پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : «اخراجیها» یک را دوست دارم، اما از دومی به بعد مسیر تغییر پیدا کرد؛ اول از داخل خودش و بعد به بیرون کشیده شد.
اکبر عبدی بعد از بک دوره بیماری امسال در جشنواره فیلم
فجر حضور داشت. نسیم هراز با او گفتوگویی انجام داده که قسمتهایی از آن
را میخوانیم.
تقریباً در میان اهالی سینما و علاقهمندان
اجماعی در این رابطه وجود دارد که بهترین بازی آن جشنواره، بازی شما در
فیلم «هنرپیشه» است. این در حالی است که هیئت داوری آن سال از داوران
سرشناسی مثل شهیدآوینی با عزتا... انتظامی تشکیل شده بود. در آن سال
فرامرز قریبیان برای بازی در فیلم «بندر مهآلود« برنده سیمرغ بلورین شد.
مشکل همینجا است. چون میگفتند آقای قریبیان هم برای فیلم دیگری باید جایزه میگرفت.
ردپای گرگ؟
بله
ایشان در «بندر مهآلود» و در «ردپای گرگ» بازی کرده بودند. البته منتقدان
و مردم در مراسمی جایزه به من دادند، اما در جشنواره فجر چون یک نفر بود
که نظر میداد، اینگونه نشد. همانطور که گفتم جایزه قریبیان را هم برای
آن فیلمی که باید به او ندادند.
در مقایسه با دیگر بازیگران خوب آن جشنواره خودتان در «هنرپیشه» را لایق جایزه میدانستید؟
اینکه
من خودم را مستحق جایزه بدانم یا نه بگویم من خوب بودم، به نظر کار قشنگی
نیست و مخاطبم حال نمیکند، میگوید چقدر از خودش متشکر است، خودش به خودش
بیست میدهد. بگذارد داستانی را تعریف کنم یک روز کارگردان فیلم «هنرپیشه»
گفت: «شما سه نفر - من، معتمدآریا و پطروسیان دارید مسابقه میدهید نگذار
از تو ببرند.» در آن زمان من کارگردان و آقای عبدا.... اسکندری که استاد
بنده است و در زندگی کاری و کل زندگیام مدیونش هستم همراه یکی دو تا از
دوستان دفتری در خیابان چناران حوالی فرشته زده بودیم تمام لوکیشن هنرپیشه
آن خانه و اجزای متحرکش همه در حیاط همین دفتر انجام و همانجا مونتاژ
میشد.
آنجا نشسته بودیم که هی میگفت، «مسابقه است بین تو،
ماهایا و معتمدآریا». بعد از یک هفته که از شروع کار گذشت گفت، «عبدی، اول
معتمدآریا است بعد ماهایا یا با فاصله کم و تو با فاصله خیلی دور آن پایین
هستی.» وسط فیلمبرداری بودیم دوباره گفت، «ماهایا آمد بالا به معتمدآریا
رسید، اما هنوز از او پایینها دست و پا میزنی.» آخر فیلمبرداری پرسیدم
«اوضاع چطوره؟» او گفت، «ماهایا از معتمدآریا زد جلو. تو هم هنوز آن ته
هستی.» گفتم «آقا یک هفته دیگه فیلمبرداری تمومه.» فیلم رفت برای مونتاژ هم
تمام شد. چهار نصف شب آمد خانه ما به همراه آقای خسروجردی آمدند خونه من.
او گفت، «در طول فیلمبرداری قضیه همانطوری بود که میگفتم، اما در مونتاژ
تو واقعا بالاتر از همه هستی.» هر چند این هم یک نظر شخصی است.
چرا بعد از «هنرپیشه» کار خوب نکردید. خیلیها میگفتند اگر جایزه میگرفتید مسیر کاریتان عوض میشد؟
اگر
میگرفتیم هم اتفاقی نمیافتاد. سینما در جهان هم یک صنعت است. شما وقتی
فیلمی دارید یا دو خانم دو آقا یک اداره دو تا خانه فیلمی جمع و جور است که
400 میلیون هزینه دارد حتماً باید این را دربیاورید و برای همه عوامل فیلم
باید سوددهی داشته باشد والا کار بعدی وجود نخواهد داشت این هنر - صنعت با
برنگشتن سرمایه نابود میشود. ما نمیتوانیم فقط از دریچه هنر به سینما
نگاه کنیم. حتی اگر دولت بخواهد سوبسید بدهد تا از لحاظ معنوی مخاطب را
ساپورت کند کم میآورد میرود به سمت کمدیساز یا مثل «اخراجیها»...
راستی شما «اخراجیها» را دوست دارید؟
«اخراجیها»
یک را دوست دارم، اما از دومی به بعد مسیر «اخراجیها» تغییر پیدا کرد.
اول از داخل خودش و بعد به بیرون کشیده شد. آقایانی که در اولی دستی داشتند
الان هم تهیهکننده و هم یکی از عوامل این فیلم شدند و همه چیز تغییر کرد.
جالب است دهنمکی سر «آدمبرفی» عوامل فیلم را خیلی اذیت کرد، اما بعد با شما در سه فیلم مداوم همکاری کرده است.
آدمها
مجرم نیستند و تغییر نمیکنند شاید اگر از دهنمکی سئوال کنید خیلی کارها
را با قبول ندارد و بگوید اصلا من نبودم یا اینکه بگوید اشتباه کردم.
شما در «آدمبرفی» هم میتوانستید یکی از برندگان سیمرغ باشید اما این فیلم هم سرنوشت جالبی در جشنواره پیدا نکرد.
آن
فیلم را از پخش مسابقه خارج کردند و نه در مورد من بلکه درباره همه عوامل
مثل بازی فوقالعاده قشنگ و لب تیغ پرویز پرستویی و استاد ارجمند، با
فیلمبرداری آقای پرتوی، کریم آقای اسکندری یا کارگردانی به آن ظلم شد. در
آلمان چهار فیلم اکران شد که در میان آنها «توتسی» داستین هافمن هم بود.
آنها میگفتند ما با امکانات اندک توانستیم کار را انجام بدهیم. با این
امکانات خوب از پسش برآمدند. چند تا رل است که همه بازیگرها با هر فرهنگی
که دارند چینی، آفریقایی و کرهای عاشق بازی کردن آن هستند دیوانه، معتاد و
یکی هم بازیهای دوجنسی.
اما شما بعد از «آدمبرفی» سراغ نقشهای اینگونه نرفتید؟
صبر
کنید یک کاری هست که آقای جیرانی نوشته و یک طرحی هم خودم دارم که خیلی
دوست دارم آنرا بازی کنم یک مردی است که از بیست و چند سالگی به بعد تغییر
جنسیت میدهد آنرا بازی خواهم کرد.
اقای عبدی مردم که شما را خیلی دوست داشتند پس از محبوبیت کم نداشتید
نمیدانم دستمزدی که برای همکاری با........ سابق گرفته اید چقدر بوده. بله حق با کسانی میباشد که میگویند ان مسائل مال گذشته است و دیگر قدیمی شده. منهم میگویم باید یک سمسار بیاوریم برای چیزهای قدیمیمان قیمت گذاری کند. نکند دوستان سرشان کلاه رفته باشد