arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۷۸۳۲۹
تاریخ انتشار: ۴۰ : ۱۰ - ۰۵ شهريور ۱۳۹۳

خاطره مصطفی رحماندوست از واکنش ایتالیی‌ها به قصه نخودی و زبان فارسی روی کتیبه چینی

گفت‌وگوی پرفسور افتخار حسین، رئیس موسسه فرهنگی اکو و مصطفی رحماندوست به زبان انگلیسی و حضور پیام دهکردی، دبیر جشنواره تئاتر کودک، همچنین حضور محمدسرور رجایی، شاعر و نویسنده افغانستان و ورود او به بحث با سخنرانان از اتفاقات دیگر این نشست یک ساعته بود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
نشست تخصصی الهدی با عنوان «چشم‌انداز ادبیات کودک در کشورهای عضو اکو» با سخنان دو تن از چهره‌های ادبیات کودک و نوجوان کشور و با حضور رئیس موسسه فرهنگی اکو، دبیر جشنواره تئاتر کودک و جمعی از فرهیختگان به میزبانی اکو برگزار شد.

به گزارش انتخاب در این نشست که عصر روز سه‌شنبه چهارم شهریور در موسسه فرهنگی اکو در تهران برگزار شد، مصطفی رحماندوست، شاعر و نویسنده کودک و نوجوان گفت: حوزه فرهنگی مشترکی بین کشورهای عضو اکو وجود دارد؛ هرچند در این حوزه تفاوت‌هایی نیز مشاهده می‌شود. به طور مثال در ترکیه حدود 8 هزار واژه فارسی در زبان ترکی استانبولی داریم. به عنوان مثال، آنها به رنگ سیاه می‌گویند «سیاه»؛ در حالی که آذری‌های کشور خودمان به رنگ سیاه می‌گویند: «قره».

وی با اشاره به اینکه هنوز در ترکمنستان، مجلاتی وجود دارد که به دو زبان فارسی و ترکمنی منتشر می‌شوند، خاطرنشان کرد: ادبیات کودکانه در هر منطقه و در هر کشوری بی‌تردید از ادبیات عامیانه و ادبیات کلاسیک در آن نشأت گرفته است که این مورد، هم در بخش شفاهی و هم در بخش مکتوب صدق می‌کند.

رحماندوست با بیان خاطره‌ای از خود در کشور ایتالیا به ایجاد ارتباط با کشورهایی که حوزه فرهنگی مشترکی نیز با آنها نداریم اشاره کرد و گفت: در یک سفر چند روزه به اروپا، دلم حسابی برای بچه‌ها تنگ شده بود. از پنجره هتل محل اقامتم متوجه شدم که اتوبوسی توقف کرد و بچه‌های مدرسه از آن پیاده شدند. متوجه شدم که آنجا مدرسه است. به مدرسه رفتم و به مدیران آن گفتم که من شاعر بچه‌ها هستم و آمده‌ام تا دانش‌آموزان شما را از نزدیک ببینم و برایشان قصه بگویم. آنها، پدر یکی از بچه‌ها را که ایرانی بود، به مدرسه دعوت کردند. من قصه «نخودی» را برای بچه‌های ایتالیایی تعریف کردم و آن مرد ایرانی قصه را برای دانش‌آموزان مدرسه ترجمه می‌کرد. بچه‌های ایتالیایی آنقدر شیفته این قصه شدند که نمی‌توانم این استقبال را وصف کنم.

رحماندوست در ادامه این بحث گفت: حالا تصور کنید، زمانی که در حوزه فرهنگی مشترک قرار می‌گیریم هم در ادبیات کلاسیک و هم در ادبیات عامیانه با کشورهای عضو اکو مشترکاتی داریم. به عنوان مثال در ادبیات کلاسیک نمی‌توان گفت خواجه عبدالله انصاری، مولوی یا جامی متعلق به ایران هستند یا کشور دیگری. دلیلی هم ندارد به این مسائل دامن بزنیم. بهتر است بگوییم مولوی یک شخصیت جهانی تاثیرگذار بر تمام فرآیندهای فرهنگی در جهان و زبان فارسی بوده است.

