پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مادری پس از
تحمل 7 سال رنج و عذاب به سمت چوبه دار حرکت میکند. همه چشم دوختهاند به
دستان او و صندلیای که حالا قاتل پسر این زن روی آن ایستاده است. اما
دستان او در آخرین لحظهها به جای آنکه صندلی را از زیر پای جوان بکشد، بر
صورت او مینشیند تا به این ترتیب هم زندگی و فرصت دوبارهای به قاتل
فرزندش ببخشد، هم نگذارد مادری دیگر عزادار فرزندش شود.
به نقل از مثلث آنلاین خبر این بخشش فقط در «نور» دهان به دهان و سینه به سینه نقل نمیشود که در
فاصلهای کوتاه، جهان را پر میکند؛ جهانی که امروز، ایران ما را به مدد
تبلیغات نهچندان بد دشمن و تبلیغات نهچندان خوب خودمان، کمتر قرین نام
بلند بخشش و مهربانی میشناسد. حالا این اتفاق، آنور آب غوغا میکند، تیتر
اول رسانهها و مطبوعاتشان میشود و در محافلشان میپیچد. اما اینور آب،
طور دیگری است و این ماجرا هم پس از مدتی مثل خیلی از اتفاقات ریز و درشتی
که جلوههای زیبای انسانیت در این سرزمین است، به خاطرهها می پیوندد و کسی
سراغ این مادر داغدیده نمیرود.
اما به نظر میرسد که فقط ما این واقعه بزرگ را به دست فراموشی سپردهایم و
فهم بخشش، آن هم از نوع عبور از حق قانونی و شرعی و جان بخشیدن به یک
انسان را در هیاهوی روزمرگیها و «دلواپسی»هایمان گم کردهایم ولی عدهای
جایی در همین نزدیکیها، ابهت و عظمت این واقعه را خوب چشیده و مزه مزه
کردهاند.
ترکها روز شنبه در تمام رسانههای خود خبری منتشر کردند که برای ما هم
قابل تامل بود و هم مایه افسوس و یک نوع احساس بیعرضگی ملی در بزرگداشت یک
زن. خبر این بود که شهردار منطقه «مالتپه» استانبول ترکیه اعلام کرده است
که «سامره علینژاد» همان مادری که روایت بخشش او امروز جهانی شده را به
عنوان «مادر سال» انتخاب کردهاند.
علی کیلیچ شهردار این منطقه به نمایندگی از مردم ترکیه از این مادر تقدیر
میکند. قرار بود خانم علینژاد به ترکیه برود که داستان این بخشش بزرگ را
از زبان خود برای ترکها تعریف کند اما به دلیل ناراحتی جسمانی نتوانست در
این مراسم حضور یابد و با ارسال یک ویدئو با مردم قدرشناس ترکیه سخن گفت.
بر اساس گزارش روزنامه حریت چاپ ترکیه، سامره علینژاد در این ویدئو گفت:
امروز روز جهانی مادر است. من بسیار خوشحالم که به عنوان «مادر سال» انتخاب
شدم. روز مادر را به همه مادران به خصوص مادران ترکیه تبریک میگویم و از
همه کسانی که مرا برای این عنوان لایق دانستند تشکر میکنم.
وی ادامه داد: زمانی که زیر پای قاتل صندلی گذاشتند و دور گردنش طناب
انداختند، شروع به التماس کرد. در آن لحظه حسی از درون به من دست داد که
باید کشیدهای بزنم. انگار این سیلی تمام خون، کینه و نفرتی که در بدنم
بود را ذوب کرد. به همسرم گفتم بیا او را از صندلی پایین بیاوریم. از آن
روز به بعد آرامش بزرگی احساس میکنم. احساس میکنم نسبت به گذشته به خدا
نزدیکتر شدهام و خدا را در کنار خودم در هر جا احساس میکنم. از زمانی که
فرزندم را از دست دادهام دچار بیماری شدهام و درمانم ادامه دارد. برای
اینکه نتوانستم در مراسم استانبول شرکت کنم بسیار عذرخواهی میکنم.
متاسفانه وضعیت جسمانی چنین اجازهای را به من نمیدهد.
قرار بود که کمال کیلیچدار اوغلو - رئیس حزب جمهوری خلق ترکیه - نیز در این
مراسم حضوریابد و سخنرانی کند اما پس از اینکه خانم علینژاد در این مراسم
حاضر نشد، وی نیز شرکت نکرد و هدیه عنوان «مادر سال» به مسئولان کنسولی
ایران اعطا شد تا در اسرع وقت به دست این مادر قهرمان برسد.
حالا ما ماندهایم و یک احساس جا ماندگی؛ جا ماندگی از بزرگداشت کسی که نام
ایران را در هفتههای اخیر، به عفو و بخشش گره زد. این مادر، کاملا ایرانی
بود؛ نه مولانا بود که برای ترکها قابل ادعا باشد، نه ریچارد فرای که
نگذاریم پیکرش در کنار زایندهرود آرام گیرد. این، جلوهای است از مواجهه
ما با قهرمانانمان!