با وجود اینکه نخستین خبرها درباره بازگرداندن عتیقههای ایرانی از بلژیک به کشور از یک ماه پیش انعکاس فراوانی در رسانهها داشت و توجه بیسابقه رسانهها را به خود جلب کرد، اما حالا که یک هفته از آغاز نمایش عمومیاش در موزهی ملی ایران میگذرد، نشان کمی از حضور در این موزه دیده میشود.
از روزهای نخست خبر آنقدر داغ بود که جا داشت روزها برایش بنویسند، بدون هیچ کلمه تکراری و حرف اضافهای.
اما حیف از این همه هنر، خلاقیت و پیشرفتی که سه هزار سال قبل اجدادمان داشتند؛ حالا که از کشور غریبه بازپس گرفتهایم، نمیخواهیم فرصتی هرچند اندک برای دیدن آن چه اجدادمان به ارث گذاشتهاند بگذاریم.
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، همه آنچه میتوانیم از هویت و تاریخ یکی از لکههای تاریخی ایران یعنی خوروین در ساوجبلاغ ببینیم که آنقدر اهمیت داشته تا در قالب مجموعهای به صورت غیرقانونی به خارج از کشور منتقل شود، ببینیم و حتی شک کنیم به پیشرفت نداشتهی کنونیمان و وسایل کار و زندگی که اجدادمان بیش از 3000 سال قبل برایمان فراهم کردند و هنوزهم برای راحت کردن کارهایمان از آنها استفاده میکنیم.
مجموعهی استردادی «خوروین» در نمایشگاهی کوچک در همین نزدیکیمان در موزهی مادر در حال برگزاری است، اما بدون حضور بازدیدکنندگان!
از دور که به سمت موزهی ملی میرویم، چند گروه از دانشآموزان یک مدرسه برای دیدن موزهی ایران باستان آمدهاند، اما در سمت مخالف آن یعنی بخش گالری و مکان نمایشگاهی موزه که پذیرای آثار استردادی خوروین است، هیچکس دیده نمیشود؛ طوری که به برپایی نمایشگاه شک میکنیم و از نگهبان ورودی موزه دربارهی مکان نمایشگاه میپرسیم.
او هم سالن اجتماعات موزه را نشانمان میدهد و میخواهد که نخست کیفهایمان را تحویل دهیم. برای تحویل کیفها باید از کنار صف طولانی بچه مدرسهایها بگذریم که با شوق خود را آماده میکنند تا در عکس یادگاری معلمشان باشند، کیفمان را تحویل میدهیم و به سمت نمایشگاه برمیگردیم.
داخل فضای نمایشگاهی موزه که قرار است بخشی از موزهی دوران اسلامی باشد، پرندهای پر نمیزند.
اگر رسانهها از رونمایی این آثار در شنبه گذشته (27 دی ماه) توسط رئیس جمهور خبر نداده بودند و مطمئن نبودیم که یک هفته از آغاز نمایش رایگان 349 شی استردادی از بلژیک میگذرد، فکر میکردیم فضای نمایشگاهی موزه را برای دیدن ما قرق کردهاند!
349 شیء تاریخی که حدود 45 سال پیش از ایران به طور غیرقانونی برده شده بودند، حالا پس از چندین سال دفاعیه حقوقی و قضایی از موزهی «سنکانتر» در شهر «گنت» به ایران برگردانده شدند و امروز در ویترینها به روی بازدیدکنندگانشان لبخند میزنند، اما کدام بازدیدکننده؟
براساس بنرهای به نمایش درآمده در نمایشگاه و اطلاعاتی که پیش از این دربارهی این آثار منتشر شدهاند، گویی «لوئی واندنبرگ» و دو باستانشناس ایرانی در اوایل دههی 30 در این محوطه کاوش کرده و حتی اطلاعات به دست آمده از این کاوش را در کتابی با نام «گورستان خوروین» منتشر کردهاند، اما همهی آنچه امروز از اطلاعات موجود روی شناسنامه موجود کنار آثار میتوان دید، فقط عناوینی مانند ظرف سفالین، ظرف سفالین با فرم ویژه، ظرف سفالین دستهدار، گردنبند با مهرههای گوناگون، آثار مفرغی یا ابزار مفرغی هستند.
