محمدعلی کشاورز دو سال بد را پشتسر گذاشته
است. کشاورز در این دو سال همواره بیمار بود و نتوانست به علاقهی
همیشگیاش یعنی هنر بپردازد. اما خودش میگوید؛ به زودی خوب خواهد شد و با
به دست آوردن شرایط جسمی ایدهآلش؛ حتما به میادین هنری برخواهد گشت.
به گزارش انتخاب، پدر سالار تلویزیون ایران ضمن گلگی از تمام کسانی که به شایعهی مرگش
دامن زدند، میگوید: تا جایی که خاطرم هست در تمام سالهایی که کار هنری
میکردم؛ چهرهی محبوبی بودم که مردم با آن ارتباط برقرار میکردند اما
نمیدانم چرا این روزها بعضی مرگ مرا بیشتر دوست دارند و علاقمند هستد که
من دیگر در میانشان نباشم. این مسئله قلبم را جریحهدار کرده و مرا به فکر
فرو برده که من که در پدر سالار نقش یک پدر خودرای را بازی میکردم و باز
مردم حق را به من میدادند؛ چطور ظرف کمتر از دو سال آنقدر منفور شدهام که
یک روز در میان؛ خبر مرگم پراکنده و روز بعد پاک میشود تا روز دیگری که
باز عدهای دست به دامان همین خبر شوند!
کشاورز دربارهی وضعیت جسمیاش میگوید: این روزها حالم جسمیام رو به
بهبودی است. فیزیوتراپیها مدام انجام میشود و امیدوارم بتوام به زودی
سلامت کامل را به دست بیاورم و بار دیگر به میادین هنری برگردم.
بازیگر کهنهکار سینما و تلویزیون هنوز سینما؛ تئاتر و تلویزیون را
دنبال میکند؛ میگوید: حالا با وجود حضور جوانان و حضور بیشتر زنان و
پیشرفت تکنولوژی؛ سینمایی را شاهد نیستیم که مردم در گذشته آنقدر با آن
ارتباط برقرار میکردند. هرچند در آن روزگار کارها به سختی تولید میشد اما
هنر نابتر بود. اما دیگر کمتر هنرمندی است که به دلیل عشق سر صحنههای
فیلم حاضر شود. همه دنبال شغل سینماییاند. ما هم جز بازیگری کار دیگری بلد
نبودیم؛ اما این شغل با عشق عجین شده بود. امروز بازیگرهاهرچند ناپخته و
خام سراغ دستمزد و جای اسمشان را در تیزرها می گیرند بعد سراغ تمرین
میروند.
کشاورز هنوز علی حاتمی را تیزهوشترین کارگردان ایران میداند و
میگوید: مرحوم حاتمی به قدری سر جزئیات لوکیشن حساس بود و خودش تک به تک
تمام وسائل قاب را میچید که حاضر نبود این کار را به کس دیگری محول کند.
حاتمی همیشه با انگیزه بود. برای همه کار کردن با او که سر صحنهی فیلمها
شور خاصی داشت؛ دوست داشتنی بود. از او یاد میگرفتند چگونه باید عاشق بود و
به کار اهمیت داد. اما امروز عوامل فیلمها از کارگردانانشان چه
میآموزند؟
کشاورز خاطرهی حضور در فیلمهای حاتمی را چنین ادامه میدهد: باورتان
نمیشود که بگویم در فیلم "مادر"؛ علی حاتمی حتی سر کاسه بشقابها چقدر
حساسیت به خرج داد. برایش مهم بود چه کاسهای به درد چه لوکیشنی میخورد.
برایش مهم بود که محمد ابراهیم باید در کاسهای کاهو سکنجبین بخورد؛ که او
مدتها به انتخابش فکر کرده است.
و بعد ادامه میدهد: کمتر کارگردانی را سراغ داشتیم که زمان مرحوم حاتمی
آنقدر به جزئیات اهمیت بدهد ولی او ثابت کرد توجه به همین جزئیات؛ چنان
خدمتی به کلیت فیلم میکند که در نهایت شاید باورش برای خودت هم سخت باشد.
کشاورز میگوید: اگر یک کارگردان؛ خوب و هدفمند کار کند قطعا بهترینهای
هر رشته با کمال میل به سویش میروند و دست همکاری بسوی او دراز میکنند.
همانطور که حاتمی به کارش اهمیت میداد و به نابغهی بیبدیلی سینما تبدیل
شد تا بهترین آهنگسازها، بازیگران، فیلمبرداران و... را مجاب کند تا با او
کار کنند.
کشاورز حتی در این روزهای بیماری و خانهنشینی هم پیشنهاد کار دارد.
میگوید: شاید باورتان نشود که بگویم همین حالا در حال خواندن فیلمنامه
هستم. هنوز دوستانی هستند که به من لطف دارند و برایم نقش مینویسند. این
فیلمنامهها و محبت دوستانم هست که کمک کرده هنوز زنده باشم و با بیماری
بجنگم.
کشاورز هزینههای درمانیاش را از کجا تامین میکند؛ میگوید: وقتی
بیمار شدم از جانب بسیاری از دوستان در ارشاد قرار شد به هزینههای درمانم
کمک شود اما غیر از صدا و سیما کس دیگری این وظیفه را به عهده نگرفت.
دوستانی که قول داده بودند به وعدههایشان عمل نکردند.
او که روزها را با صبوری و عشق به دوستارانش میگذراند و هر روز به
بهبودی امیدوارتر است؛ از کسانی تشکر میکند که به او سر میزنند و سراغی
از او میگیرند.