arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۳۵۴۱۴
تاریخ انتشار: ۱۷ : ۱۰ - ۱۱ آبان ۱۳۹۲

جوانفکر: زمان احمدی‌نژاد شرایط مذاکره با آمریکا نبود

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
متهم ردیف دوم همکاری با احمدی‌نژاد فردی که بعد از مشایی به دلیل اینکه يارغار رئیس دولت بود بیشترین هجمه‌ها علیه وی صورت گرفت. مردی با مو‌های سفید و رخساری سرخگون از جنس رسانه به نام علی‌اکبر جوانفکر، از درخواست‌های احمدی‌نژاد برای همکاری با وی در امور مختلف به ویژه دانشگاه ایرانیان می‌گوید. از آنجایی که می‌دانستیم ارادت خاصی به رئیس سابقش دارد اولین سوال را اینگونه بیان کردیم:

 برخی‌ها ایستادن احمدی‌نژاد به پای نیرو‌هایش را نقطه قوت او می‌دانند، با توجه به اینکه شما هم از این قاعده مستثنا نبودید، چه نظری درباره این روش رئیس سابقتان دارید؟

دکتر احمدی‌نژاد همیشه از حق دفاع می‌کند و اگر اتفاقی که برای من افتاد برای شخص دیگری نیز رخ می‌داد، بازهم اگر حق با او بود، از وی نیز همانند بنده دفاع می‌کرد، بنابراین برای ایشان آنچه اهمیت دارد حقیقت و پایمال نشدن حق است. وقتی اشخاص برای انجام کاری با هم پیمان می‌بندند باید از حمایت یکدیگر برخوردار شوند به ویژه زمانی که ظلمی بر یکی از آن‌ها وارد شده باشد، باید مورد حمایت سایرین قرار گیرد.

 در رابطه با اتفاقاتی که برای شما پیش آمده صحبت کنید، ماجرا چه بود؟
بنده در دستگاه قضایی به یک سال و نیم زندان محکوم شده‌ام و فعلا در حال گذراندن دوران محکومیت خود در خارج از زندان به دلیل عوارض بیماری هستم و دوره زندان نیز تا پنجم فروردین ماه سال آینده ادامه دارد. در احکام قضایی صادره به عنوان تشدید مجازات نیز جمعا ۸ سال از داشتن مشاغل رسانه‌ای و فعالیت حزبی محروم شده‌ام. اتهامات منجر به صدور این احکام نیز متاثر از انتشار نشریه خاتون و ادعای خلاف واقع دادستان تهران دایر بر توهین به مقام معظم رهبری است. از عقلانیت به دور است که کسی در جایگاه مشاور رئیس جمهور به رهبری توهین کند. البته این اتهام هرگز به بنده تفهیم نشد و من نتوانستم خانواده و فرزندانم را در قبال این اتهام ناصواب توجیه و مجاب کنم.

 خب، چرا زمانی که شما در هرم قدرت بودید و دولت در دست شما،از خودتان دفاع نکردید؟
دولت قادر به جلوگیری از این امر نبود و تلاش‌های رئیس جمهور نیز بی‌نتیجه ماند. انتشار نشریه خاتون در روزنامه ایران که ویژه نامه ای در ارتباط با بحث حجاب بود، با یک جنجال سیاسی و تبلیغاتی مدیریت شده علیه اینجانب توام شد و به دنبال آن دستگاه قضایی اتهاماتی به بنده نسبت داد که به محاکمه و صدور حکم قطعی 6 ماه زندان و سه سال محرومیت از هرگونه فعالیت رسانه‌ای منجر شد در حالی که من همچنان از نشریه خاتون حمایت می‌کنم و به جرات می‌گویم که مطالب منتشره در آن ایراد خاصی نداشت و بنده مستحق چنین محکومیتی نبودم. بنده خود را قربانی جوسازی و هوچی‌گری یک جریان خاص می‌دانم. این رفتار‌ها نباید در نظام جمهوری اسلامی که مبتنی بر ارزش‌ها و در راس آن عدالت است، تکرار شود. نباید بی‌عدالتی صورت بگیرد و کسی احساس کند که به او ظلم شده است.

