○بسم الله الرحمن الرحيم ؛ تشكر مي كنم از اينكه فرصت داديد تا خدمت شما باشيم. با توجه به گذشت چهار ماه از تشكيل دولت يازدهم ؛ ارزيابي شما از عملكرد دولت چگونه است؟
●بسم الله الرحمن الرحيم؛ مجموعاً از وضعي كه الان دولت يازدهم دارد؛ راضي هستم . اولاً از قديم و از اوايل انقلاب با افكار ؛ عقايد و سليقه هاي آقاي روحاني آشنا بودم و تا الان كاملاً ايشان را مي پسندم . قبل از اينكه خودم نامزد شوم، از ايشان خواسته بوديم كه نامزد شوند و شدند. بنابراين همان كسي است كه ما مايل هستيم اين مسئوليت را در اين مرحله حساس داشته باشد . ثانياً در اين مدتي كه كاركردند، نشان دادند كه هم مشكلات و هم راهكارهاي حل آنها را مي شناسد .البته قسمتي چينش همكاران بوده كه در مجموع بايد تشكر كنيم. ايشان تلاش كرده نيروهايي را بياورد كه هم معتدل - سليقه هاي مختلف در بين اعتداليون هستند- ، هم كاري و هم كار بلد باشند . به نظرم كابينه ايشان مجموعه قابل قبولي براي اين مقطع و شرايطي كه داريم ؛ هستند. بدون در نظر گرفتن شرايط، مجلس، فضا و خيلي موارد ديگر ؛نمي توان كاري كرد.آقاي روحاني اين شرايط را در نظر گرفتند و با توجه به اين ها؛ به نظرم كابينة مطلوبي است . در سطح استانداري ها هم كه تا به حال تقريباً تمام شده است ، به نظرم با همان آهنگ حركت كردند. الان ديگر معاونان رئيس جمهور و وزرا در كابينه هستند و معاونان وزرا هم گرايش هايي شبيه به وزيرشان دارند . مجموعاً فكر مي كنم چينش نيروها رضايت بخش است .
از لحاظ اظهار افكار ؛ آقاي روحاني از آنچه كه در تبليغات شان مي گفتند؛ هيچ عقب نشيني نكردند كه بسيار قابل توجه است . چون گاهي انسان هايي هستند كه در انتخابات وعده هاي زيادي مي دهند و اظهار نظر هايي مي كنند ، اما وقتي به عمل مي رسند؛ ممكن است فراموش كنند. اما ايشان فراموش نكرده و به همه آن ها وفادار است. ممكن است هنوز فرصتي پيش نيامده كه را انجام بدهد . اما هنوز روي نظر خودش ايستاده است
در مورد عملكرد ميداني هم ، ما روي اين فرض ايشان را مناسب مي ديديم و خودشان هم اهميت مي دادند .الان بخشي از مشكلات ما ناشي از تحريم هاي خارجي و روابط داخلي ما ست كه يك نقطه اساسي است .اگر آن را اصلاح كنيم ؛ كار داخلي آسان تر مي شود . پس چينش مديران به خوبي انجام شده و قدم اول اجرايي هم به خوبي برداشته شد .ايشان دنبال حل مشكلات خارجي هستند كه خيلي دست و پاگير و مزاحم است. در اينجا هم گام اولشان را خوب برداشتند. به نظرم خيلي خوب و با سرعت مطلوب به توافقي رسيدند كه معمولاً باور نمي شد به اينجا برسيم البته همين جا بعضي از افراد منتقد مي گويند كه ما امتيازاتي داديم كه من اين را قبول ندارم. منتها توضيح دادن اينكه چرا امتياز نداديم ؛كار آساني نيست . گفتن بعضي موارد ممكن است مانعي در راه اجرا پيش بياورد؛ ولي واقعاً من كه آشنا به مشكلات هستم، مي دانم كه امتيازي يك طرفه نداديم . نفعي كه هم ما برديم و هم همه آنها بردند؛ يعني برد – برد اين است كه هم ملت ما و هم دنيا كه از يك وضع بحراني در خيلي جاها بخاطر اين مساله نگران بودند ؛آرامش پيدا كرد . خيال همه جمع شده كه داريم در مسير حل پيش مي رويم.
○ در اين ميان يك سري مقاومت ها و كار شكني هاي ويژه اي انجام شد. در واقع همان گروهي كه در دولت گذشته با دولت مماشات مي كردند و نظارت خاصي بر دولت نمي كردند، امروز هر اتفاق، خطا و شبه خطايي را تبديل به يك معضل پيچيده مي كنند. تحليل شما از اين اتفاق چيست؟
● اين ؛تحليل روشني دارد . آنها كه اين كارها را مي كنند؛ هيچ مايل نبودند چنين دولتي سر كار بيايد و طبعاً نمي خواهند همكاري كنند و حتي مي خواهند به گونه اي بر وفق سياست ها و افكار خودشان باشد. بالاخره تفاوت افكار و اهداف بوده و وقتي مي بينندبر اساس تفكرات آنها عمل نمي شود؛ مي خواهند انتقاد كنند . اين عكس العمل ها و آن عدم موافقت ها يك مقدار طبيعي است . آنها فكر مي كردند برنده هستند و نشد و وضع ديگري شد . البته همه اينگونه نيستند و اكثريت طرف مقابل پذيرفتند و همكاري مي كنند . اقليتي ايستاده اند و منتقد هستند و دولت هم نمي تواند به منتقد خيلي اعتراض كند . منتقد اگر از روي وظيفه شناسي و با سبك درست انتقاد كند؛ مفيد و موثر است و انتقادش نتيجه مي دهد و ممكن است مسير خيلي مواردرا اصلاح كند؛ ولي اگر از روي تمايلات خيالي؛ جناحي و يا به ادله ديگري باشد كه اصالتي ندارد ؛ مضر است من فكر مي كنم غير طبيعي نيست و ما منتظر چنين وضعي بوديم كه بعد از استقرار دولت ؛ چنين مواردي پيش مي آيد. دولت هم با متانت؛ انتقادات و حزفها را تحمل و در جاي خودش هم اقدام مي كند. به نظرم فضا بد نيست ؛ منتها انتظار نمي رود در يك كشور آرماني اسلامي با اين سرعت اين گونه عمل شود. انشاء الله كم كنند . البته انتقاد خوب است و بايد انتقاد داشته باشند ؛ منتها با شيوه هاي مناسب تر باشد.
