پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سینماداران در شرایطی به مناسبت ماه مبارک رمضان مطابق با سال های پیشین
اقدام به پخش فیلم های سینمایی دهه 60 و نیمه نخست دهه 70 می کنند که این
آثار همچون سال های پیشین فروش بیشتری نسبت به اکثریت فیلم ها روی پرده
دارند و علی رغم پخش مکرر از تلویزیون، همچنان مردم حاضرند برای تماشایش
بلیت بخرند اما چرا در فضایی که دانلود ارجحیت دارد، هنوز این فیلم ها چنین
مخاطبانی دارند؟!
در مقطعی که جام جهانی نتوانست به روی پرده
سینماهای ایران بیاید و سینماداران از این منظر متضرر شدند، طرح «افطار تا
سحر» ویژه ماه رمضان پیش آغاز شد و در سینماداران در این فرصت توانستند به
فروش قابل توجهی دست یابند؛ فروشی که مدیون اکران آثار ده های 60 و نیمه
نخست دهه 70 سینمای ایران بود و آنچنان استقبالی را روایت می کند که ممکن
بود با نمایش آثار تازه به اکران درآمده اشتباه گرفته شود.
در همین
زمینه یکی از سینماداران در پاسخ به پرسشی درباره استقبال مردم از نمایش
فیلم های خاطره انگیز در هفته اول گفته است: «...شاهد استقبال خوب مردم از
فیلم های تقوایی بودیم که هم جای خوشحالی دارد و هم جای نگرانی... در تمام
سانس ها، دو سوم سالن وی آی پی (سالن کوچک پردیس ملت) پر می شد و سانس های
فوق العاده نمایش فیلم های خاطره انگیز هم سالن کاملا پر بود. به همین
دلیل هم ما فروش اینترنتی در نظر نگرفته بودیم اما تلاش داریم که برای
نمایش فیلم های آقای مهرجویی، بلیت دو ردیف آخر سالن را به صورت اینترنتی
به فروش برسانیم.»
اما چه کسانی حاضر هستند در شرایطی که بسیاری از
این فیلم ها بارها و بارها از تلویزیون نیز پخش شده اند و با سرچ در
اینترنت قابل دسترسی هستند، برای تماشای این فیلم ها بلیت بخرند و حتی نیمه
شب به سینما بروند؟ پاسخ سینماداران این بوده که طیف اول افراد اهل سینما
هستند و طیف دیگر افراد میانسالی هستند که این فیلم ها را قبلا دیده اند
اما مشاهده مجددشان روی پرده، برای شان نوعی تجدید خاطره است و نوعی
نوستالژی را برای افراد میانسال به دنبال دارد.
آیا سینمای ایران از دهه 60 به کما رفته است؟!
با این حال تنها نوستالژی نیست که مردم را برای تماشای هامون و پری و کاغذ
بی خط در این ایام که پیگیری امور روزانه نیز به واسطه گرمای هوا چندان
سهل نیست، به سینماها می کشاند، به خصوص وقتی مطرح می شود که این فیلم ها
در همین اکران های محدود و علی رغم اکران های مکرر در ماه های رمضان سال
های پیشین، همچنان فروشی به مراتب بیش از اکثر فیلم های روز روی پرده دارند
و سینمادارها از اکران این آثار خوشحالند و احتمالاً سال آینده نیز دوباره
سراغ اکران این آثار می روند.
این اتفاق دقیقاً یک پیام شفاف برای
سینماگران کشورمان دارد و آن هم اعلام به کما رفتن سینمای ایران از دهه 60
است؛ اتفاقی که اگر رخ نداده بود حداقل فیلم ها در اکران نخست شان می
توانستند استقبالی شبیه به استقبال از اکران دوباره فیلم های دهه 60 را آن
هم در دورانی که گستره اطلاع رسانی برای تبلیغ فیلم های روی پرده افزایش
یافته، دست یابند و اینچنین فضایی شکل نگیرد که اکثر فیلم ها زیان دهی
اقتصادی داشته باشد.
شاید برخی ادعا کنند علت نفروختن نسل تازه
فیلم ها در گیشه، توسعه دیگر رسانه ها و ابزارهای سرگرمی برخلاف دهه 60 است
که سینما یک سرگرمی منحصر به فرد بود اما واقعیت آن است که اگر قرار باشد
با همین قاعده قضاوت کنیم، حتی یک نفر نیز نباید به تماشای فیلم های دهه 60
در شب های ماه مبارک رمضان می رفت، چرا که دسترسی به این آثار در فضای
آنلاین بسیار ساده است اما با این حال، مردم حاضرند برای تماشای این آثار
روی پرده عریض، بلیت بخرند.
هرچند از نیمه دوم دهه هفتاد به این سو
که روند افت سینمای ایران شدت گرفته، فیلم های ارزشمندی نیز ساخته شده اما
واقعیت آن است که سینمای ایران در مجموع نتوانسته حرف های زیادی برای گفتن
داشته باشد و به جز معدودی از فیلم ها، مابقی فیلم های بلند سینمایی جای
دفاع نیز نداشته و ندارند و حداقل مردم با آنها به اندازه اداره سینماها
ارتباط برقرار نمی کنند و به قول برخی سینماگران، این فیلم ها شخصی هستند؛
اصطلاحی که در مبانی اقتصاد سینمای جهان خنده دار است.
این هشداری
است که هر سال همزمان با جشنواره فیلم فجر و هنگامه رونمایی از منتخب این
آثار شنیده می شود اما ظاهراً گروهی از سینماگران اعتقادی به این هشدارها
ندارند و نمودارهای اقتصادی سینما را معکوس در دست گرفته اند! مشخص نیست چه
زمانی قرار است اهالی هنر هفتم به پشت سر نگاه کنند و فرمولی که فیلم های
دهه 60 از آن پیروی می کردند را به کار ببرند اما واقعیت آن است که این
اتفاق اجتناب ناپذیر است و تنها زمانش مشخص نیست.
منبع: تابناک