arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۳۵۲۷۸
تاریخ انتشار: ۳۳ : ۱۸ - ۰۹ آبان ۱۳۹۲

چهره ها و استادان فلسفه در گرامیداشت تاسیس بنیاد حکمت صدرا چه گفتند؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مراسم بیستمین سالگرد تاسیس بنیاد حکمت اسلامی صدرا با حضور آیت‌‌الله سیدمحمد خامنه‌‌ای رییس این بنیاد، دکتر رضا داوری اردکانی، دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، آیت ‌الله مصطفی محقق داماد و دکتر کریم مجتهدی و تعداد دیگری از اندیشمندان برگزار شد.

گزیده سخنرانی های عنوان شده در این مراسم را در جدول خبرآنلاین می خوانید.

نام سخنران

اظهارات

دکتر رضا داوری اردکانی

رییس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران

مشکل اهل فلسفه با مسئله همه دانشمندان متفاوت است، یعنی فقیه و فیزیکدان و پزشک ندارد، برای این قشر روشن است که علم آنها چه کاره است و چه آثار و نتایج و برکاتی دارد اما در فلسفه این‌گونه نیست. از ما می‌پرسند فلسفه چیست؟ برای چه هست؟ و باید برای چه باشد؟ اگر گمان کنیم فلسفه و آرایی که در آن بیان شده‌اند، مانند علوم دیگر که در زندگی به کار می ‌آید باید در حیات ما به کار آید، باید دانست که این ‌طور نیست.

مشکل ما این نیست که فلسفه کارآمد است یا نیست بلکه مساله این‌جاست که درباره فلسفه تلقی موهن داشته‌ایم. فلسفه یک جسم دارد یا یک جان و در واقع، جان آن جامعه و زندگی است. این ‌طور نیست که با خواندن چند کتاب فلسفی بخواهیم آن را در زندگی جاری کنیم چرا که فلسفه یعنی دوستی و دوستی جان زندگی است. اگر دوستی نباشد، تشتت و تفرقه به وجود می‌آید و بر جامعه حاکم می ‌شود.

اگر بخواهیم ملاصدرا را مصرف کنیم، باید بدانیم این فیلسوف مصرف ‌شدنی نیست. اگر بخواهیم تمام نظریات ملاصدرا را بپذیریم ایرادی به این کار وارد نیست اما می‌‌توان نظریه دیگری نیز نسبت به آرای او داشت، به این معنی که فیلسوفان فقط مدرسان مباحث فلسفی نبوده‌‌اند و آن‌ها به ما درس تفکر داده‌‌اند.  ما کتاب فلسفه می ‌خوانیم و به آن می‌‌پردازیم تا چگونه تفکر کردن و طرح مسایل را یاد بگیریم. البته علمی که امروز داریم، علمی سودمند است و ملاک صحت آن منشاء اثر بودن آن است.

فلسفه را نمی ‌توان مصرف کرد زیرا آموزگار و معلم ما است. دو نوع معلم داریم. یکی معلمی که معلومات را می ‌‌آموزد که قدر وی محترم است و دسته دیگر، معلمانی که راه را نشان می‌‌دهند و این افراد تعلیم را می‌‌سازند و اگر آن‌ها نبودند، تعالیم دوره‌های بعدی وجود نداشت.

فیلسوفان به عنوان راهنمایان هر قومی در هر دوره‌‌ای زبان و حرف و تعلیم‌‌شان متفاوت است. ما فلسفه را می‌‌آموزیم تا مشکلات را شناسایی کنیم و بدانیم چرا و چگونه به وجود آمدند و چگونه از این مشکلات می‌‌توان راه برون‌‌رفت پیدا کرد چرا که کار علوم حل مسایل است.

در همه علوم مسایل را طرح و حل می ‌کنند و حل مسایل در واقع، کارگشای زندگی است، در حالی که در فلسفه مسایل دایم در حال ازدیادند. بنابراین مسایل در فلسفه هیچگاه حل نمی‌‌شوند و فلسفه همواره فلسفه خواهد بود و مسایل آن کنار گذاشته نمی‌‌شوند.

دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی

استاد فلسفه

«فلسفه»، واژه‌ای غربی است و در قرآن کلمه فلسفه نداریم بلکه واژه حکمت داریم، خدا حکیم ازلی و فناناپذیر است و از خود در قرآن به واجب‌الوجود نام نبرده بلکه خود را حکیم خوانده است. کشور ما خوشبختانه از حکیم خالی نبوده و این سرزمین همواره پرورش دهنده حکمت بوده است، از ابن سینا گرفته تا فارابی و صدرا. چراغ حکیم‌پروری در ایران به واسطه ملاصدرا روشن است، اما درباره اندیشه او کم کار شده است.

قرآن ما را به حکمت دعوت کرده است اما متأسفانه این سخن قرآن در میان ما خیلی جدی گرفته نشده است. وضعیت فلسفه ما تاسف برانگیز است؛ به این دلیل که امروزه خیلی از افراد فلسفه نمی‌دانند اما با یک ترجمه فیلسوف می‌شوند.

اندیشه غزالی به شیعه و اندیشه حکمت اسلامی ضرر زد. غزالی خبط کرد و کتاب «تحافه الفلاسفه» را نوشت، هرچند که بعدها از نظراتش برگشت و  «مقاصد الفلاسفه» را نوشت. البته عرفان غزالی عقلی و درست بود چراکه عرفان منهای عقل به درد نمی‌خورد و غرالی در واقع، در انتهای عمرش از مسیری که می‌رفت، بازگشت.

امروز پس از ملاصدرا و بعد از گذشت400  سال هنوز فیلسوفی هم‌طراز وی روی کار نیامده اگر چه حکیمان بسیاری بعد از ایشان بودند، البته باید هر سرزمین و شرایط آن را جدی بگیریم، با این وجود باید دید آیا یک ابن سینا از اروپا سر برآورده است، آمریکا که جای خود را دارد، بنابراین شخصیت ملاصدرا که یک عارف عقلانی است باید تبیین شده و به جامعه معرفی شود.

دکترسیدمصطفی محقق داماد

عضو هیات موسس بنیاد حکمت اسلامی صدرا

واژه حکمت 18 بار در قرآن کریم آمده است. در دسته اول قرآن آیاتی دارد که خطاب به افراد خاص است و در دسته دوم آیاتی که اشاره به پیامبران دارند و دسته سوم به همه مردم اطلاق می‌‌شود.

به عقیده ملاصدرا، حکمت رحمت خاصه الهی است. صدرالمتالهین در آغاز جلد ششم اسفار و مقدمه آن حکمت را به علم الهیات تعریف کرده و اشاره صدرا به حکمت در واقع، به مفهوم علم داشتن به هستی جهان و انسان است.

واقعیت این است که بنیاد صدرا همت و قدم بزرگی درباره حکمت ملاصدرا برداشت و اساسا علت نامگذاری این بنیاد به حکمت صدرالمتالهین نیز این است که این‌جا ایران و کشور اهل بیت(ع) است و صدرالمتالهین شخصیتی است که ما به عنوان یک مسلمان او و آثارش را می ‌شناسیم.

دوای درد عرفان‌‌های مبتذل، عرفان صدرا است و حقیقتا معلوم نیست که اگر این بنیاد نبود، چه اتفاقی می‌افتاد چرا که اگر در حوزه عرفان‌های مبتذل کوتاه بیاییم، کسانی تلاش می‌کنند مردم را به سمت جهل و خرافات بکشانند. عده این افراد نیز زیاد است و اگر اهل اندیشه دیر بجنبند، از پشت خنجر خواهیم خورد.

با وجود تمامی تلاش‌ها امروز اندیشه صدرا در چارچوب کشور همچنان محدود است و جایی باز نکرده است. حقیقتا غزالی کجا و ملاصدرا کجا؟! امروز اگر از ایران بیرون بیاییم، کمتر صدرا را می‌شناسند.

