پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
وقتی برای اولین بار در کنار ایرج طهماسب بر صفحه تلویزیون دیده شد آنقدر
دلربایی کرد که توانست نظر آدم بزرگهایی را که در اول دهه هفتاد مشغول
تماشای تلویزیون بودند را جلب کند.
به گزارش انتخاب، عروسک کلاه قرمزی با برنامه
صندوق پست به تلویزیون آمد و با لحن و نوع صحبت کردن خود اول آدم بزرگها
را به قلاب خود انداخت و به تدریج بچهها را هم مشتری خود کرد در ادامه
پسرخاله هم به کار اضافه شد و او هم طرفداران زیادی برای خودش دست و پا
کرد.
حمید جبلی و ایرج طهماسب هم آنقدر به کار خودشان ایمان داشتند
که دامنه فعالیت خودشان و کلاه قرمزی و پسرخاله را از تلویزیون به سینما
گسترش دادند و وقتی کلاه قرمزی در فیلم سینمایی از شمال کشور به راه فتاد و
به تهران آمد تا در کنار آقای مجری،اجرای برنامههای تلویزیون را به عهده
بگیرد یکی از اتفاقات سینمای ایران رقم خورد و فیلم کلاه قرمزی و پسرخاله
به یکی از پرفروشترین آثار سینمایی ایران تبدیل شد.
از سال 73
تاکنون عروسک پارچهای کلاه قرمزی و دوستانش که هر روز به تعدادشان هم
افزوده میشود دارند، خلاقیت به خرج میدهند و طرفداران زیادی بین بزرگ و
کوچک برای خود دست و پا میکنند.
شاید وقتی کلاه قرمزی با آقای مجری
در برنامه صندق پست دیده شد کمتر کسی فکر میکرد این عروسکهای پارچهای
بتوانند خالقان خود ( طهماسب و جبلی) را آنقدر از نظر مالی تامین کنند که
آنها همه وقت خود را روی این عروسکها و داستانهایشان بگذارند.
مردم
برای دیدن فیلمهای این عروسکها بلیط میخردند و به سینما میروند و
مدیران تلویزیون هم که حالا از این همه طرفدار این عروسکهای دوستداشتنی
غافلگیر شدهاند، در بدترین شرایط مالی صدا و سیما هر جور شده ، مبلغ قابل
توجهای را که سازندگان کلاه قرمزی درخواست میکنند، قبول میکنند تا حداقل
با همین برنامه هم که شده آبروی رسانه ملی را حفظ کنند.
کلاه قرمزی
برای طهماسب و جبلی حکم چراغ جادو را دارد؛ آنها را هم محبوب میکند و هم
پولدار! البته در شرایطی که سازندگان آثار نمایشی و غیر نمایشی تلویزیون
کاری جز آب بستن به کارها و کلاه سر گذاشتن بینندهها ندارند باید قدر کلاه
قرمزی و دوستانش را دانست.
آنها حداقل به شعور مردم توهین نمیکنند
و آنقدر انصاف دارند که به مخاطب کمفروشی نکنند.در این شرایط باید گفت
پولهای میلیاردی که به جیب سازندگان خود سرازیر میکنید حلالشان.
جبلی
و طهماسب که سالهاست برای بچهها برنامهسازی میکنند شدیدا اخلاقگرا
هستند و سالهاست نان خلاقیت خود را میخورند اما میدانند که نباید به
آدم بزرگها دروغ گفت و نباید به بچهها آموزشهای اشتباه داد.آنها در
برنامههایی که برای تلویزیون میسازند نه از اسپانسر استفاده میکنند و نه
حامی مالی به کارشان میآورند که بر اساس نظر و خواسته او موضوع برنامه را
خط بدهند.
همین که آنقدر شرف دارند که به اصطلاح زیر بلیط اسپانسر
نمیروند خیلی شرف دارند به تهیهکنندگانی که با استفاده از اسپانسر فیلم و
سریال میسازند و به جای داستان و بازیهای مناسب به اسم سریال آگهی به
خورد مردم میدهند.
سازندگان کلاه قرمزی در فیلم سینمایی کلاه قرمزی
و بچه ننه از حضور اسپانسر استفاده کردند.این کار آنها با انتقادهای
شدیدی از سوی طرفداران این گروه روبه رو شد.
شاید این انتقادها
برای تهیهکننده این فیلم ( حمید مدرسی) مهم نباشد اما احتمالا برای جبلی و
طهماسب آنقدر مهم است که در کارهای تلویزیونی خود که مخاطان میلیونی دارد
از اسپانسر استفاده نکنند.
کلاه قرمزی برای اولین بار که بر صفحه
تلویزیون دیده شد، عروسکی بود با پیراهن راه راه آبی و کلاهی قرمز بر سر
اکنون او دوستان زیادی دارد؛ پسرخاله که از اول با او بود، فامیل دور،
پسرعمهزا، جیگر، ببعی، گابی، دیبی،ببخشید و ...
همه اینعروسکها
را مردم دوست دارند و هر کدام از آنها به تنهایی هم طرفداران پر و پا قرصی
دارد.جبلی و طهماسب هم نزدیک به بیست سال است که با همین عروسکها بهترین
ساعات را برای بینندههای تلویزیون رقم زدهاند.
حالا خیلیها
میگویند،یک تکه پارچه به نام کلاه قرمزی سازندگان خود را میلیاردر کرد!
اگر پولدار شدن به سبک سازندگان کلاه قرمزی باشد، دنیا خیلی بهتر از اینی
که هست میشود، آنها کم فروشی نمیکنند، جنس مرغوب عرضه میکنند و پول خوب
هم میگیرند و مهمتر اینکه به مدیران تلویزیون ثابت میکنند که کار
رسانهای متر و معیاری دارد که باید اندازه آن نگه داشته شود.
مهمترین
معیارش هم این است که نباید به مخاطب کم فروشی و بد فروشی کرد.به مدیران
تلویزیون هم گوشزد میکنند که نباید آنتن تلویزیون را به بهانه بیپولی و
جذب اسپانسر به صاحبان بنگاه های اقتصادی بفروشند و هر تهیهکننده و
سرمایهگذار بیسوادی را که هیچ اطلاعاتی از کار رسانهای ندارد جذب سازمان
صدا و سیما کنند.سازمانی که نام رسانه ملی را یدک میکشد.
منبع: انتخاب