arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۶۶۹۳۴
تاریخ انتشار: ۳۲ : ۱۰ - ۲۵ خرداد ۱۳۹۳

چرایی بازگشت موازنه تهدید به روابط مسکو - واشنگتن

«استفان والت» نظریه پرداز نظریه «واقع گرایی تدافعی»، در مقاله خود با عنوان «شکلگیری ائتلاف ها و موازنه قدرت های بزرگ» در سال 1985، مجاورت جغرافیایی را به همراه میزان قدرت، ظرفیت و توانایی تهاجمی و انگیزه و نیت تهاجمی دولت ها به عنوان عناصر ایجادکننده موازنه میان 2 کشور و ایجاد وضعیت موسوم به «موازنه تهدید» (Balance of Threat) معرفی می کند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
فهم رفتار دولت ها در شرایط هرج و مرج (آنارشی) یا فراهم آوردن شرایطی مناسب برای درک سیاست خارجی کشورها همواره از مهمترین اهداف دانش روابط بین‎الملل به شمار می‎آید.

به گزارش انتخاب، در این زمینه، رفتارشناسی دولت ها در حوزه های راهبردی هنگامی که به عنوان قدرت بزرگ به سوی رقابت با یکدیگر حرکت می کنند اهمیت افزون تری می یابد و زمانی رقابت می تواند به سوی یک وضعیت بیشینه یا کمینه برود که قدرت های بزرگ در شرایط مجاورت جغرافیایی قرار گیرند.

«استفان والت» نظریه پرداز نظریه «واقع گرایی تدافعی»، در مقاله خود با عنوان «شکلگیری ائتلاف ها و موازنه قدرت های بزرگ» در سال 1985، مجاورت جغرافیایی را به همراه میزان قدرت، ظرفیت و توانایی تهاجمی و انگیزه و نیت تهاجمی دولت ها به عنوان عناصر ایجادکننده موازنه میان 2 کشور و ایجاد وضعیت موسوم به «موازنه تهدید» (Balance of Threat) معرفی می کند.

در رویکرد والت این چهار عامل همچنین جزو منابع تهدید دولت ها نیز محسوب می شوند.

از این رو با چنین درکی از تحولات نظام بین الملل می توان دریافت که با بیشینه شدن تهدید به ویژه در شرایط مجاورت جغرافیایی، دولت ها تلاش می کنند به سوی موازنه سازی آن حرکت کنند. در این هنگام دولت ها تلاش می کنند به میزان تهدیدی که درک می کنند به موازنه به ویژه موازنه تهدید به صورت راهبردی دست بزنند (1).

اگر نگاهی گذرا به مناسبات راهبردی میان آمریکا و روسیه بیندازیم متوجه خواهیم شد که فضای روابط 2 کشور در یک دهه گذشته در حال حرکت به سوی یک موازنه تهدید به واسطه مجاورت جغرافیایی بوده است؛ مجاورت جغرافیایی که 2 طرف از طریق 2 حوزه نزدیکی مرزی در اروپا (حضور مستقیم و مشارکت در ناتو) و رودررویی در مناطق نفوذ دارند.

همچنین،نشانه های این موازنه تهدید را نیز می توان در پیگیری طرح سپر دفاع موشکی از سوی هر 2 طرف در حوزه های نفوذ یکدیگر، گسترش ائتلاف های نظامی و نیز افزایش نمود توان نظامی راهبردی دید.

در این زمینه اما رقابت ها طی ماه های گذشته به دلیل بحران اوکراین افزایش یافته است؛ پس از آغاز بحران اوکراین، پیوست شبه جزیره «کریمه» به روسیه در اسفندماه 1392 و گسترش درگیری های نظامی در مناطق شرقی این کشور، آمریکا و اروپا تلاش کردند با ائتلاف سازی به سوی انزوای روسیه حرکت کنند.

افزون بر این، آمریکا و کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) طی روزهای گذشته با برگزاری رزمایش های نظامی مشترک در مناطق شرقی اروپا به موازنه سازی راهبردی در برابر روسیه دست زده اند.

به گزارش نوزدهم خرداد خبرگزاری فرانسه، نزدیک به چهار هزار و 700 سرباز و 800 خودروی نظامی از 10 کشور مانند انگلیس، کانادا و آمریکا در رزمایش نظامی در مناطق نزدیک به شهر «ریگا» پایتخت لتونی، شرکت کردند. روسیه مخالفت خود با این رزمایش را که در لیتوانی و استونی نیز برگزار شد، اعلام کرد (2).

کشورهای استونی، لتونی و لیتوانی که تا سال 1991- 1990 میلادی (1370- 1369 خورشیدی) بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بودند، در سال 2004 میلادی (1383 خورشیدی) به ناتو و اتحادیه اروپا پیوستند.

همچنین، به گزارش تارنمای «صدای روسیه»، گرجستان و آمریکا از نوزدهم خرداد چهارمین رزمایش نظامی مشترک سالانه موسوم به «روح سریع 2014» را در خاک گرجستان و با مشارکت 350 نظامی آمریکایی مستقر در رومانی برگزار کردند (3).

