هر کس که شیوه تفکر در اتاق فکر مسکو را دنبال کند درمی یابد که حجم اتفاقات در کیف چگونه بوده است. افرادی که به آن فکر می کنند گمان نمی کنند که اتفاقاتی که در این شهر در حال وقوع است سلسله واکنش های "مبرایی" در قبال سیاست های رئیس جمهور ویکتور یانوکوویچ باشد که صبح روز یکشنبه عزل او از قدرت اعلام شد. آنها آن چه اتفاق افتاده است را توطئه ای غربی با هدف دور کردن روسیه و نقش آن در جامعه جهانی پس از آن که با قدرت به آن وارد شد، می دانند. آن چه دردهای این تبانی را افزایش می دهد این است که این اتفاق در حیات خلوت روسیه و در مرزهای جمهوری فدراتیو روسیه در کشوری که همچنان از کشورهای اقماری آن محسوب می شود، رخ داده است.
همچنین این تبانی متوجه ولادیمیر پوتین است که این روزها به زیباترین شکل ممکن بازی های المپیک زمستانی در سوچی را جشن می گیرد. رئیس جمهوری که از میان افراد کا گ ب به این سمت رسیده است، نمی تواند چیزی جز رایحه توطئه از این واقعه استشمام کند. به ویژه که خود شخصا توافق بزرگ را که باعث شد یانوکوویچ به شراکت با اتحادیه اروپا پشت کند، مدیریت می کرد. همین اقدام یانوکوویچ بود که مستقیما شراره هایی که به انفجار رویارویی ها انجامید را موجب شد.
پوتین نمی تواند با حوادث اوکراین به گونه ای تعامل کند گویی که فقط طرحی برای سرنگونی آن چه مخالفان «دیکتاتوری» می نامیدند، است. نمی توان بر این اعتقاد بود که این اعتراض ها عملا دموکراسی به وجود می آورند در حالی که دولت ها راه و روش اقتصادی متفاوتی را دنبال می کنند. با اوکراین همواره به گونه ای تعامل شده که غرب قصد نفوذ در آن با هدف پیشبرد سیاست محاصره روسیه از طریق پیمان آتلانتیک شمالی یا الحاق آن به منظومه غربی را داشته است. تصمیم ارتش اوکراین بر عدم درگیر ساختن خود در منازعات داخلی کشور برگه اصلی فشار را از مسکو گرفت.
اوکراین در کالبد و روح خود زخم جغرافیا و تاریخ هر دو با هم را تحمل می کند. زخم فرار از زندان اتحاد جماهیر شوروی و حفظ بقای حضور در منظومه اتحاد با روسیه. همچنین زخم جنگ هایی که در سرزمینش در گرفته اند. و شاید این بتواند وضعیت روز طولانی در این کشور را که یک عده را به آغوش روسیه و عده ای دیگر را به آغوش اتحادیه اروپا سوق داده است، تفسیر کند.
حوادث بحران هویت را در این کشور بیدار کرده اند و همچنین خط تماس داخلی که باب تبدیل شدن اوکراین به خط تماس روسیه با غرب شده است. نه روسیه می تواند از سرنوشت اوکراین دست بشوید و نه اتحادیه اروپا می تواند از خیر آن بگذرد.
اگر کناری بایستیم می بینیم که تشابهات و اختلاف های بسیاری میان دو بحران اوکراین و سوریه وجود دارد، مشترکات آنها به اندازه ای قوی و پررنگ است که بسیار سخت می توان تصور کرد که مشکل آنها بدون موافقت ولادیمیر پوتین قابل حل باشد. روس ها این بار تصمیم گرفتند که برای فاجعه انسانی در سوریه با طرح سازمان ملل موافقت کنند. دیگر این بار برای مسکو سخت بود که بخواهد از شمشیر وتو استفاده کند.
چورکین بر پاکسازی قطعنامه شورای امنیت از هر عبارتی که به موجب آن هر گونه واکنش احتمالی را در صورت هر گونه کارشکنی بدون مراجعه به شورای امنیت تجویز می کرد، پافشاری کرد. اما از بند گذراندن کمک های انسانی به سوریه از طریق مرزهای کشورهای همسایه چشم پوشی کرد. همچنین به انتقادهایی که نسبت به حکومت سوریه بر سر محاصره ها و حملات هوایی اش می شد نیز اعتنا نکرد. بنابراین این گونه از مواضع روسیه برداشت می شود که می خواهد به حکومت سوریه یادآور شود که باید در تعامل با تلاش ها برای حل سیاسی بحران کمی هم نرمش نشان دهد، به ویژه بعد از آن که در مذاکرات ژنو 2 مواضع تندی اتخاذ کرد و آن را مسئول توقف مذاکرات دانستند.
نباید در قطعنامه شورای امنیت افراط کرد. کما این که در مقابل هم نمی توان در اهمیت آن افراط کرد. این معرکه از اصل طولانی است. آن چه جدید است احتمال پیوند خوردن پرونده سوریه با پرونده اوکراین است. کسانی که گمان می کنند پوتین در اوکراین ضربه خورده است این را هم باید درک کنند که سیلی اوکراین تندروی روسیه در پرونده سوریه را مضاعف خواهد کرد. و این بدان معنا است که حکومت سوریه به روی راه حل نظامی حساب کند. و همچنین این معنا را می دهد که رویایی دشمنانش نیز به چالش بربخورد با توجه به این نکته که کمک به مخالفان با هدف پیروزی آنها نیست بلکه تنها رسیدن به تضمینی برای رسیدن به وضعیت معقول در پشت میز مذاکره است. آن چه مشاهده می شود آینده ای سخت و پچیده است. دنیا نتوانست پوتین را بر سر سوریه راضی کند حالا چگونه می خواهد او را در پرونده به هم پیونده خورده اوکراینی – سوری راضی کند؟
منبع: الحیات/دیپلماسی ایرانی
و چین
متاسفم !
کارنامه بدی از خود برای ثبت در تاریخ گذاشت و امیدواریم که دوره او هم بزودی سپری شود.
مردم بیچاره سوریه به جایی رسیده اند که پوتین و روس ها برای سرنوشتشان معامله های خونین می کنند وا انساناه
خون مقاومت در سوریه و مدافعان حرم تحلیل دیگری به موضوع می دهد .