پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سردبیر روزنامه «رای الیوم» و روزنامه نگار ارشد عرب با انتقاد از بی توجهی سران رژیم های عرب به درد و رنج آوارگان سوری، نوشت: اکنون این پرسش برای ما مطرح است که آیا سران عرب نیز مانند برخی از مقام های اروپایی تصاویر کودکان سوری را که پیکر پاک آنها در کنار ساحل افتاده بود دیدند و گریه کردند و آیا اصلا در حدقه چشم آنها اشکی وجود دارد.؟
به گزارش «انتخاب»، «عبد الباری عطوان» روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی ارشد فلسطینی الاصل ساکن لندن در واکنش به پخش تصاویر آیلان کردی، کودک سه ساله سوری که پیکر بی جانش در یکی از سواحل ترکیه افتاده بود، نوشت: تقریبا همه ما تصاویر پیکر مطهر آیلان را درسواحل دریای بدروم ترکیه که روی صورت افتاده بود دیدیم. این تصاویر دقیقا مانند تصاویر «حنظله» فلسطینی در نقاشی های هنرمندشهید «ناجی علی» بود. (حنظله کودک ده ساله فلسطینی و شخصیت نقاشی ها و کارتونی ناجی علی کاریکاتوریست فلسطینی است که او را به عنوان نماد مصور مردم فلسطین همواره پشت به بیننده و با دستان قلاب شده در پشت ترسیم کرده است.)
مسئله ای که برای همه ما بهت آور و شوکه کننده بود اشک های وزیر امور خارجه سوئد بود.
تصاویر، به ویژه اگر مربوط به کودکان باشد، چه بسا مسیر تاریخ را عوض کند و در یادها ماندگار می شود، به ویژه اینکه عکس آیلان مانند عکس دختر بچه نه ساله ویتنامی است که سال 1972 بر اثر بمب های وحشتناک آمریکا سرآسیمه و بدون لباس در خیابان ها به شدت در حال گریه بود و نیز تصاویر آیلان یادآور تصاویر محمد الدره شهید فلسطینی بود بود که سپتامبر سال دو هزار برای فرار از حملات اسرائیلی ها به نوار غزه به آغوش پدر پناه برد و در همانجا نیز هدف تیر اسرائیلی ها قرار گرفت و شهید شد.
یکی از خوانندگان روزنامه «گاردین» انگلیس در پیامی نوشت «پس از مشاهده پیکر آیلان از انگلیسی بودن خودم شرم می کنم.» زیرا دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس، درهای این کشور را به روی آوارگان سوری بست و فقط به چند هزار نفر اجازه ورود به این کشور نداد. آنها که این گونه می گویند، ما که در واقع بازماندگان قربانیان سوری هستیم و پنج سال است که شاهد تکرار این تراژدی هستیم چه باید بگوییم؟
سردبیر روزنامه رای الیوم در ادامه به سکوت سران رژیم های عربی پرداخت و نوشت: نمی دانم که سران عرب ما، به ویژه آنهایی که در این جنگ دست دارند، و به آتش این جنگ دامن می زنند که سبب گرفته شدن جان انسان های بیشتر در سوریه یا اطراف آن می شود آیا این تصاویر را دیدند و اگر دیدند احساس و واکنش آنها چه بود؟ آیا آنها نیز مانند وزیر امور خارجه سوئد و بسیاری از ما بر این تصاویر اشک ریختند و آیا اصلا در حدقه چشم آنها اشکی وجود دارد؟
زمانی که می شنویم برخی از تحلیلگران عرب اقدام دولت هایشان را در بستن درهای کشورشان به روی آوارگان سوری توجیه می کنند و می گویند اتحادیه عرب باید برای بررسی حال آنها تشکیل جلسه دهد احساس درد می کنیم و این درد زمانی اندوهناک می شود که نبیل العربی دبیر کل اتحادیه عرب اعلام می کند مشکل سوری ها بیشتر از توان و حجم اتحادیه عرب است. اما این پرسش مطرح است که چرا زمانی که این اتحادیه عضویت سوریه را به تعلیق در آورد و دست به دامن شورای امنیت شد تا قطعنامه دخالت نظامی در لیبی را صادر کند اعلام نکرد که مشکل سوریه بیش از حجم و توان آن است؟
واقعا این دردآور است زیرا زمانی که سوریه سال های دو هزار و هفت و دو هزار و هشت بیش از دو میلیون عراقی را که به علت انفجار خودروهای بمب گذاری شده بدن هایشان هر روز در حال تکه تکه شدن بود پذیرفت از اتحادیه عرب درخواست برگزاری جلسه نکرد. صدها هزار نفر از سوری ها برای ورود به اردن و لبنان نیز نیازی به تشکیل جلسه اتحادیه عرب ندیدند.
این درد زمانی تشدید می شود که می شنویم کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی برای التیام بخشیدن به درد آوارگان فلسطینی در الزعتری فقط به دادن صندوق خرما و پتو به آنها روی می آورد تا به اقدام خود در جلوگیری از ورود آوارگان به خاک خود سرپوش بگذارد.