مادرم با عصایش عکس آقای منتظری را ده تکه کرد / چرا محسن رضایی توی دهن نماینده اش نرد؟

بخشهایی از سخنرانی فردی به نام سعید قاسمی که مورد توجه رسانه ها قرار گرفته  در پی می آید:

پسرم كه الان می گویی، آقا چندین سال پیش گفت، هیچ كس برای من فلانی نمی‌شود. این داستان (خلع منتظری) را اگر برای تو تعریف كنند، چه می‌گویی؟ منتظری‌ای كه پدر دو تا شهید بود و مدرس حوزه بود. امام قسم خورده است، برای این اسلام كه به اینجا رسیده است، این اسلام خیلی بالاتر از این هست و باید زن و بچه و رفقا را فدا كرد.
 
مادر ما همان شب كه این پیام پخش شد، گفت، بچه قاب عكس را پایین بیاور. گفتم: مادر صبر كن شاید اشتباهی شده است و تلویزیون یك چیزی را خوانده، گفت: می‌گویم، پایین بیاور. بالاخره عصا را زد زیر قاب عكس و ده تیكه شد. ما آمدیم مسجد و گفتیم كه چرا این جوری شد. یك عده گفتند كه آقا كهولت سن پیدا كرده است و یك عده گفتند كه به آقا خط داده اند كه این گونه شده است و... ده روز طول كشید تا من قاب عكس را پایین بیاورم و خیلی از دوستانم تا همین الان قاب عكس را پایین نیاورده‌اند.
 
باز هم این را تو نمی دانی پسرم،شما به كسی رای دادید كه اصلا او را نمی شناختید، قیافه چروكیده، قد كوتاه، صورت روستایی و خانواده سالم، دخترها و پسرها در كثافت كاری های اقتصادی به هیچ وجه دست نداشتند و خودش هم پرونده روشنی داشت و شعارهایی كه می داد، فتوكپی آقا روح الله بود. آن دختر شیخ گفت كه این مردم، مردم ناصوابی هستند، این ها هر از چندگاه قدر ناشناس هستند، بابای من، آقا را آقا كرد. آیا موقعی كه به تو رای دادند تا نماینده زن اول مجلس شوی، اشتباه نبود. مردم از آن موقعی كه گفتی، دخترها ایرادی ندارد كه با شلوار لی بگردند و دوچرخه سواری كنند، رسیدند به اینكه باید حذف شوی، آنجا مردم قدر ناشناس هستند.
 
در این چهارسال به این رسیدند كه پول را مستقیم به استاندار بدهند و بگویند این پول در اختیار تو، آن را برای این مردم خرمشهر و آبادان و دیلم كه سیلی خورده ها هستند، هزینه و فكری برای این ها كن نه فكر خصوصی سازی و نه فكر بچه های خودت. نه اینكه هر دفعه سراغ شما را گرفتند یا فرانسه ای یا ایتالیا یا دنبال ساركوزی هستید و كاخ الیزه كه كلاه بوقی سرت بگذارند، به تو دكترای دروغین بدهند، خود تو اولین آدم درغگویی كه دكترای دروغین به تو دادند. دكتر! اگر قدر خودت را می دانستی همان سیاست برای تو كفایت می كرد دكترا نمی خواست، تو سیادت همه ما را در نامه 2003 كه به آمریكایی ها دادی، فروختی. نوشتی ما آماده ایم برای منكوب كردن حزب الله و حماس و سپاه پاسداران و برای همه اینها آماده ایم كه مذاكره كنیم. موسوی هم از محمود عباس پول گرفت.
 
این سری چه كسانی را كه در صحنه ندیدیم. این ها كه تا دیروز علمدار جنگ و فرمانده سپاه بودند. این چرا جلودار این هاست؟ برای چه در تلویزیون كه با او مصاحبه كردند و پرسیدند كه شما چرا جلو رفتید؟ گفت: به دلیل اینكه چون دیدیم كه این ها دارند مناقشات را به كف خیابان می كشند، خودم به عنوان اولین نفر رفتم وزارت كشور اعتراض كردم تا در كانال قانونی مسیر اعتراض طی شود و بقیه هم یاد بگیرند و پشت سر ما بیایند.
آقای دانش جعفری را به عنوان نماینده گذاشتند، كه دو تا صندلی این طرف‌تر از آقا، با ایشان محاجه كند كه آقا قبول كن كه در انتخابات تقلب شده است. بی ادبی را هم او شروع كرد تا اینكه بقیه بیایند. بارك الله به تو فرمانده سپاه كه تو دهن نماینده ات نزدی! ما متأثریم به خاطر این اتفاق‌ها!
 
