پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : جوان کارگر که متهم است دوستش را با ضربه چاقو به قتل رسانده در دفاعیاتش مدعی شد قتل هنگام شوخی اتفاق افتاد.
به گزارش خبرنگار ما، متهم که در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران از خود دفاع میکرد جزییات درگیریاش را توضیح داد و گفت من خودم مقتول را به بیمارستان رساندم. وقتی نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد گفت: متهم که شروین نام دارد و کارگر پیتزافروشی بود، اسفند سال گذشته همکارش مهرداد را که پیکموتوری بود با ضرب چاقو و قطع شاهرگ گردنش به قتل رساند. متهم جزییات قتل را توضیح داده و مدارک موجود در پرونده نیز از عمدیبودن قتل حکایت دارد. بنابراین شروین از نظر دادسرا مجرم است و درخواست صدور حکم قانونی دارم.
در ادامه پدر و مادر مقتول برای متهم درخواست قصاص کردند و سپس نوبت به شروین رسید تا از خودش دفاع کند. او گفت: مهرداد و من خیلی با هم دوست بودیم. او مثل برادرم بود. آن روز هم داشتیم با هم شوخی میکردیم. مهرداد ساندویچ میخواست و این موضوع را به یکی دیگر از کارگران گفته بود درحالیکه مسوول فر من بودم. پرسیدم چرا ساندویچ میخواستی به من نگفتی؟ سر این موضوع با هم بحث کردیم البته همهچیز شوخی بود. مهرداد روی من کاتر کشید و من هم چاقویی را که داشتم با آن کاهو خرد میکردم بالا بردم یکدفعه دیدیم مهرداد سرش را پایین آورد و چاقو به گردنش برخورد کرد. من اصلا نمیخواستم این کار را بکنم و فقط میخواستم او را بترسانم. وقتی ضربه به گردنش وارد شد بلافاصله او را به درمانگاه رساندم گفتند نمیشود برایش کاری کرد و من هم بلافاصله او را به بیمارستان بردم همانجا بودم که پدر مهرداد آمد و گفتند او فوت شده است.
متهم گفت: قسم میخورم عمدی این کار را نکردم و به دلیل اتفاقی که افتاده خیلی ناراحت هستم ما با هم مشکل خاصی نداشتیم. سپس وکیل متهم در جایگاه حاضر شد و گفت: روز حادثه جروبحث مختصری بین مقتول و متهم اتفاق افتاد و آنطور که شاهدان نیز گفتهاند درگیری آنها جدی نبود. همزمانی حرکت مقتول و حرکت دست متهم باعث این اتفاق شده است. البته باید بگویم در بیمارستان مقتول نیمساعت روی تخت اورژانس مانده بود و بعد به او رسیدگی شد. بهتر است در این خصوص نیز بررسیهای لازم انجام شود و در صورتیکه بیمارستان قصوری کرده است درخصوص این موضوع تصمیمگیری شود.
سپس پسری که همکار مقتول و متهم بود برای ادای شهادت در جایگاه حاضر شد. او گفت: من پشت صندوق بودم و داشتم صدای بچهها را میشنیدم. وقتی مهرداد وارد پیتزافروشی شد به یکی از بچهها که مسوول فر نبود گفت برایش ساندویچ آماده کند و شروین هم ناراحت شد. آنها با هم بحث کردند چون در پیتزا فروشی همسنوسال هستیم خیلی با هم شوخی میکنیم. آن روز هم دعوایی بین این دو اتفاق نیفتاد و آنها داشتند به شوخی رجزخوانی میکردند.
آنها درست پشت سر من بودند. دوبار تذکر دادم و گفتم مشتری در مغازه است آرامتر باشید. شروین داشت کاهو خرد میکرد همزمان مهرداد سرش را به سمت شروین خم کرد و شروین هم چاقو را بالا برد که همزمان به گردن مهرداد برخورد کرد. شروین خیلی ترسیده بود گفت من این کار را کردم! نه من نبودم! اصلا نمیتوانست تصمیم بگیرد باید چه کند گفتم او را به بیمارستان ببریم شروین خودش مهرداد را روی کولش انداخت و به درمانگاه برد بعد از آن من دیگر متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد.
شاهد پرونده گفت: من چیزی دست مقتول ندیدم اما قبل از آن وقتی داشتند با هم صحبت میکردند دیدم که شروین دوبار چاقو را روی تخته خردکن کوبید اما محکم نبود. اصلا دعوایی نبود وگرنه نمیگذاشتیم درگیری ادامه پیدا کند. همهچیز در یک لحظه اتفاق افتاد شاید بتوانم بگویم سه ثانیه هم طول نکشید. بعد از پایان گفتههای شاهد متهم برای بیان آخریندفاع در جایگاه حاضر شد و اتهام قتل را دوباره قبول و از اولیایدم درخواست بخشش کرد. هیات قضات بعد از پایان جلسه رسیدگی وارد شور شدند.
منبع: روزنامه شرق