○ با توجه به گذشت 4 سال از خرداد 88، دامن زدن به آن موضوعات در صدا و سيما و يك سري رسانه هاي همسو ؛ به نظر شما چه سودي براي وحدت ملي دارد؟
● به هر حال آنچه كه ميل همه ما ست ؛ اين است كه صدا و سيما حالت كاملاً ملي داشته باشد و پوشش كامل براي همه نيروهاي وفادار به انقلاب داشته باشد و تبعيضي قائل نشود و به جاي دامن زدن به اختلافات ؛ بايد آرامش ايجاد كند كه انشاء الله اينگونه شود
○ حضرتعالي تعبيري را در مورد صدا و سيما به عنوان« جعبه سانسور» ، داشتيد. در اين مورد با توجه به اين بحث مرتبط توضيح خاصي داريد؟
● مخصوص صدا و سيما نبوده ؛ منظور از جعبه سانسور همه رسانه هايي بودند كه حرف ها را سانسور مي كنند و حرف خودشان را يك طرفه و گزينشي مي زنند، گفتم كه اين ها تاثير منفي براي خودشان دارد . چون مردم واقعيت را مي فهمند و لذا تاثير اساسي طولاني مدت ندارد و ممكن است موقتاً اثري داشته باشد . فقط صدا و سيماي خودمان را نگفتم ؛ همه رسانه هايي كه اين آلودگي را دارند؛ مورد نظرم بودند.
○ در مورد نقش نهادهاي نظامي در اقتصاد صحبت مي كنيد؟ اين را شما چگونه ارزيابي مي كنيد؟ آيا تصدي گري نهادهاي نظامي به سود رقابت و توان اقتصادي كشور است؟
● در قانون اساسي ما كاملاً آمده است .يعني نيروهاي نظامي در زمان صلح كه ظرفيت بالايي دارند نبايد معطل بمانند و به انتظار جنگ بنشينند . انشاالله هيچ وقت ما ديگر جنگ نداشته باشيم، آمده كه بايد در زمان صلح دولت از آنها در عمران كشور استفاده كند تا كار كنند. ماشين آلات و انسان هاي تحصيل كرده و با تجربه دارند؛ بخصوص ما كه در جنگ تجربه هاي زيادي در خيلي موارد به دست آورده ايم كه اين ها دارند. من در حد همان قانون اساسي فكر مي كنم كار خوبي بوده و از پيش بيني هاي خيلي خوب بوده است . من بعد از جنگ در دولت خودم اين كار را كردم . يعني آن موقع كه سازندگي كشور و بازسازي اساس كار شده بود و طرح هاي زيادي در دست كار داشتيم ؛ پيمانكار در داخل كشور به آن اندازه نبود و خود اين باعث مي شد كه رقابت ها به گونه اي نباشد كه قيمت ها را تعديل كند . اگر ما رقيبي نداشتيم ؛ خيلي گران تمام مي شد . من هنوز آن موقع جانشين فرمانده كل قوا بودم و همان موقع از نيروهاي نظامي و انتظامي و همه خواستم كه از امكانات مهندسي فراواني كه در اختيار دارند كه در جنگ براي آن ها سرمايه گذاري شده و خيلي هم زياد بود ؛ مثل جهاد كه عمدة ماشين هاي كشور در اختيار اين ها بود . خواستم در طرح ها وارد شوند كه خيلي هم موثر بود. اولاً ماشين آلاتشان را به كار گرفتند و آن هايي را كه فرسوده شده بود ؛ بعداً توانستند نو كنند . چون در آمد داشتند . در بين نيروهايي كه داوطلبانه به جنگ رفته و از جنگ آمده بودند؛ انسان هاي تحصيل كرده زيادي بود و از استعداد اين ها استفاده شد . طرح ها را ارزان تر انجام مي دادند واقعاًآن موقع كار هاي بزرگي انجم دادند.
○ شرايط فعلي را فراتر از قانون مي دانيد يا نه ؟
● سبك فعلي را قبول ندارم كه اين ها تبديل به رقيبي آن گونه در مالكيت شوند . آنها كه مالك نمي شدند؛ مثلاً ما سد كرخه را كه خاك ريزي خيلي عظيم و بي سابقه در كشور داشت ؛ به سپاه پاسداران داديم . سپاه كه آن همه ماشين آلات در جنگ داشت ، بولدزرها، كاميون ها ، لودرها، جرتقيل ها و همه اين ها را كه در جنگ داشتند؛ براي خاك ريزي سد كرخه آوردند و خيلي آسان و زود خاك ريزي را انجام دادند .، يا بخشي از نيروهاي مسلح ما وسايل و ابزاري داشتند كه به درد انتقال لوله هاي بزرگ مي خورد، آن ها را آوردند و ما لوله گذاري هاي نفت و گاز را در خيلي از موارد به آن ها واگذار كرديم . درطرح هايي مثل راهسازي هم خيلي سريع عمل مي كردند . منتها مالك نبودند و حق پيمانكاري را ارزان تر از ديگران مي گرفتند .درآمد را هم صرف وظايف نظامي مي كردند. هم توانستند وسايل خودشان را با درآمدهايشان نو كنند و هم نيروهايشان تجربيات بيشتري به دست آوردند و هم شغل بهتري به آن ها دادند، يعني همان گونه كه در قانون اساسي هست؛ عمل مي كرديم و مشكلي نبوده است.
○ در فرآيند دور زدن تحريم ها ، آيا به نظر شما روش درستي بكار گرفته شده است ؟
● خيلي از جزييات را نمي دانم ؛ چون اين ها را به ما نمي گفتند .
○ با توجه به اين پرونده هايي كه اخيراً در تركيه تشكيل شده؛ فكر نمي كنيد اين موضوع درست مديريت نشده بود ؟
● بله ؛ سوء مديريت ها خود را در اتفاقات اخير نشان مي دهد .البته چون اين ها مي خواستند مخفي كاري بكنند و نمي شد علني كنند و آن طرف هم حاضر نبودند كه علني باشد و در داخل مصلحت نبود ؛ از افرادي استفاده مي كردند كه غير دولتي باشند و در آن ها انسان ناشايسته اي هم وارد شدند و بعضي ها كارهايي هم كردند . منتها من به صورت كامل و جامع اطلاع ندارم كه كجاها و چگونه بوده است . فروش نفت ، ورود كالاها ؛ انتقال پول و انتقال موارد حساس فني بوده و اگر درست مديريت مي شد ؛ شايد اين اتفاقات نمي افتاد.
