arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۶۳۵۲۷
تاریخ انتشار: ۱۱ : ۱۱ - ۰۵ خرداد ۱۳۹۳

نگاهی به روند و چرایی تخریب حجت الاسلام سید حسن خمینی

کمی پیش از آنکه آیت الله توسلی از هشدار امام نسبت به رانده شدن سید حسن خمینی از خانه خود و یادآوری نگرانی امام از اینکه عده‌ای برای انتقام جویی از او به بعضی نزدیکان و دوستانش تهمت هایی برنند و احیانا به صورت دفاع از امام خمینی، انتقام او را از آنها بگیرند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
هفته نامه صدا نوشت: برای نخستین بار نیست، شاید آخرین بار هم نباشد که نوه بنیانگذاری جمهوری اسلامی برای سخنرانی و حضور دربین مردم با محدودیت و فشار روبرو می‌شود. گرچه این بار بر خلاف چند سال گذشته دولت در برابر این اتفاقات سکوت اختیار نمی‌کند حتی اگر یکی از مدیرانش هم در رخ دادن آن «مقصر» باشد.

حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی، پیش از آنکه سخن به نقد و اعتراض بگشاید، به گلایه از ردصلاحیت‌ها بپردازد، با خانواده آسیب دیدگان و زندانیان حوادث بعد از انتخابات دیدار کند و با آیت الله هاشمی رفسنحانی و حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی و دیگر اصلاح‌طلبان و اعتدالیون نشست و برخاست کند، عزیز بود و محترم، ماجرا اما از همان‌جا شروع شد که خمینی جوان پا در راه پدربزرگ و پدرش گذاشت و خواست «اصلاح‌گر» باشد و نه یک «نظاره‌گر».

سید حسن جوان، نماد خمینی‌ها
اسفند 1373 مردم تصویری متفاوت از سید حسن خمینی را بعد از چند سال در تلویزیون دیدند. هنگامی که خبر درگذشت مرحوم سید احمد خمینی منتشر شد، جوانی لاغراندام در لباس روحانیت در کنار پیکر فرزند امام راحل دیده می‌شد، او همان سید حسنی بود که پشت صندلی پدربزرگ و یا در کنار او نشسته بر صندلی، عکسش را بسیاری دیده بودند، کودک و بعد نوجوانی با موهای بور و همواره خنده رو. با مرگ پدر اما او دیگر آن نوجوان خنده رو نبود، روحانی جوانی بود، مغموم، که در عنفوان جوانی و در حالی که تنها یکسال بود ملبس به لباس روحانیت شده بود می‌بایست غم نبود پدر و بار سنگین طلایه‌داری خاندان خمینی را بر دوش می‌کشید. او از آن پس دیگر نماد خمینی‌ها بود و تولیت حرم امام راحل و مدیریت موسسه تنظیم و نشر آثار رهبر انقلاب اسلامی ایران بر عهده او بود.

سید حسن خمینی که در نوجوانی‌اش چندان تمایلی به این نداشت که به کسوت روحانیت درآید به دنبال  سفارشات مداوم امام راحل و پدرش سرانجام در سال 1368 تحصیلات حوزوی خود را شروع  کرد و از سال 1372 به تحصیل در سطوح عالی پرداخت و جالب آنکه تمام این مدت را در منزل پدر بزرگ خود یعنی مرحوم سلطانی طباطبایی و تحت نظر ایشان می گذارند.

در خاطرات فاطمه طباطبایی، همسر مرحوم سید احمد خمینی، بارها به علاقه وافر مرحوم سلطانی طباطبایی به سید حسن اشاره شده است. سید حسن در کودکی به دنبال اسکان چند روزه مهمانی در منزل آن‌ها که به یک بیماری پوستی مبتلا شده بود او هم به این بیماری مبتلا می‌شود به دستور پزشک هر روز می‌بایست برای درمان استحمام می‌شد و زخم‌هایش با صابون شسته می‌شد. پدربزرگ که از علمای به نام حوزه بود با اصرار خود و علی‌رغم تلاش‌های مکرر دختر و دامادش برای منصرف شدن از این کار به دلیل شآن و جایگاه والایی که داشت، شخصا هر روز سید حسن را استحمام می‌کرد و درمانش را دنبال می‌کرد و این کار را آنقدر ماهرانه انجام می‌داد که خانم طباطبایی روایت می‌کنند استحمام که برای سید حسن به واسط این بیماری، سخت بود به یک تفریح مبدل شد.

