اين است كه خبري از قيمتهاي نجومي فروش كليه نيست. با شمارهاي كه در اين آگهي تلگرامي درج شده است تماس ميگيريم. پسر جوان ميگويد:
«از نظر جسماني مشكلي ندارم و به دليل مشكلات مالي مجبور به فروش كليه هستم.» از او درباره اين ميپرسيم كه آيا مطمئن است مشكلي برايش پيش نميآيد. ميگويد: «وقتي رضايتنامه را پر كردم هر مشكلي هم پيش بيايد مسئوليتش با خودم است. بيمارستان هم مشكلي ندارد.» اما جمله آخرش را بارها از زبان اين فروشندگان شنيدهايم: «كليه چيزي است كه با يكياش هم ميتوان زندگي كرد و مشكلي پيش نميآيد.» بازار فروش كليه به گوشيهاي موبايل هم راه يافته است و با عضويت در يك كانال تلگراميشان به راحتي ميتوان تعداد زيادي از آگهيها را يافت كه از دردي عظيم حكايت دارند. زماني كه يك مشكل مالي پيش ميآيد در دسترسترين گزينه فروش عضوي از بدن ميشود. نكته جالب در اين آگهيها اين است كه تقريبا 90 درصد آنها زير 30 سال سن دارند و معلوم نيست كه زندگي با يك كليه قرار است چگونه ادامه پيدا كند؟
ارمان
واسه خودم متاسفم که تو کشوری زندگی میکنم که جووناش بخاطر امرار و معاش و اون زنی که بخاطر ابروش و حیثیتش مجبور میشه کلیه بفروشه.