پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سمانه جعفرزاده در شفقنا نوشت: 4 مرزبان ایرانی ربوده شده توسط گروهک تروریستی جیش العدل بعد از پشت سر گذاشتن 60 روز بحران، استرس، نگرانی و تشویش به وطن بازگشتند، هر چند جمشید دانایی فرد گروهبان فداکارشان نیامد اما آمدن این 4 سرباز با چهره هایی تکیده و غمگین فارغ از تمام حواشی پیرامون آن موجی از شادی را در بین مردم رقم زد. این آزادی را جدای از تدابیر امنیتی و سیاسی آن، می توان بیشتر مرهون تلاش های جمعی و خواست مردم محلی و همه مردم دانست و بر این نکته واقف شد که منطقه محروم سیستان و بلوچستان مستحق توجه بیش از پیش مسوولان است.
از زمان اسارت مرزبانان توسط جیش العدل، گروهکی تروریستی که ماهیتی غیر دینی داشته و در این چند سال اخیر تحرکات و ناامنی هایی را در منطقه سیستان و بلوچستان به وجود آورده به جرات می توان گفت نام این گروهک بیش از پیش بر سر زبان ها افتاد و در میان رسانه های جهان شناخته تر شد و از این پس نیز با حساسیت های بیشتری زیر ذربین افکار عمومی قرار می گیرد از این رو بر سر زبان افتادنشان را نمی توان برگ برنده ای برای آنان محسوب کرد.
ایران با دارا بودن تنوع قومیتی و مذهبی در مرزهای جغرافیایی اش از دیرباز مورد توجه گروه های غیرهمسو با دولت مرکزی بوده است تا بتوانند از این تنوع به نفع مصالح خویش بهره ببرند. شاید از این رو مناطق مرزی در مقایسه با مناطق امن تر مرکزی از توسعه چندانی برخوردار نشده اند و این خود عاملی است تا مردم محلی این مناطق در رنج و فقر بیشتری به سر ببرنند، از جمله منطقه محروم سیستان و بلوچستان که سال هاست مورد بی مهری قرار گرفته اما در این قضیه گروگان گیری مرزبانان بنا به اظهارات مسوولان امر، نقش معتمدان محلی در آزادی آنها بسیار قابل توجه بوده است که می طلبد دولتمردان این تلاش مردم محلی را ارج نهاده و قدر آن را بدانند و در تلاش باشند تا چهره محرومیت را از این مناطق بزدایند.
این امر می تواند اعتماد و اعتقاد مردم مناطق مرزی را نسبت به دولت پررنگ تر کرده و نقشه های گروهک های تروریستی را نقش بر آب کند؛ گروه هایی که با استفاده از محرومیت و فقر ناشی از آگاهی و وضع معیشتی مردم برای رسیدن به اهدافشان دست به هر ترفند و اقدام خشونت آمیزی می زنند. همچنین باید از اقلیت های مذهبی از جمله علمای اهل سنت و روسای قبایل بلوچ و... با نقش موثری که در آزادی این گروگان ها ایفا کردند قدردانی و تشکر کرد و زمینه های حضور آنان را در عرصه های سیاسی اجتماعی بیشتر فراهم کرد.
و اما آنچه در آزادی مرزبانان ایرانی در این میان مهم تر و موثر به نظر می رسد نقش و حضور مدنی جامعه ایرانی بود که فعالانه و به ویژه در فضای مجازی پیگیر موضوع بودند، حتی در اقداماتی در خور تحسین هنرمندان با تشکیل کمپین ها و برپایی میزگردهایی حساسیت های خود را در این خصوص نشان دادند لذا می توان گفت هرکجا فضایی از اعتماد بین مردم و دولتمردان شکل بگیرد افکار عمومی نیز با امکاناتی که در دسترس داشته باشد به حمایت از هموطنانشان بر می خیزند و دولت را برای پیگیری امور همراهی می کنند و به همگان نشان می دهند ایرانی هر کجای کره خاکی باشد جان و ناموسش عزیز و با ارزش است و باید از آن پاسداری و مراقبت شود.
اگر چه دولت در این زمینه می توانست سرعت عمل بیشتری به خرج دهد تا شاید دیگر سرباز وطن نیز در سلامت به کشور باز می گشت اما در اساس آزادی مرزبانان ایرانی را که با همراهی مردم، هنرمندان، مسولان و همچنین مردم محلی سیستان و بلوچستان، روسای قبایل و علما رقم خورد، می توان آغازی بر آبادانی منطقه محروم سیستان و بلوچستان و نهایتا خشک شدن ریشه خشونت های فرقه ای در این منطقه دانست.