○ اخيراً آقاي رئيس جمهور ستادي را با رياست آقاي جهانگيري در مورد برخورد با همين ويژه خواري كه در واقع اسمش را تاجران تحريم گذاشتند؛ تاسيس كردند . حضرتعالي در اين مورد نظر خاصي نداريد؟
● كار درستي كردند . بالاخره ما كه از دور نگاه مي كنيم ؛ مي بينيم فسادهاي زيادي در سال هاي اخير در خيلي از زمينه ها ؛در بانك ها ، در وام ها، در خريدها ؛ در دورزدن تحريم ها و بسياري از مسايلي كه كم و بيش داريم ؛ اتفاق افتاد. بعضي جاهايش را مي بينيد كه علني مي شود و چيزهايي هم هست كه هنوز حالت سرّي دارد و رو نمي شود . اين جزو وظايف رئيس جمهور است و ايشان به موقع اين وظيفه را محول كردند كه اول اطلاعات جمع كند . يعني معاون اول ايشان موارد را پيدا كنند و بعد به مواردي كه لازم باشد؛ ورود و هر چه حق است ؛ عمل كنند.
○ در رابطه با مذاكرات هسته اي ؛ رسيدن به يك طرح جامع را ممكن مي دانيد؟
● اگر غربي ها در اظهاراتشان صادق باشند ؛ بله . من اين را در مصاحبه با فاينشنال تايمز هم گفتم. تا به حال حرف عمده آنها ها اين بوده كه ما اصل غني سازي را براي شما قبول داريم ؛ ولي شما بايد شفاف باشيد و اعتماد سازي كنيد . عمده نزاع ما سر اين بود. در شرايطي كه زورگويي مي كردند ؛ سئوالاتي هم داشتند كه ايران حاضر نبود جواب بدهد . سياست جديد اين گونه است كه ما شفاف شويم و حق قانوني ما به رسميت شناخته شود . بيشتر از حق قانوني نمي خواهيم . به هر حال مي خواهيم از تكنولوژي بسيار مهم هسته اي براي بخش هاي مختلف زندگي ؛ مانند كشاورزي، صنعت ، بهداشت و بسياري از علوم استفاده كنيم و اين حق هر كشوري و هر انساني است و ما هم اين را مي خواهيم . حقي هم آژانس دارد كه بايد نظارت كند. در قوانين آژانس رفتن به سوي ساخت سلاح هسته اي ممنوع است. ما اين را امضا كرديم و در آن جا عضو هستيم . اگر آن ها صادق باشند ؛ ما هم حاضريم شفاف سازي و اعتماد سازي كنيم. به نظرم خيلي جاي بحث ندارد. يك جا بپذيريم كه آنها هر ترديدي دارند ؛ ما برطرف كنيم و ديگر مزاحم ما نباشند . هميشه هم بر كار ما نظارت كنند، چنانكه حقشان است . اگر دو طرف به اين مساله پايبند باشند و وظيفه خودشان را انجام بدهند ؛ مسايل حل مي شود. حاضريم انجام بدهيم و الان ترديد ما روي آن هاست. اگر آنها اغراض ديگري از اين فشارها داشته باشند ؛ طبعاً مشكل مي شود. ولي اگر واقعاً و صادقانه بخواهند مطمئن شوند كه ايران نمي خواهد به طرف سلاح هسته اي برود، فكر مي كنم وقت زيادي لازم ندارد . كارشناسان و مسولان تصميم گير ؛ يعني وزراي خارجه يا هر كس كه مي خواهند بنشينند ؛ در دو سه جلسه بر اين اساس اصولي را بنويسند و امضا كنند .نظارتشان هم در هر حدي كه لازم است ؛ عملي شود.
○ فكر مي كنيد ظرف شش ماه اين محقق مي شود؟
● ظرف شش ماه ؛ نه . اين شش ماه مقدمه اي براي مذاكرات اصلي است.اوايل دي ماه خبرهايي كه رسيده بود كه مذاكرات كارشناسي خوب بود . نكته جالب اين بود كه بنا نبود ديگر جلسه اي باشد و بنا بود كه بعد از كريسمس باشد. هم آقاي جان كري و هم آقاي ظريف خواستند و خانم اشتون گفت :براي يك جلسه يك روزه بياييد تا بين مذاكرات فاصله نيفتد . قرار نبود دو جلسه داشته باشند؛ يك روز بود؛ ولي وقتي ديدند كه خوب دارد پيش مي رود؛ گفتند : يك روز ديگر هم اضافه شود. اگر اين گونه باشد ؛ معلوم مي شود آن ها هم مايل هستند كه پيش برود.
○ به نظر شما جدالي كه در مورد حق غني سازي وجود دارد؛ براي چيست؟ از آن طرف جان كري مي گويد : حق غني سازي را به رسميت نشناختيم و از اين طرف ايران مي گويد كه اين حق به رسميت شناخته شده است؟
● به نظرم اين بحث فني است و اگر كساني كه مذاكره مي كنند؛ عاقلانه نگاه كنند؛ رسيدن به نقطه مشترك خيلي آسان است. براي اينكه آن ها نمي گويند كه شما غني سازي نكنيد . مي گويند داريد مي كنيد و جايي در قانون نيامده كه حق غني سازي داريد. آمده است كه حق بهره برداري از منافع صلح آميز را داريد .جوابش هم اين است كه اگر حق ماست كه از منافع صلح آميز برخوردار باشيم؛ بايد غني سازي كنيم . يكي از متخصصان مثالي زده و گفته است:« اينكه بعضي از غربي ها مي گويند غني سازي نداشته باشيد و از منافع صلح آميز استفاده كنيد ؛ مثل اين است كه من ماشينم را به شما اجاره مي دهم و يا مي فروشم؛ به شرط اينكه شما در آن بنزين نريزيد . اين چه منطقي دارد؟! پس اگر به ما مي گويند كه حق بهره برداري داريد كه داريم و قانون هم شناخته و قوانين بين المللي و مقررات جهاني اين را شناخته ، معنايش اين است كه غني سازي كنيم تا استفاده كنيم.