 دلیل رفت وآمد شما به فضای انتخاباتی کشور چه بود؟
ثبت نام بنده در انتخابات ریاست جمهوری با این هدف انجام شد که اعلام کنم زنده‌ام و هنوز نفس می‌کشم و در دفاع از انقلاب کم نیاورده‌ام. هدف من این نبود که در رقابت‌های انتخاباتی شرکت کنم چون می‌دانستم افرادی هستند که اجازه ورود من به این عرصه را نخواهند داد. در آخر هم با توجه به اینکه نظر آقای احمدی‌نژاد برای انتخابات متوجه آقای مشایی بود به نفع ایشان کنار رفتم.
 شما با همسرتان در انتخابات شرکت کردید و خیلی‌ها گفتند که دلیل این اقدام شما تبعیت از رفتار انتخاباتی میر حسین موسوی بود، این ادعا درست است؟

آقای میرحسین موسوی تا قبل از سال ۸۸ یک گذشته خوب و قابل دفاع داشت اما فکر می‌کنم رفتار‌های ایشان در دوران انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و آشوب‌های پس از آن قلم قرمزی بود که وی بر همه سوابق خوب خودش کشید، بنابراین چنین مقایسه‌ای را وارد نمی‌دانم و بنده با همه انتقاداتی که به برخی افراد و رفتار‌ها در درون نظام دارم، هرگز روی انقلاب و ارکان نظام تیغ نخواهم کشید.

 شما از خانواده ایرنا هستید. این تغییر و تحولات اخیر را در این سازمان چگونه ارزیابی می‌کنید؟
آقای خدادی مدیرعامل جدید ایرنا از نیروهای باسابقه این سازمان خبری هستند و امیدوارم که ایشان بتواند خبرگزاری را در جهت حراست از حقوق مردم و منافع کشور مدیریت کند.

 نظرتان در رابطه با روزنامه ایران و آقای روغنی‌ها چیست؟
ایشان نیز از نیروهای قدیمی و خوب خبرگزاری هستند ولی از روزی که او به روزنامه ایران آمده، متاسفانه شاهد جبهه بندی آشکار و افراطی علیه دولت آقای احمدی‌نژاد هستیم و بنده چنین رویکردی را متناسب با شخصیتی که از آقای روغنی‌ها در ذهن دارم، نمی‌دانم.

 زمان احمدی‌نژاد هم هجمه‌هایی به روسای جمهور پیشین می‌شد پس کار آن‌ها نیز افراط‌گری بود؟
تخریب و توهین کار درست و قابل دفاعی نیست اما در نظر داشته باشید که روشنگری و هوشیار کردن جامعه نسبت به برخی رفتار‌ها یک امر ضروری در حوزه فعالیت رسانه‌ای است که نباید با تخریب و توهین آمیخته شود زیرا توهین به دیگران، اصالت نقد و روشنگری را نیز مخدوش می‌کند. علاوه بر آن توجه داشته باشید که طرف مورد انتقاد در بسیاری از موارد نقد خود را بر نمی‌تابد و آن را به مثابه توهین یا تخریب خود وانمود می‌سازد.

 برای مثال اخیرا در تبیین موادی از قانون اساسی تصریح کردم که در این قانون هیچ اشاره‌ای به قرار داشتن رئیس مجلس در جایگاه ریاست قوه مقننه نشده است. شورای نگهبان یک نهاد بالادستی نسبت به مجلس شورای اسلامی محسوب می‌شود، بنابراین منطقا رئیس مجلس نمی‌تواند بر شورای نگهبان که بخشی از قوه مقننه محسوب می‌شود اعمال حاکمیت داشته باشد. مطرح شدن این دیدگاه حقوقی با واکنش توهین آمیز و حتی گستاخی برخی از نمایندگان مجلس مواجه شد. من فکر می‌کنم آحاد جامعه باید بتوانند نظرات خود را آزادانه مطرح کنند اما اگر فردی تخریب شد، حتما یک کار افراطی است.

