پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
حالا به لطف رسانههای همسو با
نمایندگان استیضاحکننده و رسانههای مخالف با رفتن فرجیدانا از وزارت
علوم، افکار عمومی تا حد زیادی با چرایی استیضاح، تبعات و رگههای سیاسی آن
آشنا شدهاند. اقلیت پرسروصدای مجلس که صحنهگردان اصلی استیضاح است، در
اکثریت رسانههایی که در هشت سال دولت احمدینژاد رشد کردند، استدلالهای
خود را برای طرح این استیضاح مطرح میکنند و ناخواسته، بهصورت مستقیم، خود
را در معرض افکار عمومی قرار میدهند.
در طرف دیگر، یعنی مخالفان
استیضاح، چهرههای سرشناس دانشگاهی همچون رضا داوریاردکانی (چهره ماندگار
دانشگاهی)، پروفسور ثبوتی (موسس دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان)، سعید
سهرابپور (چهره ماندگار، عضو فرهنگستان علوم و رییس 13ساله دانشگاه شریف)،
غلامرضا اعوانی (فیلسوف ایرانی و چهره ماندگار سال82)، نصرالله پورجوادی
(چهره ماندگار و عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی)، صادق آیینهوند (چهره
ماندگار کشور و رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)، کریم مجتهدی
(استاد فلسفه دانشگاه تهران و چهره ماندگار در حوزه فلسفه) و... که جمع
سوابق علمیشان چندینبرابر از رقم سههزارو700 بورسیه غیرقانونی فراتر
میرود، به صحنه آمدهاند و هشدارهایی نسبت به استیضاح فرجیدانا
دادهاند. حالا اقلیت پرسروصدای مجلس در مقابل اکثریت جامعه دانشگاهی قرار
گرفتهاند. به همین دلیل میتوان این ادعا را مطرح کرد که استیضاحکنندگان
فرجیدانا خواسته یا ناخواسته وارد عرصهای شدهاند که دستشان از سوی
ریشسفیدان دانشگاهی، خوانده و باعث شده، سرنوشت استیضاح، فارغ از هر
نتیجهای برای آنها محکوم به شکست شود. گواه این ادعا بخشهایی از
صبحتهای رضا داوریاردکانی، فیلسوف ایرانی و رییس فرهنگستان علوم ایران
است.
این نظریهپرداز فرهنگی و اندیشه فلسفی، در بخشی از مصاحبه با ما نمایندگان را مخاطب سخن خود قرار میدهد و با هشدار میگوید:
«استیضاح وزیر علوم چه رای بیاورد و چه نیاورد، نه برای استیضاحکنندگان
سودی دارد و نه بر قدر و اعتبار مجلس میافزاید و شاید اثر منفی هم داشته
باشد. زیرا استیضاح باید مستند به اصول و قوانین باشد، نه به سلیقههای
جناحی و گروهی.» او در بسط نظر خود میگوید: «به فرض اینکه آقای فرجیدانا
از وزارت علوم برود، قرار نیست که ریاستجمهوری شخصی را که استیضاحکنندگان
پیشنهاد میکنند، در راس وزارت علوم، بگمارد. این سیاست وزارت علوم در
غیاب آقای فرجیدانا هم ادامه خواهد داشت». یا در جایی دیگر پروفسور ثبوتی،
فیزیکدان سرشناس ایرانی و موسس مرکز تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان در
پاسخ به این سوال که «چه پیشنهادی برای نمایندگان استیضاحکننده فرجیدانا
دارید؟» میگوید: «خدا انصافشان بدهد. امیدوارم مصالح کشور را بهخاطر
سودهای ناچیزی که دارند به باد ندهند.» استیضاحکنندگان هماکنون
میتوانند، با محاسبه ساده، این واقعیت را بسنجند که
ریشسفیدان یک جریان، وقتی بهصورت یکصدا و تمامقد تبعات استیضاح
فرجیدانا را هشدار میدهند، اوضاع در میان استادتمام، دانشیار، استادیار،
مربی، دانشجو و... چگونه است؛ آن هم در محیطهای دانشگاهی که بزرگان آن
همواره معیار و الگویی برای دیگر دانشگاهیان و آینه تمام عیاری در جریانات
فکری و عملی بهواسطه حضور مستمرشان در محیطهای دانشگاهی هستند. همچنین
نکته حایزاهمیت دیگر، که سرنوشت استیضاح را برای مجریان آن بیشازپیش محکوم
به شکست میکند، تاثیرپذیری بالای قاطبه جامعه ایرانی از فعالان دانشگاهی
است که همواره در تاریخ معاصر کشور خود را نشان داده.
باز هم مجریان
استیضاح باید به صورت ساده، محاسبه کنند وقتی قاطبه جامعه دانشگاهی، مخالف
استیضاح وزیر علوم است و دامنه این مخالفت را به بدنه جامعه نیز
میرسانند، آنوقت افکار عمومی در ایران چه قضاوتی درباره مجریان این
استیضاح میکنند؟ بهخصوص در شرایطی که در میان افکار عمومی، کلیت
رایآوردن استیضاح به اسم کل نمایندگان مجلس و نه به اسم اقلیت پرسروصدای
آن نوشته میشود. همه این موارد نشان میدهد به چهار دلیل زیر هزینههای
استیضاح فرجیدانا برای بهارستانیها به قدری بالا رفته است که آنها را به
طیف ازپیشبازنده و دولت را بهعنوان طیف ازپیشبرنده تبدیل کرده است:
1- حمایت قاطبه جامعه دانشگاهی بهخصوص ریشسفیدان آموزشعالی از
فرجیدانا 2- تاثیرات مخرب استیضاح (با توجه به مخالفت دانشگاهیان و
کموزنبودن دلایل استیضاح) بر چهره مجلس در میان دانشگاهیان 3- اصرار دولت
بر معرفی وزیری همسو با فرجیدانا در صورت رایآوردن استیضاح 4- تاثیر
نارضایتی دانشگاهیان از استیضاح فرجیدانا بر بدنه جامعه و افکار عمومی
منبع: شرق