○ البته بعضي ها معتقدند كه اين كليد واژه براي اين مطرح شده كه بتوانند تندرو هاي دو طرف را به سكوت واردارند. شما به اين تحليل معتقد هستيد يا نه ؟
● البته علايمي هست كه هر دو طرف دارند به گونه اي حرف هايي مي زنند تا تندرو ها را قانع كنند .من اين را احساس مي كنم . بالاخره غربي ها ديدند كه اسرائيل قدرت مانور رسانه اي زيادي دارد و لابي هاي صهيونيستي در سراسر دنيا و بخصوص اروپا و آمريكا در پارلمان ها اعمال نفوذ مي كنند ، چون در انتخابات خيلي به تبليغات نامزدها كمك مي كنند به علاوه جمهوري خواهان آمريكا هم نمي خواهند آقاي اوباما بتواند اين مساله را حل كند. اگر مساله را حل و خاورميانه را راحت كند؛ امتياز بزرگي براي دموكرات ها در ذهن مردم آمريكا ست . آن ها كارشكني مي كنند ، لابي هاي اسرائيل كارشكني مي كنند و در اروپا هم كساني هستند كه اين وضع را دارند . منتها تناقضي هم دارند ؛ چون اكثر اروپايي ها نمي خواهند توافقات بهم بخورد. در آن فضا بين آمريكا و اروپايي ها اختلاف افتاده و اين برايشان خيلي ضرر دارد . آن ها هم تناقضي دارند. در داخل ايران هم آدم هايي هستند كه حرف هاي شعاري مي زنند . نمي توان همه واقعيت ها را رسانه اي كرد .مسئولان هم نمي توانند همه مسايل سرّي را بگويند . رهبري كمك كردند و گفتند: « من به اين هايي كه براي مذاكره رفتند ؛ اعتماد دارم .اين ها براي انقلاب مي خواهند مخلصانه كار كنند .» با اين حرف اصولگراها بايد اعتماد كنند و بي خودي بهانه نگيرند . خودي هاي اين طرف هم مواظب باشند . به هر حال الان جريان مذاكره شروع شده و نبايد يك كاري كنند كه مذاكره كننده ها مجبور شوند حرف هايي بزنند كه كار را خراب كند .
○ با اين اوصاف و با توجه به اينكه يك سري گزارش ها حكايت از اين دارد كه به احتمال زياد بسياري از اين فعاليت هاي هسته اي ايران به حالت تعليق در مي آيد ، آيا اساساً شما اين را پذيرفتني مي دانيد؟
● هيچ وقت هدف ما دسترسي به سلاح هسته اي نبوده و نيست، هدف ما استفاده صلح آميز است و يكي از استفاده هاي مهم ما نيروگاه هاي برق است كه بايد بسازيم . آنها حتماً احتياج به غني سازي دارد . يا بايد سوخت آماده بخريم كه دليلي ندارد . چون هم دانش ؛ هم ابزار و هم مصرفش را داريم و طبيعي است كه خودمان اين ها را توليد كنيم .
وقتي حقوق ما را بشناسند ؛ بايد معدنكاري و كار تجارت مواد اوليه مثل كيك زرد و خريد وسايل فني كه انحصاري در بعضي جاهاست و ما نمي توانيم خودمان توليد كنيم ، آزاد باشد و ما هم اين ها را داشته باشيم تا بتوانيم سوخت لازم را تهيه و آماده كنيم و نيروگاه هاي متعددي بسازيم . چون سوخت هاي فسيلي كم كم دارد فضاي كشور را آلوده مي كند و همه دنيا به طرف منابع ديگر مانند نور خورشيد ؛ آب و يا باد مي روند.حتّي بعضي ها دارند به طرف جوش هسته اي بجاي شكاف هسته اي مي وند كه اگر آن صنعت شكل بگيرد - كه دارد مي گيرد و الان هفت، هشت كشور شريك شدند و سرمايه بزرگي گذاشتند - يك منبع عظيم سوختي است كه شايد دنيا را از خيلي از منابع انرژي بي نياز كند .
به هر حال ما كه نمي خواستيم به طرف سلاح برويم و در آن بخش نبايد هيچ كاري انتظار داشته باشيم. چون رهبري گفتند :« حرام است » نبايد به آن طرف برويم و مشكل ديگري نداريم . مهم اين است كه اعتماد باشد. الان ژاپن ؛ كره جنوبي و خيلي جاهاي ديگر و چندين كشور استفاده مي كنند و مشكلي ندارند.
○ به نظر شما اين طرح 60 درصد غني سازي كه در مجلس ايران طرح شده ؛ براي چيست .؟
● فكر مي كنم اين ها مي خواهند با سنا و كنگره آمريكا مقابله كنند ؛چون آنها حرف هاي زور مي زنند و اين ها مقابله مي كنند . آن ها بايد بدانند كه اگر بنا باشد با پارلمان مزاحم شوند ، پارلمان ما براي چنين كارهايي آماده تر است
○ در مورد انتخابات ايران؛ با توجه به انشقاقي كه در انتخابات گذشته بين اصولگرايان پيش آمد و شكافي كه اخيراً ايجاد شد ؛ آيا امكان تثبيت جريان اعتدال متشكل از اصلاح طلبان و اصولگرايان ميانه رو در آرايش سياسي را جدي ارزيابي مي كنيد يا خير؟
●بستگي به وضع آينده دولت دارد . اگر دولت آن گونه كه تا بحال انجام داده ، خوب از عهده كارهايش بر بيايد و بتواند همه اهدافي را كه در تبليغات و وعده ها آمده ؛ اجرايي كند ، فكر مي كنم اين جريان از لحاظ نيروهاي مردمي در سراسر كشورقوي باشد.
○ متاسفانه تندروهاي دو جناح نمي خواهند جريان اعتدال شكل بگيرد.
● بالاخره از روز اول و حتي پيش از انقلاب ، ما تند رو داشتيم . بعد از انقلاب تندروهاي زيادي از چپ و راست داشتيم . اين تندروها هميشه مزاحم بودند. البته منافعي هم داشتند . بالاخره نمي شود گفت كه همه كارهايشان مزاحمت است؛ ولي جريان عادي كشور را به هم مي ريختند . من فكر مي كنم كه تندروها بايد يك مقدار خودشان را تعديل كنند .بالاخره سليقه هاي اشخاص را نمي توانيم تحميل كنيم .هر كس سليقه اي دارد و حتماً براي خودشان ادله اي هم دارند . اميدوارم كه كم كم حسن تعادل بين همه جناح ها باشد و در اين دعواها سر منافع ملي و منافع عمومي و مردم كلاه نرود.
○ حضرتعالي بزرگان جريان اعتدال مثل آقاي ناطق را به حضور در انتخابات آتي مجلس توصيه مي كنيد ؟
● راجع به انتخابات آينده اصلاً فكر نكردم كه چگونه خواهد بود و چطور مي شود . از خودشان پرسيد.