 بسیاری از کار‌شناسان صحبت‌های احمدی‌نژاد حول محور هولوکاست را مسبب فشار‌ها بر کشور می‌دانند، شما به عنوان مشاور رسانه‌ای به او گوشزد نمی‌کردید که کمی بیشتر روی سخنانشان تامل کنند؟
طرح مسئله هولوکاست از سوی دکتر احمدی‌نژاد یک اقدام هوشمندانه و درست بود و بنده نیز مانند بسیاری از صاحب نظران و کار‌شناسان در عرصه سیاست خارجی از آن دفاع می‌کنم. توجه داشته باشید که حمله، بهترین دفاع است و مطالبی که آقای احمدی‌نژاد مطرح کرد، صهیونیست‌ها و حامیانش را با چالشی عمیق و بدون پاسخ مواجه کرد. در سیاست خارجی باید دشمن و نقاط ضعف آن را بشناسیم. خط مشی آقای احمدی‌نژاد مبتنی بر دفاع هوشمندانه از انقلاب اسلامی در برابر دشمنان قطعی و قسم خورده ملت ایران بود نکته قابل تامل اینجاست که امروز دولت یازدهم رویه‌ای را در سیاست خارجی در پیش گرفته است که ملت ایران پیش‌تر، آسیب‌ها و خسارات ناشی از عینیت یافتن آن را تجربه کرده است.

 برخلاف گفتمان شما رهبر انقلاب از رویکرد سیاست خارجی دولت یازدهم دفاع کردند و مطمئنا ایشان از برنامه‌ای عبث دفاع نمی‌کنند، این طور فکر نمی‌کنید؟
ایشان از اقدامات روشنگرانه دکتر احمدی‌نژاد در سازمان ملل نیز دفاع کرده‌اند و البته در ارتباط با سفر آقای روحانی به نیویورک نیز از برخی اشتباهات صورت گرفته در این سفرنیز انتقاد کردند.

 به نظر شما انتقاد رهبري به صحبت تلفنی روسای جمهور ایران وآمریکا بر می‌گشت ولی بقیه مذاکرات مورد حمایت ایشان بود؟
سفر آقای روحانی به نیویورک عمدتا تحت الشعاع‌‌ همان تماس تلفنی بود و یک سری ملاقات هایی که مستند به پروتکل منعکس در تصاویر منتشره، خیلی از آن‌ها به درخواست طرف ایرانی انجام شده است. رسانه‌ها باید موشکافی کنند که ریشه اشتباهات مورد نظر رهبری در ارتباط با سفر آقای روحانی به نیویورک را پیدا کنند.

 اگر این رفتار اشتباه بود چرا احمدی‌نژاد بار‌ها تلاش کرد تا با آمریکا مذاکره کند؟
آقای احمدی‌نژاد دو نامه روشنگرانه و هدایتگرانه به آقای اوباما نوشت و هدف ایشان از این نامه‌ها نیز مذاکره با آمریکا نبود. البته نظام جمهوری اسلامی ایران هیچگاه مذاکره با آمریکا را رد نکرده بلکه برای آن شروطی را قائل بوده است. آقای احمدی‌نژاد نیز از روز اول هرگونه مذاکره با آمریکا را منوط به احترام متقابل کرده بود. مذاکره تلفنی آقای روحانی با آقای اوباما متضمن احترام متقابل نبود. دولت جدید ایران برای توجیه افکار عمومی نسبت به رویکرد خود در مذاکره با آمریکا چنین ادعا کرده است که دولت احمدی‌نژاد هم به دنبال مذاکره بوده است در حالی که همه می‌دانند برای دولت آقای احمدی‌نژاد هیچ هدفی مهم‌تر از حفظ عزت و سربلندی ملت ایران وجود نداشته است.

 مگر در این مذاکرات به ایران بی‌احترامی شد؟
آقای اوباما بعد از گفت‌و‌گوی تلفنی‌اش با آقای روحانی، اعلام کرد که ایران از سر استیصال ناشی از تحریم‌ها به مذاکره روی آورده است و این سخن نیز بی‌احترامی آشکار به ملت و دولت ایران است. در دوره آقای احمدی‌نژاد به واسطه سیاست‌های روشنگرانه او، دولت ایران در برابر دولت آمریکا دست بر‌تر را داشت زیرا رئیس جمهور وقت ایران توانسته بود با استفاده از تریبون‌های آمریکایی دولت این کشور را با چالش‌های زیادی در داخل این کشور مواجه کند و من فکر می‌کنم که جنبش وال استریت نیز تحت تاثیر همین روشنگری‌ها به‌وقوع پیوست.