ولی اگر می خواهی تو سقوط كنی كسی نمی تواند تو را نجات دهد. معاونش در صدا و سیما در برنامه دیروز و امروز و فردا آمد گفت كه امداد الهی در جنگ نبوده و این حرف‌ها خزعبلات است. گفت: جریان بنی صدر جاسوسی نبوده و تنها تلقی اش از ریاست جمهوری اینگونه بوده است. جنگ چرا این گونه تمام شد؟ ما روزهای آخر بند پوتین هم نداشتیم. احمد متوسلیان داستانش به گونه ای دیگر. آیا فتنه را قبول دارید؟ نه فتنه را قبول ندارم. مناقشات سیاسی است بین دو جناح، خود آقا گفته...
 
حداقل به هیلاری می گفتید كه یك شب صبر می كرد و در شیپور شما فوت نمی‌كرد.  جای خواص و عوام عوض شده است، مردم دیدند كه دیگر نمی شود به خواص اعتماد كرد،
 
بعد از این هم باید بدانیم كه اگر دو مرتبه خواستیم رای بدهیم، باز ملاك و معیارها برای ما مهم است و همه یاد گرفته اند. چون مردم به تفكر رای می دهند نه به قیافه، والا اگر می خواستند به قیافه رای بدهند به این رای نمی دادند، نه هیكل درست و حسابی دارد و نه قیافه لپ گلی مانند بنی صدر داشت كه یك مقنعه بر سرش بیندازد و فرار كند. الحمدالله قیافه ندارد، به قول شما ماهی یك بار حمام می رود، همه این ها را گفتید ولی باز هم رای آورد. باز هم دوره بعد به شما می گوییم كه چه كسی رای می آورد، بروید یك نفر چروك تر از این پیدا كنید، نروید دنبال خوشگل و خوش قد و قواره و عینك فنسی و چشم آبی، نروید دنبال این آدم ها. مردم دیگر گول نمی خورند. مردم تفكر برایشان مهم است، جهت گیری ها برایشان مهم است.
 
همین الان اگر اراده كنند باز هم بزنند امشب بفهمند كه این جمعیت را به عنوان پشتوانه نداریم، امشب را به فردا صبح نمی گذارند. علاف نیسیتم كه بیاییم بنشینیم اینجا این جماعت همه كار دارند. حضور در اینجا یعنی اینكه ما هستیم.
 
پای كار هستیم. نه پشت سر آقا، بلكه پیشاپیش ایشان. سرباز باید جلوی فرمانده باشد. در خطوط فكری باید پشت سرآقا باشید نه در مسایل نظامی و الا در جبهه جنگ اولین تیری كه بیاید به پیشانی فرمانده می خورد. در زمان جنگ همت و حسین خرازی و... را همین گونه از دست دادیم. باید پیشانی جبهه باشیم.
 
حواس ها باید جمع باشد عزیزان. خط را كه گرفتید، نگه دارید. بروید مرخصی می زنند دوباره فاو را می گیرند. انتخابات مجلس بود رادیوی ما، یا كد می داد یا اشتباه بود یا خیانت بود، مثل اتفاقات دیگر، می گفت كه امروز در فاو 400 نفر از رزمندگان ما رای دادند به فلانی. این یعنی چه؟ 400 رای نه اینكه 400 نفر رای دادند، یعنی اینكه 400 نفر در خط و پای كار هستند. یعنی اینكه 400 نفر بیشتر نیستند، بزنید و داخل كشور بیایید.
 
این نه بزرگ را شما گفتید، به همه این جریان‌ها. اما این "نه" انشاء الله باید از خبرگان به خواص شنیده شود.  امید و انتظار اینكه انشاءالله در این داستان حضرت آیت الله مهدوی كنی كه موید حضرت امام و آقا هستند، انتخاب شوند، خواص ما حواس‌شان جمع باشد كه جریان با بصیرتی را بر سر كار بیاورند كه بتواند مستقل و انقلابی، ریشه جریان فتنه را بخشكاند تا این امنیت به جامعه سیاسی ما برگردد و بتوانیم نقش‌مان را در صحنه سیاسی بازی كنیم. ما بسیار تأسف می خوریم، كه در مصر و لیبی و بحرین و عمان و قطر حضور نداریم. همه می گویند كه این زلزله انقلاب شماست، اما اگر این جریان خائن نبودند، دو دهه این انقلاب ها زودتر رخ می داد. ما افسوس می خوریم كه در این بحبوحه انقلاب ها باید خط خودمان را نگه داریم. خط ما در دو دهه قبل بوسنی و لبنان و تربیت افرادی مانند عماد مغنیه و سید عباس موسوی بود، این خط می‎توانست جلوتر هم برود، منتهی فتنه نگذاشت. پنج سال نبرد امیرالمومنین و سه نبرد داخلی با خواص و اصحاب فتنه. با خامنه ای كسی نگردد گمراه او در شب فتنه می درخشد چون ماه، در هر نفسم برای او می خوانم لاحول و لا قوه الا بالله.