○ حضرتعالي يكي از مناديان جريان اعتدال در كشورهستيد.متاسفانه هيچ وقت تعريف دقيقي از سوي دولت و حتي حضرت عالي از «اعتدال» ارائه نشده است. البته سايت شما چند وقت پيش مطالبي را منتشر كرده بود كه فكر مي كنم قديمي تر بود . با توجه به شرايط فعلي تعريف شما از اعتدال چيست؟
● خودم كاري روي اعتدال كردم كه در فرهنگ قرآن جمع شده است. در باره آيات قرآن مي باشد كه راجع به اعتدال است. به چند نمونه اشاره مي كنم:
در سوره بقرة آیه 143 آمده است :«وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ......؛ و بدين گونه شما را امتى ميانه قرار داديم تا بر مردم گواهو سرمشق باشيد....»
در سوره فاطر آیه 32 آمده است :«ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ؛ سپس اين كتاب را به آن بندگان خود كه [آنان را] برگزيده بوديم به ميراث داديم پس برخى از آنان بر خود ستمكارند و برخى از ايشان ميانه رو و برخى از آنان در كارهاى نيك به فرمان خدا پيشگام اند و اين خود توفيق بزرگ است»
در سوره الأعراف آیه 199 براي الزام پيامبر(ص) به اعتدال و ميانهروى آمده است :« خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ؛ گذشت پيشه كن و به [كار] پسنديده فرمان ده و از نادانان رخ برتاب»
در سوره لقمان آیه 19 براي تاکید به اعتدال در رفتارهای اجتماعی آمده است :« وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِكَ ؛ در مشي خود ميانهرو باش و صداي ات را آهسته ساز»
در سوره مائده آیه 77 براي سئوال مقدر« آیا افراط و انحراف به کفر می رسند؟»؛ آمده است :« قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَأَضَلُّواْ كَثِيرًا وَضَلُّواْ عَن سَوَاء السَّبِيلِ ؛ بگو اى اهل كتاب در دين خود به ناحق غلوّ گويى نكنيد و از پى هوسهاى گروهى كه پيش از اين گمراه گشتند و بسيارى [از مردم] را گمراه كردند و [خود] از راه راست منحرف شدند نرويد »
البته آقاي رستگاري دارد آن ها را يكي يكي به صورت CD پخش مي كند . البته اين ها فقط آيات قرآن است اخيراً كتابي از آقاي زم با عنوان« امپراطوري اعتدال» ديدم كه ايشان وسيع تر مطالبي را در آن جا آوردند . لذا شروع شده است. بالاخره اعتدال يك اصل مسلم اسلامي و قرآني است كه مي گويد « ما شما را امت معتدل و ميانه رو قرار داديم و انتظار خداوند اين است كه شما الگو و نمونه بشريت باشيد . و پيغمبر (ص) شما هم شاهد و گواه بر شما باشد. تنها از پيغمبر(ص) بياموزيد و ساير فرق از شما بياموزند »
اين آيه قرآن است. آياتي داريم كه مقداري ميداني تر بيان مي كنند، قرآن رسما از همه اهل كتاب كه داراي كتاب آسماني هستند ؛ دعوت مي كند كه بياييد روي نقاط مشتركم با هم كار كنيد« قل يا اهل الكتاب تعالوا علي كلمه سواءٍ بيننا و بينكم .» اين آيه خيلي روشن است. در گفتگو ها اعتدال و منطق ملاك است و دعوا و نزاع نيست . بهترين امت كسان يا افرادي هستند كه در بحث ها شركت مي كنند و حرف حق را مي پذيرند .پس بايد با مردمان ديگر در نقاط مشترك همراهي كنيم كه با خودي ها ؛ مسلمانان و هم وطنان جاي خود دارد.
○ الان چنين فضايي ايجاد شده كه مي گويند اعتدال، نه چپ و نه راست و يا هم چپ و هم راست است .نظر شما چيست؟
● تعريفش در قرآن هست . گفتم كه اگر به فرهنگ قرآن و حرف هايي كه آقاي رستگاري دارد آماده مي كند تا پخش شود ؛نگاه كنيد ؛ متوجه مي شويد كه اعتدال ربطي به چپ و راست ندارد.
○ منظور من در فضاي سياسي است ؟
● فضايي با منطق است كه تند رويي و افراط و تفريط در آن نباشد.اگر انسان بخواهد راه برود ؛ از وسط جاده راه مي رود.راه رفتن از حاشيه جاده افراط است و رفتن از كنار هم باعث سقوط مي شود.
○تندروي نمي تواند گاهي جزو اعتدال باشد؟ يعني گاهي به عنوان يك اقدام انقلابي محسوب نمي شود ؟
● چرا نمي تواند؟ آن هم مشكلي ندارد، بالاخره جايي بايد تند روي انقلابي شود كه آنجا اعتدال معناي خاص خودش را پيدا مي كند و حدود و احكامي دارد . افراط يعني زياده روي و بيش از حد لازم نيرو مصرف كردن يا جايي را گرفتن و يا هر چيزي كه تجاوز به حق ديگران است . تجاوز از حد . اگرچراغي راكه از سقف آويزان است ؛ تنها به اين طرف يا آن طرف ببريد ؛ آن از اعتدال خارج كرديد. به محض اين كه آزادش مي كنيد ؛ به طرف ديگر مي آيد و مدتي نوسان مي كند. اين حركات مال افراط و تفريط است .اين حالت نوسان ادامه دارد تا دوباره استقرار پيدا كند . اگر ما معتدل باشيم ؛ از اين گونه كارها نخواهيم داشت.
○ به نظر مي رسد بخش قابل توجهي از بدنه اجتماعي در دولت از عدم تحقق وعده ها گلايه دارند ؛ مثل بحث فيلترينگ در حوزه اينترنت يا يك سري محدوديت هاي در دسترسي ، حضرتعالي توصيه اي در اين زمينه به دولت داريد؟
● بالاخره قانون اساسي و حقوق شهروندي قانون اساسي ملاك ما ست . اگر ما به قانون اساسي پشت كنيم ؛ حتماً جاي اعتراض است . قبول دارم كه تلاش دولت و حتي وزارت ارشاد كه بعضي ها هم انتقاد مي كنند ، اين است كه در حدي كه مي تواند ؛ به سراغ قانون اساسي برود . مي دانم كه در عمل كار مشكلي است براي اينكه كساني هستند كه اين را تحمل نمي كنند و مزاحمت ايجاد مي كنند . ممكن است مقداري آرام تر حركت كند و با آرام پيش رفتن كارش را خوب انجام بدهد .يك وقت هم ممكن است كه يك دفعه به خط بزند كه شايد براي خودش و همه مشكل درست كند . من فكر مي كنم كه اگر عاقلانه و با طمأنينه مسير تحقق احكام قانون اساسي را در حقوق شهروندي فراهم كنند؛ همه چيز به آرامش مي رسد كه منتهاي آروزي ماست . شما به قانون اساسي و اصولش نگاه كنيد. جزو مترقي ترين قوانين اساسي دنيا ست.