 خب، چرا اذن مذاكره به احمدی‌نژاد داده نشد؟
بحث اذن نبود. بحث شرایطی بود که در طرف مقابل وجود نداشت و در آن زمان نیز مثل الان طرف آمریکایی ملزم به رعایت احترام متقابل نبود.

 در حال حاضر اطرافیان احمدی‌نژاد در حال پراکنده شدن از دور ایشان هستند، آیا شما هم به این جمع می‌پیوندید؟
من آقای احمدی‌نژاد را در تراز رئیس جمهور انقلاب و نظام می‌دانم و اگر بخواهیم فرد مفیدی را برای ریاست جمهوری انتخاب کنیم باید به دنبال یافتن کسی باشیم که ویژگی‌های آقای احمدی‌نژاد در او برجسته باشد. من ایشان را یک شخصیت فرهیخته، خستگی ناپذیر، دشمن‌شناس و استوار در دفاع از حق و عدالت می‌دانم و پشتیبانی از چنین شخصیتی را برای خود در هر جایگاهی که قرار داشته باشم یک فریضه دینی، انقلابی، ملی و اخلاقی تلقی می‌کنم.

 نقدی به سخنان شما دارم، در سال ۸۴ به‌نظر مي رسد، احمدی‌نژاد به دلیل عدم اتحاد اصلاح طلبان و اجماع اصولگرایان روی ایشان رای آورد، وي در سال ۸۸ چگونه راي آورد؟
انتخاب آقای احمدی‌نژاد در سال ۱۳۸۴ نتیجه یک کارنامه درخشان عملکردی بود. ایشان توانسته بود یک چشم انداز روشن و امیدبخش را برای مردم ترسیم کند و با شعار عدالت خواهی و تاکید بر «می‌شود و می‌توانیم» بر سایر رقبای خود پیشی بگیرد. آقای لاریجانی نامزد اصولگرایان بود و اصلاح طلبان نیز نامزد خودشان را داشتند، بنابراین آقای احمدی‌نژاد در یک رقابت فشرده بر همه رقبای صاحب نام خود پیروز شد و این پیروزی بسیار ارزشمند بود و نشان می‌داد که مردم کارنامه عملکردی و مواضع افراد را ملاک تصمیم گیری خود قرار داده‌اند و بنده این نظر شما را قبول ندارم. ضمنا در سال ۱۳۸۸ نیز اصلاح طلبان به اتفاق از آقای موسوی حمایت کردند اما روشن بود که مشارکت گسترده مردم در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ نتیجه خدمات گسترده دولت نهم و ارتباط نزدیک با آن‌ها و همسو شدن تصمیمات و اقدامات دولت با خواسته و آرزوهای مردم بود. من فکر می‌کنم مراقبت از تاریخ و جلوگیری از تحریف آن یک وظیفه مهم به‌ویژه برای رسانه‌های ارتباط جمعی است.

 بر خلاف نظر شما بسیاری به پای صندوق آمدند و به نامزدهای دیگر رای دادند تا احمدی‌نژاد رای نیاورد، نظرتان در این باره چیست؟
اگر منظورتان از «بسیاری»‌‌ همان ۱۳ میلیون نفری باشد که به سایر نامزدهای انتخابات ۸۸ رای دادند، دچار یک خطای استراتژیک شده‌اید زیرا قریب ۲۵ میلیون نفر به آقای احمدی‌نژاد رای دادند تا ایشان رئیس جمهور شود و این رقم یعنی آنکه قریب هشت میلیون نفر بیشتر از انتخابات ۸۴ به ایشان رای دادند. به هر حال در تحلیل انتخابات باید دقت کرد که آدرس اشتباه به کسی ندهیم.

 صاحب نظران عرصه سیاست بیراهه رفتن احمدی‌نژاد را ناشی از اعمال افکار فرقه‌ای به نام انحرافی می‌دانند. شما این نظر و فرقه را قبول دارید؟
بار‌ها پرسیدیم که بگویند ما از چه چیزی منحرف شده‌ایم اما جوابی دریافت نکردیم؟ آقای مشایی سابقه‌ای روشن از خدمت به کشور و انقلاب دارند اما برخی افراد با نسبت‌های ناروایی که به ایشان دادند، برای دولت آقای احمدی‌نژاد به‌ویژه در سه سال آخر فعالیت آن، حاشیه سازی کردند. دفاع آقای احمدی‌نژاد از آقای مشایی در واقع دفاع از مظلوم بود و ایشان نمی‌توانستند نسبت به این بی‌عدالتی بی‌تفاوت بمانند.