آیت‌الله سید محمد خامنه‌ای

رئیس بنیاد حکمت اسلامی صدرا

20 سال پیش در جلسه‌ای غیررسمی با حضور چند تن از بزرگان دانش و فلسفه بود که مطرح شد آیا می‌شود برای فلسفه کاری کرد و نام ملاصدرا را برد و او را معرفی کرد. امروز آن نگاه پرسؤال نشان می‌دهد به جهت رسیدن به اهداف چرخیده است و ما از وقوع این اتفاق خرسندیم.

ملاصدرا مرد بزرگ و حکیمی بود که باید در دنیا معرفی می‌شد و فرزندان این خاک و بام او را می‌شناختند، این فیلسوف اکسیری را که کشف شد باید در اختیار دنیا قرار می‌گرفت و حیف بود که ملت بزرگ ایران از حکمت دور بماند، البته هر چند در مدارس فلسفه و حکمت تدریس می‌شود اما آنچنان که باید و شاید جایگاه خود را در دلها نداشت.

می‌توان ادعا کرد فلسفه‌ای که امروز جوانان آنرا تکمیل می‌کنند و بزرگان قدر آنرا می‌دانند و بسیاری از جوانان از دوره دبیرستان تصمیم می‌گیرند که وارد این رشته شوند همان فلسفه‌ای است که روزی موهن شمرده می‌شد.

فلسفه مقامی دارد که باید ملت آنرا شناخته و کارهای زیادی در این راستا انجام شود؛ امروز خوشحال هستیم که مانند گذشته نیستیم و این مؤسسه به همراه مؤسسات دیگر که به شوق آمدند موجب شیوع جریان مناسب فلسفه در کشور شدند و از جمله اقداماتی که در این راستا انجام شد تدوین مجلات تخصصی فلسفی در دانشگاه‌ها بود.

حکمت حیات است و از این نفسی که می‌کشیم کمتر نیست، زندگانی‌ای که در آن حکمت نباشد، زندگی نیست؛ ما باید در محیط زندگی از کودکی تا بزرگسالی و از مدرسه تا دانشگاه و در محیط کار حکمت را جاری کنیم.

دکتر حسین کلباسی اشتری

مدرس دانشگاه علامه طباطبایی

  

در دهه پیش کسی گمان نمی‌‌کرد مجموعه ‌ای در سطح کشور و همچنین بین‌‌الملل درباره فلسفه به این شیوه کار کند و این گمان نمی‌‌رفت که به دلیل موقعیت‌‌ها و تجاربی که دیگران از آن‌ها به نتیجه ‌ای نرسیده ‌اند امکان فعالیت چنین بنیادی در سطح گسترده ایجاد شود.

در سنت فلسفی ما و البته در شاخه‌‌های مختلف علوم کسانی بودند که نقش علمداری را ایفا کردند. به عنوان مثال، خواجه‌ نصیرالدین طوسی فردی است که جامعیت را به کمال رساند چرا که این اندیشمند در حوزه‌‌هایی مانند فقه، نجوم، فلسفه، کلام و رجال فعالیت داشت و این امر حکایت از گستردگی دانش او دارد.

بهره‌‌گیری از میراث و سفره گذشتگانی مانند خواجه نصیرالدین طوسی غیرقابل انکار است، امروزه بنیاد حکمت اسلامی صدرا بی‌‌تردید نقش علمداری را در راه معارف عقلی در پی‌گرفته است و آن‌چه را بر زمین مانده بود، به نحوی جامع انجام داده است.

امروز نام ملاصدرا در کشور ما قابل مقایسه با 20 سال پیش که سهل است، حتی با 10 سال پیش نیز قابل مقایسه نیست و شاهد این موضوع تعدد رساله‌‌‌ها، کتاب‌ها و مقاله‌هایی است که به نام ملاصدرا و فلسفه صدرایی طی این دو دهه از فعالیت بنیاد منتشر شده است که حقیقتا این وضع مرهون فعالیت‌ های بنیاد صدرا است.

بسیاری از اصطلاحات صدرایی که امروز ارایه می‌‌شوند، به دلیل فعالیت‌‌های 20 ساله بنیاد حکمت اسلامی صدراست اما با این وضع همچنان جا دارد که درباره این فیلسوف بزرگ و البته دیگر فیلسوفان مسلمان فعالیت‌‌های دیگری نیز انجام شود.

نظرات بینندگان