امیرحسین خورشیدفر میگوید با تعطیل شدن جایزه گلشیری تنها آدمهای متوسط ادبیات خوشحال شدند؛ کسانی که دوست دارند هیچ مرجع ارزشگذاری وجود نداشته باشد و کسی غیر از آنان در فضای مطبوعات قلم نزند.
این داستاننویس در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره علت کوتاه بودن عمر جایزههای ادبی خصوصی در ایران گفت: اصلیترین دلیل کوتاه بودن عمر جایزههای ادبی اعمال محدودیت از طرف نهادهای دولتی و امنیتی است. این مسأله به طور مشخص در مورد جایزههای «روزی روزگاری» و «مهرگان» رخ داد؛ جایزههایی که رسما به آنها اجازه برگزاری مراسم پایانی داده نشد و امثال این جایزهها نهایتا به خانههای شخصی محصور شدند.
او افزود: وقتی به جایزه اجازه استمرار فعالیت داده نمیشود و آنها نمیتوانند با جذب اسپانسر حامی مالی داشته باشند تا به نهادهای مستقل تبدیل شوند، زود به ضرردهی میرسند و در ادامه نمیتوانند فعالیتشان را ادامه دهند.
خورشیدفر در ادامه گفت: این جوایز نمیتوانند اسپانسر داشته باشند و دولت هم عملا با آنها وارد رقابت بیمنطق میشود و انواع و اقسام انگها از جمله پول گرفتن از خارج به جوایز خصوصی زده میشود. در مورد جایزه «روزی روزگاری» ما تصمیم گرفتیم حتی بدون امکانات و بدون پول فعالیتمان را ادامه دهیم ولی از نهادهای امنیتی دستور برچیدن آن صادر شده بود.
این نویسنده و روزنامهنگار سپس به قوانین داخلی جوایز ادبی اشاره کرد و در این زمینه نیز گفت: خود این جوایز نیز یکسری قوانین داخلی و اساسنامه دارند که آنها را موظف به رعایت این موارد میکند و آنها نباید به هر دلیل برگزاری جایزه را متوقف کنند. این جوایز باید به قوانین داخلی خود پایبند باشند. در مورد جایزه گلشیری هم به توقف آن انتقاد کردم و معتقدم دلایل ذکرشده از سوی برگزارکنندگان این جایزه برای توقف آن قانعکننده نیست و توضیح داده نشده است. درباره جایزه گلشیری گمان میکنم توقف آن اشتباه است و به همین خاطر معتقدم تحت هر شرایطی باید جایزه گلشیری به عنوان یک آبباریکه در فضای ادبیات ادامه پیدا میکرد.
او سپس به ساختار تشکیل این جوایز اشاره کرد و گفت: در ایران نهادهای خصوصی از جمله جوایز ادبی خصوصی به دلایل فشارهای امنیتی و بیپولی ساختارمند نیستند، به همین خاطر راهاندازی و ادامه فعالیت آنها تنها به یک یا دو نفر متکی است، که اگر آنها هم مثلا خسته شوند یا به مسافرت بروند، تعطیل میشوند.
خورشیدفر با بیان اینکه در حال حاضر وضعیت فضای ادبیات خوب نیست در پاسخ به این سؤال که قرار بوده نهادهای ادبی و نشریات درغیاب چهرههای کاریزماتیک ادبی جریانسازی کنند که با توقف جایزههای ادبی این اتفاق نیفتاده است گفت: این حرف کاملا درست است. در گذشته بار جریانسازی به دوش چهرههای شاخص ادبی بود، اما با گذشت زمان قرار بود این مسئولیت بر دوش مراجع مدرنتری مثل نهادهای خصوصی، جایزهها و نشریات باشد، اما امروز میبینیم که ما حتی یک نشریه معتبر و مؤثر ادبی نداریم. در روزنامهها یک صفحه مؤثر ادبیات وجود ندارد. جایزههای ادبی هم که یکی یکی تعطیل شدند و با این شرایط وضع بدتر هم خواهد شد.
او در ادامه اظهار کرد: تمام این مسائل محصول فضای بسته و بیاعتمادی به روشنفکران و نهادهای خصوصی است. وقتی فضای فرهنگ امنیتی میشود نتیجه شنید نشدن صدای روشنفکر در جامعه میشود. امروز هم که به نظر میرسد فضای جامعه در حال خارج شدن از فضای امنیتی گذشته است دیگر اراده و توان چندانی برای باسازی و ترمیم فضا مشاهده نمیشود. وزارت ارشاد هم که گویی از اینکه وارد حوزه کتاب شود، ابا دارد. آنچنانکه آنها حاضرند برای خارج کردن تمام فیلمهای توقیفشده هزینه کنند و یا به تئاتریهایی که در طول چند سال مجوز کار نمیگرفتند مجوز فعالیت بدهند، اما تنها جایی که بیدلیل میترسند ورود پیدا کنند حوزه کتاب است.
