افزایش روز افزون ترور، جنگ و خشونت در جهان، نگرانی های جدی و شدیدی را برای آینده کره خاکی ایجاد کرده است و امروز هیچ کشور و قدرتی نمی تواند خود را از تهدید گروهک های تروریستی مصون بداند. این تهدیدها، اندیشمندان و متفکران بسیاری را به تلاش گمارده تا بتوانند علاجی عملی برای رفع ترور و خشونت ارائه دهند و به پاسخی برای این سوال برسند که چگونه می توان دنیایی عاری از جنگ و خشونت داشت؟ از سویی دیگر، کانون اصلی فعالیت گروهک های تروریستی منطقه خاورمیانه و سرزمین هایی است که زادگاه ادیان و به ویژه فرهنگ اسلام بوده است و همین مساله سبب ایجاد سوال هایی از این دست می شود که رابطه این خشونت ها با دین چیست؟ چرا بیشتر درگیری ها در سرزمین های اسلامی و توسط مدعیان اسلام رخ می دهد؟ و سرنوشت کشورهای مبتلا به جنگ چیست؟
در این زمینه دیدگاه آیت الله نکونام، استاد حوزه علمیه قم را درباره مسایل اخیر خاورمیانه و به ویژه عراق جویا شدیم. مطرح کننده طرح «پایان جنگ در جهان» دیکتاتوری عملی سران استکبار، عدم تخصص و صداقت دولتمردان و مذهب های جعلی را عامل خشونت های امروز جهان می داند و معتقد است بشر برای جلوگیری از خشونت راهی جز تصویب ممنوعیت جنگ در مجامع جهانی و روی آوردن به میز گفت وگو ندارد.
گفت وگوی ما با آیت الله نکونام را بخوانید:
*چندی است که شاهد رشد روز افزون گروهک های تروریستی در جهان و به طور خاص در منطقه خاورمیانه هستیم. چه عواملی سبب رشد سریع تروریسم در جهان شده است؟
نکونام: عامل اصلی این سبک خشونت و رادیکالیسم که الان در جهان و کشورهای خاورمیانه وجود دارد، دیکتاتوری عملی سران استکبار است. وقتی در کشورها قانون را برای سرمایه دارها یا برگزیده ها تنظیم می کنند یا قانون به شکلی تنظیم می شود که سردمداران و سرمایه دارها از آن رها باشند، وقتی که قانون فقط برای ضعیفان و درماندگان است، جامعه فقیر رو به خشونت حرکت می کند. در این 50 سال گذشته سران استکبار در جهان این گونه برخورد کردند و امروز ما در سطح جهان بدترین سیاست مداران و بدترین مدیران و بدترین قانون گذاران را داریم. این موارد باعث می شود ضعفا و مردم عادی نتوانند در "منطقه قانون" فعالیتی داشته باشند و لذا گریز و هجرت و خودفروشی و تجاوز شروع می شود. آن ها خودشان را در اختیار استکبار قرار می دهند و استکبار هم با تجهیزات سیاسی و جنگی و اقتصادی این ها را به کار می گیرند و نتیجه همین خشونت سیستمی می شود که هیچ گاه جنبش خشونتی در این حد گسترده وجود نداشته است.
*فرمودید که امروز شاهد بدترین نوع مدیریت ها هستیم. علت آن چیست؟
نکونام: سه امر؛ اول اینکه بسیاری از سران جهان آگاهی و دانایی حکومت مداری را ندارند یعنی ناآگاهی و عدم تخصص در حکومت و دو دیگر عدم سلامت و صداقت آن ها و سومین دلیل آن ظلم پذیری ملت هاست. اینها با ظلم و خیانت و دزدی کشورها را تسخیر می کنند یعنی آن حقانیتی را که باید دولت ها در دنیا داشته باشند را ندارند. با سیاست کارتل ها، دولت ها را تشکیل داده و ملت ها را اسیر می کنند. دسته جاتی از این اسیران و مردم عصیانگر خود را جدا کرده و رو به خشونت می آورند. پس اگر سران جهان را ما بررسی کنیم می بینم که اینها یا ناآگاهی نسبت به دنیامداری دارند یا ظلم و ستم می کنند. بسیاری از سرقت های کلان جهان توسط مدیران انجام می شود که این امور را با حیله و خدعه و نیرنگ و پول و سیاست انجام می دهند.
