به گزارش انتخاب، کمتر کسی را می توان پیدا کرد که سروکار روزانه با موتور سوارهای مسافربر نداشته باشد ، مردانی که سوار بر موتورسیکلتی ارزان قیمت آهسته از کنار شهروندان ایستاده در حاشیه خیابان ها عبور می کنند و با یک کلمه دنبال مشتری می گردند؛ « موتور؟» غالبا پاسخ منفی است اما وقتی مسافری با اشاره سر از تمایلش برای به مقصد رسیدنش به وسیله موتور خبر می دهد تازه ماجرا آغاز می شود، نرخ های بالا و خطر بالاتر ، موتور سوار بدون داشتن کلاه ایمنی مسافر را سوار بر ترک موتور خود می کند و در خیابان ها و معابر شهر ویراژ می دهد. فرقی ندارد پیاده رو ، خط ویژه اتوبوس، مسیر یک طرفه یا خیابانی مسدود شده آنها مسیر را طی می کنند تا به ضم خود مهارتشان در راندن موتورسیکلت را اثبات کنند و به مسافرشان نیز بقبولانند که اگر نبودند هرگز در موعد مقرر به قراری که داشتند نمی رسیدند. موتور سوار در پایان هزینه ای چند برابر از کرایه تاکسی را از مسافرش می گیرد و به دنبال مسافری دیگر می رود.
این روایت هر روزه موتور سواران است و شهروندان عجول اما با گذشت دو دهه از بروز اين پديده هيچ نهاد و سازماني نيست كه بر اين افراد نظارت داشته باشد و موسسات اتومبيل كرايه و پيك هاي موتوري نيز تنها از موتور سواران براي ارسال بسته و كالا استفاده ميكنند و حمل و نقل مسافر به وسيله آنها ممنوع است.
از كجا آمدهاند؟
تقريبا همه ميدانند كه مسافرت درون شهري، آن هم با اين وضعيت از خطرناكترين سفرهاي درون شهري است و آمار 30 هزار و 901 جانباخته موتورسیکلت سوار در سالهاي 85 تا 89 نيز مويد اين ادعاست. اما موتور سيكلت سواران هر روز بيشتر ميشوند و مسافربران موتور سوار نيز با نسبتي بيشتر رشد ميكنند تا جايي كه امروز در سطح شهرهاي مانند تهران ميتوان افرادي را ديد كه با ظاهري آراسته و كت و شلواري چند صد هزار توماني سوار بر ترك موتوري كه قيمتش از لباس بر تنشان نيز ارزان تز است نشسته و در در حال تردد در خط ويژه اتوبوسهاي تندرو هستند!
مرتضي ، 35 سالهاست وميگويد از سال 88 پس از آنكه از يكي از شركتهاي دولتي اخراج شده با موتور كار مي كند ، اوبه خبرنگارما ميگويد : فرقي نمي كند مسافر باشد يا بار ، هرچه باشد جابجا ميكنم، اما چون براي خودم كار ميكنم ، بيشتر مسافر جابجا ميكنم و حتي سه مسافر هم سوار كردهام . مرتضي روزانه حدود 40 تا 80 هزار تومان در آمد دارد و ميگويد بيشتر در محدوده طرح ترافيك و بازار تهران فعاليت دارد اما به دليل اينكه برخي از مناطق توسط تعدادي از موتور سواران قرق شده مسافركشي در آنها سخت است و اگر مسافري سوار كند هنگام حركت بوده و امكان توقف وجود ندارد چراكه ممكن است با برخي ديگر از همكارانش درگير شود.
