سایت جماران گفتگوی مشروحی با محمدرضا باهنر انجام داده که بخش هایی از آن را در ادامه می خوانید:
با این جمله از حضرت امام(س) آغاز می کنیم که فرمودند «مجلس در رأس همه امور واقع است» فکر می کنید مجلس فعلی چقدر به مجلس مورد نظر حضرت امام نزدیک است؟ با توجه به برخی مسایل مانند قضیه رحیمی یا این که آقای احمدی نژاد اظهاراتی درباره خریدن نمایندگان توسط دولت مطرح می کرد، به نظر شما مجلس بازهم می تواند در راس امور باشد؟
ببینید اگر مسئله اخلاق حاکم نباشد، ممکن است درباره بسیاری از حواشی و مسائل مطرح کشور، بحث و صحبت شود که البته اثبات هم نشده است. بعضیها حرفهایی میزنند و سعی می کنند که رقیبانشان را از میدان به در کرده و یا آنها را عصبانی کنند، لذا باید مواظبت کرد که هم فعالان جبهه های سیاسی عصبی نشوند و تحت تاثیر این سخنان قرار نگیرند هم در جهت اصلاح امور باید تلاش کرد.
بالاخره انتخابات در هر سطحی که باشد برای اینکه پیام نامزد یا حزب مربوطه به سمع و نظر مردم برسد، باید تبلیغات بشود که این هم هزینه دارد. در انتخابات مجلس شورای اسلامی چهار هزار نفر وارد عرصه رقابت می شوند. بالاخره رقابت در این انتخابات نیازمند هزینههایی است که باید برایش فکر کرد. در برخی کشورها راه هایی برای آن در نظر گرفته اند، اما در کشور ما راه قانونی برای هزینه تبلیغات کاندیداهای مجلس وجود ندارد در نتیجه هر نامزد نمایندگی برای جبران هزینه های تبلیغات خود از حامیانش کمک می گیرد که ممکن است برخی از کمک ها از پول های کثیف باشد. البته نهادهای نظارتی باید تلاش کنند که این پول ها وارد انتخابات نشود. اما به هر حال کسی انکار نمی کند که ممکن است در گوشه ای کاندیدایی ناخواسته از این منابع پولی در اختیارش قرار گرفته باشد.
عرض من این است که اگر طوری این حرف زده بشود که مردم احساس کنند که اکثریت این پولها، پول کثیف است این خیلی ظلم است. ظلم به انقلاب، ظلم به نظام، ظلم به کشور و ظلم به اعتماد مردم؛ اینها از آن کارهای کثیف است و من فکر می کنم جلوی اینجور کارها را باید گرفت. البته ممکن است در مجموعه نمایندگان، یکی، دو نفر در طول دوران نمایندگی بخواهند یک سوء استفادهای هم بکنند که با آنها برخورد می شود، اما به خاطر این یکی دو نفر القای این که اکثریت نمایندگان وضع خوبی ندارند، ظلم است.
آیا منشأ پول های کثیف یا سوءاستفاده هایی که گفتید را می توان پیدا کرد؟
در کشور ما درصد بالایی از کسانی که کار اقتصادی می کنند از مالیات فرار می کنند. این یک واقعیتی است همه دولت ها هم می گویند و آن را دنبال می کنند، قوانین محکمی هم برای جلوگیری از این رویه وضع می کنند، اما بالاخره این مشکل تاکنون برطرف نشده است. ضمن اینکه ما در کشورمان پول مالیات نداده را خیلی کثیف نمی دانیم، اما در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا پول مالیات نداده را کثیف می دانند.
ممکن است یک نفر برود از این پول استفاده بکند یا از یک رانت خواری، از یک کارشکنی و یا حتی از راههای غیرمشروع، درآمدهایی به دست بیاورد و بخواهد این سرمایه را تبدیل کند به یک سرمایه حقوقی. چنین فردی ممکن است که تصور کند اگر یک نماینده در مجلس داشته باشد که وامدار او شود، می تواند بعضی از مشکلات را حل کند. این تصور ممکن است پیش بیاید و یک کسی هم این کار را بکند، اما در قانون پیش بینی شده که اگر از بین سه هزار نفری که کاندیدا می شوند حتی یک درصد و یا یک نفر هم از چنین منابع غیرقانونی بهره بگیرند، هر جا که کشف شد باید گرفت و برخورد کرد، اما اینکه کسی بخواهد القا کند که در انتخابات پول کثیف وارد می شود، این خیلی ظلم است .