روزگار بار دیگر سید حسن جوان را در جوار پدربزرگ قرار داد تا او طی سال‌ها هم با پدربزرگ زندگی کند و هم از او بیاموزد و هم از علم عالمانی چون آیت الله استادی، آیت الله موسوی بجنوردی، آیت الله العظمی جوادی آملی، مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی، آیت الله العظمی وحید خراسانی، حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی، آیت الله محقق داماد و آیت الله العظمی صانعی و آیت الله مومن بهره گیرد.

او که پیش از مرگ پدر، تدریس را از سال 70 در مدرسه کرمانی‌ها آغاز کرد، بعد از عهده‌دار شدن  مسئولیت‌های سنگین بعد از پدر نیز علم آموزی و تدریس را رها نکرد و همواره بین قم و تهران در تردد بود، قم برای تحصیل و تهران برای رتق و فتق امور موسسه و حرم امام راحل.

 او از سال 1379 به مدت 10 سال به تدریس سطوح عالی پرداخت و درس فلسفه او نیز که با تدریس کتاب منظومه مرحوم ملاهادی سبزواری از سال 1385 شروع شده، در آبان سال 1391 به پایان رسید.

تدریس خارج اصول حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی هم از سال تحصیلی 90ـ1389 شروع شده و هم اکنون در محل مدرسه دارالشفای قم ادامه دارد و کلاس درس وی از کلاس‌های پررونق حوزه قم به شمار می‌رود تا سید حسن خمینی به واسطه جایگاه علمی‌اش و نه صرفا نوه امام خمینی بودنش، جایگاه خود به عنوان «نماد خمینی‌ها» را تثبیت کند.

انتقام از خمینی اصلاح‌گر
سید حسن خمینی تا سال‌ها از ورود مستقیم به عرصه سیاست حذر کرد و حتی در اوج دوران اصلاحات هم وارد مجادلات سیاسی نشد و همواره به عنوان فردی فراجناحی مورد احترام همه جناح‌ها و گروه‌های سیاسی جمهوری اسلامی ایران بود. ماجرا اما از جایی شروع شد که سید حسن خمینی که به واسطه تلاش‌هایش جایگاهی در حوزه بدست آورده بود و در این سال‌ها به عنوان نظاره‌گر و نه یک کنشگر سیاسی، تجربه‌های سیاسی فراوان اندوخته بود، آرام آرام سخن گفتن در حوزه سیاست را آغاز کرد، سخنانش جناحی و حزبی نبود بلکه هشدار و توصیه و گاه نهیبی بود برای عمل به سیره امام خمینی(ره) در سیاست. او نیز سیاست را اخلاقی می‌خواست و برای اصلاح کژی‌هایی که بعد از سال 84 در عرصه سیاسی کشور آرام آرام ظهور می‌‌کرد و رشد قارچ‌گونه‌ای داشت از جایگاه نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی و تولیت حرم ایشان، تلاش‌هایش را آغاز کرد.

این تلاش‌ها که گاه منجر به اظهارنظرهای به ظاهر جناحی هم می‌آمد به مذاق آنانی که سیاست را غیراخلاقی می‌خواستند و تنها با یک گرایش آن هم از نوع افراطی‌اش می‌خواستند خوش نمی‌آمد.

گفتگوی سید حسن خمینی با شهروند امروز که در آن به انتقاد از دخالت نظامیان در عرصه سیاست پرداخت و همچنین دیدار با اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی که در آن دیدار یادگار امام راحل به انتقاد صریح از ردصلاحیت‌های صورت گرفته در انتخابات مجلس هشتم پرداخت، بهانه مناسب را به دست مخالفان سید حسن خمینی داد تا مکنونات قلبی خود را نهان سازند و اینگونه بود که سایت نوسازی در مطلبی سراسر توهین آمیز از «راز لپ‌های گل انداخته سید حسن خمینی» نوشت.

واکنش‌های به این مطلب آنقدر گسترده بود که حتی دولت احمدی‌نژاد هم ارتباط خود را با این سایت منکر شد، نویسنده مطلب بازداشت و آن سایت توقیف شد.

مرحوم آیت الله توسلی گویی آینده را می‌دید و خطر این توهین را بیش و پیش از دیگران دریافته بود، این توهین‌ها نه سید حسن خمینی که راه خمینی را نشانه رفته بود و از همین رو چند روز بعد از توهین، رئیس دفتر امام راحل در مجمع تشخیص مصلحت نظام به عنوان سخنران پیش از دستور به هشدار درباره گروهی مقدس‌نما و متحجر و واپسگرا پرداخت که در قالب دفاع از امام، فرزندان، دوستان، یاران و بیت ایشان را مورد توهین و برخورد قرار خواهند داد.