این نویسنده به بخش دیگری از آسیبهای فضای ادبیات اشاره کرد و گفت: برخی از دوستان خود ما نیز بعد از تعطیلی جایزه گلشیری به دلایل عجیب از جمله اینکه در دورهای جایزه به آنها تعلق نگرفته به صراحت از تعطیلی آن ابراز خوشحالی کردند؛ در حالیکه یکی از این دوستان دو سال پیش که شانس برگزیده شدن را داشت، نطق قرایی کرد و آن را در صفحه اول روزنامهاش انجام داد و برای اولینبار جایزه گلشیری را در صفحه یک روزنامهاش قرار داد، اما همین فرد امسال از تعطیلی جایزه گلشیری ابراز خوشحالی میکند.
او در بخش دیگری از سخنانش به انتقادهای داستاننویسان به جوایز از جمله دو سه دوره اخیر جایزه گلشیری اشاره کرد و در این زمینه گفت: جایزه گلشیری در چند سال اخیر تأثیرگذار بوده است، اما حتی خود برگزارکنندگان این جایزه هم نمیدانند کارشان چقدر تأثیرگذار بوده است و من متوجه این گفته برگزارکنندگان که اعلام کردهاند میخواهیم به بندهای اساسنامه بنیاد بپردازیم نمیشوم. انتقادات به جایزه هم آنقدر مهم نیست که باعث تعطیل شدن آن شود. اتفاقا جایزهای مهم است که درباره آن نقد نوشته شود.
او اضافه کرد: واقعیت این است که در یکی دو دوره گذشته مسؤولان برگزاری این جوایز به بهانه اینکه مراسم در منزل شخصی برگزار میشد و جای کافی نداشتند، تنها از یک روزنامه برای انعکاس اخبار جایزه دعوت میکردند که این کجسلیقگی برگزیدگان را نشان میدهد. من هیچ سردبیر روزنامهای را نمیشناسم که مخالف جایزه گلشیری باشد. از طرف دیگر وقتی میبینیم در دو سه سال اخیر هر سال جایزه به یک بخش رمان یا داستان کوتاه یا مجموعه داستان تقلیل پیدا کرده است طبیعتا اهمیت آن کاسته میشود و سروصدایش پایین میآید.
امیرحسین خورشیدفر در ادامه پیشنهاد کرد با همکاری دستاندرکاران و داوران جایزههای تعطیلشده، یک فستیوال ادبی راهاندازی شود و در این زمینه توضیح داد: در حالیکه تقریبا همه جایزههای قدیمی و تأثیرگذار تعطیل شدهاند، فکر میکنم امروز در کشور این ظرفیت وجود دارد تا با استفاده از تمام نیروهای جایزههای تعطیلشده به فکر یک فستیوال ادبی باشیم.
او گفت: من به همه چیز این ایده فکر کردم. اگر اهالی ادبیات کنار هم بیایند ما امکانش را داریم که یک جشنواره مثل جشنواره سینمایی راهاندازی کنیم، البته بدون دخالت دولت، اما با حمایتهای خاص. من گمان میکنم جای خالی چنین جایزهای در فضای ادبیات ما به شدت احساس میشود. جشنوارهای شبیه به جشنواره ادینبورگ که در زمان برگزاری از بزرگترین تالارهای شهرهای مختلف تا کتابفروشیهای کوچک را درگیر کند.
خورشیدفر افزود: شاید وقت آن باشد که دوستان بروند و از دولت هم در این زمینه کمک بخواهند. منظورم تأسیس جشنوارهای مثل جشنواره بهدردنخور فجر نیست، اما به نظر میرسد برگزاری چنین جشنوارهای به حمایتهای دولتی هم نیاز دارد. البته این به معنی آن نیست که دولت در داوریها کمک کند. اگر دوستان همت کنند و این کار را به سرانجام برسانند، حتی اگر معاونت فرهنگی دولت هم با آن مخالفت کند بعدها میتوان ادعا کرد که ما به دنبال برپایی چنین چیزی بودیم و دولت اجازه نداد. دولت هم دیگر نمیتواند ادعا کند که شرایط فعالیت فرهنگی را فراهم کرده است.
او در پایان اظهار کرد: بهنظر من با تعطیل شدن جایزه هوشنگ گلشیری و دیگر جوایز ادبی نظیر آن تنها یکسری از آدمهای متوسط خوشحال شدند. کسانی که دوست دارند هیچ مرجع ارزشگذاری وجود نداشته باشد و کسی غیراز آنان در فضای مطبوعات قلم نزند و من خودم به عینه دیدهام که چنین افرادی چه باندبازیهایی دارند.