○ در مورد وضعيت اقتصادي كشور حضرتعالي چه تحليلي داريد؟ آيا فكر مي كنيد وضعيت به گونه اي خواهد شد كه رضايت عمومي ايجاد شود ؟
● الان كه وضعيت اقتصادي هيچ خوب نيست .يعني واقعاً مقدار زيادي از منابع مهم ما معطل مانده است . بيكاري شديدي - آن هم نيروهاي تحصيل كرده و با سواد -كشور را فراگرفته؛ گراني و تورم حقيقتاً مردم را اذيت مي كند. پخش كردن پول هم به آن شكل كه مي شد ؛ جواب نمي دهد ؛ بلكه تورم را اضافه تر مي كند . سيستم اقتصادي از مسير خود خارج شده بود و حتي اجراي اصل 44 كه رهبري به مجمع گفتند و مجمع سياست را تهيه كرد و ايشان تاييد كردند و دستور دادند و ابلاغ كردند ، از مسير خود خارج شد . همين هدفمند كردن يارانه ها كه كار لازمي بود؛ به شكل بدي اجرا شد كه عوارضش را مي بينيم .منابع كشور معطل مانده اند . الان من به هيچ وجه از وضع راضي نيستم ، توقعي هم نمي توانيم از دولت داشته باشيم كه بدون گام هاي قبلي بتواند اين را اصلاح كند . بالاخره الان منابع دولت خيلي محدود است . الان شما به بودجه نگاه كنيد. عمدتاً در حد هزينه هاي جاري است . مثلاً ده هزار ميليارد براي عمراني نوشتند ؛ ولي معلوم نيست حاصل شود . چون الان اين بودجه ما تحقق پيدا نمي كند . مثل بودجه سال قبل كه نوشته بودند. مگر تحقق پيدا كرد ؟ شايد 60 درصد از منابع بودجه تحقق پيدا كرد . عدد درست و دقيق يادم نيست. الان واقعاً دست دولت براي اقدامات بزرگ زيربنايي و روبنايي خالي است. يكي از عوامل لازم اين است كه مديريت ها اصلاح شود كه اين ها دارند به تدريج مي كنندتا ظرف مهمي ايجاد شود .
دوم اينكه مزاحمت هاي خارجي از بين برود كه شروع كردند و گام اول را هم خوب برداشتند و انشاء الله گام هاي بعدي هم ظرف يك سال برداشته و تمام شود . فكر مي كنم به سرعت مي توانيم به تعادل اقتصادي برگرديم. چون آن موقع منابع را داريم و ظرفيت جذب آن را هم داريم و كشور هم آماده است و مردم و نيروهاي فراواني آماده هستند كه از خبرگي خودشان استفاده كنند . فكر مي كنم آرزوي دور و درازي نيست . مي توانيم در دولت 4 ساله آقاي روحاني به آنجا برسيم . مگر اين كه يك موانعي پيش بيايد.
○ خبري اخيراً در مورد عدم حضور آقاي روحاني در جلسه مجمع و گلايه حضرتعالي منتشر شد . موضوع واقعي بود يا حاشيه سازي رسانه ها بود؟
● كارهاي آقاي روحاني زياد است و من هم مي دانم هر روز و هر هفته كارهاي پيش مي آيد كه رئيس جمهور نمي تواند مثل ما سه ، چهار ساعت در جلسات مجمع تشخيص بنشيند . ما اين توقع دايمي را نداريم. بحثي در اقتصاد مقاومتي بود و يك بند در پيش نويس آمده بود كه بايد مركزي با مشاركت سه قوه ايجاد شود كه براي كارهاي مشكل كشور در امور اقتصادي عمل كنند. دولت نظر داشت و مي گفت : ما كه در قانون گذاري سهيم نيستيم و در قضاوت هم كه نيستيم ، امور اقتصادي دست ماست كه اگر بخواهيم در اين جا شريك شويم ؛ديگر نمي توانيم در اينجا كار كنيم و اگر بخواهيد ما كار كنيم ؛ بايد انحصاري دولت باشد و آنها بايد به ما كمك كنند .
آقاي روحاني در جلسه اي كه من نبودم ؛ پيغام داده و گفته بود كه دولت اين را قبول ندارد. خود ايشان هم نبودند. در جلسه بعدي كه من رفتم ؛ با اينكه معترض بود؛ باز نيامدند. والّا مي توانستيم در آن جلسه راي بگيريم.. ايشان نيامده بودند؛ براي اينكه برنامه سخنراني داشتند و به آنجا رفتند بودند .حرف من اين بود كه براي مساله مهمي كه خود ايشان مخالفت مي كنند ؛ بايد بيايند و دفاع كنند و ادله خودشان را بگويند؛وگرنه عموماً رئيس جمهور كار و مسئوليت هاي زيادي دارد .
○ با توجه به اينكه در دولت آقاي احمدي نژاد اين روال بوده و انتقاد ها نسبت به آقاي احمدي نژاد خيلي شديدتر بود .
● احمدي نژاد مقيد بود كه نيايد. آقاي روحاني درهمين مدت كوتاه براي چند جلسه آمده است. بحث من اين نبود و خود آنها هم مي دانستند .چون آقاي انصاري؛ آقاي طيب نيا و آقايان ديگر از دولت بودند و مي ديدند كه ما چه مي گوييم . متاسفانه گاهي بعضيها به حاشيه ها دامن مي زنند.
○ بحثي در مورد صحبت حضرت امام(ره) وجود دارد كه « ملاك حال فعلي افراد است » از اين سخن حضرت امام در سال هاي اخير از ناحيه چهره هايي كه نه تنها سابقه اي در انقلاب نداشتند بلكه با انديشه ها و سخنان حضرت امام (ره) مخالفت مي كردند؛ بارها و بارها براي مقابله و هتك شخصيت هاي اصيل و برجسته انقلاب استفاده شده ، شأن نزول اين فرمايش حضرت امام چنين بود كه برخي از انقلابيون در استفاده از پاره اي افراد كه سابقه اي در انقلاب نداشتند ؛ مخالفت مي ورزديدند . حضرت امام از باب رافت اسلامي و ضرورت استفاده از همه كساني كه توانايي ارائه خدماتي به كشور داشتند ؛ چنين فرمودند.