همان روز ناتو، اسپانیا، انگلیس، اردن و قطر رزمایش دیگری را در ترکیه آغاز کردند. هدف از برگزاری این رزمایش 11 روزه بالا بردن توانایی نیروی هوایی کشورهای شرکت کننده و افزایش هماهنگی میان آنها اعلام شد (4).

این رزمایش ها در حالی برگزار می شود که پیوستن شبه جزیره کریمه به خاک روسیه و گسترش ناآرامی ها در شرق اوکراین، نگرانی های گسترده امنیتی در اروپا به ویژه شرق این قاره پدید آورده است.

از دیگر سو، همزمان با رزمایش های نظامی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی در شرق اروپا، «سرگئی لاوروف» وزیر امورخارجه روسیه، تلاش ناتو برای گسترش قلمرو خود به سوی شرق و انتقال زیرساخت نظامی به مناطق هم مرز با روسیه را ویرانگر خواند.

به گزارش نوزدهم خرداد تارنمای «صدای روسیه»، لاوروف پس از دیدار با همتای فنلاندی خود تاکید کرد «تلاش برای گسترش قلمرو ناتو به سمت شرق ویرانگر است و با تعهدات کشورهای عضو این سازمان همخوانی ندارد».

همان روز «ولادیمیر تیتوف» معاون اول وزیر امورخارجه روسیه، نیز گفت: مسکو تقویت ناتو در همسایگی مرزهای روسیه را نمایش مقاصد خصمانه این سازمان می داند و آماده است در پاسخ، تدابیر لازم را اتخاذ کند.

وی افزود: استقرار هر چه بیشتر نیروهای نظامی ناتو در اروپای شرقی و مرکزی را مشکل می توان چیزی بجز نقض مستقیم مفاد قوانین مدون در سال 1997 میلادی (1376 خورشیدی) درباره روابط دوجانبه روسیه و ناتو ارزیابی کرد (5).

همکاری های روسیه و ناتو که در سال 1994 میلادی (1373 خورشیدی) با پیوستن مسکو به برنامه مشارکت برای صلح گسترش یافته بود، به امضای توافقنامه ای برای تشکیل شورای ناتو- روسیه در سه سال بعد منجر شد که ناتو را به چشم پوشی از استقرار دایمی نیروهای نظامی در مرزهای شرقی روسیه ملزم می کند.

سخنان تیتوف پس از آن بود که «باراک اوباما» رییس جمهوری آمریکا، هفته گذشته در لهستان بر افزایش پشتیبانی نظامی آمریکا از اعضای ناتو در کشورهای شرق اروپا تاکید کرد.

اوباما در دیدار با سران کشورهای شرق اروپا در ورشو گفت تعهد آمریکا به تامین امنیت لهستان و سایر کشورهای منطقه، سنگ بنای امنیت خود آمریکا است.

حتی گفت و گوی 15 دقیقه ای و غیررسمی اوباما و «ولادیمیر پوتین» رییس جمهوری روسیه، در حاشیه مراسم هفتادمین سالروز ورود نیروهای متفقین به «نرماندی» در جنگ جهانی دوم (هفدهم خرداد)، آن هم پس از یک سال رو در رو نشدن نیز نتوانست یخ روابط 2 کشور را آب سازد.

چنین فضایی نشان می دهد 2 کشور در فضایی از بی اعتمادی قرار دارند و الگوی رفتاری مبتنی بر تهدید برای هر 2 طرف از مطلوبیت بیشتری برخوردار است.

** روسیه و غرب؛ آغاز یک موازنه تهدید؟

شکل تاریخی الگوی رفتاری قدرت های بزرگ همواره نشان داده است آنها رفتارهایی برای موازنه و توازن از خود نشان می دهند که این توازن در دوران های گوناگون در شکل هایی متفاوت نمود و بروز یافته است.

این قدرت ها در چارچوب ساختار و نظام بین الملل هر دوره تاریخی، در فکر ایجاد طیف های گوناگون موازنه- از «موازنه قوا» گرفته تا «موازنه تهدید» و «موازنه نرم»- بوده اند که در هر یک از آنها، عناصر و شاخص های قدرت نظامی، اقتصادی و فرهنگی به شکل های گوناگون تداوم داشته است.

همچنین در همه شکل های موازنه، ایجاد توازن راهبردی از اهداف کلیدی قدرت های بزرگ برای پیگیری منافع ملی بوده است. در این چارچوب، کشورها از همه ارکان قدرت خود یعنی قدرت نظامی، اقتصادی یا حتی فرهنگی برای ایجاد تعادل و موازنه بهره گیری کرده اند.

بر این پایه، روابط آمریکا و روسیه را می توان از همان فردای پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 میلادی (1324 خورشیدی) در این قالب بررسی کرد؛ چرا که به دلیل شکلگیری «ژئوپلتیک قدرت» در 2 کشور، این روابط در فرایندی رقابتی با رویکرد موازنه (البته شکل های مختلف موازنه) نمود یافت.