*از این منظر، امروزه تروریست در کل جهان وجود دارد اما الان نقطه کانونی تروریست منطقه خاورمیانه است...
نکونام: امروز خشونت همه دنیا را فرا گرفته است. در آمریکا بیشترین خشونت وجود دارد. در اسپانیا و فرانسه هم خشونت وجود دارد اما اینکه خشونت در خاورمیانه در سطح کلان اتفاق افتاده به خاطر استکبار جهانی است. استکبار یعنی کشورهای غربی. آنان پیش از این، علم و تکنیک، سیاست و فرهنگ و دانشگاه را برای خاورمیانه به ارمغان آوردند تا بتوانند با این اهرم کمالی و صنعتی، همه و به ویژه مسلمانان را ایادی خود کنند؛ اما نتیجه نداد. تمام خاورمیانه درس خواندند اما امریکایی و انگلیسی و فرانسوی نشدند؛ بلکه دشمن استکبار شدند. الان استکبار جهانی دست در دست هم داده اند تا همه آن چه را که داده اند پس بگیرند یعنی کشورها را نابود و خراب کنند و صنعت و اقتصاد و ثروت آن ها را بگیرند. تمام خشونت را در سوریه مستقر می کنند و این کشور را نابود می کنند و این کشور بیابان شده را رها می کنند و در عراق و افغانستان و پاکستان هم همین رویه را می بینیم. یعنی هر آن چه را که ما با پول وثروت خودمان خریدیم با آدم های خودمان نابود می کنند تا ما به 70 سال قبل برگردیم. به طوری که تا صد سال آینده هم نمی توان این کشورهای جنگ زده را ساخت. این ها آمده اند همه چیز را پس بگیرند و موفق هم بوده اند. از مصر تا پاکستان همه در جنگ و آتش است. مسلمانان نیز سادگی می کنند و همه چیز را از جان و مالشان پس می دهند. پس در دنیا خشونت به اعتبار عواملی که گفته شد وجود دارد و این خشونت ویژه در خاورمیانه، توطئه استکبار است. این کشورهای جنگ زده دیگر به درد نمی خورد و باید با بولدوزر همه را صاف کنند و بولدوزر هم ساخت همانهاست.
* آیا این خشونت ها با دین رابطه ندارد؟ اکثر فعالیت های تروریستی تحت لوای دین در حال انجام است.
نکونام: ما یک "دین" و یک "مذهب" داریم. هیچ رابطه ای بین دین و خشونت نیست. دین خشونت طلب نیست؛ چون معنا و واژه "دین"، روش و منش و ساختار است. اساسا خشونت نمی تواند در دین باشد. شما وقتی می گویید دین یعنی سیستم، مثل یک موتور و مثل یک کیس یا گوشی موبایل در این سیستم ها نمی تواند خشونت باشد. اگر یک مشت روی گوشی بزنی از کار میفتد اما مذهب با خشونت رابطه پیدا می کند چون مذهب های "من در آوردی" و جاهلانه زیاد است و اینها علت خشونت می شوند. ماده ی مذهب از "ذهب و ذهاب و تذهیب و اذهاب" است که هم اینک در مذاهب تشتت است و ممکن است هیچ کدام از این مذهب ها ملاک علمی هم نداشته باشند. پس آن عوامل توطئه گر با این مذهب های ساختگی وقتی در هم آمیخته می شود ماده ای را به نام "خشونت مذهبی" ایجاد می کنند. دین خشونت ندارد. قرآن می فرماید: "لکم دینکم ولی دین" یعنی پیامبر با کافر هم می سازد و دین با کفر هم می سازد. این مذهب فاسد است که هرکسی از سویی می رود و هیچ کدام هم ملاک آسمانی ندارد و همه توهمات ذهنی و تخیلات افراد است که این علیه آن و آن علیه این حرکت می کنند.