 تا این حد که در جایگاه ریاست جمهوری در روزهای انتخاباتی در ستاد انتخابات دست وی را بلند کنند و از جایگاه حقوقی خود، مشایی را به مردم معرفی کنند؟
آقای مشایی دارای صلاحیت‌هایی است و دکتر احمدی‌نژاد بر این باور بود که مردم حق دارند همانند ادوار گذشته به نامزد مورد حمایت رئیس جمهور رای بدهند و از این طریق در باره ادامه رویکرد‌ها و جهت‌گیری‌های دولت قبل امکان تصمیم گیری داشته باشند اما در انتخابات یازدهم این شرایط به‌وجود نیامد و مردم نتوانستند به نامزد مورد تایید رئیس جمهور رای بدهند. حمایت دکتر احمدی‌نژاد از آقای مشایی و حضور ایشان در ستاد انتخابات خلاف قانون نبود و رئیس جمهور می‌تواند آشکارا از یک فرد خاص حمایت کند، همانگونه که در دور دوم از موقعیت ریاست جمهوری برای خودش تبلیغ می‌کند و این امر کاملا قانونی است.

 در صورت بازگشت احمدی‌نژاد به عرصه شما حاضر به همکاری با وی هستید؟
از الان نمی‌شود در باره یک شرایط احتمالی در آینده تصمیم گرفت. بنده در حال حاضر بازنشسته شده‌ام و اگر ایشان به خواست مردم رجعت دوباره‌ای به مسند ریاست جمهوری داشته باشند، توصیه‌ام این خواهد بود که تکیه اصلی‌شان بر نیروهای تازه نفس، جوان و صد البته کارآمد باشد.

 به شما برای همکاری در دانشگاه ایرانیان نیز درخواستی دادند؟
بله آقای احمدی‌نژاد بار‌ها به من پیشنهاد همکاری داده‌اند و اگر شرایط جسمی‌ام اجازه دهد به ایشان کمک خواهم کرد.

 نظرتان در رابطه با ۱۶ میلیارد غیر قانونی این دانشگاه چیست؟
استناد شما برای غیرقانونی خواندن این مبلغ چیست؟ به صراحت می‌گویم که کمک دولت به دانشگاه ایرانیان که یک موسسه غیر انتفاعی است کاملا قانونی بوده و این مبلغ نیز به حساب دانشگاه واریز شده است اما در برابر جوسازی‌های غیرمنصفانه عناصری از دولت کنونی، دکتر احمدی‌نژاد دستور دادند تا مبلغ مزبور به خزانه دولت عودت داده شود. علت تاکیدم بر جوسازی این است که رقم‌های بیشتر از آن نیز به موسسات مختلف کمک شده است اما هیچ اعتراضی نسبت به آن صورت نگرفته است. دانشگاه ایرانیان بر اساس مجوز شورای انقلاب فرهنگی تاسیس شده است و بدیهی است باید با کمک‌های دولت به کار خود ادامه دهد.

 با روی کار آمدن دولت اعتدال آیا اصولگرایان در هشت سال آینده می‌توانند به قدرت برگردند یا خیر؟
من نماینده اصولگرایان نیستم و هیچ نسبتی هم با طیف سیاسی اصولگرایان ندارم.

 پس اصلاح طلب هستید؟
خیر، من یک فرد مستقل از گروه‌های سیاسی هستم ولی گرایشم به اصولگرایی است. اگر اصولگرایان بخواهند به قدرت برگردند باید در رویه‌هایشان تجدید‌نظر کنند و تنگ نظری را کنار بگذارند.

 تفکر احمدی نژادی چی؟ می‌تواند برگردد؟
این خصوصیات منحصر به آقای احمدی‌نژاد نیست. مردم به هر کسی که این خصوصیات را داشته باشد، علاقه‌مند هستند و معتقدم هر فردی که مانند آقای احمدی نژادی پایبند به اصول و ارزش‌ها و آرمان‌های ملت ایران باشد و صادقانه برای اعتلا و سربلندی کشور و عزت و پیشرفت ملت تلاش کند، با اقبال مردم مواجه خواهد شد.