از خوابی گفت که در آن امام خمینی می‌گفتند:« حسن من را دارند از این خانه بیرون می‌کنند» و به نامه‌ای از امام راحل در 23 آبان 61 اشاره کرد که بنیانگذار جمهوری اسلامی در آن نوشته بود:«در پیش گروههایی و اشخاصی گناهانی نابخشودنی دارم. و احتمال قوی می‌دهم که پس از من برای انتقام جویی از من به بعضی نزدیکان و دوستانم تهمت ها که من آنها را ناروا می‌دانم بزنند. و به آتشی که باید مرا بسوزانند، آنان را بسوزانند. و احیانا به صورت دفاع از من، انتقام مرا از آنها بگیرند.»

یادآور شد که امام راحل در وصیت‌نامه خود نوشته‌اند:« وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که از مقررات نظام، عدم دخول در احزاب و گروهها و جبهه‌ها است، به آن عمل نمایید و قوای مسلح، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، درهیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. در این صورت می‌توانند قدرت نظام خود را حفظ کنند» و از خون دل‌ خوردن‌های امام از متحجران گفت.

سخنرانی‌ آیت الله توسلی اما ناتمام ماند، قلب او یاری نکرد و همین سخنرانی نیمه تمام، پروژه تخریب و انتقام از سید حسن خمینی را چندماهی به تعویق انداخت.

خمینی منتقد
بعد از ماجرای سایت نوسازی و رحلت آیت الله توسلی، سید حسن خمینی در روش خود برای اصلاح و بازگشت جامعه و سیاسیون به راه امام، به جز سخن، راه دیگری در پیش گرفت و با سکوت، رفتار و اعمالش، سیاست ورزی کم نظیری را آغاز کرد. بعد از انتخابات پرحاشیه 88 به مراسم تنفیذ و تحلیف محمود احمدی‌نژاد نرفت. برای نخستین بار در هفته دولت به استقبال از هیات دولت و رئیس دولت که به سنت هر ساله به این مناسبت به حرم امام راحل می‌آیند تا با آرمان‌های او تجدید بیعت کنند نرفت و در مقابل فشارهای وارده برای لغو سخنرانی هر ساله سید محمد خاتمی در مراسم شب احیای حرم امام راحل، این مراسم را لغو کرد تا زیر بار لغو سخنرانی رئیس دولت اصلاحات که روزگاری امام خمینی(ره) او را فرزند فاضل و باتقوای خویش خوانده بود نرود و در آخرین نماز جمعه آیت الله هاشمی رفسنجانی در قدس 88 حاضر شد، بعد از آنکه علیرضا بهشتی فرزند شهید بهشتی و مشاور میرحسین موسوی که بعد از انتخابات به مانند بسیاری دیگر از نزدیکان و اطرافیان موسوی بازداشت شده بود آزاد شد به دیدار او رفت و دیدارهایش از خانواده زندانیان را درهمین‌جا تمام نکرد و به دیدار چند خانواده دیگر از بازداشت شدگان رفت.

خرداد پرحادثه
اگر خرداد را به پر حادثه بودنش می‌شناسند بدون شک اخلال در سخنرانی سید حسن خمینی در نیمه خرداد 89 یکی از بارزترین آن‌هاست.

به سنت هر ساله در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) در خرداد 89 نیز رئیس دولت سخنرانی خود را آغاز کرد، سخنرانی‌اش اما طولانی‌تر از معمول بود، گرچه احمدی‌نژاد به زیاد سخن گفتن عادت داشت اما برخی می‌گفتند این سخنرانی مطول در این مراسم غیرمعمول است. سایت تندروی حامی احمدی‌نژاد، رجانیوز این بخش از آن مراسم پرحادث را اینگونه روایت کرده است:« محمدعلی انصاری دبیر ستاد بزرگداشت امام(ره) نیز که در حین سخنرانی رئیس‌جمهور در اقدامی نامتعارف دو بار به بالای سن رفت و قصد تذکر پایان وقت را داشت، پس از عتاب دکتر احمدی‌نژاد به وی و شعارهای مردم علیه فتنه‌گران، الفاظ ناشایستی خطاب به برخی از دست‌اندرکاران مراسم ارتحال به‌کار برده است.»