اميد ، 28 ساله است و عمدتا در ميدان جمهوري توقف ميكند ، به گفته خودش حدود چهار سال است كه با موتور مسافر جايجا ميكند و چون دوست داشته براي خودش كار كند ، هيچگاه حاضر به رفتن بر سر كار دولتي و اداري نيست، ديپلم دارد و ميگويد كه اگر پول بيشتري داشته باشد با ماشين در آژانس كار خواهد كرد اما فعلا از كاري كه ميكند راضي است. اين موتورسيكلت سوار درآمد روزانهاش را حدود50 هزار تومان اعلام ميكند و ميگويد: اگر بخواهم درامدم بيشتر هم ميشود اما هركسي را سوار نميكنم ، اگر با خودشان بار داشته باشند يا لباس هاي كثيفي پوشيده باشند دلم نمي خواهد سوار موتورم شوند. او از اينكه جايي براي نظارت بر عملكردشان وجود ندارد راضي است و ميگويد: مگر تاكسيراني يا آژانسهاي كه نظارت ميكنند چه گلي به سر رانندگان خود زده اند ، فقط از مردم پول ميگيرند و بعد كار خاصی انجام نميدهند ، اگر پول خوبي بدهي يا آشنا داشته باشي خط خوبي ميگيري و اگر پارتي نداشته باشي يك خط پرت تاكسي به آدم ميدهند و تا دفعه بعد كه پول بخواهند يادي از راننده نمي كنند، اگر مسافربرهاي موتور سوار هم ساماندهي شوند همين ميشود و احتمالا هر سال ميخواهند يك پولي بگيرند و بعد مسيرهاي خوب را به رفقايشان بدهند.
برخي از جامعهشناسان و كارشناسان اقتصادي نيز درباره اين پديده نظرات متفاوتي دارند ، گروهي از آنها اين موضوع را يك ناهنجاري و حتي در گروه شغلهاي كاذب تعريف ميكنند و معتقدند كه به افرادي كه با موتورسيكلت كار ميكنند نمي توان عنوان شاغل را اتلاق كرد و در حقيقت آنها از سر بيكاري يا تنبلي اين كار را انتخاب كردهاند. اما گروهي ديگر معتقدند كه اين موضوع بايد ساماندهي شود و اتفاقا در شرايط ترافيكي تهران حضور موتور سواران ميتواند موثر باشد.
رضا ، موتور سوار ديگريست كه مدعيست با پول مسافركشي با موتور يك خانه نقلي براي خانواده چهار نفرهاش در محله جواديه تهران خريده ، او سالهاي پيش نصاب ماهواره بوده و حالا تمايلي به انجام كار قبلي ندارد و به همين دليل از هفت صيح تا 10 شب با موتر سيكلتش كار ميكند. ميگويد به دليل سابقه زيادش در اين كار مشكلي با ايستادن در مسيرهاي پرمسافر ندارد اما گاهي برخي از موتورسوران كه به تازگي وارد اين كار شدهاند با او درگيري لفطي پيدا ميكنند. او برخلاف اميد معتقد است كه بايد در اين شغل يك ساماندهي ايجاد شود و برايشان يك صنف وجود داشته باشد تا بتوانند از اين طريق مطالباتشان را مطرح كنندو به گفته رضا اقداماتي نظير بيمه ، دريافت وام و ... بايد از طريق ساماندهي انجام شود و در حال حاضر چنين موضوعي وجود نداردو اين موتورسوار ادامه ميدهد: به نظرم همانطور كه برخي براي سفر درون شهري به آژانس ميروند چه ايرادي دارد كه مراكزي هم باشد كه موتور سواران در انها جمع شوند و اقدام به جابجايي مسافر كنند ، اينطوري هم بر هزينهها نظارت وجود دارد و هم مثلا ميتوان مسافر بران را مجاب كرد كه حتما يك كلاه ايمني براي خود و يك كلاه ايمني براي مسافرشان به همراه داشته باشند.
تابستان، فصل مرگ و مير موتورسواران
آناليز آماري كه پزشكي قانوني منتشر كرده ، بيانگر اين است كه تابستان فصل مرگ و مير موتورسواران است و حالا در آستانه اين فصل بار ديگر زنگ خطر مرگ براي موتور سواران به صدا درآمده ، موتور سواراني كه به گفته سردار احمدي مقدم ، ریيس پليس كشور از قشر ضعيف جامعه هستند و سختگيري با آنها مشكلاتشان را افزايش ميدهد ، اما تاكنون به نظر ميرسد همين عدم برخورد با چنين افرادي مشكلات اين حوزه را دو چندان كرده است و اصطلاحاً موجب جري شدن آنان در قانونگريزي شده است تاجايي كه برخي از آنان با لبخندي تمسخر آميز بر لب از كنار ماموري كه براي جلوگيري از ورود موتور سواران به معابر ممنوعه ايستاده عبور كرده و وارد اين طرح ميشوند.
شايد شهرداريها، پليس راهنمايي ورانندگي و حتي دولت و مجلس بتوانند با اعمال و وضع قوانين به ساماندهي موتور سواران و به ويژه موتورسواران مسافربر اقدام نمایند.
منبع: تدبیر24