*چرا این درگیری ها بیشتر در بین مذهب های اسلامی است؟ آیا به این خاطر نیست که اسلام این قابلیت را دارد که در درون خود خشونت ایجاد کند؟
نکونام: بسیاری از مذهب ها ساختگی است و اهرم های استعماری که به کمک آن می آید زود جواب می دهد. شما اگر یک النگوی بدلی را در ترشی بیندازید بعد از نیم ساعت سیاه و خراب می شود ولی طلا چنین نمی شود. این مذهب ها چون بدلی هستند تا استعمار به یاری آن می آید جواب می دهد. کشورهای خاورمیانه به طور نوعی کم سواد و فقیر هستند و این آدم ها دنبال هرچه بگویی راه میافتند. اعتیاد در آن ها خوب جواب می دهد. دزدی خوب جواب می دهد خشونت خوب جواب می دهد اما نسبت به کمالات، جوابگو نیست. مذهب های بدلی در مقابل آن فنون استعماری مغلوب واقع می شود. این شخص پول می گیرد و خودش را می کشد و اصلا گاهی بی پول خودش را می کشد چون این مذهب ساختگی است و علمی و استاندارد نیست. اکنون که زود جواب می دهد استکبار هم روی آن سرمایه گذاری می کند و تجهیزات و امکانات و عنوان و اسم می دهند. اسم هایی که روی این گروه ها می گذارند اسم های جالبی است، حالا این می شود رییس و آن معاون و همین طور همه را به دنبال خود می کشد.
*گروهی معتقدند اگر ادیان نبودند در دنیا خشونتی نبود. آیا با این نظریه موافقید؟
نکونام: این سخن درست نیست. هیچ کدام از دین ها با هم مشکل ندارند. به قرآن کریم که مراجعه می کنید از تورات و انجیل و صحف به نیکویی یاد می کند. حالا اگر دیدید مدعیان عمل به این کتاب ها با هم می جنگند این ربطی به کتاب های آسمانی ندارد. این ها دعواهای خودشان را دارند و می خواهند منافع خود را تامین کنند.
*راه مقابله با خشونت و تروریسم در دنیا امروز چیست؟
نکونام: تنها راه مقابله این است که ما خودمان خشونت نداشته باشیم. قانون ها و دولت ها نباید خشونت داشته باشند. نباید زندان ها اینقدر گسترده باشد. وقتی شما در زندان های یک کشور عده ای را می زنید و شکنجه می کنید حامیان آن ها در بیرون شما را مثله می کنند. بهترین راه و تنها راه مقابله با خشونت، خشونت نداشتن است. شما وقتی در منزل فرزندت را میزنی او زدن را از شما می آموزد و برادر و خواهرش را می زند. از نظر علوم اجتماعی، کشورها و دولت های ما باید از خشونت پرهیز داشته باشند و اینگونه نباشد که چون این شخص را گرفته و در زندان کرده حالا هرکاری که خواست انجام دهد. آنتی تز ظلم های داخلی در بیرون ایجاد می شود. دولت ها و قوانین نباید خشونت محور باشند که الان متاسفانه چنین است. شما ببینید در آمریکا که مدعی حقوق بشر در جهان است تازه تصویب قانون اعدام را دارند و صنعت طب را به خدمت خشونت و اعدام در آوردند. پس خشونت محوری در همه دنیا هست. به خاطر جهانی شدن ارتباطات چیزی پنهان نیست. صاحب حقوق بشر بدترین زندان را برای افغان ها ایجاد کرده است و مابقی و دیگران هم همه در محیط خود خشونت مدار هستند. از این رو، این ها در محیط خود نمی توانند مقابله کنند و انسان هایی که بیرون هستند با آن ها مقابله می کنند.