 برای ورود به مجلس دهم تلاشی دارید؟
در این زمینه صحبت خاصی نشده است ولی انتخابات مجلس فرصت مناسبی برای اثر گذاری بر روند اداره امور کشور است و لازمه آن نیز باز شدن فضای کشور است. باید فضا برای آقای احمدی‌نژاد و حامیان ایشان باز شود. امیدوارم افرادی مانند آقای باهنر متوجه شده باشند که محروم کردن کشور از حضور تفکر احمدی‌نژاد چه آسیب‌هایی برای نظام و مردم داشته است.

 نظر شما در رابطه با عملکرد دولت یازدهم چیست؟
شاید برای قضاوت کردن در باره عملکرد دولت یازدهم کمی زود باشد اما بر این باورم که مردم جای خالی آقای احمدی‌نژاد را در اداره کشور به زودی احساس خواهند کرد و بیش از گذشته به ارزش های وجودی وی پی خواهند برد. باید به دولت آقای روحانی فرصت داد تا تصمیمات خود را به اجرا در آورد و مردم به چشم خویش نتایج آن را ببینند.

 نقدی که به دولت دارید چیست؟
دولت را خیلی مسن می‌بینم و این باعث می‌شود که کشش جسمی برای کار اجرایی و سنگین نداشته باشند. احمدی‌نژاد وقتی رئیس جمهور شد ۴۸ سال داشت و با چابکی هیات دولت را نیز به دنبال خود به حرکت وامی داشت. به نظر می‌رسد آقای روحانی قسمت ارتباط با مردم را تعطیل کرده است و این مسئله برای دولت وی زیانبار خواهد بود. دولت وی زمزمه‌های حذف یارانه‌ها را نیز سر داده است و من فکر می‌کنم که با ادامه این روند، شعار «تدبیر و امید» در افکار عمومی با چالش مواجه خواهد شد.

 افزون بر این سخنان، گفته خاصی دارید که برای ما مورد استفاده قرار گیرد؟
من به عنوان مشاور مطبوعاتی احمدی‌نژاد در دولت های نهم و دهم باید اذعان کنم که در تاثیرگذاری مثبت برای اصلاح وضعیت رسانه‌ای کشور ناتوان بودم. باید توجه داشت که جایگاه رسانه‌ها در کشور ما کجاست و چرا در قانون اساسی آزادی نشر برای رسانه‌های ارتباط جمعی تضمین شده است؟ آیا جز این است که مردم خواستار دریافت اخبار و اطلاعات صحیح و دقیق از روند تحولات داخلی و خارجی هستند؟ رسانه باید مستقل از جریان‌ها سیاسی باشد تا بتواند به عنوان چشم و گوش مردم روند تحولات و رویداد‌ها را رصد کند و اخبار و اطلاعات را به صورت واقعی به مردم منتقل کند. اما اگر از دریچه منافع حزب و جریان سیاسی بخواهند رویداد‌ها را پوشش دهند، بدیهی است بسیاری از جنبه‌های یک رویداد را آنگونه که هست به مردم منتقل نخواهند کرد، بلکه چیزی را منعکس می‌کنند که منافع حزب ایجاب می‌کند.

اگر فضای رسانه‌ای کشور باز باشد جلوی فساد‌ها گرفته می‌شود. اگر رسانه مبارزه با فساد را رسالت خود بداند مفسدان جرات فعالیت ندارند زیرا رسانه در هر لحظه رفتار آن‌ها را رصد می‌کند و به محض مواجه شدن با یک ناهنجاری در رفتار آن‌ها زنگ‌های خطر را به صدا در می‌آورد. چرا باید فساد از مرز سه هزار میلیارد تومان بگذرد تا صدایش به گوش مردم برسد؟

 در زمان احمدی‌نژاد که شما دستی در کار داشتید هم افرادی مانند آقای رامین بودند که چندین روزنامه را بستند و چند خبرنگار را به همین دلایل بیکار کردند چرا اقدامی نکردید؟
اگر چیزی به گوش شما نرسید به این معنا نبود که من اقدامی نکردم. آقای رامین معاون وزیر بود و من حق نداشتم به طور مستقیم در کار ایشان دخالت کنم.
منبع: قانون

نظرات بینندگان