پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : روزنامه کسب و کار در گزارشی نوشت:
در ميان چهرههاي مطرح سينماي ايران و زماني كه ديگر «چشم آبيها» فروش
فيلمها در گيشه را تضمين نميكنند، درست در سالهايي كه پيشبيني ميشد
افراد سينمارو ميلي به تماشاي آثار كمدي نداشته باشند، رضا عطاران كمدين
سينماي ايران در سالهاي ۹۰ تا ۹۲ توانسته با فروش آثاري كه در مقام بازيگر
و كارگردان حضور داشته ۱۳ميليارد تومان به اقتصاد سينماي ايران كمك كند.
وي
در حالي به اين ركورد دست يافته كه پيش از او در بهترين حالت اكران و با
حساب ضريب تورم در ميزان فروش آثار، محمدرضا گلزار در سال ۸۳ با فروش
فیلمهایی همانند «بوتيك» و «كما» توانسته بود به رقمي در حدود ۴ ميليارد
تومان برسد.
امين حيايي نيز در سال ۸۵ و با اكران دو فيلم «ميهمان» و
«اخراجيها ۱» به رقمي معادل ۳ ميليارد تومان دست پيدا كرده است كه با فروش
رويايي آثار عطاران فاصله زيادي دارد. البته عطاران اين فرصت را دارد كه
در سال ۹۳ با اكران سه فيلم «طبقه حساس» ساخته كمال تبريزي، «كلاشینكف»
ساخته سعيد سهيلي و «رد كارپت» به كارگرداني خودش مجموع فروش آثارش را از
مرز ۱۳ميليارد تومان هم بگذراند.
عطاران و آرزوي ديده شدن
چه
كسي فكرش را ميكرد جوان لاغر اندام مشهدي كه از محلههاي فقيرنشين اين
شهر به عشق تئاتر، بار و بنديل خود را جمع کرد و از محله گاراژداران مشهد
به تهران آمد، سوداي شهرت و ثروت را در سر بپروراند؟
بازيگر ۴۵ساله
ايران كه اصليتش به گناباد برميگردد از نخستين تئاتري كه در مشهد به روي
صحنه برد و اتفاقا با فروش خوبي روبرو شد به نحوي كه براي اجراي مجدد مجبور
به اجاره سالن تئاتر شد، تا زماني كه آخرين ساخته اش را در شهر كن كشور
فرانسه جلوي دوربين برد، راهي طولاني و پر فراز و نشيب را پشت سر گذاشت. او
كار اصلي خود را در دهه ۱۳۶۰در تئاتر مشهد با مرحوم حسن حامد شروع كرد و
در اين دوران تماما نقشهاي غيركميك بازي كرد و اين همكاري تا مرگ حسن حامد
در سال ۱۳۷۱ ادامه داشت.
ديپلمش را در رشته اقتصاد در مشهد گرفت و
براي ادامه تحصيل در رشته طراحي صنعتي در دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه
تهران به تهران آمد. با وجود علاقه به رشته تحصيلياش، به بازيگري،
فيلمنامهنويسي و كارگرداني روي آورد.
در سال ۱۳۷۳ با مجموعه «ساعت
خوش» به كارگرداني مهران مديري در كنار بازيگراني چون رضا شفيعي جم،
نصرا... رادش، ارژنگ اميرفضلي و نادر سليماني كارهاي كمدي خود را در
تلويزيون آغاز كرد؛ مجموعهاي كه خيلي زود او را يكي از محبوبهاي كمدي در
تلويزيون كرد.
دوران ممنوع الكاري و دستفروشي در خيابان
در
اوج محبوبيت مجموعه طنز «ساعت خوش» كه با استقبال مردم هم روبرو شد خبر
رسيد كه عطاران به همراه چند بازيگر ديگر مجموعه «ساعت خوش» ممنوعالكار
شدهاند. اين براي كسي كه فكر ميكرد با اين مجموعه طنز ره صد ساله را يك
شبه طي كرده است يك كابوس بزرگ و به منزله نابودي بود.
عطاران در اين
باره ميگويد: در آن شرايط رويايي يك دفعه به ما اطلاع دادند كه
ممنوعالكار هستيم. آن فيلمها هم ساخته نشدند. علاوه بر آن خود ما هم كه
ديگر نميتوانستيم كار كنيم. بعضيها مثل مهران مديري و ارژنگ امير فضلي
ممنوعالكاريشان تا ۳ سال طول كشيد. من تا يك سال و نيم ممنوعالكار بودم و
تمام شد. منتها بعد قرار شد كه ديگر هيچوقت بيشتر از ۲يا ۳ نفرمان در يك
كار نباشيم.
وي در ادامه ميافزايد: تا ممنوعالكار شديم زمان براي
ازدواج پيدا كردم و ۳، ۲هفته بعد از ممنوعالكاريام ازدواج كردم. بعد ديگر
پيگير ماجراي تامين نان و امرار معاش زندگي شدم. بالاخره بايد يك جوري
زندگي را ميگذرانديم... خلاصه با آقايي دفتر پخش مواد غذايي زديم. ما يك
وانت داشتيم كه با آن به سوپرماركتها ميرفتيم و ميپرسيديم كه چه چيزهايي
نياز دارند و ميگفتيم كه ما مثلا ميتوانيم مربا، چيپس، پفك و... برايتان
بياوريم. يك زامياد -از اين آبيها- داشتيم البته رضا عطاران بودنم خيلي
كمك ميكرد. آن آقا هم به همين دليل با من شريك شده بود كه استفاده كند.
