پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : رسالت در یادداشتی با عنوان«تأملی راهبردی در چیستی سهشنبههای اعتراض» نوشت:
*سه شنبه ها یکی پس از دیگری می آیند اما آبی از تنور
فتنه گران برای آمریکا و رژیم صهیونیستی گرم نمی شود. حضور این جریان روبه
زوال در روز ولنتاین(روز جهانی عشاق) به مراتب بیشتر از سه شنبه هایی بود
که برای سران فتنه برگزار می شود. این مسئله به تردیدهایی از این دست دامن
زد که جریان سبز تا چه اندازه سیاسی است و تابع چه کانون و رهبریتی است؟
ارزش موسوی و کروبی در درون لایه های این جریان چقدر است؟ آیا آنها ارزش
حتی یک تجمع چند صد نفری در یکی از میادین شهر را توسط اپوزیسیون نداشتند؟
و...
*25 بهمن ماه سال 1389 آخرین میخها نیز بر تابوت جریان سبز کوبیده شد.
*عنصر اشتراک منافع یکی از لوازم حیاتی جنبشهای اجتماعی است.
اساساً جنبش اجتماعی به هرگونه کوشش جمعی برای پیشبرد منافع مشترک و یا یک
هدف اصلی اطلاق میشود.جریان موسوم به سبز از بدو پیدایش فاقد چنین ویژگی
ضروری بود و از نوعی گسیختگی آنومیک رنج میبرد. تیپولوژی جریان سبز را
مجموعهای از عناصر ناهمگن با انگیزهها و اهداف متفاوت تشکیل میدهد که
تنها قادر است در یک جغرافیای زمانی و مکانی محدود مجموعه پتانسیلهای
اعتراضی موجود در جامعه اعم از لیبرالها، سکولارها، سلطنتطلبان، منافقین،
ایادی غرب، عناصر فریب خورده، محرومان اداری، حاشیه نشینها و ... را جمع
نماید.سه شنبه های خاموش نیز یکی پس از دیگری تئوری گسیختگی آنومیک جریان
سبز را تقویت می کنند. تا جایی که حتی امروزه در اصل سیاسی بودن این حرکت
تردیدهای جدی به وجود آمده است.
*بقایای جریان موسوم به سبز، روز به روز رادیکالتر و
خطرناکتر میشود. در حوادث کور 25 بهمن امسال انواع آموزشها برای درگیری
مسلحانه، ساخت کوکتل مولوتف، استفاده از اسپری و فندک برای ایجاد آتش و ...
به معترضین داده شده بود. همین زبان سرخ رادیکالیسم سبز یکی از عوامل
ریزشهای بیسابقه در این جریان است. گریز از مجاری قانونی، روی آوردن به
اردوکشی در خیابان، ایجاد بلوا و آشوب در چند خیابان تهران، ایجاد مزاحمت
برای جان، مال و ناموس مردم و... روز به روز بر بیاعتمادی مردم نسبت به
سران فتنه افزود، تا امروز آنها در زمره ضد انقلاب دسته بندی میشوند.
*25 بهمن ماه سال 1389 آخرین میخها نیز بر تابوت جریان سبز کوبیده شد