*وظیفه ایران در قبال مسایل سوریه و عراق چیست؟
نکونام: ما با نظر به مصالح و قوانین بین المللی باید برای یکپارچگی عراق و حفظ تمامیت ارضی این کشور هرکاری که توانستیم انجام دهیم. ممکن است بخواهند عراق را تجزیه و به سه کشور تقسیم کنند و شیعه و سنی و کردها را جدا نمایند. یکی از علت های اصلی این قضیه هم برخورد نامناسبی بود که برخی شیعیان در این چند سال در عراق انجام دادند. پیش از این حاکمیت در دست اهل تسنن بود و شیعیان دارای حکومت نبودند و از همین روی برای اداره این کشور تخصص نداشتند و نتیجه هم این شد. در کشوری که اهل تسنن، کردها و شیعه به قوت وجود دارند و اکثریت با شیعه است نباید اینگونه رفتار می شد که به اهل تسنن و کردها بگوییم "به دنبال کارتان بروید" چرا که ما اکثریت را داریم. اکثریت به معنای نابود کردن اقلیت نیست بلکه به معنای حمایت از اقلیت است. این کار را نکردند و کشور به اضمحلال خود نزدیک شد. ما به شکل معنوی و به صورتی که به کردها و اهل تسنن زیان نزنیم باید به یکپارچگی عراق کمک کنیم.
*پیشنهاد خاصی برای حفظ یکپارچگی عراق دارید؟
نکونام: دولت شیعه عراق باید برای ماندگاری خود تعامل و تعاون با آن دو بخش و دیگر بخش های جامعه داشته باشد و تنگ نظری ها برداشته شود و هیچ کسی چه امریکا و چه دیگران به دنبال تحمیل نظریات به این کشور نباشند تا شاید کشور از این مشکلات دور بشود.
*با توجه به اوضاع عراق فکر می کنید مشکلات قابل حل است؟
نکونام: با این سبکی که استکبار جهانی و کشورهای مختلف در عراق دنبال می کنند مشکلات حل نمی شود. کشورهای منطقه و استکبار به دنبال تامین منافع خود در عراق هستند و تا منافع آنها تامین نشود این کشور به آسایش نمی رسد اما وقتی این منافع تامین می شود که دیگر کشوری نمانده است. چه در عراق و چه در سوریه باید مداخله های دیگران قطع شود.
*بخش بسیاری از خشونت های امروز علیه شیعیان صورت می گیرد؛ چه در عراق و چه در افغانستان و چه در پاکستان. وظیفه شیعیان در قبال این حرکتها چیست؟
نکونام: شیعه باید خشونت گریز باشد. شیعه نباید به عنوان یک فرهنگ خشن معرفی شود و متاسفانه دسته جاتی که شاید بیشتر آن هم استعمار باشد ما را به خشونت وادار کرده و می کند؛ چه خشونت های بیانی در رسانه ها و سایت ها و چه خشونت های عملی و اعتقادی و اجرایی. شیعه با خشونت خود را منفور می کند. هم استعمار به تحقق این هدف کمک می کند و هم دسته جاتی از ما خودمان به آن دامن می زنیم درحالی که وقتی می گوییم شیعه یعنی ائمه معصومین علیهم السلام. حضرات بعد از کربلا و در زمان بنی عباس و بنی امیه با اینکه در وضعیت بدی قرار داشتند در هیچ حرکت خشونت محور دخالت نکردند بلکه فکری، فرهنگی و معنوی کار کردند و حتی وقتی در زمان خلفا، اسلام به ایران آمد تازی معرفی شد چون خلفا زور را اعمال کردند اما امروز همه ایران نسبت به ائمه معصومین علیهم السلام که اهل زور نبودند، احترام قائل است یعنی در میان مردم یهودی، نصرانی و مارکسیست اهل ایران حضرات معصومین علیهم السلام محبوبند، چون این ها را انسان های معنوی دیدند و از این ها تیغ ندیدند. شیعه فرهنگ و محتوای معنوی دارد و نیازمند خشونت نیست لذا ما باید مثل ائمه علیهم السلام رفتار کنیم و مدافع همه مردم باشیم و به ضرر هیچ مردمی در دنیا نباشیم.