كاري بود كه اصلا حسي با آن ارتباط برقرار نميكردم و برايم وحشتناك سخت
بود. صبح كه از خواب بيدار ميشدم، دوست داشتم دوباره تا شب بخوابم ولي سر
كار نروم. اصلا با آن ارتباط برقرار نكرده بودم تا اينكه خودشان يك دفعه
زنگ زدند و گفتند ديگر ميتوانيد سر كارتان برگرديد. من هم فوري وارد كار
شدم. نخستين كارم هم فيلم «كليد ازدواج» بود.
«بزنگاه» دردسرساز
عطاران
كه براي ساخت آثار طنز در تلويزيون در ماه مبارك رمضان به محبوبيتي بالا
رسيده بود در سال ۸۵ با ساخت مجموعه طنز «بزنگاه» دوران تازهاي را در
زندگي حرفهاي خود تجربه كرد. «بزنگاه» طنز موفقي بود اما به مذاق نگاه
رسمي تلويزيون خوش نيامد. «بزنگاه» به دليل آنچه توهين به نگاه رسمي به
مراسم عزاداري براي مردگان بود از سوي نمايندگان مجلس با تذكر جدي روبرو شد
تا جايي كه عطاران مجبور شد بخشهايي از مجموعه را كمي تلطيف كند.
سيمرغي كه حق عطاران نبود
در
اواسط مراسم اختتاميه سي و دومين جشنواره فيلم فجر نامهاي از رضا
درميشيان تهيهكننده فيلم «عصباني نيستم!» منتشر شد مبني بر اينكه براي حفظ
آرامش سينماي ايران از جوايز خود گذشتيم. اين نامه با توجه به حواشي و
اتفاقات روزهاي منتهي به جشنواره سي و دوم از فشارهاي زياد بر عوامل براي
انصراف از جوايز اصلي فيلم حکايت داشت. جوايزي كه يكي از آنها سيمرغ
بازيگري نقش اول مرد بود. سيمرغي كه رضا عطاران به خانه برد اما او چند روز
بعد در مصاحبه با يكي از رسانهها رسما اعلام كرد كه اين جايزه متعلق به
نويد محمدزاده است و به ناحق به او داده شده است.
شوخي عطاران و ناراحتي مشايخي
عطاران
در نشست پرسش و پاسخ فيلم «طبقه حساس» در جشنواره فيلم فجر در پاسخ به اين
سوال كه چرا براي خنداندن مخاطب حاضر به انجام هر كاري است؟ گفت: من خيلي
با مردم در ارتباط هستم و آنها از من ميخواهند كه فيلمهايي بسازم كه باعث
خنده شود. احساس ميكنم مردم ما نياز زيادي به خنديدن دارند.
وي ادامه
داد: يكي از دوستان منتقد نوشته بود كه عطاران حاضر است براي خنداندن هر
كاري بكند... كه عطاران سپس گفت: براي پاسخ دادن به اين سوال خيلي احساسات
خود را كنترل كردم ولي بله حاضرم حتي براي خنداندن مردم شلوارم را هم
درآورم!
موضوعي که بدون واکنش نماند و جمشيد مشايخي، بازيگر پيشکسوت
سينماي ايران كه به نمايندگي از جامعه هنرمندان در نشست خبري حاميان تيم
ملي فوتبال ايران در جام جهاني ۲۰۱۴ برزيل حضور داشت، با مخاطب قرار دادن
عطاران اظهار کرد: آقاي رضا عطاران اگر ميخواهيد مردم را بخندانيد بهتر
است از بالاي يك درخت چنار بپريد كه مردم بخندند نه اينكه آن سخن زشت را به
كار ببريد كه من از گفتنش شرم دارم. وي ادامه داد: هنرمندان ما بايد معلم
اخلاق باشند و ما نبايد به خاطر بياخلاقيها به اين افراد جايزه هم بدهيم.
مشايخي تاكيد كرد: ملت ايران ملت بافرهنگي است و در فرهنگ هيچ كشوري
به اندازه ما درباره انسانيت حرف زده نشده است. اگر هر كشوري يك اسطوره
دارد، ما هزاران اسطوره داريم و من در زندگيام ابتدا از پهلوانان
آموختهام و سپس از اساتيد.
با همه اتفاقاتي كه پيرامون زندگي خصوصي و
حرفهاي رضا عطاران افتاده است، او الان پيشتاز بازيگران گيشه است. بازيگري
كه مخاطبان سينما به خاطر ديدنش حاضرند پول خرج كنند، بليت سينما بخرند و
پاي آثارش بنشينند و بخندند.
به عبارت سادهتر ميتوان عطاران را
سودآورترين بازيگر در گيشه سينما در ۴سال اخير دانست كه اتفاقا اين سودآوري
را با بازيهاي متفاوت كميك و نه به واسطه چهره و مسائلي از اين دست کسب
كرده است. كاراكتر عطاران و فيلمهايي كه در آنها در اين چند سال حضور
داشته و تنها يكي از آنها مضمون ملودرام و غيركميك داشته، يك پيغام روشن را
براي سينما ايران در پي دارد: چيزي كه اصالت دارد از بين نميرود.