رسم بر این بوده و هست که بعد از سخنرانی رئیس‌جمهور و پیش از سخنرانی رهبر معظم انقلاب، یادگار امام راحل چند دقیقه‌ای سخنرانی کند آن روز سخنرانی مطول احمدی‌نژاد طبق برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته خارج از ستاد ارتحال قرار بود پایانش با آغاز سخنرانی رهبری باشد، چه آنکه محمدعلی انصاری در نامه‌ای تحت عنوان «گزارش به حسن خمینی» نوشت: «وزیر کشور (محمد نجار) در نامه‌ای به محمود احمدی‌نژاد یادداشتی داد که بیشتر سخنرانی کند تا وقتی برای سخنرانی حسن خمینی نماند... پس از آن محمود احمدی‌نژاد سخنان خود را با این عبارت که «اکنون توجه شما را به سخنان مقام رهبری جلب می‌کنم» ادا می‌کند، به سوی محمدعلی انصاری آمده و عتاب‌آمیز می‌گوید: شما چه‌کاره‌اید و به چه حقی به من یادداشت می‌دهید؟»

با این حال سید حسن خمینی در فضایی تحریک شده سخنرانی خود را آغاز می‌کند، اما همانطور که پیش بینی می‌شد آتش به زیر خاکستر رفته انتقام از خمینی‌ها، در سالروز رحلت او شعله‌ور شد، حامیان احمدی‌نژاد علیه سید حسن خمینی و آیت الله هاشمی رفسنجانی و میرحسین موسوی و دیگران شعار دادند، سید حسن نصرالله را نواده حقیقی امام خمینی خواندند.

سید حسن خمینی اما با آرامش سخنرانی کوتاه خود را ادامه داد و بعد از صلوات‌های مکرر مردم در اعتراض به این اقدامات سازمان‌دهی شده، گفت:« مردم قطعا از این تعداد اندک که اینگونه شعار می‌دهند بیزار هستند، عده‌ای که تلاش می‌کنند مراسم باشکوه سالگرد امام راحل را به کام مردم تلخ کنند و تا بوده چنین بوده و هنوز 20سال از رحلت امام نگذشته و خداوند انشالله همه ما رو قرین رحمت خوش ادامه دهد.»

بوسه حضرت آیت الله خامنه‌ای بر پیشانی حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی بلافاصله بعد از این اتفاقات اما موجب شد تا بار دیگر خللی در برنامه‌های تدارک دیده شده وارد شود، این‌بار بسیاری از یاران و شاگردان امام راحل ، با گرایش‌های سیاسی مختلف تمام قد به میدان آمدند و به دفاع از سید حسن خمینی پرداختند و علیه اتفاقات رخ داده در مراسم سالگرد امام راحل سخنان صریحی را مطرح کردند، در این میان اعتراض علما و مراجع عالیقدر نیز کاملا مشهود بود.

علی مطهری در یادداشتی بلافاصله بعد ازاین حوادث نوشت:« حادثه ممانعت از سخنرانی  سید حسن خمینی یک حادثه تلخ و البته یک حادثه از پیش طراحی شده بود که شخص رئیس جمهور در آن نقش اساسی داشت و می توان گفت از سنخ مناظره انتخاباتی ایشان بود که زمینه فتنه را فراهم کرد.احمدی نژاد مانند کودک یک خانواده شده است که هرچه دیگران را اذیت می کند مورد تشویق قرار می گیرد. من درصدد دفاع از مواضع آقای سید حسن خمینی نیستم اما آیا اگر کسی به نحوه مدیریت بحران اخیر انتقاد داشت باید از صحنه انقلاب حذف شود و نباید حق اظهار نظر داشته باشد؟ شاید سید حسن دیروز می خواست انتقاداتی به موسوی و کروبی وارد کند. پس ابتدا حرف او را گوش کنیم، اگر قبول نداشتیم اعتراض کنیم و شعار بدهیم، نه اینکه از چند روز قبل تصمیم بر این باشد که به او اجازه سخن گفتن ندهیم.»

با این حال برخی از سایت‌ها و نشریاتی چون «جوان آنلاین»، «رجانیوز» و «پنجره» بلافاصله با انتشار تحلیل‌هایی به دفاع از حوادث 14 خرداد 89 پرداختند و سایت‌های حامی دولت احمدی‌نژاد به شکل پررنگی پروژه «خمینی‌زدایی» را با سید حسن مصطفوی خواندن سید حسن خمینی کلید زدند.
اعتراضات وسیع سیاستمداران، علما، مراجع و اندیشمندان به وقایع 14 خرداد 89 که نزدیک به یک ماه و نیم ادامه داشت موجب کم رمق شدن این پروژه شد.