*با توجه به اینکه خشونت ها علیه شیعه است، ما وظیفه مقابله با آنها را نداریم؟
نکونام: دفاع یک امر مقدس است اما درگیری غیر از دفاع است. در درگیری شما هم به درگیری کمک می کنید، او می زند و شما هم می زنید اما دفاع آن است که شخصی به خانه شما آمده و می خواهد شما را بیرون کند، قهرا شما نباید اجازه بدهی، دفاع مقابله با خشونت است اما خشونت درگیری دوطرف است از نظر اشتقاق این دو معنا متفاوتند. در دفاع یک نفر خشونت دارد و شما باید از خود دفاع کنید اما در درگیری هر دوطرف خشونت دارند؛ این سنگ می اندازد و او هم سنگ می اندازد لذا دفاع حتی برای حیوانات مقدس است اما خشونت هیچ قداستی ندارد و از بی عقلی است. همانطور که در روایات ما آمده که اگر دو نفر با هم درگیری دارند حتما دو طرف مشکل دارند چون اگر یکی از آنها عاقل باشد قهرا درگیری ادامه پیدا نمی کند.
*ملاک و معیار تشخیص خشونت در رفتارها و گفتارها چیست؟
نکونام: اصولا موضوع خشونت "تجاوز" است و ما هرکجا که دیدیم از حالت طبیعت خارج شدیم معنای خشونت پیدا کرده ایم حالا این خروج چه قانونی باشد و چه حاکمان باشند و چه مردم عادی. اگر یک کشوری با قانون تجاوز کند یا بی قانون و با عمل خود تجاوز کند همه خشونت است اما در دفاع تجاوز نیست و مقدس است.
*اگر جنگی در کشور شیعی باشد و افرادی برای کمک به هم مذهب های خود وارد آن جنگ شویم، این خشونت است یا دفاع؟
نکونام: "انما المومنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم" بین مسلمان ها برادری برقرار کنید و به دنبال اصلاح باشید. حالا اگر کسی به اصلاح قانع نشد جلوی آن بایستید. حالا این در ظرف مومنین است که اگر به هر انسانی تجاوز شود ما مسوولیم. پس این خاکریز اول است و در خاکریز بعدی به هر انسانی که تجاوز شود مسوولیت داریم البته اگر بتوانیم و حتی اگر کسی به حیوانات، گیاهان و آب ها تجاوز شود ما مسوولیم چون اگر در یک گوشه دنیا آبی نفله شود آسیب آن به همه جهان می رسد. منتها در ظرف دفاع و نه خشونت و اگر ما بتوانیم این ها را از هم تشخیص دهیم باید با علم و آگاهی از همه موجودات دفاع کنیم.
*شما چندی قبل طرح پایان جنگ در جهان را مطرح کردید. به نظر حضرت عالی با وجود این گروهک های تروریستی و شرایط موجود جهان می توان از اینگونه طرح ها سخن گفت؟
نکونام: ما چاره ای جز این نداریم که طرح ممنوعیت جنگ توسط هر گروه و مذهب و کشوری را تصویب کنیم. بشر امروز برای مقابله با این کشتارها باید اسلحه را کنار بگذارد و سر میز گفت وگو بنشیند. وگرنه روز به روز بدتر می شود. گفتمان، دفاع و ترک هر نوع خشونت در رستگاری است.
منبع: شفقنا