«جعفر صانعی مقدم» که آخرین مدیرکل اداره ارزشیابی و نظارت دوره ریاستجمهوری خاتمی بوده است درباره نوع نگاهش به پدیده سانسور میگوید: «نگاه من به سانسور به پیش از انقلاب باز میگردد. در همان زمان تصور داشتم در حکومت پهلوی دو نوع نگاه نسبت به حوزههای فرهنگی وجود دارد. به نظر میرسید برخی مراجع دارای نگاهی بودند که اعتقاد به آزادی اندیشه داشت و از سوی دیگر اکثریتی هم بودند که به این موضوع معتقد نبودند.»
« نگاه اول موجب شد برخی فیلمسازان را در سینمای بعد از انقلاب داشته باشیم اما نگاه غالب در حوزههای مختلف فرهنگی سینمای مبتذلی را به وجود آورد و این ابتذال ناشی از سانسور بود. سانسور باعث رشد ابتذال میشود؛ چون موضوعاتی که جنبه سیاسی و فکری ندارد بیشتر ترویج مییابند. الگوی انقلاب، حرکت به سمت فرهنگی بود که آزادی اندیشه بیشتری را ایجاد کند. در مکتب امام جعفر صادق(ع) هم این تفکر آزادی اندیشه وجود دارد. طبیعتا در دهه ابتدایی انقلاب شاهد رشد بیشتری در حوزههای مختلف از جمله سینما بودیم. بخشی از افرادی که در سینمای تجاری، آزاد و کانون پرورش فکری فعال بودند فیلمهایشان به نحوی مورد استقبال قرار گرفت که تولیدات سینمای آن سالها را شکل دادند. این بار تفکر غالب علاقهمند بود آزادی اندیشه بیشتر ترویج یابد و مخالفان آزادی اندیشه در اقلیت بودند و اجازه حضور در حاکمیت را خیلی نداشتند.»
وی همچنین گفته است: «متاسفانه در چند سال گذشته مخالفان آزادی اندیشه حضور بیشتری در برخی بخشهای حاکمیت پیدا کردند و به برخی خواستههای خود دست یافتند. در دورههایی که این گروهها، حاکمیت را در دست نداشتند گروههای فشار را شکل دادهاند و به اعمال فشار در حوزه اکران فیلمها پرداختند. کسانی که طرفدار آزادی فکر بودند گاهی مقابل این جریان ایستادهاند و گاهی هم متاسفانه تعدیلی در نگاه آزاداندیشی آنها ایجاد شده است.»
به گفته صانعی مقدم، «در بسیاری از موارد آدمهایی که با سوءاستفاده از دین به عنوان ابزار، فیلمسازان دیگر را میکوبند، سینماگران ضعیفی هستند که نه تنها فیلم دینی و جنگی نمیسازند بلکه آنچه میسازند ضد آن است اما سالهاست با ریاکاری و تظاهر به نوعی در حال سوءاستفاده از موقعیت خود برمیآیند و دیگران را در موضع دفاعی قرار میدهند. آثارشان قابل دفاع نیست و از عنوان سینما سوءاستفاده میکنند. به دلیل حمایتی که این افراد از یکدیگر دارند و در اختیار داشتن برخی مراجع قدرت، حرف خود را به کرسی مینشانند. قوانین و مقررات در حوزه سینما هم به گونهای است که نباید از آن تفسیرهای مختلفی فهم کرد اما علت اینکه برخی مواقع مدیران تحت تاثیر قرار گرفته و برخوردی خلاف مقررات دارند، ضعف مدیریتی آنهاست که با عدم شجاعت همراه بوده است.»
صانعی مقدم همچنین با اشارهای به اتفاقات هشت سال گذشته خاطرنشان میکند: «در فجایع هشت سال گذشته دیدیم که کسانی که همواره بحثهای دینی و پایداری بر این مباحث را مطرح میکردند چگونه از دوستان و اقوام خود استفاده و با قراردادهای چندین برابری آثار بیارزشی تولید کردند. بر عهده مدیران فرهنگی است که همیشه در برابر دکان این افراد که به فکر منافع خود هستند بایستند. شوراهای پروانه ساخت و نمایش در وزارت ارشاد شوراهای قانونی هستند و مدیران نمیتوانند روی حرف این شوراها بایستند، اگر افراد این شوراها به درستی انتخاب نشوند میتوانند فیلمی را توقیف یا ممیزی کنند و همین موجب محدودیت تصمیمگیری در مدیران شود.
در دولت یازدهم برخی فیلمهایی که مدتها پشت درهای شورای پروانه نمایش
باقی مانده بودند برای خبرنگاران اکران شدند تا با نظرسنجی درباره این
فیلمها و بررسی مجدد در شورای پروانه نمایش مشکل ممیزی این فیلمها برطرف
شود. حال نتایج این نظرسنجی ها اعلام شده است اما عاقبت پروانه فیلمها
هنوز مشخص نیست. «خانه پدری» همچنان در سکوت توقیف است و کارگردان
«آشغالهای دوست داشتنی» همچنان امیدوار برای حل مشکل فیلمش چشم به ارشاد
دارد. «عصبانی نیستم!» درمیشیان هم با وجود پروانه نمایش هنوز اکران نشده
است. حتی فیلمی که پروانه نمایش آن پس از شش سال محقق شده «زادبوم» است.
منبع: اعتماد