تلاش ناکام برای پیوند سید حسن خمینی و محمود احمدی‌نژاد
محمود احمدی‌نژادی که پیش از خانه‌نشینی‌اش، محبوب بود، عزیز بود، منجی بود، حامی ملت بود، نوکر مردم بود و ده‌ها لقب دیگر به ناگهان به استخوانی لای زخم مبدل شد، بسیاری از رسانه‌های حامی‌اش از حمایت او برگشتند و تیغ نقد بر او کشیدند.

سید حسن خمینی گرچه در شهریور 88 به استقبال احمدی‌نژاد نرفت اما در بهمن 1390 برای جلوگیری از ادامه یافتن تنش‌ها، به استقبال احمدی‌نژاد رفت، استقبالی که البته گرم و صمیمی نبود.

این استقبال بهانه‌ای شد تا رسانه‌‌های سابقا احمدی‌نژادی، چند ماه بعد تلاش‌هایی را برای نزدیک نشان دادن سید حسن خمینی و محمود احمدی‌نژاد مطرود شده از سوی حامیانش آغاز کنند، که اوج این تلاش‌ها به انتشار خبری مبنی بر حمایت محمود احمدی نژاد از کاندیداتوری سید حسن خمینی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم باز می‌گردد که با انعکاس وسیع رسانه‌ای، این رسانه‌ها همراه شد.

این اخبار نیز تکذیب شد و حجت الاسلام و المسلمین سید سراج الدین موسوی در گفتگویی با سایت جماران تاکید کرد:«خبر مذکور دروغ است و نیات این گونه سایت ها از این خبرسازی ها نیز معلوم است واساسا در هفته های اخیر هیچ گونه دیداری بین آقای احمدی نژاد و حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی انجام نگرفته است و هیچگونه پیشنهادی نیز از ناحیه ایشان مبنی بر کاندیداتوری ریاست جمهوری به یادگار امام نشده است. دفتر امام و یادگار گرامی امام نیز قصد روزانه تکذیب این اخبار و پاسخگویی به آنان را که با نیت های مشخص انجام می گیرد را ندارد اما به علت پیگیری برخی دوستداران امام ویادگار گرامی ایشان و رفع پرسش ها و ابهامات اعلام می کنیم که این خبر صحت ندارد و این خبرها نباید دوستان را فریب دهد.»

واکنش‌های منفی به این خبر و کذب بودن آن موجب شد تا تلاش برای تخریب سید حسن خمینی از طریق نزدیک نشان دادنش به احمدی‌نژاد مطرود شده ناکام بماند.

دولت روحانی و سید حسن خمینی

بعد از پیروزی دکتر حسن روحانی درانتخابات ریاست جمهوری، سید حسن خمینی از نخستین شخصیت‌هایی بود که این انتخاب را به او تبریک گفت. دوم تیرماه اما هیاتی از سوی رئیس‌جمهور منتخب به دیدار سید حسن خمینی رفت، در آن دیدار یادگار امام سخنانی مطرح کرد که می‌تواند ریشه اتفاقات اخیر درباره او در دولت روحانی باشد.

حجت الاسلام سید محمود علوی، از اعضای آن گروه و وزیر اطلاعات دولت روحانی، این دیدار را اینگونه روایت کرده است:« سید حسن خمینی در این دیدار گفت که، هر یک از رؤسای جمهور یک پایگاهی در جامعه داشتند، یعنی جامعه یک خصیصه آنها را مد نظر قرار داده و برمبنای آن خصیصه، به وی رای داد از این رو جدایی از آن پایگاه می تواند آسیب‌رسان باشد. پایگاه اجتماعی روحانی مشی اعتدالی وی بود و از آنجا که جامعه از درگیری‌ها و منازعات جناحی و تخاصم جریان‌ها خسته شده بود، به مشی اعتدالی روحانی رای داد و اگر رئیس جمهور منتخب از این پایگاه به خوبی عمل کند، می‌تواند آن را حفظ کرده و دل‌های مردم را همچنان همراه داشته باشد. ضمن اینکه دولت و رئیس جمهور منتخب نباید از پایگاه اعتدال جدا شوند.»