آن هم برای آثاری که چندین دهه پیش همهی اطلاعاتش را در کاوشها و بررسیهای باستانشناسی به دست آوردهاند و با توجه به تاخیر حدود دو هفتهای از زمان انتقال آنها به ایران و نمایششان در موزهی ملی ایران، آیا امکان قرار دادن اطلاعات بیشتر از هر کدام از آثار استردادی در ویترین نمایش دهندهشان نبود؟
به گزارش ایسنا، «لوئی واندنبرگ»، یکی از باستانشناسانی که بیش از 45 سال پیش روی این محوطهی تاریخی هر چند مدتی کوتاه کار کرده است، در سال 1964 بر مقدمه کتاب «گورستان خوروین» نوشت: «در جریان سال 1348 در بازار اشیای باستانی تهران، تعداد زیادی اشیا با مشخصهی خاص خود که از طریق حفاریهای غیرمجاز به دست آمد بودند، پدیدار شد. به محض اینکه منشاء دقیق این اشیاء معلوم شد، بلافاصله فرشندگان تهرانی آثار باستانی به این محل سرازیر شدند، در واقع کافی بود که به روستای «خوروین» که در شمال غربی تهران واقع و به راحتی (به غیر از زمستان) قابل تردد بوده، رفته شود.
زیبایی اشکال این اشیای سفالین و فلزی باعث شد که خریداران و گردآورندگان (افراد حرفهای) و حتی غیر حرفهای طالب و خریدار این اشیاء به هر قیمتی باشند. آنقدر حفاریهای غیرمجاز در این منطقه زیاد بود که در حال حاضر بخش آثار باستانی مشرق زمین، اکثر موزهها دارای مجموعهای از اشیای خوروین هستند.
هنگام ورود ما به ایران در سال 1954، آقای گریشمن، رئیس هیات فرانسوی کاوشگران در شوش، فرصتی را برای ما فراهم کرد که با کلکسیون آقای پروفسور و خانم ملکی آشنا شویم، که به عنوان بزرگترین مجموعهداران خصوصی از اشیایی با منشا «خوروین» محسوب میشوند.
این مجموعه واقعا در نوع خود منحصربهفرد است، چون اولا تمام آن از اهالی محل یعنی ساکنان «خوروین» خریداری شده است. هرگز نمیتوان از اینهمه آثاری که فروشندگان تهرانی اشیای عتیقه به عنوان اشیای خوروین به معرض فروش گذاشته بودند، سخن گفت، حال آنکه برخی از آنها از محوطههای باستانی دیگری مانند «فشند» به دست آمده بودند، در اغلب موارد هم چنین میشود.
وقتی که یک محوطهی باستانی «مد روز» میشود، کافی است در این خصوص به کشفیات «اور» (ur)، برنزهای لرستان (که در حال حاضر به دلیل یافت شدن اشیای استثنائی مورد توجه زیاد قرار گرفتهاند)، به سفالهای تپه سیلک (Siyalk) و تپه گیان (Giyan) اشاره کرد که بازارهای عتیقه را پر کرده و در برخی موارد اصل بودن آنها محل سوال است، اشاره کرد.
ثانیا نفع دیگری که در مجموعهی خانم ملکی موجود دارد، تنوع و فراوانی در این مجموعه است. در واقع در این مجموعه میتوان همهی انواع سفالها و مفرغها را که حاصل حفاریهای مخفیانه بوده، مشاهده کرد.
به لطف پروفسور ملکی و خانم ملکی ما توانستیم این مجموعهی نفیس را مطالعه کنیم. برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر و تکمیل مطالعهی خود ما تمایل خود را برای بازدید از محلی که این اشیا از آنجا به دست آمده ابراز داشتیم، دفتر باستانشناسی ایران که در آن زمان توسط آقای مصطفوی اداره میشد، این اجازه را به ما دادند و آقای پیرامون را به عنوان بازرس ادارهی باستانشناسی تعیین کردند.»(ترجمه مقدمه از محمد حسین جوادیان هفتم دی ماه 1393)
و حالا این آثار که پروندهاش از 33 سال پیش در محاکم بلژیک باز شد و سرانجام حدود یک ماه پیش حکم آزادیشان صادر شد، تا به کشور برگردند و در مامن اصلی خویش آرام شوند در موزهی ملی ایران هستند و منتظر برای دوباره دیده شدن.
نگهبانان، راهنما و مسئولان موزه زمان پایان نمایشگاه را نمیدانند، این یعنی نمایش عتیقههای ایرانی استردادی از بلژیک آنقدر اهمیت دارد که تا اطلاع ثانوی نمایشاش بیپایان است، اما هر روز از 9 صبح تا 16 امکان دیدن این آثار ارزشمند در موزهی ملی ایران وجود دارد.
انتهای پیام