پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مرد جوانی که در سیزده بدر دچار مسمومیت مرموزی شده بود، پس از پنج ماه دست و پنجه نرم کردن با مرگ، تسلیم شد.
به
گزارش باشگاه خبرنگاران جوان،مرد جوانی که در سیزده بدر دچار مسمومیت
مرموزی شده بود، پس از پنج ماه دست و پنجه نرم کردن با مرگ، تسلیم شد.
این
مرد به بهانه نبودن تخت از بیمارستان ترخیص شد و بدون اینکه پرستار
آموزشدیدهای بر بالینش باشد، در خانه مادری تحت مراقبت بود که به خاطر
استفاده از سوند آلوده از پای درآمد.
عصر پنجشنبه 13 فروردین ماه
سالجاری هنگامی که اعضای خانواده از تفریح در فضای سبز حاشیه اراک به خانه
برگشتند متوجه حال بد بابک نادری فرد 32 ساله شدند.
آنان هرچه اصرار کردند تا این مرد جوان به مراکز درمانی برود، نپذیرفت و ترجیح داد در خانهشان استراحت کند.
بامداد
همان روز مرد جوان دچار تشنج شدید شد که خانوادهاش سریع با اورژانس تماس
گرفتند و پس از معاینات میدانی تکنیسینها بابک به بیمارستان انتقال یافت.
مرد جوان که حالش بهتر شده بود، خیلی زود از بیمارستان مرخص شد و دو روز
بعد برای دیدن مادرش از اراک به سمت تهران حرکت کرد که به محض ورود به
تهران باز دچار تشنج شدید شد و سریع به بیمارستان انتقال یافت.
پزشکان
پس از معاینات اولیه مسمومیت شدید ناشی از مواد غذایی آلوده را تأیید
کردند و خیلی زود مرد مسافر به کما فرو رفت. بابک حدود یک هفته در
بیمارستان بستری بود تا اینکه پزشکان اعلام کردند تخت خالی نداریم و وی با
وجود اینکه در کما بود و نیاز به مراقبتهای ویژه داشت، باید مرخص می شد.
خانواده بابک هرچه اصرار کردند، نتیجهای نداد و به ناچار مجبور به ترخیص
کردن وی شدند.
وقتی بابک در وضعیت بسیار بدی راهی خانهاش شد،
خانوادهاش با همکاری بهزیستی ساکشن و تخت گرفتند مرد جوان 5 ماه در این
حالت قرار داشت تا اینکه 10 شهریور ماه بار دیگر دچار تشنج شدید شد و با
آمدن اورژانس و تزریق مسکن به حالت اولیه برگشت تا اینکه روز جمعه 13
شهریور ماه پس از چند ماه مبارزه با مرگ جان خود را از دست داد.
عموی
مادری بابک به شوک گفت: بابک 32 سال سن داشت و بتازگی پدر شده بود روز
حادثه هیچ کس متوجه نشد چه ماده غذایی موجب مسمومیت شدید وی شد حتی فکر
اینکه این اتفاق بیفتد هم غیر قابل باور است چون یک پسر سالم و کاری بود.
وی
افزود: وقتی او را به بیمارستان بردیم مسئولان بدون در نظر گرفتن وضعیت بد
بابک گفتند چون تخت نداریم باید دستگاهها را از بدنش قطع کنیم و مرخص شود
هر چه اصرار کردیم هیچ کسی توجهی نکرد و مجبور شدیم او را مرخص کنیم و بعد
وقتی به بهزیستی معرفی شدیم به ما یک تخت و ساکشن دادند در این مدت خودمان
در خانه از وی نگهداری میکردیم تا اینکه جمعه بعد از تشنج از بین رفت و
پزشکی قانونی گفت علت مرگش عفونت ادراری بوده، چون که سوند آلوده به بدنش
وصل شده بود، اگر بابک در بیمارستان میماند، حتماً به او بهتر رسیدگی
میشد و حالا یک کودک بدون پدر تنها نمیماند.