سید حسن خمینی در مناسبت‌های دیگری هم به صراحت به حمایت از دولت روحانی پرداخت، در دیدار با رئیس‌جمهور و اعضای هیات دولت در هفته دولت «تدبیر و امید»  را از اصلی ترین شعارهای انقلاب عنوان کرد، از امید به آینده با دولت روحانی گفت و به تمجید از توانمندی‌های دولت پرداخت.

نگرانی‌های سید حسن خمینی بعد از پیروزی دولت روحانی واضحا کاهش یافته، نگرانی‌هایی که موجب شده بود در سال‌های اخیر در مقابل آن‌ها سکوت نکند و هزینه سنگینی هم بابت آن بپردازد، اما پیروزی دولت روحانی از سویی و آرامش خیال سید حسن خمینی برای تخریب کنندگان یادگار امام پیوند نامبارکی است و باید خیال سید حسن خمینی که در آستانه 42 سالگی قرار دارد آشفته شود. «درگیری» و «منازعات جناجی» و تخریب «پایگاه اجتماعی روحانی» همان چیزهایی است که اگر احیا شود و رخ دهد می‌تواند بار دیگر این خیال راحت را ناراحت کند. باز هم سید حسن خمینی باید در خانه خود تخریب شود اما نه در حرم امام راحل که در بروجرد، شهری که سید حسن خمینی بعد از لغو سخنرانی‌اش به دلیل اعتراضات خودجوشی از جنس همان اعتراضاتی که چهارسال پیش در حرم امام خمینی(ره) تجربه کرده بود، درباره‌اش می‌گوید:« من خودم را بروجردی می دانم و به این خاطر دعوت همایش را پذیرفتم.به مردم با فرهنگ و عالم و دانشمند پرور بروجرد علاقه دارم. خودم را جزئی از آنان می دانم  و میان ما جدایی نمی افتد .مردم بروجرد اهل ولایت و دوستدارامام هستند و قصدشان این بود که به ترویج وتحکیم اندیشه های امام راحل کمک بکنند.اندیشه های امام هم با چنین توجهات و مقاصدی و نیز نوشته شما زنده و درمیان ما خواهند بود.عموم مردم ایران قدرشناس و احترام گذار امام هستند. سلام مرا به همشهریانم برسانید.»

با چند اعتراض و تصمیم فرماندار بروجرد، نخستین سخنرانی سید حسن خمینی در یک شهرستان لغو شد تا «دلواپسان خودجوش» اولین گام را برای جلوگیری از حضور سید حسن خمینی در میان شهرهای مختلف محکم بردارند، گرچه دولت از این اقدام ابراز تاسف کرد و واکنش‌های گسترده منفی به این اتفاق دامن فرماندار بروجرد و استاندار لرستان را گرفت، برخی رسانه‌ها خبر از برکناری فرماندار و توبیخ استاندار دادند و مقامات وزارت کشور از استعفای او به دنبال این قصور گفتند.

چرا از سید حسن خمینی می‌ترسند؟

درباره ریشه تحرکات علیه سید حسن خمینی بسیار می‌توان گفت و نوشت، اما به نظر می‌رسد آنچه پیش از همه موجب تدارک دیدن برنامه‌های تخریبی علیه سید حسن خمینی می‌شود فعال بودن او در عرصه سیاسی و اجتماعی است. ویژگی‌های شخصیتی، علمی و خانوادگی منحصر به فرد سید حسن خمینی و همچنین سن او موجب شده تا هرچه پیش برویم برنامه‌های تخریبی علیه او شدت بگیرد، هدف ساکت کردن خمینی اصلاح‌گر است، او باید سکوت کند و در عرصه سیاسی فعال نباشد و از امام و راه امام سخن نگوید و وظیفه‌اش تنها تولیت حرم امام راحل باشد و بس ، نه یک در قامت یک کنشگر سیاسی و حتی اجتماعی ظهور کند که اگر چنین کند به سرنوشت سید حسین خمینی دچار خواهد شد، این هشداری است که پیش از این ایرنای دولت احمدی‌نژاد، خبرگزاری فارس و چند رسانه دیگر در شهریور 1388 به سید حسن خمینی برای حفظ راه امام داده بودند، کمی پیش از آنکه آیت الله توسلی از هشدار امام نسبت به رانده شدن سید حسن خمینی از خانه خود و یادآوری نگرانی امام از اینکه عده‌ای برای انتقام جویی از او به بعضی نزدیکان و دوستانش تهمت هایی برنند و احیانا به صورت دفاع از امام خمینی، انتقام او را از آنها بگیرند.

بهروز شجاعی
نظرات بینندگان