پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سایت ساکرنت آمریکا در مطلبی تاکید کرد که با وداع علی کریمی از مستطیل سبز، فوتبال آسیا باز هم فقیرتر شد.
این سایت امریکایی در بخش فوتبال خود به خداحافظی علی کریمی
بازیکن شاخص ایرانی و ملقب به جادوگر و مارادونای آسیا پرداخته و نویسنده
این مطلب معتقد است با خداحافظی کریمی، فوتبال آسیا یکی از استعدادهای خوب
خود را از دست داده و فقیرتر از قبل شد.
در این مطلب آمده است: علی
کریمی یکی از بااستعدادترین و به اعتقاد برخی بهترین بازیکن تاریخ فوتبال
آسیا است که علاوه بر 117 بازی ملی، دوران موفقی را هم دربایرن مونیخ سپری
کرد و در سه دوره مختلف برای پرسپولیس به میدان رفت. اوج درخشش کریمی در یک
چهارم نهایی جام ملت های آسیا 2004 برابر کره جنوبی در شهر جینان چین بود.
او در این بازی که با نتیجه 4 بر 3 به سود ایران به پایان رسید، هت تریک
کرد و برانکو ایوانکوویچ سرمربی وقت تیم ملی ایران بعدها اعتراف کرد که از
همان ابتدای بازی می دانسته کریمی می تواند فوق العاده و ویژه ظاهر شود.
در
ادامه این مطلب می خوانیم: برخی از مدافعان تیم کره تا یک ساعت بعد از آن
بازی هم هنوز سرهای خود را به نشانه افسوس تکان می دادند در حالیکه همچنان
در سئول در مورد علی کریمی حرف می زنند و مردم برای او احترام قائل هستند.
کریمی نه تنها موجب پیروزی ایران شد بلکه هیجانی را در آن بازی ایجاد کرد
که فراموش شدنی نیست. وی چند ماه بعد به عنوان بهترین بازیکن آسیا در سال
2004 انتخاب شد. کریمی آن سال را تقریبا با موفقیت کامل سپری کرد گرچه
همچنان در الاهلی امارات ماند. مثل پارک جی سونگ که بعد از درخشش در جام
جهانی 2002 به جای اینکه به آیندهوون برود، تصمیم گرفت یکی - دو فصل دیگر
در تیم کیوتو بماند و بعد به منچستریونایتد رفت. با وجود این کریمی پس از
ترک دبی آنهم چند هفته بعد از پیوستن جی سونگ به منچستریونایتد، تیم بزرگی
را انتخاب کرد و در ژوییه سال 2005 به بایرن مونیخ پیوست.
ن.یسنده
این مطلب با اشاره به اولین بازی کریمی با پیراهن بایرن مونیخ مقابل بایر
لورکوزن آورده است: این بازی در ایران میلیون ها تماشاگر داشت. تصور اینکه
یک بازیکن آسیایی بعد از انتقال از شرق به غرب بتواند در اولین بازی خود در
لیگ بزرگی مثل بوندس لیگا اینچنین مؤثر بازی کند، سخت است. او در 6 ماه
بعد هم به بازی های خوب خود ادامه داد تا اینکه در مارس 2006 هنگام بازی
مقابل هامبورگ دچار آسیب دیدگی شد. کریمی بعد از این مصدومیت دیگر هرگز
نتوانست همانند قبل بازی کند. دلیل این امر شاید آسیب دیدگی دور از خانه،
شاید مسابقات جام جهانی و شاید هم مسائل پشت پرده اف.سی هالیوود بود ولی
هرچه بود دوران او در بایرن مونیخ را تمام کرد و او در ماه مه سال 2007 به
قطر رفت. دوران حضور او در اروپا با وجود مدت کوتاهی که در شالکه بازی کرد،
با این انتقال به پایان رسید.
نویسنده با ابراز تأسف از اینکه
کریمی دیگر نتوانست در دنیای خارج از آسیا توانایی های خود را نشان دهد،
آورده است: جام جهانی 2006 می توانست صحنه درخشش مجدد کریمی شود اما این
رقابت ها به فاجعه ای برای او و تیم ملی ایران تبدیل شد. کریمی که هنوز به
طور کامل از مصدومیت رهایی نیافته بود در اولین بازی ایران مقابل مکزیک
مجبور شد زمین را ترک کند. اندکی بعد از ترک او، تساوی یک بر یک دو تیم به
شکست 3 بر یک ایران انجامید. اما سپس اتفاقات بدتری افتاد و کریمی به رهبر
مخالفان علی دایی تبدیل شد که قبل از جام جهانی دوران اوج خود را سپری کرده
بود. برای فوتبال ایران نبود اتحاد در بین بازیکنان دردناک تر از کسب
نتایج ضعیف بود. کریمی نه فقط به خاطر استعدادی که در فوتبال داشت بلکه به
دلیل صراحت و جسارت در گفتار خود در مورد فوتبال ایران به "مارادونای آسیا”
شهرت یافت. خصیصه ای که او را به یک چهره جنجالی تبدیل کرد و با وجود
افزایش محبوبیت وی در بین مردم، دشمنانی را در مقابلش قرار داد.کریمی در
سال 2008 به خاطر انتقاد از فدراسیون فوتبال ایران، از حضور در تیم ملی
محروم شد اما این محرومیت لغو شد.
در ادامه می خوانیم: علی کریمی در
ژوئن سال 2009 یکی از بازیکنان تیم ملی ایران بود که برای کسب پیروزی و
صعود خودکار به جام جهانی 2010، به کره جنوبی رفت و در مسابقات مقدماتی جام
جهانی 2014 نیز تا قبل از شکست از لبنان در اواسط مرحله آخر، نقش به سزایی
در صعود تیم ایران ایفا کرد. اگرچه کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی ایران وی
باوجود حمایت های گسترده ای که از علی کریمی می شد، او را به جام جهانی
نبرد.
همچنین نویسنده این مطلب در پایان نوشت: تصور دفاع محکم ایران
در مقابل آرژانتین در جام جهانی 2014 سخت بود، اما به راحتی می توان تصور
کرد اگر کریمی 35 ساله به میدان می رفت می توانست گلی را بزند که مستحق تیم
ایران در مقابل نایب قهرمان این جام بود. کریمی کامل نبود. او اگرچه بارها
درخشید و در عین حال همیشه هم نتوانست مهارت های خود را به نمایش بگذارد
ولی همه اینها بخشی از جذابیت وی بود. او به راحتی دفاع حریف را با یک پشت
پای استادانه می توانست بشکند همانگونه که می توانست عقاید را تکه تکه کند.
بدون شک فوتبال آسیا با رفتن این ستاره درخشان و نابغه باز هم فقیرتر از
قبل شد. این نظری است که خیلی ها با آن هم عقیده اند.