● بله، سوءاستفاده كه ميشود.هم اين طرف و هم آن طرف ؛همة كلمات امام(ره) را به ميل خودشان تفسير ميكنند. سخنان امام(ره) موقعي بود كه يك دفعه اين نگاه اوج گرفته بود كه همة نيروهايي را كه در زمان شاه كار ميكردنديا با انقلاب همراهي نمي كردند ؛ از كار بركنار كنند و خيلي كارهاي تند ديگر. ايشان آن تذكر را در آنجا دادند و گفتند : اگر اينها آدمهاي قابل استفاده و مفيدي هستند و الان ديگر آن حالت را ندارند ؛ از آنها استفاده شود. البته گناهاني هست كه بخشيده نميشود مثلاً دين كه به عهدهشان هست و بايد اين را بپردازند، مال مردم يا دولت را كه خوردند بايد بپردازند. كارهايي هم هست كه مجازاتهايي دارد. آنها بحث ديني است و اصول زيادي هم دارند. شأن نزول آن جمله اين بود كه در حذف نيروهاي كاردان سابق افراط نكنند كه اين يك مسأله بود. الان كه بحث ميكنند ؛ هر كسي به ميل خودش استفاده ميكند. مثلاً به سليقه فلان جريان فلان كس الان مسير خوبي ندارد و در گذشته هم افتخاراتي داشت. ميگويند افتخارات گذشته جدا، ولي الان خوب نيست. اين ميتواند در جايي درست باشد ؛يعني كسي قبلاً خيلي خدمات داشته و خوب بوده و خدوم بوده و الان نيست، بله اين ميتواند درست باشد. ولي با تحليل آنها؛ براي خودشان و با سليقه آنهاست و ميگويند هركس با ما نيست، الان حالش خوب نيست كه اگر اين باشد؛ حرف بيربطي است. هر كسي با سليقه خودش و با تفكّر خودش و با قانون و ملاكهاي عمومي موجود؛ فكر و عمل مي كند. لذا نبايد اين گونه بحث كرد. البته كل مسأله درست است. يعني اگر بخواهيم در موردكسي قضاوت كنيم ؛ بايد وضع فعلياش را در نظر بگيريم . افتخارات گذشته به جاي خود است و نميخواهيم آنها را فراموش كنيم.به نظرم امام (ره) اولين بار در فرمان هشت ماده اي خود و براي رسيدگي به صلاحيت كارمندان و متصديان امور ؛ از اشكال تراشي هاي جاهلانه تندروها گله و تاكيد كده اند كه افراد مفيد و موثر با بهانه هاي واهي كنار گذاشته نشوند.
فكر مي كنم «غمض عين از بعضي از لغزش هاي زمان رژيم پهلوي» را آوردند و گفتند:«ميزان حال فعلي اشخاص است.»
○ درمورد حوزة سياست خارجي چشمانداز تحولات در تركيه و مصر كه مخالفين حكومت سوريه بودند. به نظر شما چه سرنوشتي در منطقه رقم خواهد زد؟
● تركيه كه هنوز جديد است و تازه دارد شروع ميشود اما در مصر، تونس و خيلي جاهاي ديگر كه در بهار عرب و يا بيداري اسلامي گامهاي بزرگي برداشتند؛ به نظر من به دستانداز بدي افتادند. يعني اينهايي كه پيروز شدند،خيلي زود دچار اختلاف ؛ درگيري و حتي انحراف شدند.البته در انقلابها معمولاً اين اتفاقها مي افتد و ثبات اوضاع ايران پس از انقلاب به خاطر رهبري امام راحل استثناست. شما انقلاب فرانسه را كه مادر همة انقلابهاي اين چهار صد سال اخير است ؛ نگاه كنيد. بعداز آن چه افراطيگريها ؛ چه خونريزيها و چه تخريبهايي بود! كه واقعاً خيلي زياد بود. در اينجا اشكال كار اين شد كه جريانهايي مثل القاعده ؛ سلفيها، طالبانيسمها و از اين نوع تفكرات افراطي ميدان داري كردند. بالاخره بدنه ي اين كشورها مثل ما مردم مسلمان هستند، اينها مي خواستند همان حالات افراطي خودشان را بركشور حاكم كنند. اكثريت مردم اين گونه نيستند، مسلمان هستند؛ ولي نميخواهند اين گونه خونريزي كنند و اين گونه افراطي عمل كنند، اينها سركار آمدند و با تفكّر خودشان ميخواستند اسلام را آنگونه تفسير كنند. طبعاً عامه مردم يا بخش زيادي از مردم اين را نميپذيرند. در اينجاست كه مشكل پيش مي آيد. در مصر مشكل اين شد كه ارتش وارد شد و نيروهاي اسلامي افراطي را از ميدان بيرون و حتي بازداشت كرد. برداشت. البته اخوانالمسلمين افراطي نبوده و هشتاد سال سابقة اعتدال در مبارزات داشته است.
○ اخيراً هم در ليست گروههاي تروريستي خود مصر اضافه شد.
● البته اين با تفكرات اصلي آنها نميسازد كه كارهاي تروريستي كنند. ممكن است كساني در اينها نفوذ كردند و ممكن است تغيير نظر داد ه باشند. شايد جوانهايشان گفتند كه ديگر نميتوان مثل سابق بود ؛ چون آنها ميزنند. ولي كلّ قضيه اين است كه همين افكار تند و همين افراطيها آمدند و انقلاب را به مسير غيرقابل قبولي بردند و زمينه اي فراهم شد كه ارتش دخالت كند و آنها را سركوب كند. حتي تا آنجا پيش رفت كه اينها را تروريست معرفي كند. معنايش اين است كه اموالشان را مصادره كند ودر هيچ جا حضور اجتماعي نداشته باشند و تروريست هستند. الان ميخواهند حزبي را با هشتاد سال سابقه كه هميشه در آن اعتدال بوده؛ تروريست معرفي كنند. اين هم افراط ارتشيها ست و آن هم افراط آنها بود كه ميخواستند با تفسير خودشان همه مردم را در زنجير افكار پوسيده و غلط افراطي خودشان حبس كنند .به هر حال همين افراط و تفريط روزگار مصر را به اينجا رسانده است.