این مترجم ادبیات کودک اضافه کرد: ما در این 10 کشور عضو اکو باید مشترکاتمان را پیدا کنیم؛ مشترکاتی که تمام بچه‌های این کشورها را در آن جای دهیم. خواه ناخواه ما غم‌ها و شادی‌های مشترکی در ادبیات فولکلوریک‌ این کشورها داریم که این مشترکات در ادبیات کلاسیک هم هست. مثلاً زمانی که رستم، پهلوان ایرانی، تبدیل به رستم دستان می‌شود، دیگر به هیچ‌کس تعلق ندارد و متعلق به بشریت است.

رحماندوست ادامه داد: همچنین در ادبیات عامیانه، موارد مشترکی داریم که مشابه آن در کشورهای دیگر نیز قابل مشاهده است. شاید بازنویسی ادبیات کلاسیک مشترک مانند نظامی و جامی برای بسیاری از 10 کشور مهم و قابل توجه باشد؛ زیرا می‌توان به این وسیله، ادبیات مشترک ایجاد کرد. البته چندان به ادبیات عامه مشترک توجه نشده است؛ در حالی که بیش‌تر ادبیات عامیانه ما در بین این 10 کشور، آشنا و مشترک است.

این شاعر نام‌آشنای کشورمان در پایان با ذکر خاطره‌ای از سفرش به چین گفت: در مسجدی در این کشور، روی کتیبه‌ای به زبان فارسی نوشته شده بود: «نماز صبح، دو رکعت». بقیه کتیبه شکسته و از بین رفته بود. من از یک چینی پرسیدم: این نوشته چیست و برای چه در اینجا نصب شده است؟ او گفت: این زبان دین است. بنابراین، زبان فارسی در گذشته چنین گستره‌ای داشته و از آن حتی در چین به عنوان زبان دین یاد می‌شده است.

بنابراین گزارش، حمیدرضا شاه‌آبادی، نویسنده حوزه ادبیات نوجوان و مدیرعامل الهدی نیز در این نشست با اشاره به اینکه ابتدا باید مفهوم کودکی در ادبیات کودک را بدانیم و مفهوم پایه‌ای موضوع را بشناسیم، گفت: وقتی می‌گوییم کودکی کردن یا طی دوران کودکی، ملاک ما آن مفهوم ذهنی است که درباره کودکان داریم. کودکی، یک مفهوم ذهنی است، نه یک مفهوم قابل لمس و مشاهده. آنچه در حوزه ادبیات کودک در نظر داریم، تعریف جامعه‌شناختی کودک است و از این زاویه، کودک به کسی گفته می‌شود که تکلیف اجتماعی ندارد و قرار نیست کاری انجام دهد. بنابراین عصر کودکی، زمانی است که بر انسان تکلیفی متصور نیستیم. این در حالی است که در گذشته، گاهی بچه‌های کم‌تر از 5 سال مکلف بودند در جامعه کار کنند و دوران کودکی نداشتند.

نویسنده کتاب «لالایی برای دختر مرده» اظهار داشت: به تدریج و در پی بهتر شدن وضع اقتصادی و کم‌تر شدن سطح مشاغل اجتماعی، گروهی شکل گرفت که می‌توانست وقت خودش را صرف کودکی، بازی و تفریح کند. به این ترتیب دوران کودکی به وجود آمد. در سال 1250 هجری شمسی و 1860 میلادی، در عصر مشروطه وضع اقتصادی مردم ایران رفته رفته بهتر شد و توجه به کودکان افزایش یافت. بنابراین قشر کودک شکل گرفت و در پی آن، ادبیات کودک ایجاد شد. وی تأکید کرد: کشور ما در حوزه ادبیات کودک، موقعیت بسیار ممتازی دارد و با هم‌افزایی با کشورهای عضو اکو، معدل ما نسبت به ادبیات کودک در شرق آسیا، بسیار بسیار بهتر و ممتازتر است.

گفت‌وگوی پرفسور افتخار حسین، رئیس موسسه فرهنگی اکو و مصطفی رحماندوست به زبان انگلیسی و حضور پیام دهکردی، دبیر جشنواره تئاتر کودک، همچنین حضور محمدسرور رجایی، شاعر و نویسنده افغانستان و ورود او به بحث با سخنرانان از اتفاقات دیگر این نشست یک ساعته بود.


منبع: خبرآنلاین

برچسب ها: قصه ، نخودی ، کتیبه ، اکو
نظرات بینندگان