آقای باهنر اشاره کردید که تبلیغات انتخاباتی هزینه بالایی دارد و نمایندگان بالاخره مجبورند از کمکهای حامیانشان این هزینه ها را جبران کنند. آیا شما که سال ها در مجلس بوده اید، تدبیری برای این هزینه ها نکرده اید که کاندیداها مجبور به کسب منابع از مسیرهای احتمالا نامشروع نشوند؟
من به صورت کامل نقد شما را قبول دارم. باید برای رفع این مشکل فکری بکنیم. تا به حال یا قصور کرده یا نتوانسته و یا نخواستهایم و چنین اقدامی نکردهایم. کاملا این نقد را قبول دارم و خودم هم می گویم باید حاکمیت برای این رفع این مشکل فکری بکند و یا یک راهی پیدا بکند برای کسانی که نیاز دارند و میخواهند وارد میدان بشوند و البته موقعیتش را هم دارند. این را هم بگویم؛ نه اینکه هر کسی آمد کاندیدا شد، یک پولی بگیرد با یک مکانیزمی باشد این جزو کارها و اشکالاتی است که به سیستم کاری ما وارد میکنند. یکی از مشکلات این است که در کشور ما احزاب قدرتمندی وجود ندارند؛ چرا که در بسیاری از کشورها رقابت میان احزاب است و دولت به احزاب برای تبلیغات یارانه می دهد.
برخی افراد در کشور ما به صورت غیرمستقیم از بودجه های برخی نهادها استفاده می کنند، هر چند که قانون مقرر کرده هر نهاد دولتی اگر درآمدی دارد باید آن را اول به خزانه واریز کند، ولی خب بعضی ممکن است دسترسی هایی داشته باشند و از یک نهاد دولتی کمک بگیرند.
به چه شکلی، با کاغذ بازی ؟
نه، مثلا یک نهاد حکومتی که از دولت بودجه می گیرد در انتخابات از بعضی کاندیداها حمایت کند که ممنوع است ولی عملا بعضی ها از چنین اقداماتی بهره می گیرند. این چنین افرادی یا باید از اینگونه امکانات بهره بگیرند و یا از یک سری از مردم پول بگیرند. مثلا اگر آقای رحیمی یک میلیارد و 200 میلیون تومان پول بین 200 کاندیدا پخش کرده، نفری 6 میلیون تومان به این افراد تعلق گرفته است. من خدمت شما می گویم امروز به طور متوسط اگر یک نفر که بخواهد نامزد شود و برای حضور در مجلس رای بیاورد، حدود 100 تا 150 میلیون تومان باید خرج کند.
پیش بینیتان از ورود تندروها به مجلس چیست؟
تندروها یعنی چه کسانی؟ مثلا خیلی بعید است که فتنه گران وارد مجلس شوند.
فکر می کنید پیروز انتخابات چقدر در مجلس آینده تندرو ها ورود خواهد داشت ؟
کدام تندروها؟
مثل برخی نمایندگان فعلی مجلس که به تندروی مشهورند.
تندروها در هر صورت از کشور قابل حذف نیستند.
از مجلس هم حذف نمی شوند؟
تندروها نباید از کشور حذف شوند. گرفتاری ما با اصلاح طلب ها این هست که هر زمان میانهروهایشان پیروز شدند، میدان را به تندروهایشان دادند. معتدلین نباید بگذارند میدان دست تندروها بیفتد. من همیشه گفته ام تندروی چه در چپ چه در راست چه اصلاح طلبی چه اصولگرایی، اینها به ضرر کشور است. صحنه مدیریت باید به دست معتدلین باشد. من طرفدار این موضع هستم، اما اینکه کسی فکر کند اینها حذف میشوند، درست نیست.
آیت الله مصباح یزدی گفته است ما می خواهیم نماینده های اصلح را وارد مجلس کنیم، شما هم ظاهرا گفته اید می خواهیم اصلح نباشد، اما مقبول باشد. این نقل قول ها درست است؟
یک حرف خیلی ساده ای است اگر یک لحظه به این جمله من دقت بشود، درستی آن تائید خواهد شد. بنده می گویم ما صالح مقبول را به اصلح غیر مقبول ترجیح می دهیم، یعنی چه؟ یعنی اگر صلاحیت یک نفر در حد عالی و 20 است، اما مقبولیتش به اندازه کسی نیست که صلاحیتش کمتر از او و مثلا 18 است، ما آن که صلاحیتش کمتر ولی مقبول تر است را انتخاب می کنیم؛ چون احتمال رای آوری اش بیشتر است. فرض کنید 290 نفر آدم اصلح علامه دهر معرفی کردیم و رای نیاوردند، معلوم است که نتیجه انتخابات برای ما موفق نخواهد بود. ما آدمی را باید معرفی بکنیم که رای می آورد. برخی ایده آل فکر می کنند می گویند ما فقط از نمره بیست ها حمایت می کنیم، این اشکال ندارد، شما همیشه از نمره 20 ها حمایت کنید، ولی تجربه نشان می دهد که در انتخابات موفق نمی شویم.
من معتقدم اگر این منطق را برای حضرت آیت الله مصباح یزدی بیان کنند، ایشان هم حتما این حرف منطقی را می پذیرند. نماینده شدن مشروط به رای مردم است. بدون رای مردم کسی نمی تواند نماینده بشود، هرقدر هم آدم خوبی باشد.
به نظر می رسد اساس اختلاف اصول گراها همین باشد ؟
نه، خود دوستان پایداری هم الان این مسائل را قبول دارند. چون آنها هم این را تجربه کرده اند. پیروز انتخابات اصلح ترین نیست، بلکه آن است که بیشترین رای را آورده است.