در سوريه اوّل مردم جمع شده بودند و اعتراض داشتند. وقتي برخوردها شديد شد؛ به تدريج آدمهاي افراطي آمدند و ميدان را به دست گرفتند و از سراسر دنيا تروريستها در آنجا جمع شدند و اين گونه كردند .كساني هم كه ميخواستند حمايت كنند ؛ديگر نميتوانند.
در ليبي مردم پيروز شدند؛ ولي الان دوباره دارد دچار جنگ همين افراطيها ميشود و واقعاً درهر شهري يك گروه تروريستي وجود دارد كه به صورت رسمي خودشان مركز دارند
. يمن به آن صورت درآمده كه ديگر مشكل است به حالت اوّل برگردد. به نظر ميرسد كه الان مشكل اصلي اينها كه از استبداد نجات پيدا كردند ؛ وجود افراطيهاست كه دوباره استبداد جديدي را به وجود آوردند.
○ آيا فكر ميكنيد افراطيون بتوانند جنگ را به لبنان بكشانند؟
● ميخواهند، ولي تا به حال كارهاي كوچكي شده و شايد هم بتوانند.
○ نقش عربستان را در اين فعاليتها چقدر ميدانيد ؟
● عربستان هم الان از همين نيروهاي تندرو در آن قسمتها حمايت ميكند.
○ درمورد سفر حضرتعالي به عربستان بحثهايي مطرح شده بود. آيا اين اميد وجود دارد؟
● اصل سفر بنا بود كه براي زيارت و مراسم عمره به حج بروم كه مشكلي نيست. مسأله اين است كه اگر بحث مذاكره براي حل مشكلات است ؛ بايد اول در اينجا طرحي آماده شود كه ما چه ميخواهيم و آنها چه ميخواهند. بايد بحثهاي كارشناسي شود تا هر كسي كه ميرود ؛ با برنامه برود و مذاكره كند.
○ فكر ميكنم روابط ايران و عربستان در هيچدورهاي اينقدر تيره نبوده است.
● بله. الان خيلي تيره است.
○ فكر ميكنيد اين حاصل تندرويهاي ما بوده يا آن طرف؟
● هر دو طرف
○ فكر نميكنيد در اينجا نياز به اين است كه شخصيتي مثل حضرتعالي ورود كند؟
● اينگونه نه. بروم كه چه بگويم. من مسئوليتي ندارم كه بگويم با اين كار موافق يا با آن كار مخالف هستيم. اين كار در درجة اوّل از اختيارات رهبري و سياستهاي كلي نظام و بعد دولت است. بايد اول طرحي مثل همين مذاكرات، تهيه و خطوط قرمز مشخص شود تا كساني كه براي مذاكره مي روند؛ بدانندچه بگويند.
○ سوال آخر درمورد روابط حضرتعالي با رهبري است. با توجه به اينكه اين روزها هم كما فيالسابق گزارشهايي منتشر ميشود كه ممكن است روابط شما و رهبري تضعيف شده باشد.
● الان 60 سال است كه با هم صميمي ؛ همكار ؛ همسنگر و همراه هستيم و هميشه هم با رفاقت عمل كرده ايم و الان هم همان گونه است.زماني من مسئوليت اجرايي داشتم كه لازم بود در خيلي از تصميمات با ايشان مشورت مي كردم.
الان در مجمع تشخيص مصلحت نظام وظيفه قانوني من و ديگر اعضا بر اساس قانون اساسي تعريف شده است.ايشان موضوعات را مشخص ميكنند و ما روي آنها به عنوان مشاور سياست مينويسيم و به ايشان ميدهيم و نظر نهايي را ايشان ميدهند. لذا نياز به آن روابط فعال روزانه نيست. ولي رفاقت ما برقرار است.
از طرفي ايشان رهبر هستند و اگر نظري داشته باشند و دستوري بدهند ؛ ما بايد اجرا كنيم. اين حالت باقي است و اصلاً مشكلي با ايشان نداريم. بالاخره مجمع يكي از مراكز مهم كشور است و ايشان مرا در اينجا گذاشتند. معمولاً در اين گونه نهادها رئيس؛ انتخابي است. يعني جمعي را ميگذارند و خودشان انتخاب ميكنند. ولي ايشان در همة احكام كه بعد از 5 سال ميدهند؛ ميگويند فلاني رئيس بماند.
○ روابطي كه قبلاًٌ فرموده بوديد « برادرانه است»؛ همچنان تداوم دارد؟
● همينطور است و هميشه بايد همينگونه باشد. از طرف من كه اصلاً با ايشان معنا ندارد. ايشان مطاع است و ما هم بايد پيروي كنيم.
○ خيلي متشكرم و محبت فرموديد.
● موفق باشيد.
امام خمینی : امریکا و دیگر ابر قدرت ها بدانند با این تلاش های احمقانه نمیتوانند شخصیت انسانی اسلامی هاشمی و مطهری را ترور کنند
مناسبترین وجامعترین و پرمعنی ترین و متناسب ترین تعریفی بود که بیانگر حال وروز صدا و سیمای (میلی) امروز ماست.
درود بر هاشمی
سلام بر روحانی
تازه اکثر مردم عزاداری هم نکنن حداقل از محرم و صفرش خبر دارن چه سوالیه شما می پرسی؟
مگه تاریخ اداری و رسمی ذکر کرده ؟!
یکسری فکر می کنن بلندگوی اسلام و مسلمینه!
یکسری فکر میکنن جعبه شعبده بازیه و مخاطبش را جادو میکنه!
اما در واقع همان جعبه سانسوره که تاریخ مصرفش بعد از گذشت مدت کوتاهی بی تاثیر و بلکه تاثیر عکس خواهد داد.
ما هم همگی پشت این طیف واقع نگر و غیرمتوهم خواهیم بود.
درود بر مرد بزرگ سیاست مدار
حاجی مخلصیم
كي اين ملت از دست اين تندروها ومداحهاي تندرو راحت ميشه؟؟
زنده باد خاتمی
روحانی مچکریم!
درود بر هاشمی یاور رهبر
که اطلاعات ناب وواقعی وبدور از افراطی گری وغرض ورزی به اطلاع مردم می رساند ودرود بر آیت الله که همیشه از امید وصفا ویک رنگی حرف زدند.خدااین ذخیره انقلاب ومسلمین را حفظ کند.
سلام بر خاتمی
درود بر هاشمی،روحانی
اعتدال اعتدال هاشمی روحانی پاینده باد
باید امیر کبیر انقلاب اسلامی امید وار بود
مرسی انتخاب
او امیدی است پس از ناامیدی
سحری است از پس شب تار...