در دوران جنگ سرد تحرک نظامی و ایدئولوژیکی آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی همگام با شرایط و وضعیت های منطقه ای و بین المللی، طیفی از موازنه قوا تا موازنه تهدید را تجربه کرد اما اکنون به نظر می رسد سال ها پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شووری و عبور روسیه از دوران گذار، جهان بار دیگر شاهد رقابت راهبردی میان 2 طرف و بازگشت موازنه تهدید است.

در این زمینه، «انوشیروان احتشامی» استاد دانشگاه دورهام انگلیس، در گفت و گو با ایرنا بر این نظر تاکید می کند که «روابط آمریکا- روسیه طی سال های گذشته به یک چرخه وارد شده است».

از دید این استاد روابط بین الملل، روسیه در حال بازتعریف منافع ملی خود بر پایه انگیزه های ژئوپلیتیکی و جغرافیایی است. از این نگاه، روسیه بسیار بیش از گذشته نسبت به امنیت و ثبات «حوزه منافع» یا «حوزه نفوذ» خود حساس خواهد بود و این موضوع می تواند آمریکا را بیش از پیش رو در روی روسیه قرار دهد (6).

بحران اوکراین، افزایش نفوذ آمریکا در اروپای شرقی و گسترش مناسبات نظامی- امنیتی غرب نزدیک مرزهای روسیه نشان می دهد مسکو و واشنگتن با توجه به شاخص نزدیکی جغرافیایی، در حال حرکت به سوی وضعیت موازنه تهدید هستند.

در چنین وضعیتی، با نزدیکی جغرافیایی 2 ژئوپلتیک قدرت و در کنار آن توانایی و ظرفیت های نظامی گسترده، ایجاد موازنه با ابزار تهدید به راهبرد 2 کشور برای نیل به اهداف تبدیل می شود.

رفتار مسکو و واشنگتن طی روزهای گذشته را می توان شاهدی برای چنین وضعیتی دانست.

در این پیوند، رسانه روسی «راشاتودی» نوزدهم خردادماه از استقرار 2 فروند بمب افکن رادار گریز بی- 2 آمریکا در اروپا خبر داد؛ در حالی که پیشتر سه فروند بمب افکن بی- 52 آمریکا در این قاره مستقر شده بود. راشاتودی به نقل از دریادار «سیسل هانی» از فرماندهان نیروهای آمریکایی مستقر در اروپا، درباره استقرار این بمب افکن ها در اروپا نوشت: این اقدام و استقرار بمب افکن های راهبردی در اروپا یک موقعیت عالی برای تقویت و ارتقای قابلیت انجام عملیات های مشترک میان آمریکا و همپیمانانش است (7).

در دیگر سو، به گزارش بیستم خرداد وزارت دفاع روسیه، مسکو رزمایش نظامی یگان بالتیک، نیروی هوابرد و نیروی هوایی خود را در منطقه «کالینینگراد» آغاز کرد.

به نوشته خبرگزاری «ریانووستی»، این رزمایش هم زمان با رزمایش های بین المللی «حمله سابر 2014» و «بالتاپس 2014» در مناطق شرقی اروپا آغاز شده است.

این وزارتخانه افزود: شمار نیروها و تجهیزات رزمایشی روسیه با شمار نیروها، تجهیزات و سخت افزارهای نظامی به کار رفته در رزمایش های نظامی کشورهای عضو ناتو برابر است (8).

کالینینگراد منطقه ای متعلق به روسیه و بیرون از خاک اصلی سرزمینی روسیه در حاشیه دریای بالتیک است.

** جمع بندی

امروز، موضوع رقابت راهبردی 2 قدرت بزرگ آمریکا و روسیه و تلاش آنها برای گسترش حوزه نفوذ، به یکی از مباحث کلیدی حوزه روابط بین الملل و سیاست خارجی تبدیل شده است. در این میان، بررسی رقابت این 2 کشور در چارچوب نظریه موازنه به دلیل تلاش مسکو و واشنگتن برای موازنه سازی در برابر یکدیگر اهمیت افزون تری می یابد.

در این قالب، تحرک های نظامی 2 کشور در ماه ها و هفته های گذشته از بکارگیری اصل موازنه تهدید در برابر یکدیگر نشان دارد.

بر پایه موازنه تهدید، 2 کشور به دلیل قرارگیری در وضعیت مجاورت جغرافیایی از راه مرزهای سرزمینی یا حوزه های نفوذ، به سوی گسترش یا نمایش توانمندی های نظامی می روند و تهدید (چه در شکل مستقیم و چه غیرمستقیم) به اصل بنیادین مناسبات تبدیل می شود.

منابع

1.http://www.christoph-rohde.de/waltallianceformationandbop1985.pdf2. 2.http://ilna.ir/news/news.cfm?id=175081

3. http://persian.ruvr.ru/

4. http://irna.ir/fa/News/81194716/

5. http://www.dw.de/html

6. http://www.irna.ir/fa/News/81115209/

7. http://www.mehrnews.com/detail/News/2307846

8.http://en.ria.ru/military_news//Military-Drills-Underway-in-Russias-Western-Kaliningrad-Region.html
منبع: ایرنا
نظرات بینندگان